هدایت شده از بسوی آدمیت در عصر غیبت حضرت حجت
🔷 #خوردنی هائی چند که
برای #سلامت_قلب و تقویت آن #مفید هستند -
🍎 #سیب
امام جعفر صادق علیه السلام :
اگر مردم می دانستند در سیب چیست، بیمارانشان را جز به آن #درمان نمی کردند.
👌 بدانید که سیب، بویژه سودمندترین چیز برای قلب و مایه شست و شوی آن است.
🍇 #سرکه
امام امیرالمومنین علیه السلام :
سرکه نیکو #خورشتی است، زرداب را می شکند، صفرا را فرو می نشاند و #قلب را زنده می کند.
🍅 #انار
امام صادق علیه السلام :
هرکس ناشتا انار بخورد قلبش را #چهل_روز روشن می کند.
🍲 #عدس
امام علی علیه السلام :
عدس دل را نازک و #اشک را می افزاید.
🍋 #به
رسول الله صلی الله علیه و آله و سلم :
به بخورید که #دل را استواری و #نشاط می بخشد، قلب را شجاعت می دهد و فرزند را نکو می سازد.
🍐 #گلابی
امام جعفر صادق علیه السلام :
گلابی بخورید که به #اذن_خدای_متعال دل را جلا می دهد و دردهای درون را #تسکین می بخشد.
🍯 #عسل
نبی اکرم صلی الله علیه و آله :
عسل چه خوب #نوشیدنی ای است، قلب را مراقبت می کند و #سردی سینه را از بین می برد.
@besooyadamiyat
هدایت شده از بیداری ملت
✳️ نسخهی آرامش
🔻 در ادبیات عرفانی #معشوق را #دلارام میگویند، یعنی چیزی یا کسی که #دل انسان با رسیدن به آن #آرام میشود و قرار میگیرد. اول، #جوانی معشوق انسان است ولی بعد میفهمد چنین نیست. بعد #مقام، بعد #مال و مانند اینها. انسان این امور را یکی پس از دیگری پشت سر میگذارد و بهتدریج درمییابد هیچیک از آنها نمیتواند برای او آرامش به ارمغان آورد. تمام این موارد، واسطه و #نردبان_صعود هستند، نه دلارام! برای اینکه بفهمیم به معشوق رسیدهایم یا نه، باید ببینیم آرام شدهایم یا نه. اگر در سورهی مبارکهی رعد آمده است «أَلَا بِذِكْرِ اللَّهِ تَطْمَئِنُّ الْقُلُوبُ» برای همین است.
🔸 این طمأنینه در عربی همان است که در فارسی به آن دلارام میگوییم. این دل در اختیار خود ما است و همه میدانیم با چه چیز آرامش مییابد. اینکه انسان بعد از بهدستآوردن #مدرک، #پول، #همسر و مانند اینها آرام نمیشود، دلیل بر این است که آنها معشوق او نیستند. معشوق حقیقی ذات اقدس اله است.
👤 #آیت_الله_جوادی_آملی
📚 برگرفته از کتاب «توصیهها، پرسشها و پاسخها»
📖 ص ۶۱
#⃣ #سلوک
✅ اینجا #حرف_حساب بخوانید؛ (برشهای ناب از کتابهایی که خوانده و سخنرانیهایی که شنیدهایم)
https://eitaa.com/joinchat/1217855490C4fc824863f
هدایت شده از طریق السُّلوک
➣
📜 #یڪـــآیــهقـــــرآن
سـڪوت گـــورستان را میشــــنوی!!
دنیا ارزش #دل شڪستن را ندارد..!
اگر هـمه عالـم قـصد ضــرر رساندن
به تو را داشته باشند و #خــــــــدا
نخـــــواهد «نمیتـــوانند» پـس به:
تـدبیرش اعتـماد ڪن به حڪمتش
دل بســـپار به او #تــــــوڪل ڪن.
