تو آرزوی منی، من وبال گردن تو
تو گرم کشتن من، من به گور بردن تو
تو آبروی منی، پس مخواه بنشینم
رقیب تاس بریزد به شوق بردن تو!
تویی نماز و منم مست، مانده ام چه کنم
که هم اقامه خطا هم سبک شمردن تو
سپرده ام به خدا هرچه کرده ای با من
خطاست دست کسی جز خدا سپردن تو
خدا کند که نفهمی غمت چه با من کرد
که مرگ من نمی ارزد به غصه خوردن تو
#حسین_زحمتکش
@golchine_sher
گفتی تو را ببخشم و از عشق بگذرم
رد میشوم ولی نه! محالست بگذرم!
آنقدر گرد کینه به جانم نشسته است
دیگر برای آینه سخت است باورم
آن اشکها که ریختهام پای تو شدست
آبی که سالهاست گذشته است از سرم
هر لحظه بی تو بودن من، سالها گذشت
من از تمام مردم دنیا مسنترم
گه گاه می روم به سر قبر مادرت
گفتی: رها نمیکنمات جان مادرم
#حسین_زحمتکش
@golchine_sher
بدان قدر مرا؛ مانند من پیدا نخواهد شد
که هرکس باتوباشد، غیر من، دیوانه خواهد شد
اگر امروز بغضم را بِراند شانه های تو
کسی غیر از تو فردا گریه ام را شانه خواهد شد!
شبی از چِک چِک باران به گوشِ کاسه فهمیدم
که این سقفِ ترک خورده، وَبالِ خانه خواهد شد
غرورم راشکستی راحت و هرگز نفهمیدی
که بُرجی خسته با پس لرزه ای ویرانه خواهد شد
نَفَهمیدی که وقتی عِشق باشد، کِرمِ خاکی هَم
اگر پیله بِبافَد دور خود پَروانه خواهد شُد
تورا من زنده خواهم داشت، زیرا عشقِ من روزی
برای نسل های بعدِ ما افسانه خواهد شد
#حسین_زحمتکش
@golchine_sher
شعله دارم میکشم در تب، نمی فهمی چرا؟
تاب بی ماهی ندارد شب، نمی فهمی چرا؟
اهـل آه و نالـه کردن نیستم جان من است
اینکه هر دم میرسد برلب نمیفهمی چرا؟
ذوب دارم میشوم هر روز میبینی مگر؟
آب دارم میشوم هرشب نمیفهمی چرا؟
آنچه من پای بدست آوردن چشمت زدم
قیدِ دینم بود لامذهب نمیفهمی چرا؟
بین مردم مثلِ من پیدا نخواهد شد نگرد
"یک" ندارد جز خودش مضرب، نمیفهمی چرا ؟
بارها گفتم دلِ دیوانه گِرد عشق نه!
نیش خواهی خورد از این عقرب، نمیفهمی چرا؟
#حسین_زحمتکش
@golchine_sher
تا سیب گونه ات بنوازد نگاه را
آدم چگونه سر نسپارد گناه را؟
حالم شبیه شانه ی بیچاره ایست که
در لابه لای موی تو گم کرده راه را
هر چند گفته اند که بوسیدنت خطاست
توجیه می کند لب تو اشتباه را
چشم تو بس که جاذبه دارد٬ عجیب نیست
عمری خدا به دور تو گردانده ماه را
حالم بد است٬ مثل گدایی که سالهاست
چشمش گرفته دختر یک پادشاه را
من در نماز غرق که باشم بغیر تو؟!
اسمت می آید " اشهد ان لا اله"را
#حسین_زحمتکش
@golchine_sher
گفتی تو را "ببخشم" و از عشق بگذرم...
رد میشوم ولی نه! محالست" بگذرم"!
آنقدر گرد "کینه" به جانم نشسته است
دیگر برای آینه سخت است باورم
آن اشکها که ریختهام پای تو شدست
آبی که سالهاست گذشته است از سرم...
هر لحظه بی تو بودن من، سالها گذشت
من از تمام مردم دنیا مسنترم...
