eitaa logo
کانال گلچین مولودی و عروسی مذهبی
5.7هزار دنبال‌کننده
1.6هزار عکس
1.2هزار ویدیو
96 فایل
بروزترین کانال گلچین مولودی و.....👇 ایتاوتلگرام 🌿🌺🌿 @golchin_mowludi ارتباط با مدیران کانال👈 @msoghandi@y_a_m_h
مشاهده در ایتا
دانلود
تولد ✨💐🌾✨💐🌾✨💐🌾 دست بزن شادی کن جشن و سروره گلم شب میلاده گل شب شبه نوره گلم پاشو شادی نما که موندگاره گلم حافظ ماهمه پروردگاره گلم ماه زیبا گلم دلبر دلها گلم بنشین تخت گل ای مه زیبا گلم نقل شادی بریز شاد بشه این دل گلم چراغونی کنید این بزم و محفل گلم الهی عمر تو طولانی باشه گلم سلامت باشی و با شادی باشه گلم ماه زیبا گلم دلبر دلها گلم بنشین تخت گل ای مه زیبا گلم سی ساله گشتی و با عشق و ایثار گلم اقتدا کرده ای بر آل اطهار گلم پایهٔ زندگی بر عشق بنا شد گلم اسوه ات در جهان گل طاها شد گلم ماه زیبا گلم دلبر دلها گلم بنشین تخت گل ای مه زیبا گلم بیارید شمع ها رو با کیک و شیرینی گلم تا که جون داری تن بلا نبینی گلم عذت و احترام همیشه بر جا گلم کمک حال تو حضرت زهرا گلم ماه زیبا گلم دلبر دلها گلم بنشین تخت گل ای مه زیبا گلم ✨💐🌾✨💐🌾✨💐🌾 شاعر جناتیان قایکلایی
علیه السلام 🌸🌱🌾🌸🌱🌾🌸 پیچیده در این کوچه‌ها عطر عبایت همراه با نجوای زیبای دعایت با نان و خرما مي‌رسي، من هم يتيمم اما نه خرما، مست دستان کريمم مي‌زد به پايت بوسه لب‌هاي مدينه اي خوش به حال نيمه شب‌هاي مدينه دیدم هوای چشمهایت کوثری بود بر شانه‌ات شال شکوه حیدری بود ای آسمانها، محو صحن خاکی تو! قلب زمین، غرق دل افلاکی تو عطرت، دل از من برده بود و می‌نوشتم: سرمست آقاي جوانان بهشتم دیدم که عالم غرق ذکر «یا حسن» شد باران هم آوا با هوای قلب من شد شوق دلم را، شور چشمانت، غزل کرد نامت، مرا سرمست عهدی در ازل کرد من در زمان آواره‌ی آن لحظه هستم، آن دم که دستان تو «قاسم» را بغل کرد روح تو را از نور زهرا آفريدند از اسم تو اسماء حسنا آفريدند نامِ حسن، يعني تمام حُسن دنيا حالا من و دست کريم آل طاها در دستهايت ياکريمان لانه دارند وقت قنوتت قدسيان پيمانه دارند ای آسمانها، محو صحن خاکی تو! قلب زمین، غرق دل افلاکی تو عطرت، دل از من برده بود و می‌نوشتم: سرمست آقاي جوانان بهشتم صرافان
🌾🌸🍀 علی علیه السلام سَر سِلسِلة عشق به موی ِتو گره خورد چرخی زد و آمد سرِ کویِ تو گره خورد لبهایِ ترک خوردة مستان زخماری در بوسة اول به سبویِ تو گره خورد عشق آمد و آنقدر به دورِ سرِ تو گشت تا بر گِرهِ «لام» زرویِ تو گره خورد عیسی نَفَسَش قدسی از آن بود که گاهی آهِ جگرش با دمِ هویِ تو گره خورد داود اگر مردِ خوش الحان خدا شد یک تار گلویش به گلویِ توگره خورد آن آب حیاتی که چکیده به لبِ خضر بی شک به نمِ آبِ وضویِ تو گره خورد تو ظاهری وباطنی وسِرِّ وجودی با رویِ خداوندیِ خود جلوه نمودی عمری به رَهَت بود دو چشمِ ترِ توحید تاکعبة