eitaa logo
گلچین مداحی و سخنرانی
2.2هزار دنبال‌کننده
8هزار عکس
12.5هزار ویدیو
204 فایل
بسم رب الحسین علیه السلام @golchine_maddahi
مشاهده در ایتا
دانلود
💠 عبادالرحمان 🔹 [با توجه به] ﴿وَاجْعَلْنَا لِلْمُتَّقِینَ إِمَاماً﴾[1] دین را به ما یاد می‌ دهد. دین نفرمود همیشه به دنبال دیگری برو! چه وقت انسان امام متّقیان می ‌شود؟ در صورتی كه مراحل چهارگانه را پشت‌ سر گذاشته باشد: اول صحیح، بعد از معرفت است ﴿وَالرُّجْزَ فَاهْجُرْ﴾[2] از رجس هجرت بكن. بعد از هجرت است، فرمود وقتی كه مهاجر شدی داری حركت می‌كنی توقّف نكن. ▫️ این [آیه] ﴿وَالَّذِینَ لاَ یشْهَدُونَ الزُّورَ﴾ همه ‌اش درباره مجلس حرام نیست، نگاه كردن بعضی از سریال ها این طور است، خواندن روزنامه‌ های بی ‌اثر همین طور است. یك دانشجو یا یك طلبه تا نفس می ‌كشد باید به دنبال علم برود، اگر چیزی مفید علمی نیست خب چرا آدم وقت صرف بكند؟! این ﴿لاَ یشْهَدُونَ الزُّورَ﴾ آن را شامل می ‌شود. ▫️ فرمود اگر معرفت شد قدم دوم هجرت است. اگر هجرت شد سرعت است. اینجا جای این نیست كه بگویند فلان مقدار بروید كه اگر كسی در راه افتاد صراط مستقیم افتاد اینجا جای «خَیرُ الأمُورِ أوسَطَهَا»[3] نیست، اینجا جای «خیر الامور أشدّها و أكثرها و أوفرها و أعلاها» است كه در دعای كمیل می ‌خوانیم «وَ اَقْرَبِهِمْ مَنْزِلَةً مِنْكَ. وَ اَخَصِّهِمْ زُلْفَةً لَدَیكَ»[4] اگر كسی در راه باشد. پس قدم اول معرفت است، مرحله دوم هجرت است، مرحله سوم سرعت است كه فرمود: ﴿وَسَارِعُوا﴾[5] نگفت آرام آرام بروید، فرمود اگر راه را پیدا كردید خب تندتر بروید. مرحله چهارم است اینكه جلوتر بروند اینكه بالا و پایین نشستن نیست اینكه ریاست و مرئوسیت نیست كه مذموم باشد، این دین است و تقواست! اگر كسی در دارد حركت می ‌كند این اگر جلوتر برود نقص نیست. خیلی ها عادل ‌اند، این می ‌خواهد اعدل باشد. خیلی ها متّقی ‌اند، این می ‌خواهد اتقا باشد. خب این‌چنین ‌اند ﴿سَابِقُوا﴾،[6] یعنی جلوتر بروید خب اگر كسی متواضع است دیگری می‌ كوشد متواضع‌ تر باشد، اینكه چیز بدی نیست! دیگران متّقی ‌اند، این می ‌كوشد اتقا باشد اینكه چیز بدی نیست! اینكه دنیا نیست كه بد باشد. 🔹 پس اول است، بعد است، بعد است، بعد حالا كه سابق شد احساس مسئولیت باید بكند، نه اینكه همان‌جا بایستد و متوقّف بشود و راكد باشد. باید رهبری دیگران را هم به عهده بگیرد، از خدا بخواهد كه یك عدّه پرهیزكاران حرف او را گوش بدهند ﴿وَاجْعَلْنَا لِلْمُتَّقِینَ إِمَاماً﴾ اگر به این درجه نرسید و مأموم شد طبق بعضی از روایاتی كه هست «و اجعل لنا من المتّقین اماما»[7] این برای مأمومین است، اما روح بلند قرآن كریم این است كه خدایا! تو كه دینت را حفظ می‌ كنی تو كه جامعه را بدون امام نگه نمی‌ داری، تو كه بدون پیشرو نگه نمی ‌داری خب ما جلو بیفتیم دیگران به دنبال ما، ما كه نمی‌ خواهیم فخرفروشی بكنیم این چیزی نیست كه بد باشد كه تو خودت به ما دستور دادی كه این طورند، این طورند جمله آخری كه گفتی، فرمودی می ‌گویند خدایا ما را پیشوای مردان باتقوا قرار بده كه متّقیان جامعه به ما اقتدا كنند ﴿وَاجْعَلْنَا لِلْمُتَّقِینَ إِمَاماً﴾ این می ‌شود. ▫️ حالا فتحصّل كه نه تنها حضور در خدمت كردن به نظام و شهدا و امام است، بلكه باعث می ‌شود كه دیگران هم به ما اقتدا كنند. چرا ما دنباله ‌رو باشیم؟ مگر تقلید و دنباله ‌رو بودن و مأموم بودن فضیلت است؟ آنچه فضیلت است پیشرو بودن است فرمود شما باشید باشید امام باشید ﴿وَاجْعَلْنَا لِلْمُتَّقِینَ إِمَاماً﴾ این چه كتابی است! [1] . سوره فرقان، آیه 74. [2] . سوره مدثر، آیه 5. [3] . الكافی، ج6، ص541. [4] . مصباح المتهجّد، ص850. [5] . سوره آل‌عمران، آیه 133. [6] . سوره حدید، آیه 21. [7] . مصباح المتهجّد، ص751. 📚 سوره مبارکه فرقان
💠 مهد عاطفه 🔹 ذات اقدس الهی هم درباره پدر و مادر فرمود فرزندان را چطور ، هم به فرزندان فرمود اگر پدر و مادر به دوران كهنسالی رسیدند چطور اینها را كنید. فرمود ﴿إِمَّا یبْلُغَنَّ عِندَكَ الكِبَرَ أَحَدُهُمَا أَوْ كِلاَهُمَا فَلَا تَقُل لَهُمَا أُفٍّ وَلاَ تَنْهَرْهُمَا وَقُل لَهُمَا قَوْلاً كَرِیماً ٭ وَاخْفِضْ لَهُمَا جَنَاحَ الذُّلِّ مِنَ الرَّحْمَةِ وَقُل رَّبِّ ارْحَمْهُمَا كَمَا رَبَّیانِی صَغِیراً﴾[1] فرمود «خفض جناح» كن. «خفض جناح» یعنی پَر پهن كردن؛ این دو گونه است: یك وقت برای است یك وقت برای . همین «خفض جناح» را به وجود مبارك پیامبر (علیه و علی آله آلاف التحیة و الثناء) دستور داد؛ فرمود كه تو كه قدرت پرواز داری و می ‌توانی تا معراج بروی ﴿دَنا فَتَدَلّیٰ﴾[2] داری، ﴿سِدْرَةِ الْمُنْتَهیٰ﴾[3] داری، همه مراحل را داری و پشت سر گذاشتی و می‌گذاری، اوج نگیر! پر پهن كن یك عده هم زیر بال و پر تو پر دربیاورند ﴿وَ اخْفِضْ جَناحَكَ للْمُؤْمِنینَ ٭ وَ قُلْ إِنّی أَنَا النَّذیرُ﴾؛[4] فرمود پَر پهن كن یك عده را زیر پَر بگیر كه اینها بال دربیاورند پَر دربیاورند، آیین پَر كشیدن و پرواز كردن را یاد بگیرند و به اینها یاد بده این ترحم است. اما درباره [وظیفه] فرزندان فرمود احتراماً پَر پهن كن ﴿وَ اخْفِضْ لَهُما جَناحَ الذُّلِّ﴾؛ بدون اینكه منّت بگذاری، با احترام از اینها بكن. بنابراین هم می ‌شود كودكان را در پروراند هم این او هم هدر نرود. اما آن كه عاطفه است و رقّت و رأفت است و رحمت است این دوران هفت سال باید محفوظ باشد؛ لذا دیگر هیچ سخن از خانه سالمندان نیست و نباید هم باشد. بنابراین باید جمع كرد، هم به فكر كودكان بود كه اینها رها نشوند، هم آن دوره دانشگاهی هفت سالهِ فراموشمان نشود كه این هم یك نحوه . [1]. سوره إسراء، آیات23 و 24. [2]. سوره نجم، آیه8. [3]. سوره نجم، آیه14. [4]. سوره حجر، آیات88 و 89. 📚 درس اخلاق