📒 ســوره زمـــر آیــه ۵۳
@sulook
هدایت شده از همنشینی با خوبان 🗨
#قرار_عاشقی
از خیابان #شهدا آرام آرام در حال گذر بودم!🤔
.
🌷اولین کوچه به نام شهید همت؛
محمد ابراهیم با صدایی آرام و لحنی دلنشین...
نامم را صدا زد!
گفت: توصیه ام #اخلاص بود!
چه کردی؟...
جوابی نداشتم؛ سر به زیر انداخته و گذشتم...😞
.
🌷دومین کوچه شهید عبدالحسین برونسی؛
پرچم سبز #یا_زهرا سلام الله علیها بر سر این کوچه حال و هوای عجیبی رقم زده بود!
انگار #مادر همین جا بود...
عبدالحسین آمد!
صدایم زد!
گفت: سفارشم توسل بود به حضرت زهرا و رعایت #حدود خدا...
چه کردی؟
جوابی نداشتم و از #شرم😓 از کوچه گذشتم...
.
به سومین کوچه رسیدم!
🌷شهید محمد حسین علم الهدی...
به صدایی ملایم،اما محکم مرا خواند!
گفت: #قرآن و #نهج_البلاغه در کجای زندگی ات قرار دارد؟
چیزی نتوانستم جواب دهم!
با چشمانی که گوشه اش نمناک شد!
سر به گریبان؛ گذشتم...
.
به چهارمین کوچه!
🌷شهید عبدالحمید دیالمه...
آقا وحید بر خلاف ظاهر جدی اش در تصاویر و عکس ها!
بسیار مهربان و آرام دستم را گرفت؛
گفت: چقدر برای روشن کردن مردم!
#مطالعه کردی؟!
برای #بصیرت خودت چه کردی؟!
برای دفاع از #ولایت!؟!
همچنان که دستانم در دستان شهید بود!
از او جدا شدم و حرفی برای گفتن نداشتم...😓
.
🌷به پنجمین کوچه و شهید مصطفی چمران...
صدای نجوا و #مناجات شهید می آمد!
صدای #اشک و ناله در درگاه پروردگار...
حضورم را متوجه اش نکردم!
#شرمنده شدم😓، از رابطه ام با پروردگار...
از حال معنوی ام...
گذشتم...
.
🌷ششمین کوچه و شهید عباس بابایی...
هیبت خاصی داشت...
مشغول تدریس بود!
مبارزه با #هوای_نفس، نگهبانی #دل...
کم آوردم...😭
گذشتم...
.
🌷هفتمین کوچه انگار #کانال بود!
بله؛
شهید ابراهیم هادی...
انگار مرکز کنترل دل ها بود!!
هم #مدارس !
هم #دانشگاه !
هم #فضای_مجازی!
مراقب دل های دختران و پسرانی بود که در #دنیا خطر لغزش و #غفلت تهدیدشان میکرد!
#ایثارش را دیدم...
از کم کاری ام شرمنده شدم😞 و گذشتم...
.
🌷هشتمین کوچه؛
رسیدم به شهید محمودوند...
انگار #شهید پازوکی هم کنارش بود!
پرونده های دوست داران شهدا را #تفحص میکردند!
آنها که اهل #عمل به وصیت شهدا بودند...
شهید محمودوند پرونده شان را به شهید پازوکی می سپرد!
برای ارسال نزد #ارباب...
.
پرونده های باقیمانده روی زمین!
دیدم #شهدای_گمنام وساطت میکردند،برایشان...
.
اسم من هم بود!
وساطت فایده نداشت...
از #حرف تا #عمل!
فاصله زیاد بود...😭😭😭
.
دیگر پاهایم رمق نداشت!
افتادم...
خودم دیدم که با #حالم چه کردم!
تمام شد...
#تمام
.
از کوچه پس کوچه های دنیا!
بی شهدا، نمی توان گذشت...
🌷🌿🌷🌿🌷🌿
#وصیت_شهدا
🔹@h_khoban_ir