بر سر نیزه سرت رفت و تلألؤ کردی
مثل خورشیدی و زیباست که بالا باشی
#علی_اکبر_لطیفیان
@golchine_sheer
بهر حاجات اگر دست دعا برخیزد
دلبری هست به هر حال به پا برخیزد
لطف آقای خراسان ز همه بیشتر است
هر زمان از دلِ پُر درد صدا برخیزد
آهِ در سینه ی عشاق به هم مرتبطند
وقت نقاره زدن ناله ی ما برخیزد
جرأتش نیست كسی حرف جهنم بزند
گر پیِ كارِ گنهكار ز جا برخیزد
زائر آن است كه در كوی تو اُتراق كند
آن كه در عرش نشسته ست چرا برخیزد؟
تا به دستِ كرم تو به نوایی نرسد
از سرِ راه محال است گدا برخیزد
بر سر خاكم اگر آهوی تو گریه كند
از تمام جگرم بانگ رضا برخیزد
حَرَمَت زودتر از كعبه مرا حاجی كرد
حج ما آخر ذی القعده به پا برخیزد
#علی_اکبر_لطیفیان
@golchine_sheer
به التماس...
به خواهش...
به هر چه که میشد...
خلاصه قافله میرفت جا نمی ماندند
#علی_اکبر_لطیفیان
@golchine_sheer
.
نگاه کن سر پیری چه بی عصا مانده
گرفته اند از این پیر زن پسر ها را
چه مشکل است که از چهار تا پسرهایش
بیاورند برایش فقط سپر ها را
#علي_اكبر_لطيفيان
https://eitaa.com/golchine_sheer
.
ای مسیحایِ سامرا هادی
آفتابِ مسیرِ ما هادی
علی ابن مُحمّد ابن علی
نوه یِ اوّل رضا هادی
نیست جز دامن کرامتِ تو
پَرده یِ خانه یِ خدا هادی
ذکر هر چهارشنبه ام این است
یا رضا یا جواد یا هادی
به ملک هم نمی دهم هرگز
گریه یِ زائر تو را هادی
یک شبی را کنار ما ماندی
سَرِ سجّاده جامعه خواندی
تو دعا را معرفی کردی
مرتضی را معرفی کردی
با فراز زیارت سبزت
راهِ ما را معرفی کردی
مرتضی و حسین و فاطمه و
مجتبی را معرفی کردی
نه فقط اهل بیت را بلکه
تو خدا را معرفی کردی
سامرایت غریب بود اما
کربلا را معرفی کردی
با تو ما مرتضی شناس شدیم
تا قیامت خدا شناس شدیم
ریشه های محبتِ ما تو
مزرعه های سبزِ دنیا تو
چه کسی از مسیر گُمراهی
داده ما را نجات ؟ ...آقا تو
تو مرا با ولایتم کردی
آمدی و هدایتم کردی
دوست دارم گدای تو باشم
سائلِ دست های تو باشم
مثل بال و پَرِ کبوترها
دائماً در هوای تو باشم
دوست دارم که از زمانِ اَزل
تا ابد خاکِ پایِ تو باشم
ما فقیریم سُفره ای وا کن
سامرایی حواله یِ ما کن
#علی_اکبر_لطیفیان
https://eitaa.com/golchine_sheer
.
طوبای تو میانِ دلم قد کشیده است
بین من و خیال خودم سد کشیده است
احساس می کنم به تو نزدیک می شوم
جذر مرا نگاه تو مَد کشیده است
این جذبه یِ طلایی بالا نشین تو
بال مرا حوالی گنبد کشیده است
دست خدای عز و جل روی قلب ما
این بار سوم است محمّد کشیده است
نوری رئوف در حَرَمت موج می زند
الطاف کاظمین به مشهد کشیده است
بخشنده تو ،خدای کرم تو ، جواد تو
ابن الرضا تو ، حضرت باب المراد تو
#علی_اکبر_لطیفیان
https://eitaa.com/golchine_sheer
.
بین مقامات "رباب" این شان کافی ست
که هیچ کس جز او "علی اصغر" ندارد...
#علی_اکبر_لطیفیان
https://eitaa.com/golchine_sheer
.
نیمه ی ماه رجب از راه دارد میرسد
کربلای ما چه شد دستم به دامان نجف...
#علی_اکبر_لطیفیان
https://eitaa.com/golchine_sheer
.
فعل مرا دیدی ولی چیزی نگفتی
بنده همان بنده ، خدا مثل همیشه
از ما توسل از تو لطف و دست گیری
آقا همان آقا ، گدا مثل همیشه
ممنون از اینکه دست ما را رو نکردی
مثل همیشه باز هم ستّار بودی
#علی_اکبر_لطیفیان
https://eitaa.com/golchine_sheer
.
ما را اگر خدا نخرد، میخَرَد على
باید به روى شاهِ دو عالم حساب کرد...
#علی_اکبر_لطیفیان
https://eitaa.com/golchine_sheer
مردی از خانوادهٔ خورشید
امتداد غم امام شهید
انعکاس صدای عاشوراست
روضه های غروب های مِناست
مرد سجاده، مرد نافله ها
مرد شب زنده دار قافله ها
مردی از جنس آیه تطهیر
خستگی های بردن زنجیر
هم سفر با ستارهٔ غم هاست
«کربلا زاده» محرّم هاست
هم نژاد امام بی کفنان
دومین مرد کاروان زنان
راه طی کردهٔ بیابان ها
قدم زخمی مغیلان ها
یاد خون طپندهٔ گودال
خنده های زنندهٔ گودال
زخم بال و پر کبوترها
پا به پای اسارت سرها
غیرت دست بسته محمل
شاهد التماس دخترها
کوچه کوچه؛ گذر گذر، همه جا
هم رکاب صدای حنجرها
برگ سبزی است با نشانهٔ سرخ
کودک زیر تازیانهٔ سرخ
طفل رفته، خمیده برگشته
باغ گل رفته چیده برگشته
آفتاب کمی غروب شده ست
گل یاس بنفشه کوب شده ست
آشنای صدای سلسله هاست
سوزش ناگهان آبله هاست
او که آیینهٔ محرم بود
گریه هایش به رنگ ماتم بود
از ستاره گرفته تا شبنم
از بنفشه گرفته تا مریم
همه محو صدای او هستند
پای مرثیه های او هستند
#علی_اکبر_لطیفیان
https://eitaa.com/golchine_sheer