💠 معنای توکل 🔹 معنای توكّل این نیست كه تا آنجا كه به حسب ظاهر معلوم و مقدور انسان است بگوید من خودم انجام می‌ دهم، آن حوادث پیش‌بینی نشده را به خدا واگذار ‌كند؛ این است كه با سازگار نیست. توكّل معنایش این است كه انسان خدا را وكیل خود قرار بدهد. ▫️ هر آدم عاقلی وقتی می‌خواهد كاری را انجام بدهد كه به همه شئون آن كار آگاهی ندارد (یك) بر فرض آگاهی، توان آن را ندارد (دو) وكیل می‌ گیرد (سه). ما نسبت به همه كارهایمان این سه امر را باید رعایت كنیم، چون هیچ كاری نیست كه ما به جمیع شئونش آگاه باشیم، هیچ كاری نیست كه ما نسبت به جمیع شئون آن توانمند باشیم، چون به جمیع شئون علم نداریم و به جمیع شئون آن كار توانایی نداریم چاره جز این نیست كه بگیریم ﴿وَكَفَی بِاللَّهِ وَكِیلاً﴾.[1] پس معنای توكل این نیست كه آن مقداری كه می توانیم به خودمان اسناد بدهیم و آن مقداری كه نمی ‌دانیم و نمی ‌توانیم توكّل كنیم. 🔹 اگر ما در همه امور به خدای سبحان توكّل كردیم، آن‌گاه آن مدیر و مدبّر گاهی خود ما را اداره می ‌كند، آن بخشی كه به حسب ظاهر معلوم و مقدور ماست؛ گاهی دیگران را تسخیر می‌كند، آن بخشی كه معلوم و مقدور ما نیست؛ آن وقت اگر ما به او توكّل كردیم و او را وكیلِ مفَوَّض و مطلق قرار دادیم او شروع به كار می ‌كند؛ او خود ما را می ‌كند، دیگران را تدبیر می ‌كند، از مجموعه این دو تدبیر آن مقصد صحیح به دست می ‌آید؛ لذا در سورهٴ <طلاق> فرمود:﴿وَمَن یتَوَكَّلْ عَلَی اللَّهِ فَهُوَ حَسْبُهُ﴾ پس معنای توكّل، تبعیض یا تشریك در كار نیست. ▫️ اگر در سورهٴ <طلاق> فرمود:﴿وَمَن یتَّقِ اللَّهَ یجْعَل لَهُ مَخْرَجاً ٭ وَیرْزُقْهُ مِنْ حَیثُ لاَ یحْتَسِبُ وَمَن یتَوَكَّلْ عَلَی اللَّهِ فَهُوَ حَسْبُهُ﴾ برای اینكه ﴿إِنَّ اللَّهَ بَالِغُ أَمْرِهِ قَدْ جَعَلَ اللَّهُ لِكُلِّ شَی‏ءٍ قَدْراً﴾[2] آن وقت توكّل ما ثمربخش می ‌شود. 🔹 پس توكّل، تبعیض در وظیفه نیست كه بخشی از كارها را خودمان انجام بدهیم، آن مقداری كه مقدور ما نیست به عنوان حوادث پیش ‌بینی نشده توكّل كنیم. چرا خدا كافی است؟ برای دو جهت، چرا ﴿مَن یتَوَكَّلْ عَلَی اللَّهِ فَهُوَ حَسْبُهُ﴾/ برای دو جهت: یكی اینكه ﴿إِنَّ اللَّهَ بَالِغُ أَمْرِهِ﴾، یكی اینكه ﴿ قد جَعَلَ اللَّهُ لِكُلِّ شَی‏ءٍ قَدْراً﴾ او را به عهده گرفته برای هر چیزی یك اندازه مشخص قرار داده (یك)، نسبت به همه چیز هم قدرت مطلق دارد (دو). خب پس خود ما هم از این دو نظر زیرمجموعه این دو اصل هستیم؛ یعنی اینكه فرمود: ﴿قَدْ جَعَلَ اللَّهُ لِكُلِّ شَی‏ءٍ قَدْراً﴾ برای ما هم یك قدر مشخّصی است كه او قرار داده است. اگر فرمود: ﴿إِنَّ اللَّهَ بَالِغُ أَمْرِهِ﴾ خدای سبحان مقصد خود را بالأخره می ‌رسد و می‌ رساند، ما هم جزء مقاصد او هستیم در مقام سوم یعنی مقام فعل. بنابراین اگر كسی خدا را وكیل مطلق قرار داد چه اینكه باید او را وكیل مطلق قرار بدهیم، خود ما را او دارد می ‌كند. وقتی ما را او دارد اداره می‌كند ما دیگر نباید نگران باشیم! [1] . سوره نساء، آیات 81 ،132 ،171 ؛ سوره احزاب، آیات 3 و 48. [2] . سوره طلاق، آیات 2 و 3.
