eitaa logo
🌸گلچین شعر و غزل🌸
821 دنبال‌کننده
1.1هزار عکس
3 ویدیو
0 فایل
🌺گلشنی از زیباترین اشعار فارسی🌺
مشاهده در ایتا
دانلود
نیست نشان زندگی تا نرسد نشان تو @golchine_sheer
چقدر غصه میخورم که هستی و ندارمَت مدام طعنه میزند به بودنم نداریَت @golchine_sheer
پروانه پَرَش سوخت و من یاد گرفتم عاشق شدنم غیر بلا هیچ ندارد... @golchine_sheer
شدم ز دست تو شیدای کوه و دشت و هنوز نمی کنی به ترحّم، نطاق سلسله، سست @golchine_sheer
زلیخا یافت عمر رفته را از صحبت یوسف ز سودای محبت هیچ کس مغبون نخواهد شد @golchine_sheer
گویند که یار دگری جوی و ندانند بایست که قلب دیگری داشته باشم @golchine_sheer
گر دل نَبُوَد کجا وطن سازد عشق وز عشق نباشد به چه کار آید دل @golchine_sheer
مرگ در قاموس ما از بی وفایی بهتر است در قفس با دوست مردن از رهایی بهتر است قصه ی فرهاد دنیا را گرفت ای پادشاه دل به دست آوردن از کشور گشایی بهتر است تشنگانِ مِهر محتاج ترحم نیستند کوشش بیهوده در عشق از گدایی بهتر است باشد ای عقل معاش اندیش، با معنای عشق آشنایم کن ولی نا آشنایی بهتر است فهم این رندی برای اهل معنا سخت نیست دلبری خوب است، اما دلربایی بهتر است هر کسی را تاب دیدار سر زلف تو نیست اینکه در آیینه گیسو می گشایی بهتر است کاش دست دوستی هرگز نمی دادی به من آرزوی وصل از بیم جدایی بهتر است @golchine_sheer
امید هر کسی به نیازی و حاجتی ست امّید ما به رحمت بی منتهای توست @golchine_sheer
حدیثِ عشق نگویم مگر به حضرتِ دوست که آشنا، سخنِ آشنا نگه دارد... @golchine_sheer
نیمه جانی بر کف کوله باری بر دوش مقصدی بی پایان قرن ها پشت افق سحری سرگردان که در آن آتش کم نور نگاهی تنها سینه ی ساکت صحرای سحرگاهی را مثل یک آینه رو به برهوت پی سوسوی نگاهی دیگر بی ثمر می کاود وحشتی بیگانه، در سراپای وجود لذتی پر آشوب، پای محراب سجود در دل ویرانی، آخرین دلخوشی ام چشم ویرانگر توست خسته از جنگیدن آخرین فرصت صلح عشق عصیانگر توست کاش غیر از من و تو هیچ کس باخبر از ما نشود نوبت بازی ما باشد و دیگر هرگز نوبت بازی دنیا نشود @golchine_sheer
حال من حال یتیمی ست که هنگام دعا به فراز باَبی اَنتَ واُمّی برسد @golchine_sheer
چه باک اگر به دل بی‌غمان نبردم راه غم شکسته‌دلانم که می‌گسارندم @golchine_sheer
فصل بهار آمد و عالم مُعطّر است بوی نسیم صبح، بسی روح پرور است گویا ز خلد می ‌وزد این باد مُشکبیز کاین سان دماغ ابر ز بوی خوش‌ تر است هم این زمینِ مرده شده احیا،ز فیض او هم این جهان پیر، جوان بار دیگر است چندان نموده عقد جواهر نثار یار کز فیض او فضای زمین، پر ز گوهر است گستره است فرش زُمرّد به صحن باغ دهقان باغ را ندانم چه بر سر است! نرگس گشوده چشم تماشا به روی گل سوسن به صد زبان، پی مدحش ثناگر است بنگرد می به شاخه ی نیلوفر از شعف در پیچ و خم، چو زلف عروسان دلبر است از صوت سار و صلصل و بلبل، به گلستان چشم حسود کور و همی گوش او کر است با صد نوا به شاخ گل ارغوان، هَزار طوطی به نغمه بر سر شاخ صنوبر است من هم زبان گشوده به مدح شهنشهی کو بر علم حجله موجود، باور است نور خدا، امام هُدی، باقر العلوم هادی دین و وارث علم پیمبر است @golchine_sheer
ای کاش که دکتر بشناسد مرضم را یک تو وسط این همه دارو بنویسد @golchine_sheer
یار گرفته‌ام بسی چون تو ندیده‌ام کسی شمع چنین نیامده‌ست از درِ هیچ مجلسی @golchine_sheer
باز آی و دلِ تنگِ مرا مونس جان باش وین سوخته را مَحرَمِ اسرارِ نهان باش @golchine_sheer
باز آ باز آ هر آنچه هستی باز آ گر کافر و گبر و بت‌پرستی باز آ این درگه ما درگه نومیدی نیست صد بار اگر توبه شکستی باز @golchine_sheer
یاری آن است که زهر از قِبَلش نوش کنی نه چو رنجی رِسَدَت یار فراموش کنی @golchine_sheer
از صدایِ سخنِ عشق ندیدم خوشتر یادگاری که در این گنبدِ دَوّار بِمانْد @golchine_sheer
حیلت رها کن عاشقا دیوانه شو دیوانه شو و اندر دل آتش درآ پروانه شو پروانه شو هم خویش را بیگانه کن هم خانه را ویرانه کن وآنگه بیا با عاشقان هم خانه شو هم خانه شو باید که جمله جان شوی تا لایق جانان شوی گر سوی مستان می‌روی مستانه شو مستانه شو @golchine_sheer
آنقَدَر داغ به جانم که دماوند منم @golchine_sheer
ناگهان دیدم سرم آتش گرفت سوختم ، خاکسترم آتش گرفت چشم واکردم ، سکوتم آب شد چشم بستم ، بسترم آتش گرفت در زدم ، کس این قفس را وا نکرد پر زدم ، بال و پرم آتش گرفت از سرم خواب زمستانی پرید آب در چشم ترم آتش گرفت حرفی از نام تو آمد بر زبان دستهایم ، دفترم آتش گرفت   @golchine_sheer
گر مرید راه عشقی فکر بد نامی مکن @golchine_sheer
تا نَشَوی مست خدا غم نَشود از تو جدا... @golchine_sheer