گِل را بِکنی مظهرِ توحید تاپای نهادی تو در این عالمِ خاکی شد نام علی نقش، به تاجِ سرِ توحید دیدند همه جایِ قدمهایِ شمارا بر شانة عرشیة پیغمبرِ توحید حُبِّ تو جگر داده به ما تاکه بیاییم بااین دلِ آلوده به دور وبرِ توحید یک سوّم اوصافِ تو این است علی جان تنها تو کنی همسری دخترِ توحید حق است،، بِنامیم اگر« بنت اسد» را با آمدن تو پس این مادرِ توحید باید که بدوزم لبِ خود با نخ وسوزن شایدکه توان گوشه ای از مدح تو گفتن ما عاشقت از صبح اَلَستیم علی جان ازبویِ سبویت همه مستیم علی جان تاروزِ قیامت به همه فخر نماییم ماساختة دستِ تو هستیم علی جان هر بار که طوفِ حرم ِ کعبه نمودیم درراهِ خروجِ تونشستیم علی جان کردیم اگر سجده سویِ رکنِ یمانی دل از همه اغیار،گُسَستیم علی جان دانند همه سجده کُنِ صاحبِ بِیتیم ما کعبه خالی نَپرَستیم علی جان قربانی اگر خواست نگاهِ تو، بفرما ماطایفه ای سر روی دستیم علی جان بر آدم اگر اشرف مخلوق خطاب است بی نورِ ولای تو همان مُشت تراب است حالا که چنین طبعِ غزل خوان سرِحال است در کفر نَیُفتم سرِ مدحِ تو محال است اصلا به کسی ربط ندارد تو خدائی وادیِ خرابات کجا جایِ جدال است ای سِرِّ «هوالهو» و «هوالحیُّ» و«هوالحق» روی تو تجلیِّ« هوالعِزُّ »جلال است این نُطقِ اِلاهیّه جبریل مُقَرُّب تنها اثر ِ خوردنِ یک غورة کال است مِی کوثر و ساقی علی و میکده کعبه شب تا به سحر مستیِ عشاق حلال است ما با تو مدحِ تو شناسیم خدارا آئینه نمایشگرِِ کامل ز جمال است زلفت دلِ آشفته به رنجیر کشیده کارم سرِ عشقِ تو به تکفیر کشیده ماصاحبِ اشکیم که گریانِ تو باشیم هرنیمة شب زائرِ چشمان تو باشیم زلفِ سرِ دوشیم که در دستِ نسیمیم پشتِ سرِ تو بی سروسامانِ تو باشیم مارا زسرت باز مکن لیلیِ لیلا بگذار همه عمر، پریشانِ تو باشیم ما پایِ کمیلِ سحرِ جمعه نشستیم تاریزه خورِ سفرة احسان توباشیم سوگند به یک بوسه ز انگورِ ضریحت عمریست که در حلقة مستانِ توباشیم یا حضرت سلطان ِ نجف حیدرِ کرار بگذارگدایِ دمِ ایوان تو باشیم ابرویِ کَجَت را بدهی گر توتکانی حق است که ما کشتة چشمانِ تو باشیم از چلة چشمان ِتر ای شیر بزن تیر چون آهوی سرگشته به جولانِ تو باشیم بیهوده نبوده ست نبی مستِ تو بوده نازم به خدائی که علی خلق نموده هر گوشة میدان ، نظرافتاد توبودی هر جاکه نبی در خطر افتاد تو بودی آن لحظة که در حلقة پُر فتنة کُفار ازدستِ پیمبر سپر افتاد توبودی در آخر معراج که جبریل درآنجا تهدید شد، از بال و پر افتاد توبودی درشهر مدینه که نمودند جسارت بر دامنِ زهرا شرر افتاد توبودی باورکن علی جان که چه سخت است بگویم ناموسِ خدا پُشت در افتاد توبودی در کرببلاهم که عطش باهمة سوز چون گرگ پیِ هر جگر افتاد توبودی وقتی سرِ ششماهه رویِ بازویِ بابا باضربة تیرِ سپر افتاد توبودی آندم که رباب آمد و بامویِ پریشان چشمش به گلویِ پسر افتاد توبودی امشب شبِ عیداست بیا رحم به ما کن این قافله را در به در کرببلا کن نعمتی
