eitaa logo
گلچین شعر
16.1هزار دنبال‌کننده
940 عکس
318 ویدیو
13 فایل
ارتباط با ادمین: @noroz_ad سه تا کانال شعرهای ما @golchine_sher @robaiiyat_takbait @noroz_ramezani
مشاهده در ایتا
دانلود
هدایت شده از گلچین شعر
گلچینی از زیباترین اشعار تک بیتی و رباعی👌✨ Join-https://eitaa.com/joinchat/769065447Cf0875d1080
۱ اردیبهشت ۱۴۰۳
هدایت شده از رباعی_تک بیت
از صد هزار وعده یکی را وفا نکرد خامی نگر که باز دو چشمم به راهِ اوست @robaiiyat_takbait
۱ اردیبهشت ۱۴۰۳
سلام ای آفتابِ روی ایوان پرستوهای‌خواب ِسوی ایوان گل از گل وا شده اردیبهشت است سلام ای عطرِ نابِ توی ایوان! @golchine_sher
۲ اردیبهشت ۱۴۰۳
انزلی ترین بارانم آنگاه که هوای تو به سرم می زند! @golchine_sher
۲ اردیبهشت ۱۴۰۳
بی‌وفایی پیش چشم این اهالی خوب نیست التماست می‌کنم این بی‌خیالی خوب نیست خنده‌های رفتنت در کوچه‌ها ویران‌گرند گریه‌های ماندنم در این حوالی خوب نیست مادرم می‌گفت: شاید یک غروبی آمدی انتظار سرنوشت احتمالی خوب نیست بی‌تو مشغول تمامِ خاطرات رفته‌ام ای تمام هستی‌ام خوداشتغالی خوب نیست کوزه‌ای هستم که با درد تَرَک خو کرده‌ام جابه‌جایی‌های این ظرف سفالی خوب نیست چون رمیدن‌های آهو نازهایت جالب است دشت چشمم را نکن حالی به حالی خوب نیست بعد از این حال من و این کوچه و این باغِ گُل از نبودت مثل این گل‌های قالی خوب نیست @golchine_sher
۲ اردیبهشت ۱۴۰۳
مریض عشقم و دارالشّفای من نجف است دوای درد دل مبتلای من نجف است در این هوای نفس‌گیر و سرد دنیایی دلیل گرمی حال‌و‌هوای من نجف است مرا به حج چه‌نیازی است در کنار علی؟ صفا و مروه و رکن و منای من نجف است زیارت همه‌ی اهل‌بیت در اینجاست مدینه، مشهد و کرببلای من نجف است همین که در همه جای جهان غریب شدم دوباره بر دلم افتاد جای من نجف است مس وجود من آخر طلای ایوان شد طبیب من علی و کیمیای من نجف است کنار صحن نجف داد می‌زند شدّاد؛ بهشت در همه عالم برای من نجف است به اشتیاق به دنبال مرگ خواهم رفت اگر که عاقبت ماجرای من نجف است @golchine_sher
۲ اردیبهشت ۱۴۰۳
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
۲ اردیبهشت ۱۴۰۳
13.13M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
دوم اردیبهشت سال ۱۳۵۷ سالروز فرمان تاریخی امام خمینی (ره) مبنی بر تشکیل سپاه پاسداران انقلاب اسلامی مبارکباد. @golchine_sher
۲ اردیبهشت ۱۴۰۳
نگران همه‌ی مردم‌ات از مرد و زن‌ام تو فلسطینی و تنها نگران تو من‌ام دست و انگشت تو پرورده‌ی ناز‌است ولی زیرِ آواز غم‌‌انگیز تو باید بزنم لبِ آن جویِ پر از خون تو اگر سرو منی سایه‌ات بر سرم افتاده که گرم سخن‌ام به سلامت سر از این معرکه بیرون نبرم من اگر شاخه‌ی این باغ و گلِ این چمن‌ام تو فلسطینی و باید نگران باشم اگر روحِ ایمانی و من زاده‌‌ی حبّ‌الوطن‌ام خانه‌ی دیو سیاه است که آتش زده‌ای نگران تو پریزاده‌ی نازک بدن‌ام تا در این قصه‌ی کوتاه سرِ ماست بلند می‌نویسم همه را با کلمات دهنم تو و کابوس شبانگاهی و آن دیو سیاه که می‌افتد به همین چاه که باید بکَنم من و سجّیل و ابابیل که باید برسد قصه‌اش تا ته این سطر .....که من نقطه‌زن‌ام @golchine_sher
۲ اردیبهشت ۱۴۰۳
شیر آمدم در بیشه تا آهو بگیرم تا کی به جایت در بغل زانو بگیرم؟ آخر سراغ عطر گیسوهات تاکی از شاخه‌های مریم و شب‌بو بگیرم؟ تلخ است طعم روزهای بی‌تو بودن باید که شهد از کام این کندو بگیرم مانند نادرشاه می‌خواهم که این‌بار الماس نور از معبد هندو بگیرم پیش آمدم دلخسته از پیغام‌هایت   تا پاسخم را از تو رودررو بگیرم مثل نهنگی خسته می‌خواهم سرانجام در ماسه‌های ساحلت پهلو بگیرم @golchine_sher
۲ اردیبهشت ۱۴۰۳
سلطان تمام قلبها در دنیاست در عشق همیشه تا ابد بی همتاست عمریست دلش «شور» زده مادرِ من حیرانم از اینکه «قندِ» خونش بالاست @golchine_sher
۲ اردیبهشت ۱۴۰۳
۲ اردیبهشت ۱۴۰۳