رَشک می‌بردند شهری بر من و احوالِ من کرد ضایع کار من این بخت بی اقبال من #وحشی_بافقی @golchine_sheer

روی در روی و‌ نگه در نگه و چشم به چشم حرف ما با تو چه محتاج زبان است امروز... #وحشی_بافقی @golchine_sheer

از برای خاطر اغیار خوارم می‌کنی من چه کردم کاینچنین بی‌اعتبارم می‌کنی روزگاری آنچه با من کرد استغنای تو گر بگویم گریه‌ها بر روزگارم می‌کنی گر نمی‌آیم به سوی بزمت از شرمندگیست زانکه هر دم پیش جمعی شرمسارم می‌کنی گر بدانی حال من گریان شوی بی‌اختیار ای که منع گریه بی‌اختیارم می‌کنی گفته‌ای تدبیر کارت می‌کنم وحشی منال رفت کار از دست کی تدبیر کارم می‌کنی #وحشی_بافقی @golchine_sheer

مجروح را جراحت و بیمار را مرض عشّاق را مفارقت یار می‌کشد #وحشی_بافقی @golchine_sheer

. آنچه کردی تو به من هیچ ستمکار نکرد هیچ سنگین‌دل بیدادگر این کار نکرد #وحشی_بافقی https://eitaa.com/golchine_sheer

. اشتیاق تو مرا سوخت کجایی؟! بازآ... #وحشی_بافقی https://eitaa.com/golchine_sheer

. بلبل آن به که فریب گل رعنا نخورد که دو روزیست وفاداریِ یاران دو رنگ #وحشی_بافقی https://eitaa.com/golchine_sheer

. شاخ خشکیم به ما سردی عالم چه کند پیش ما برگ و بری نیست که سرما ببرد #وحشی_بافقی https://eitaa.com/golchine_sheer

. جَستم از دام ، به دام آر گرفتارِ دگر من نه آنم که فریب تو خورم بار دگر #وحشی_بافقی https://eitaa.com/golchine_sheer

. دیگر از شهرم چه خوشحالی چو آن مه‌پاره رفت چون ز کنعان رفت یوسف، دیگر از کنعان چه حظ #وحشی_بافقی https://eitaa.com/golchine_sheer

. به سودای تو مشغولم ز غوغای جهان فارغ... #وحشی_بافقی https://eitaa.com/golchine_sheer

. به غم کسی اسیرم که ز من خبر ندارد عجب از محبت من که در او اثر ندارد #وحشی_بافقی https://eitaa.com/golchine_sheer

. بلای هجر و درد اشتیاق پیر کنعانی کسی داند که چون یوسف عزیزی در سفر دارد #وحشی_بافقی https://eitaa.com/golchine_sheer

. مرو که گر بروی خون من به گردن توست... #وحشی_بافقی https://eitaa.com/golchine_sheer

. لازمهٔ عاشقی‌ست رفتن و دیدن ز دور ورنه ز نزدیک هم رخصت دیدار هست #وحشی_بافقی https://eitaa.com/golchine_sheer

. ز پیش دیده تا جانان من رفت تو پنداری که از تن جان من رفت سر و سامان مجو از من چو رفتی تو چون رفتی سر و سامان من رفت #وحشی_بافقی https://eitaa.com/golchine_sheer

. چه ها با جانِ خود دور از رخِ جانان خود کردم، مگر دشمن کند اینها،که من با جانِ خود کردم؛ طبیبم گفت درمانی ندارد دردِ مهجوری، غلط می‌گفت، خود را کشتم و درمانِ خود کردم.. #وحشی_بافقی https://eitaa.com/golchine_sheer

. هرچه گویی آخری دارد، به غیر از حرفِ عشق این همه گفتند و آخر نیست این افسانه را #وحشی_بافقی https://eitaa.com/golchine_sheer