🔸 و همچنين از آن حضرت [امام صادق علیه السلام] نقل شده که سختگيري (وسواسي گري) از اخلاق و شعار نيست. خدا به پيامبر صلی الله علیه و آله و سلم فرمود: بگو: من از شما مزد رسالت نمي‌ خواهم و من از متكلّفان نيستم. پيامبر هم فرمود: ما پيامبران و اولياء از تكلّف بيزاريم، پس پيشه كن و صبر و استقامت داشته باش تا خدا تو را از تكلّف بي‌ نياز كند و سرشت ايماني به تو دهد و سرگرم غذايي نباش كه پايانش در بیت الخلاء است و پوشاكي كه پايانش پوسيدگي و خانه ‌اي كه پايانش ويراني و مالي كه پايانش به ارث ماندن و دوستاني كه پايانشان جدايي و عزتي كه پايانش ذلت و متانت و هيبتي كه پايانش ستم و ناسپاسي و عيشي كه پايانش حسرت است.[1] [1] . مصباح الشریعه، ص۱۴۰؛ بحار الانوار، ج70، ص394 ـ 395. 📚 مفاتیح الحیات ص 75
11.2M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
یهود(صهیونیست) رو بهتر بشناسید 📹 هشدار قرآن کریم نسبت به خطر صهيونيستها: وَلاَ تَزَالُ تَطَّلِعُ عَلَيَ خَآئِنَةٍ مِّنْهُمْ إِلاَّ قَلِيلاً مِّنْهُمُ: و تو همواره بر خيانتى از آنان آگاه مى شوى (هر روز توطئه و خيانتى تازه دارند) مگر اندكى از ايشان
💠 اربعین کلیمی 🔹 حضرت کلیم الهی موسی (سلام الله علیه) که از اول ذی القعده در طور شد و بعد دَه شب هم اضافه شد چهل شب شد، آنها که اهل سیر و سلوک‌ و اربعین ‌گیری هستند از همین خیلی استفاده می‌ کنند؛ گرچه اربعین برای همه مدت‌ سال است؛ اما از اول ذی قعده تا پایان دهه ذی حجّه این چهل شبانه ‌روز فرصت مناسبی است که «مَنْ‏ أَخْلَصَ‏ لِلَّهِ أَرْبَعِینَ یومَاً»،[1] « مَن أَصبَحَ للهِ أَربَعِینَ صباحاً»،[2] آن وقت «فَجَّرَ اللهُ ینَابِیعُ الْحِكْمَةِ مِنْ قَلْبِهِ عَلَی لِسَانِه‏». بسیاری از علما شاگرد همین اربعین بودند! همه درس ‌ها که در کتاب ‌ها نبود، اگر همه درس‌ ها در کتاب ها بود باید محدود می ‌شد؛ اینکه این همه علمای بزرگ مطالب تازه و جدید آوردند، چه در اصول دین چه در فروع دین، چه در اخلاقیات چه در حقوق، بخش وسیعی از اینها شاگرد همین اربعین بودند که از اول ذی قعده شروع می ‌شد تا پایان ذی قعده می ‌شود یکماه، آن دهه ذی حجّه که ضمیمه آن می ‌شد چهل روز که ﴿وَ وَاعَدْنَا مُوسَی ثَلاَثِینَ لَیلَةً وَ أَتْمَمْنَاهَا بِعَشْرٍ فَتَمَّ مِیقَاتُ رَبِّهِ أَرْبَعِینَ لَیلَةً﴾.