eitaa logo
🌸گلچین شعر و غزل🌸
852 دنبال‌کننده
1.1هزار عکس
3 ویدیو
0 فایل
🌺گلشنی از زیباترین اشعار فارسی🌺
مشاهده در ایتا
دانلود
دارم سخنی با تو و گفتن نتوانم وین دردِ نهان سوز ، نهفتن نتوانم @golchine_sheer
تنم فرسود و عقلم رفت و عشقم همچنان باقی... @golchine_sheer
نتوان گفت که این قافله وا‌می ماند خسته و خُفته از این خیل جدا می ماند این رهی نیست که از خاطره‌اش یاد کنی این سفر همره تاریخ به جا می‌ماند دانه و دام در این راه فراوان اما مرغ دلسیر، ز هر دام رها می‌ماند ميرسيم آخر و افسانۀ واماندنِ ما همچو داغی به ‌دل حادثه ها می‌ماند بی‌صداتر ز سکوتیم، ولی گاه خروش نعره ی ماست که در گوش شما می ماند بروید ای دلتان نیمه! که در شیوه ی ما مرد با هر چه ستم، هر چه بلا می ماند @golchine_sheer
تو همانی که دلم لک زده لبخندش را او که هرگز نتوان یافت همانندش را @golchine_sheer
گل اگر خار نداشت دل اگر بی غم بود اگر از بهر کبوتر قفسی تنگ نبود، زندگی، عشق، اسارت، قهر و آشتی، همه بی معنا بود . . . . @golchine_sheer
گر بگویم که تو در خون منی بهتان نیست... @golchine_sheer
دوست مشمار آن که در نعمت زند لاف یاری و برادر خواندگی دوست آن دانم که گیرد دست دوست در پریشان حالی و درماندگی @golchine_sheer
چه شد در من نمیدانم فقط دیدم پریشانم فقط یک لحظه فهمیدم که خیلی دوستت دارم... @golchine_sheer
ممکن ز تو چون نیست که بردارم دل آن به که به سودای تو بسپارم دل گر من به غم  عشق تو نسپارم دل دل را چه کنم بهر چه می‌دارم دل @golchine_sheer  
. 🌸گلچینِ شعر و غزل🌸 🌹گلشنی از زیباترین سروده های شاعران ایرانی 🌹مجموعه ایی بی نظیر از بهترین ابیات شاعران گذشته و معاصر 🌹همراه با توضیح برخی اصطلاحات و مفاهیم پیچیده در لسان شعرا 🌺 بزن روی لینک👇 https://eitaa.com/joinchat/413204735C50f5144ef1
با آن که همچو مجنون گشتیم شهره در شهر غیر از غمت درین شهر کس آشنای ما نیست @golchine_sheer
هر کسی را به تو این میل نباشد که مرا... @golchine_sheer
رفته بودی که بیایی چقَدَر طول کشید @golchine_sheer
زندگی گرمی دل های به هم پیوسته است تا در آن دوست نباشد همه در ها بسته است @golchine_sheer
گم کرد شبی راه و مسیرش به من افتاد ناخواسته در تیر رس راهزن افتاد در تیر رس من گره انداخت به ابرو آهسته کمان و سپر از دست من افتاد بی دغدغه بی هیچ نبردی دلم آرام در دام دوتا چشم دو شمشیر زن افتاد می خواستم از او بگریزم دلم اما این کهنه رکاب از نفس از تاختن افتاد لرزید دلم مثل همان روز که چشمم در کشور بیگانه به یک هم وطن افتاد   درگیر خیالات خودم بودم و او گفت: من فکر کنم چایی تان از دهن افتاد @golchine_sheer
بسا شگفت که ظرفیت بهارم بود منی که زیسته بودم مدام در پاییز... @golchine_sheer
گفتیم که عقل از همه کاری به درآید بیچاره فروماند چو عشقش به سر افتاد @golchine_sheer
من که در تُنگ برای تو تماشا دارم با چه رویی بنویسم غم دریا دارم؟ دل پر از شوق رهایی است، ولی ممکن نیست به زبان آورم آن را که تمنا دارم چیستم؟! خاطره زخم فراموش شده لب اگر باز کنم با تو سخن ها دارم با دلت حسرت هم صحبتی ام هست، ولی سنگ را با چه زبانی به سخن وادارم؟ چیزی از عمر نمانده است، ولی می خواهم خانه ای را که فرو ریخته بر پا دارم @golchine_sheer
دنیا نَیَرزد آنکه پریشان کنی دلی @golchine_sheer
خُرَّم آن روز کز این منزلِ ویران بروم راحتِ جان طلبم واز پِیِ جانان بروم @golchine_sheer
گر تو با بد ، بد کنی پس فرق چیست؟! @golchine_sheer
اسم قشنگ فاطمه یک اسم اعظم است @golchine_sheer
جاده یعنی غربت باد آواز مسافر و کمی میل به خواب... @golchine_sheer
از بس بدی دیدم به خود گفتم باید کمی ، بد را بلد باشم من شیر پاک از مادرم خوردم دنیا مجابم کرد بد باشم @golchine_sheer
چنان نماند، چنین نیز هم نخواهد ماند @golchine_sheer