ناخدایی شده ام خسته که بعد از طوفان تا دم مرگ دعا خوانده و پارو زده است #عبدالمهدی_نوری @golchine_sheer

این نکته چو درس زندگانی آویزه ی گوش کن که پروین، در دوستیِ تو پایدار است #پروین_اعتصامی @golchine_sheer

گه مرا پس میزنی، گه باز پیشم میکشی آنچه دستت داده ام نامش دل است افسار نه... #پریناز_جهانگیراصل @golchine_sheer

وقتی تو دلخوشی همه ی شهر دل خوش اند خوش باش هم به جای خودت ، هم به جای من #نجمه_زارع @golchine_sheer

نیست ممکن که دل ما ز وفا برگردد ما همانیم اگر یار همان است که بود #صائب_تبریزی @golchine_sheer

ای کم شده وفای تو، این نیز بگذرد... #سنایی @golchine_sheer

در نظربازیِ ما بی‌خبران حیرانند من چُنینم که نمودم دگر ایشان دانند #حافظ @golchine_sheer

شمع با گریه سر تربت پروانه نشست محضر سوخته با خون جگر باید رفت... #علی_اکبر_لطیفیان @golchine_sheer

به منبر می‌ رود دریا ، به سویش گام بردارید هلا ! اسلام را از چشمه ی اسلام بردارید . مبادا از قلم ‌ها جا بیفتد واژه ‌ای اینک که بر منبر قدح کج کرده ساقی ، جام بردارید . ” سَلونی ” را هدر کردند روزی مردمان ، امروز بپرسیدش ! از اسرار جهان ابهام بردارید . الا ای شاعران ! چشمان او آرایه ی وحی است برای ما از آن باران کمی الهام بردارید . نسیم صبح صادق می ‌وزد از گیسوی صادق از آن مضمون پیچیده جناس تام بردارید . به فرزندان ، به اهل خانه جز ایشان که می‌گوید غلام خسته ‌ام خفته ، قدم آرام بردارید . اگر فرمان او باشد ، نباید پلک بر هم زد به سوی شعله چون هارون مکّی گام بردارید . تیمم باطل است آنجا که دریایی چو او داری به جز احکام او چشم از همه احکام بردارید  . به جای حج به سوی کربلا رفتن خداجویی ‌ست کفن باید به جای جامه ی احرام بردارید . اگر در گوش نوزادی اذان می ‌خواند ، می‌ فرمود که با آب فرات و تربت از او کام بردارید . میان شعله‌ ها آیات ابراهیم می ‌سوزد میان گریه ختم سوره ی انعام بردارید . خدا را با نگاه حضرت صادق عبادت کن  و در معراج اندیشه ضریحش را زیارت کن. #حمیدرضا_برقعی @golchine_sheer

به قهر میروم و نیست آن مجال که باز به شهر دوست قدم در نهم ز دست رقیب #سعدی @golchine_sheer

سر برگ گل ندارم ز چه رو روم به گلشن؟! که شنیده ام ز گل ها همه بوی بی وفایی #عراقی @golchine_sheer

من از عالم تو را تنها گزینم روا داری که من غمگین نشینم؟! دل من چون قلم اندر کف توست ز توست ار شادمان و گر حزینم #مولانا @golchine_sheer

صفت عاشق صادق به درستی آنست که گرش سر برود از سر پیمان نرود #سعدی @golchine_sheer

گر سر برود، ز سر هوایت نرود تأثیر طلسمِ چشم‌هایت نرود فرشی ز دلِ شکسته انداخته‌ام آهسته بیا شیشه به پایت نرود... #میلاد_عرفان_پور @golchine_sheer

گفت دیده است مرا ، این که کجا یادش نیست همه چیزم شده و هیچ مرا یادش نیست این ستاره به همه راه نشان می داده ست حال که نوبت رسیده ست به ما یادش نیست   قصه ام را همه خواندند ، چگونه است که او خاطراتِ من انگشت نما یادش نیست ؟ بعدِ من چند نفر کشته ، خدا می داند آن قدر هست که دیگر همه را یادش نیست   او که در آینه در حیرتِ نیم خودش است نیمه ی دیگر خود را چه بسا یادش نیست صحبت از کوچکی حادثه شد، در واقع داشت می گفت مهم نیست مرا یادش نیست .. #کاظم_بهمنی @golchine_sheer  

شهر به شهر و کو به کو در طلبت شتافتم خانه به خانه در به در جُستمت و نیافتم #هاتف_اصفهانی @golchine_sheer

لافِ عشق و گِلِه از یار زَهی لافِ دروغ عشقبازانِ چُنین، مستحقِ هجرانند #حافظ @golchine_sheer

گر برود به هر قدم در ره دیدنت سری من نه حریف رفتنم از در تو به هر دری #سعدی @golchine_sheer

دلم آیینه‌صفت آب شد از شوقِ رُخش آه؛ اگر جلوه کند، طاقت دیدار کجاست @golchine_sheer

یار اگر جلوه کند دادن جان این همه نیست عشق اگر خیمه زند ملک جهان این همه نیست نکته‌ای هست در این پرده که عاشق داند ور نه چشم و لب و رخسار و دهان این همه نیست #فروغی_بسطامی @golchine_sheer

تشنه ی دیدار دوست راه نپرسد که چند...! #سعدی @golchine_sheer

از من رمیده‌ئی و منِ ساده دل هنوز بی مهری و جفای تو باور نمی‌کنم دل را چنان به مهر تو بستم که بعد از این دیگر هوای دلبر دیگر نمی‌کنم... #فروغ_فرخزاد @golchine_sheer

سعدیا گر همه شب شرح غمش خواهی گفت شب به پایان رود و شرح به پایان نرود #سعدی @golchine_sheer

ای صبا نَکهَتی از خاکِ رَهِ یار بیار بِبَر اندوهِ دل و مژدهٔ دلدار بیار #حافظ @golchine_sheer