[3] 🔹 مستحضرید که خدای سبحان آن جایزه خاص را فقط به مردان الهی می ‌دهد. کسانی ‌اند که محبوبی و مطلوبی غیر از خدا ندارند. نگاه کنید این حدیث شریف درباره «مَنْ‏ أَخْلَصَ‏ لِلَّهِ أَرْبَعِینَ یومَاً»‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ تا کجا را بُرد. یک وقت است که کسی آدم خوبی است می ‌خواهد به علوم برسد به معارف برسد، قرآن را بفهمد ولایت را بفهمد این مخلِص نیست برای اینکه او به دنبال عالِم شدن است. اگر غرض کسی این باشد که ولایت را بفهمد، نبوت را بفهمد، قرآن را بفهمد، چهل شبانه‌روز هم با اخلاص باشد گفتند به او چیزی نمی‌ دهند، برای اینکه به دنبال عالِم ‌شدن خودش است! کسی چهل شبانه ‌روز هیچ نخواهد الا ، وگرنه او به دنبال قصد این است که عالِم بشود! این اخلاص نشد. این قدر کار دقیق است! این قدر باریک است! این صراط که باریک است رقیق است دقیق است که به هیچ وجه قابل حساب نیست. 🔹 خیلی از ما خیال می ‌کنیم برای اینکه به بهشت برویم می‌ توانیم اربعین داشته باشیم از جهنم نجات پیدا کنیم، نه! «مَنْ‏ أَخْلَصَ‏ لِلَّهِ أَرْبَعِینَ یومَاً» هیچ چیزی نمی ‌خواهد جز . من از خدا جز خدا چیزی نخواهم! [1]. جامع الأخبارالشعیری)، ص94؛ ملاذ الاخیار فی فهم تهذیب الاخبار، ج14، ص347. [2]. ملاذ الاخیار فی فهم تهذیب الأخبار، ج14،ص 346. [3]. سوره اعراف، آیه142.
💠 : صوتِ متن👆👆 🔹 اگر ذات اقدس الهی از انسان ها با یاد كرد که فرمود: ﴿لَقَدْ كَرَّمْنا بَنی آدَمَ﴾،[1] هشدار داد كه این كرامت ذاتی انسان نیست، این ‌چنین نیست كه انسان ذاتاً كریم باشد، چون خلیفه كریم است از كرامت برخوردار است؛ پس ﴿لَقَدْ كَرَّمْنا بَنی آدَمَ﴾، چون بنی ‌آدم خلیفه، آیت و مظهر كریم‌ هستند و اگر انسان كرامتش به استناد خلافت اوست، خلیفه آن است كه حرف «مستخلف ‌عنه» را بزند و دستور «مستخلف‌ عنه» را انجام بدهد؛ اگر كسی كنار سفره خلافت نشست و از كرامت طَرْفی بست، ولی حرف خودش را زد و كار خودش را كرد و ﴿أَ فَرَأَیتَ مَنِ اتَّخَذَ إِلهَهُ هَواهُ﴾[2] شد، آن‌گاه همین خدایی كه فرمود: ﴿لَقَدْ كَرَّمْنا بَنی آدَمَ﴾, همین خدایی كه فرمود: ﴿إِنِّی جاعِلٌ فِی الْأَرْضِ خَلیفَةً﴾[3] درباره این گروه می‌ فرماید: ﴿أُولئِكَ كَالْأَنْعامِ بَلْ هُمْ أَضَلُّ﴾؛[4] این كرامت او كه ذاتی نبود، به استناد خلافت بود و خلافت هم این است كه خلیفه حرف «مستخلف‌ عنه» را بزند و دستور «مستخلف ‌عنه» را انجام بدهد، نه حرف خودش را! آن‌گاه كلّ صحنه عوض می‌ شود، می ‌شود: ﴿أُولئِكَ كَالْأَنْعامِ بَلْ هُمْ أَضَلُّ﴾. 🔹 قرآن كریم می ‌دهد كه عالم منظّم است! انسان ها منظّم‌ هستند! انبیا هماهنگ‌ هستند! صُحف آسمانی منظّم است! ما اگر چند روزی به شما دادیم ببینیم چه می‌ كنید، توجه داشته باشید كه كلّ این بی ‌نظمی ‌ها را ما به هر حال سامان می‌ دهیم و به نظم می ‌رسانیم و همه شما را هم جمع می ‌كنیم و به دریا می ‌ریزیم! این ‌طور نیست كه ما صبرمان نامتناهی باشد. 