eitaa logo
🌸گلچین شعر و غزل🌸
769 دنبال‌کننده
1.1هزار عکس
3 ویدیو
0 فایل
🌺گلشنی از زیباترین اشعار فارسی🌺
مشاهده در ایتا
دانلود
همه هست آرزويم كه ببينم از تو رويي چه زيان تو را كه من هم برسم به آرزويي؟! به كسي جمال خود را ننموده‏ ايي و بينم همه جا به هر زباني، بود از تو گفت و گويي! @golchine_sheer
در شعر شاعران همه گشتم که مصرعی در شأن چشم های تو پیدا کنم، نشد @golchine_sheer
شراب لعل و جای امن و یار مهربان ساقی دلا کی بِه شود کارَت اگر اکنون نخواهد شد @golchine_sheer
سرو آزادیم، بر ما بی بری ها بار نیست با کمال تنگدستی، تازه روی و خرمیم @golchine_sheer
دمی با دوست در خلوت به از صد سال در عشرت من آزادی نمیخواهم که با یوسف به زندانم...! @golchine_sheer
تویی که واسطه ی هر دعای من بودی دعا بکن که نگیرد به دامنت آهَم... @golchine_sheer
دلگیرم و دلتنگم و دل سرد و دل آشوب فرمانده ی شرمنده ی یک لشگر مغلوب.. @golchine_sheer
ما گنهکاریم، آری، جرم ما هم عاشقی است آری، اما آن که آدم هست و عاشق نیست، کیست؟ زندگی بی عشق، اگر باشد، همان جان کندن است دم به دم جان کندن ای دل کار دشواری ست، نیست؟! @golchine_sheer
سنگ هم عاشق شود گوهر صدایش مى کنند در دل معشوق اگر باشى ، اسیرى بهتر است   @golchine_sheer
شعر در دست ندارم ولی از روی ادب السلام ای همه ی دار و ندارم زینب @golchine_sheer
ناگهان آیینه حیران شد، گمان کردم تویی ماه پشت ابر پنهان شد، گمان کردم تویی ردّ پایی تازه از پشت صنوبرها گذشت... چشم آهوها هراسان شد، گمان کردم تویی ای نسیم بی قرار روزهای عاشقی هر کجا زلفی پریشان شد، گمان کردم تویی سایه ی زلف کسی چون ابر بر دوزخ گذشت آتشی دیگر گلستان شد، گمان کردم تویی باد پیراهن کشید از دست گل ها ناگهان عطر نیلوفر فراوان شد، گمان کردم تویی چون گلی در باغ، پیراهن دریدم در غمت غنچه ای سر در گریبان شد، گمان کردم تویی کشته ای در پای خود دیدی یقین کردی منم سایه ای بر خاک مهمان شد، گمان کردم تویی @golchine_sheer
از زمانی که شمع آب شده خواب راحت نکرده پروانه... @golchine_sheer
دلبر برفت و دلشدگان را خبر نکرد یاد حریف شهر و رفیق سفر نکرد @golchine_sheer
عاقل تر از آنیم که دیوانه نباشیم... @golchine_sheer
می گریَم و اشک مرد دیدن دارد...! @golchine_sheer
ما آزموده‌ایم در این شهر بخت خویش بیرون کشید باید از این ورطه رخت خویش @golchine_sheer
مثال عشق تو در هیچ دین و هیچ مذهب نیست دلی غیر از تو از عشق حسین اینسان لبالب نیست @golchine_sheer
خوب کردی که رخ از آینه پنهان کردی هر پریشان نظری لایق دیدار تو نیست @golchine_sheer
دوست دارم که بپوشی رُخِ همچون قمرت  تا چو خورشید نبینند به هر بام و درت جرم بیگانه نباشد ، که تو خود صورت خویش  گر در آیینه ببینی ، برود دل ز بَرت بارها گفته ام این، روی به هر کس منمای تا تأمل نکند دیده ی هر بی بصرت @golchine_sheer
گفتم از کوه بگویم قدمم می لرزد از تو دم می زنم اما قلمم می لرزد هیبت نام تو یک عمر تکانم داده ست رسم مردانگی ات راه نشانم داده ست پی نبردیم به یکتایی نامت زینب کار ما نیست شناسایی نامت زینب من در ادراک شکوه تو سرم می سوزد جبرئیلم همه ی بال و پرم می سوزد من در اعماق خیالم … چه بگویم از تو من در این مرحله لالم چه بگویم از تو چه بگویم؟! به خدا از تو سرودن سخت است هم علی بودن و هم فاطمه بودن سخت است چه بگویم که خداوند روایتگر تو است تار و پود همه افلاک نخ معجر توست روبروی تو که قرآن خدا وا می شد لب آیات به تفسیر شما وا می شد آمدی تا که فقط زینت مولا باشی تا پس از فاطمه صدیقه صغری باشی آمدی شمس و قمر پیش تو سو سو بزنند تا که مردان جهان پیش تو زانو بزنند چشم وا کردی و دنیای علی زیبا شد باز تکرار همان سوره ی ” اعطینا ” شد عشق عالم به تو از بوسه مکرر میگفت به گمانم به تو آرام پیمبر می گفت: بی تو دنیای من از شور و شرر خالی بود جای تو زیر عبایم چقدر خالی بود @golchine_sheer
در این آشوب تهران چادرت عطر خدا دارد هزاران دلبر زیبا چنین عطری کجا دارد؟ @golchine_sheer
زینب طلوع بود ولی ابتدا نداشت زینب غروب بود ولی انتها نداشت زینب رسول بود ولی مصطفی نشد شهر نزول بود اگرچه حرا نداشت زینب اگر نبود کسی فاطمی نبود زینب اگر نبود کسی مرتضی نداشت زینب اگر نبود حسینی نمیشدیم زینب اگر نبود زمین کربلا نداشت زینب هر آنچه گفت تماما حسین بود اصلا به غیر نام حسین اعتنا نداشت زینب اگر نبود مسلمان نداشتیم باور کنید ذکر حسین جان نداشتیم @golchine_sheer
به نسیمی همه ی راه به هم می‌ریزد کی دل سنگ تو را آه به هم می‌ریزد ؟ سنگ در برکه می‌اندازم و می‌‌پندارم با همین سنگ زدن، ماه به هم می‌ریزد عشق بر شانه ی هم چیدن چندین سنگ است گاه می‌ماند و ناگاه به هم می‌ریزد آنچه را عقل به یک عمر به دست آورده است عشق یک لحظه ی کوتاه به هم می‌ریزد آه ! یک روز همین آه تو را می‌گیرد گاه یک کوه به یک کاه به هم می‌ریزد @golchine_sheer
جای آزادگی، احساس اسارت دارد هر که از بند تو ای عشق رها می ماند @golchine_sheer
گاهی مرا نگاه کنی رد شوی بس است آنها که بی کسند به یک در زدن خوشند @golchine_sheer