امشب قدسیان دف می زنند # سالروز ازدواج امیرالمومنین و حضرت زهرا سلام الله علیهما صرافان 🍃🌷🍀🍃🌷🍀🍃🌷🍀🍃 آسمان می خواند امشب قدسیان دف می زنند حوریان کِل می کشند و خاکیان کف می زنند شیر عاشق کش ! کدام آهو دلت را برده است ؟ تیغ مرحب جو ! کدام ابرو دلت را برده است ؟ آسمانی بی کرانی ، عاشق دریا شدی آمدی آیینه ی انسیه ی حورا شدی امشب ای زیباترین ! ای دلبر کوثر بیا ! شب ، شبِ عشق است ، ای داماد پیغمبر بیا ! بیش از این ها با دل محبوب ما بازی نکن پیش این نیلوفر یکدانه غمازی نکن مثل اقیانوس آرام است این بانو ولی در دلش طوفان به پا کردی ، مدارا کن علی ! " لیلة القدر " نگاهش یا علی ! اجر تو است او " سلامٌ فیه حتی مطلعِ الفجر " تو است از ازل در پرده بود آیینه دارش می شوی در عبور از کوچه باغ عشق ، یارش می شوی قدّ و بالای علی از چشم زهرا دیدنی ست وای ! وقتی می رسد دریا به دریا دیدنی ست ماه در اوج برکه دیدنی تر می شود قدر زهرا با علی فهمیدنی تر می شود مانده احمد تا کدامین وجه رب را بنگرد روی حیدر را ببیند یا به زهرا بنگرد ای بلال امشب اذانی را که می خواهی بگو " اشهدُ انّ علیاً حجة الله " ی بگو عقد زهرا و علی در آسمان ها بسته شد سرنوشت عشق هم بر زلف آن ها بسته شد گفت احمد : این زره خرج جهاز دختر است خوب می دانست حیدر بی زره هم حیدر است تا در میخانه امشب روح را پر می دهیم دل به چشم کوثر و دستان حیدر می دهیم در فرج حضرت صاحب صلوات 🍃🌷🍀🍃🌷🍀🍃🌷🍀🍃
مهر تابان ولایت شد نمایان در غدیر 🌾🌾🌾💫🌾🌾🌾 سرویها (سروی) . مهر تابان ولایت شد نمایان در غدیر باز بخشید این بشارت خلق را جان در غدیر . خوان و احسان و کرم گسترد یزدان تا کند عالمی را بر سر این سفره مهمان در غدیر . از طواف کعبه امروز آن که برگردد یقین حجّ او مقرون بُوَد با عهد و پیمان در غدیر . وه، چه غوغایی ست در آن سرزمین از جوشِ خلق موج انسان بین بیابان در بیابان در غدیر . از جهاز اشتران شد منبری آراسته با شکوهی برتر از تخت سلیمان در غدیر . بر سر دست نبی تهلیل گویان مرتضی اشک شوق از دیده می بارد چو باران در غدیر . اقتران مهر و مه دارد تماشا، نی عجب گر شود جبریل هم آیینه گردان در غدیر . دل دَرون سینه طغیان کرد و هوش از سر پرید تا طنین انداز شد آیات قرآن در غدیر . سینه پاک پیمبر گشت سرشار از شعف آیه «بَلِّغ» چو نازل شد ز یزدان در غدیر . تا ز «اَکملتُ لَکُم» پر شد فضا، جبریل گفت با خود آوردم پیام از حیّ سبحان در غدیر . مصطفی تا مرتضی را همچو جان در بر گرفت یوسفش را کرد پیدا پیر کنعان در غدیر . تا علی شد جانشین خاتم پیغمبران آشکارا شد همه اسرار پنهان در غدیر . هرکه من مولای اویم، این علی مولای اوست این ندا پیچید در گوش بزرگان در غدیر . خاطر اهل ولا