🔹 یك بیان نورانی از پیغمبر (علیه و علی آله آلاف التحیة و الثناء) رسید، همان‌ طور كه خودش فرمود: «أُعْطِیتُ جَوَامِعَ الْكَلِم»[5] به وجود مبارك حضرت امیر هم فرمود: «وَ أَعْطَی عَلِیاً جَوَامِعَ الْكَلَام‏»؛[6] تو هم از «جوامع‌الكلام» برخورداری, حقیقت اینها حقیقت قرآن كریم است و حرف ‌های اینها هم حرف‌ های جهانی است؛ فرمود اگر شما به سراغ بروید، من به شما بگویم پایان اختلاف چیست: «إِیاكُمْ وَ الْبِغْضَةَ لِذَوِی أَرْحَامِكُمُ الْمُؤْمِنِینَ فَإِنَّهَا الْحَالِقَةُ لِلدِّینِ»[7] این از بیانات نورانی پیغمبر (صلّی الله علیه و آله و سلّم) است که جزء «جوامع ‌الكلم» است، فرمود به جان هم نیفتید! این و یك شعله و ماده انفجاری در درون شماست، این را خنثی كنید «فَإِنَّهَا الْحَالِقَةُ لِلدِّینِ». یك وقت است انسان اختلاف علمی دارد، این اختلاف علمی در مقام احتجاج هست که انسان برهان خودش را اقامه می ‌كند و طرف دیگر یا قبول می کند یا نكول؛ امّا خدای ناكرده در راه فساد دارد دروغ و تهمت و خیال و رد كردن دیگری و خارج كردن دیگری، این یكی را فرمود: این اختلاف دارد: «إِیاكُمْ وَ الْبِغْضَةَ لِذَوِی أَرْحَامِكُمُ الْمُؤْمِنِینَ فَإِنَّهَا الْحَالِقَةُ لِلدِّینِ». 🔹 فرمود می‌دانید اختلاف با شما چه كار می‌كند؟ اختلاف به حسب ظاهر كاری با خانه و زندگی شما در درجه اول ندارد، اختلاف یك تیغ تیزی است كه شما را تیغ می ‌كند! «فَإِنَّهَا الْحَالِقَةُ لِلدِّینِ»، «حَلْق» یعنی تیغ كردن، اگر كسی یك تیغ دستش باشد و هر روز سرش را تیغ كند، این دیگر مو در نمی ‌آید! فرمود این اختلاف و به جان هم افتادن تیغی است كه هر روز دینِ انسان را تیغ می ‌كند، دیگر دینی در نمی ‌آید! اگر انسان مرتب دروغ بگوید، مرتب خلاف كند، مرتب در صدد رد كردن از صحنه باشد، فرمود: «إِیاكُمْ وَ الْبِغْضَةَ لِذَوِی أَرْحَامِكُمُ الْمُؤْمِنِینَ فَإِنَّهَا الْحَالِقَةُ لِلدِّینِ»؛ این «حَلْق» می‌ كند، را تیغ می ‌كند. فرمود این اختلاف، دروغ گفتن، دیگری را از صحنه خارج كردن، بر خلاف او حرف زدن و مطابق میل خود حرف زدن، این می ‌كند، وقتی دین تیغ شد دیگر دینی در نمی ‌آید «فَإِنَّهَا الْحَالِقَةُ لِلدِّینِ». این حرف، حرفِ همه انبیاست، فرمود ما به همه گفتیم، به ابراهیم گفتیم، به موسی گفتیم، به عیسی گفتیم، به نوح گفتیم (علیهم الصلاة و علیهم السلام) كه امّت خود را به دعوت كنید، به دعوت كنید. [1]. سوره اسراء, آیه70. [2]. سوره جاثیه, آیه23. [3]. سوره بقره, آیه30. [4]. سوره اعراف, آیه179. [5]. من لا یحضره الفقیه، ج‏1، ص241. [6]. مناقب آل أبی طالب علیهم السلام(لابن شهرآشوب)، ج‏3، ص261 و 262. [7]. دعائم الإسلام، ج‏2، ص352.