گه گاه می روم به سر قبر مادرت...
"گفتی: رها نمیکنمات... جان مادرم..."
#حسین_زحمتکش
@golchine_sher
مات چشمان توأم، اما دلم درگیر نیست
از تو ای یوسف دلم سیر است و چشمم سیر نیست
این شکاف پشت پیراهن شهادت میدهد
هیچ کس در ماجرای عشق بی تقصیر نیست!
از تو پرسیدم برایت کیستم؟ گفتی رفیق
آنچه در تعریف ما گفتی کم از تحقیر نیست
هر زمانی روبروی آینه رفتی بدان
در پریشان بودنت این آه بی تأثیر نیست
قلب من، با یک تپش برگشت گاهی ممکن است
آنقدرها هم که میگویند گاهی دیر نیست
#حسین_زحمتکش
@golchine_sher
مبر پای قمار عشق ای دل، باز، هستت را
ندارم بیش از این تاب تماشای شکستت را
مشو مبهوت گیسویی که سر رفته است از ایوان
که ویران میکند این "نقش ایوان" "پای بست" ات را
همیشه گریه راه التیام زخمهایت نیست
کدامین آب خواهد شست داغ پشت دستت را؟!
تو خار چشم بودی قلعه ی یک عمر پا برجا
که حالا شهر دارد جشن میگیرد نشستت را
تو دل بستی به معشوقی که خود معشوقها دارد
رها کن ای دل غافل خدای بت پرستت را...
#حسین_زحمتکش
@golchine_sher
قبول کن دلِ عاشق که روزگارِ تو نیست
کسی که برده قرار از تو بی قرارِ تو نیست
دگر چه مانده ببازی جز آبرو؟ بس کن!
بلند شو برو، امشب شبِ قمارِ تو نیست...
چنان جهانِ تو تاریک و بی ستاره شده است
که سایه ی تو هم این روزها کنار تو نیست!
چه بر تو رفته که از زخم های سینه اگر
هزار تا بنمایی، یک از هزارِ تو نیست...
مباش فکر رسیدن که در طریقتِ عشق
جز انتظار کشیدن در انتظارِ تو نیست
چه سود از آن همه جشنِ تولد آن همه شمع؟
یکی از آن همه امشب سرِ مزار تو نیست!
#حسین_زحمتکش
@golchine_sher
قدم بزن همهی شهر را به پای خودت
و گریه کن وسط کافهها برای خودت
تو خود علاج غم و درد بیشمار خودی
برو طبیب خودت باش و مبتلای خودت!
شبیه نوح اگر هیچکس به دين تو نیست
تو با خدای خودت باش و ناخدای خودت
دوباره دست به زانوی خود بگیر و بایست
بزن اگر که زدی، تکیه بر عصای خودت
بگرد و صورت خود را دوباره پیدا کن
تویی که گم شدهای بین عکسهای خودت
#حسین_زحمتکش
@golchine_sher
تو آرزوی منی، من وبال گردن تو
تو گرم کشتن من، من به گور بردن تو
تو آبروی منی، پس مخواه بنشینم
رقیب تاس بریزد به شوق بردن تو!
تویی نماز و منم مست، مانده ام چه کنم
که هم اقامه خطا هم سبک شمردن تو
سپرده ام به خدا هرچه کرده ای با من
خطاست دست کسی جز خدا سپردن تو
خدا کند که نفهمی غمت چه با من کرد
که مرگ من نمی ارزد به غصه خوردن تو
#حسین_زحمتکش
@golchine_sher
سفر سودی ندارد، من پرستویی گرفتارم
نه با تور و قفس، با تار گیسویی گرفتارم
کسی حرف مرا باور نخواهد کرد اگر روزی
بگویم شیرم و در چنگ آهویی گرفتارم …
سرِمویی کسی هرگز پریشانم نکرد اما
ببین حالا چه آسان با سرِ مویی گرفتارم !
منم شاهی که ماتش کردهاند و خوب میدانم
قدم بردارم از این خانه هر سویی، گرفتارم
#حسین_زحمتکش
@golchine_sher