زین گفته شد امّیدوار ناامید از رحمت حق گشت شیطان در غدیر . تا جهان را از عدالت پر کند همچون نبی مرتضی بگرفت از او منشور و پیمان در غدیر . از نبوّت در جهان، اسلام اگر شد منتشر شد ولایت دین یزدان را نگهبان در غدیر . در حقیقت شد مسلمان هرکه با اخلاص داد دست بیعت با علی مانند سلمان در غدیر . گر به صدق و راستی آید سوی این آبگیر هر خطاکاری شود پاکیزه دامان در غدیر . شد جهان روشن ز انوار امیرالمؤمنین چلچراغ عشق و ایمان شد فروزان در غدیر . «سَرویا» شکر خدا در موسع حجّ وداع دین حق رونق گرفت و یافت سامان در غدیر
ازدواج محمد و خدیجه علیهما السلام نعمتی 🌹🍀🍀🌹🍀🍀🌹🍀🍀 خدیجه زوج رسول است و مادر زهرا خدیجه گوهر یکتا و درٌ بی همتا ندیم ختم رسولان و یار پیغمبر نبود در همه عالم کسی از او بهتر خدیجه ای که پیمبر بود و را همسر خدیجه ای که چو زهرا بود و را در بر خدیجه ای که حسین و حسن نواده اوست زنی که زینب و کلثوم خانواده اوست خدیجه مادر سجاد و مادر باقر کسی که شمس و قمر بهر خدمتش حاضر خدیجه مادر بحر العلوم صادق بود جهان به گوهر علمش همیشه شایق بود خدیجه مادر موسی ابن جعفر ما بود کسی که طاقت و صبرش بسان دریا بود همو که جان به لب آورد در غل و زنجیر به زیر لب همه شب خواند سوره تکویر خدیجه مام رضا آن شه خراسان بود همو که حشمت هارون از او هراسان بود کسی که گفت به لب لااله الا هو به طوس گشت غریبانه ضامن اهو تقی نبود جز از او نقی هم از او بود ببین که ساحت این زن چه خوب و نیکو بود خدیجه را چه بگویم که ماه منظر بود خدیجه مادر اختر امام عسکر بود امام عسکر ما همچو ماه عالم گیر کسی که رام شد اندر برش پلنگ و شیر خدیجه مادر مهدی امام حاضر ماست کسی که چشم بصیرش همیشه ناظر ماست من از خدیجه چه بگویم بدین بیان قصیر گنه نباشدی از من زبان کند تقصیر به روز عشر ز ماه مبارک رمضان گرفت جسم عزیزش مغاک در دامان گرت نصیب شد ای جان گذر کن از کویش که حس کنی به مشامت تو بوی مینویش کند شفاعت سیمرغ گر به روز جزا نبا شدش غم دیگر چو جان دهد به قضا
میلاد حضرت زینب علیهاسلام #(زینب اومد بانویی که قبله گاه عالمینه)  نعمتی 🌿🌼🍃🌿🌼🍃🌿🌼🍃🌿 زینب اومد بانویی که قبله گاه عالمینه دختر ارشد فاتح حنینه صاحب بهشت بین الحرمینه هستی حسینه جبرئیل امین ، اومده تا زمین ، حامل این پیامه طبق امر خدا ، دختر فاطمه ، واجب الاحترامه زینب یعنی اولیا مخدره اومد اونکه خاتون محشره خون رگهاش از خون حیدره زینب زینب ، اخت الحسین مدد ** نام زینب هر قدم اذن دخول کربلا شد سائل این خونه حاجتش روا شد هر کسی به عشق بی بی مبتلا شد بنده ی خدا شد نیمه شب تو نماز ، جلوه ی صورتش ، مهربون مثل ماهه عیدی امشبِ ، ما همه کربلا ، پایین پای شاهه مثل دریا روح لطافته ابر چشماش غرق محبته اسم زینب باب زیارته زینب زینب ، اخت الحسین مدد @golchinmolodiarosimazhabi
#میلاد حضرت علی اکبرعلیه السلام حرم می شود سحرگاهی 🌺🌸✨🌾🌺🌸✨🌾 دل حرم می شود سحرگاهی که شود صحن دیده تر گاهی قطر? آب در مرور زمان می کند در حجر اثر گاهی دل من سخت تر ز سنگ که نیست امتحان کن بر این جگر گاهی ای خریدار بر رضای خدا جنس پس مانده را بخر گاهی یعنی آن قدر بی بها هستم نیستم لایقِ نظر گاهی بین سجاده دیده بر راهم نیمه شب می شود خبر گاهی بنده ای را که دست و پا گیر است همرهت تا خدا ببر گاهی قتلگاهی به پا کنی با ناز گر ازین جا کنی گذر گاهی پسری که کریم زاده بود می کند جلو? پدر گاهی تاج اصحاب یا علی اکبر یابن ارباب یا علی اکبر تو مطهر شدی ز هر چه بدی تا بگوئی ز نسل لم یلدی صد و ده بار هو کشم ز جگر که تو با کعبه زاده هم عددی همه دلگرمی ام محبت توست یابن لیلا «علیک معتمدی» گر تو شاگرد مجتبی هستی دست خالی نمی رود احدی ناز تو فاطمی تر از همه است راه دل بردن از علی بلدی نو? ارشد دو دریایی موجی از عشق گاه جذر و مدی جای مادر بزرگ تو خالی زود پر زد به وادی ابدی تو ز هر پنج تن نشان داری تو حدیث کسای مستندی جز برای دل ابوفاضل پرده از روی خویش پس نزدی تا خدا پرده از رخ تو کشید چشم عباس مرتضی را دید تا که بابا تو را صدا می کرد محشری در حرم به پا می کرد با نگاهی به قد و بالایت یاد پیغمبر خدا می کرد تو که هستی که پیر میخانه با مناجات تو صفا می کرد ای دل آرام خوش  صدای حجاز مأذنه بر تو اقتدا می کرد آتش روی بام خان? تو کوچه ها را پر از گدا می کرد هر کسی داشت نذر پیغمبر به در خانه ات ادا می کرد دور از چشم شور مردم شهر از رخ تو نقاب وا می کرد بوسه ای از لب تو هر دردِ پدری پیر را دوا می کرد گوشه ای می نشست و با زینب نظری سوی مجتبی می کرد بعد می گفت این پسر غوغاست چقدر شکل مادرم زهراست تو ز اجداد خود چه کم داری نسبی پاک و محترم داری وارث آدم و کلیم و مسیح بهر احیای مرده دم داری گشته شش گوشه این حرم یعنی تو جداگانه یک حرم داری تو ز پایین پا ولایت بر کرسی و نون و والقلم داری ما به نام تو سینه زن شده ایم حق شاهیِ بر عجم داری تو که باب الحوائجی بی شک بس که آقایی و کرم داری یک قدم تو عقب تر از عباس بر سر دوش خود علم داری شانه هایت ز بس مودب بود دومین تکیه گاه زینب بود خیز و شمشیر مرتضی بردار بزن ای شیر بر دل کفار زره مصطفی بپوش علی در رکاب عقاب پا بگذار نعره ای زن منم علی اکبر نو? حق حیدر کرار هم چو شیری بزن به قلب سپاه تا بریزی به هم یمین و یسار ضج? کوفه را در آوردی ای ابر مرد عرص? پیکار هر طرف تاب می دهی تیغت پشته سازی ز کشت? بسیار تشنگی را بهانه فرمودی رو نمودی به جانب دلدار لب نهادی بر آن لبان خشک گفتی آهسته این سخن با یار کی محاسن سپید در بندم دست خود از محاسنت بردار تا که دل کنده از تو بابا شد بال های شهادتت وا شد ناگه از دشت یک صدا آمد نال? ای پدر بیا آمد پدر آمد ولی چه آمدنی چه کسی گفته روی پا آمد پیرمردی کنار نعش جوان با سر زانو از قفا آمد روضه ات گشته شرح موت حسین وسط هلهله نوا آمد آن چنان نعره زد علی ولدی ناله اش بین که تا کجا آمد دست خود را گرفته روی سر زینب از سوی خیمه ها آمد شد حسین زنده با دم زینب پای معجر میان تا آمد با تن ریخته به هم چه کند نوبت یاری عبا آمد شب جمعه است بس کن ای شاعر چون که مادر به کربلا آمد هر شب جمعه کربلا غوغاست فاطمه روضه خوان کرب و بلاست نعمتی @golchin_mowludi
. هشتک ها و قوانین گروه ما 👇👇 نوحه دهه محرم که فعلا بارگذاری شده با هشتک قابل دسترسی است. همچنین گریزهای زیارت عاشورا با هشتک نوحه های قابل دسترسی است. از طریق هشتک های زیر به سبک ها و روضه های دسترسی پیدا میکنید: زینب البنین . 👇 و فراگیرید هشتگ چیست؛ چگونه از آن استفاده کنیم؟ 👈 #👉علامت هشتک است اگر این روز‌ها "اصطلاح هشتگ" را زیاد شنیده و هنوز معنی آن را نمی‌دانید، ادامه این گزارش را بخوانید. بنابر تعریف های ارائه شده هشتگ # یک نماد پیشوندی و یکی از تگ های ابرداده است. اگربخواهیم هشتگ را به زبان ساده تر تعریف کنیم، 👈برچسبی است که برای دسته بندی و به اشتراک گذاری پست ها و نظرات درباره موضوعی خاص در سطح جهانی و فراتر از حلقه و فهرست دوستان بکار می رود. برای مثال می توانیم برای دسته بندی مطالب گروه مان از آن استفاده کنیم و مثلا پس تهیه متن های مرتبط با مداحی محمود کریمی ، آنرا با هشتکِ مشخص کنیم .حال شما با کلیک بر روی این می توانید همه پست های ارسال شده در خصوص این موضوع از کاربران را به سادگی و بدون اتلاف وقت مشاهده کنید. هشتگ ابزاری برای دسته‌بندی چنین پیام‌هایی فراهم می‌کند، تا افراد بتوانند آن هشتگ را جستجو کنند و مجموعه‌ای از پیام‌هایی را که شامل آن هستند به دست آورند. عموماً کلیدی‌ترین کلمه‌ مربوط به آن موضوع را با علامت هشتگ همراه کنند. این همراه کردن با استفاده از علامت # قبل از کلمه مورد نظر، انجام می‌شود. در نامگذاری هشتگ می‌توانید از حروف، اعداد و علایم مجاز استفاده کنید اما علامت‌هایی مانند $ یا % غیرمجاز می‌باشند و به شما اجازه نامگذاری نمی‌دهند. هشتگ اولین بار به وسیله توئیتر ایجاد شد و پس از آن توسط بسیاری از شبکه های اجتماعی از جمله گوگل پلاس، فیسبوک، فیلکر، اینستاگرام، فرندفید، یوتیوب و پینترست مورد استفاده قرار گرفت. به طور کلی می توان مزایای را اینگونه برشمرد: مطالب گذاشته شده در هشتگ را همه می‌توانند مطالعه کنند و دیگر نیازی نیست هر شخصی مطلب را جداگانه به اشتراک بگذارد. با مراجعه به ، نیازی به جستجوی موضوعتان نیست، می‌توانید مطالب گوناگون را مطالعه کنید. همچنین در جستجوی گوگل می‌توانید هشتگ مورد نظر را نوشته و مطالب مربوطه را مطالعه کنید. 👇 ┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈ @madahi_moharram