تو همانی که دلم لک زده لبخندش را
او که هرگز نتوان یافت همانندش را
منم آن شاعر دلخون که فقط خرج تو کرد
غزل و عاطفه و روح هنرمندش را
از رقیبان کمین کرده عقب می ماند
هر که تبلیغ کند خوبی دلبندش را
مثل آن خواب بعید است ببیند دیگر
هر که تعریف کند خواب خوشایندش را
مادرم بعد تو هی حال مرا می پرسد
مادرم تاب ندارد غم فرزندش را
عشق با اینکه مرا تجزیه کرده است به تو
به تو اصرار نکرده است فرایندش را
قلب من موقع اهدا به تو ایراد نداشت
مشکل از توست اگر پس زده پیوندش را
حفظ کن این غزلم را که به زودی شاید
بفرستند رفیقان به تو این بندش را
منم آن شیخ سیه روز که در آخر عمر
لای موهای تو گم کرد خداوندش را
#کاظمبهمنی
@golchine_sher
به تو خو کرده ام ، مانند سربازی به سربندش
تو معروفی به دل کندن ، مونالیزا به لبخندش
تو تا وقتی مرا سربار می بینی ، نمی بینی
درخت میوه را پُر بار خواهد کرد پیوندش
به تو تقدیم کردم از همان اول ، دلت را زد
بهای شعرهایم را بپرس از آرزومندش
به دنیا اعتباری نیست ، این حاجی بازاری
نه قولش قول خواهد شد ، نه پا برجاست سوگندش
گریزی نیست جز راه آمدن با مردم پابند
همیشه کفش تقدیرش گره خوردست با بندش
به غیر از رفتنت چیزی اگر هم بوده یادم نیست
چنان شعری که می ماند به خاطر آخرین بندش
چه حالی داشتم با رفتنت؟ سربسته می گویم
شبیه حال مردی شاهد اعدام فرزندش !
#حسین_زحمتکش
@golchine_sher
برایش شعر خواندم گوش کرد و بی تفاوت گفت:
کتابش کن که بفروشد ، درآمدزاست اشعارت...!
#حامدعسگری
@golchine_sher
ترسم مده به تیغ که سر مست عشق را
غیر از خدا و هجر زکس بیم و باک نیست
#طالب_آملی
@golchine_sher
ز باغِ پیرهنت چون دریچهها وا شد
بهارِ گمشده پشتِ دریچه پیدا شد
به دیدن تو همه ذرههای من شد چشم
و چشمها همه سر تا به پا تماشا شد
تمام منظره پوشیده از تو شد؛ یعنی
جهان به چشمِ دل من دوباره زیبا شد
#حسین منزوی
@golchine_sher
ز رقص برگ خزان دیده می توان دانست
که برگ عیش به سر رشته فنا بندست
#صائب تبریزی
@golchine_sher
هم آبله هم چشم پر آب است دل ما
پیمانهٔ صد رنگ شراب است دل ما
غافل نتوان بود ازین منتخب راز
هشدار که یک نقطهکتاب است دل ما
باغیکه بهارش همه سنگ است دل اوست
دشتی که غبارش همه آب است دل ما
ما خاک ز جا بردهٔ سیلاب جنونیم
سرمایهٔ صدخانه خراب است دل ما
پیراهن ما کسوت عریانی دریاست
یک پرده تنکتر ز حباب است دل ما
در بزم وصالت که حیا جام بهدست است
گر آب شود بادهٔ ناب است دل ما
منظوربتان هرکه شود حسرتش از ماست
یار آینه میبیند و آب است دل ما
تا آینه باقیست همان عکس جمال است
ای یأس خروشی که نقاب است دل ما
تا چشم گشودیم به خویش آینه دیدیم
دریاب که تعبیر چه خواب است دل ما
ای آه اثر باخته آتش نفسی چند
خون شو که ز دست تو کباب است دل ما
یا رب نکشد خجلت محرومی دیدار
عمریست که آیینه خطاب است دل ما
آیینه همان چشمهٔ توفان خیالیست
بیدل چه توان کرد سراب است دل ما
#بیدل دهلوی
@golchine_sher
با دلِ دیوانهام گاهی مدارا میکنی
گوشه چشمی به من داری و حاشا میکنی
ماهی افتاده بر خا کم کنار پای تو
هرچه در خون میتپم تنها تماشا میکنی
چشم از زیبایی خود برنمیداری، ولی
ِ دستِکم آیینهها را نیز زیبا میکنی
عشق میجویی اگر، چون دیگران ترکم مکن
در چنین ویرانههایی گنج پیدا میکنی
من به میل خود به پایت سر نهادم، جان بخواه
جان به قربانت! چرا این پا و آن پا میکنی ؟
#علی مقیمی
@golchine_sher
اَهلِ نَماز میشَوَم
جُمله نیاز میشَوَم
سوی حِجاز میشَوَم "باز مُقابِلَم تویی"
باده ی ناب میشَوَم
شِعر و کِتاب میشَوَم
یِکسَره خواب میشَوَم "باز مُقابِلَم تویی"
هَمرَهِ موج میشَوَم
راهیِ اوج میشَوَم
فوج به فوج میشَوَم "باز مُقابِلَم تویی"
سایه ی ماه میشَوَم
دَر تَهِ چاه میشَوَم
راهیِ راه میشَوَم "باز مُقابِلَم تویی"
توی رَواق میشَوَم
کُنجِ اُتاق میشَوَم
بَسته به طاق میشَوَم "باز مُقابِلَم تویی"
اینهَمه مَرد میشَوَم
مَخزَنِ دَرد میشَوَم
ساکِت و سَرد میشَوَم "باز مُقابِلَم تویی"
اَز هَمه دور میشَوَم
نُقطه ی کور میشَوَم
زِنده به گور میشَوَم "باز مُقابِلَم تویی"
هَمدَمِ خار میشَوَم
بی کَس و یار میشَوَم
بَر سَرِ دار میشَوَم
باز مُقابِلَم تویی
#شیخ داوود صمدی آملی
@golchine_sher
بیا به خانهی آلالهها سری بزنیم
ز داغ با دل خود حرف دیگری بزنیم
به یك بنفشه صمیمانه تسلیت گوییم
سری به مجلس سوگ كبوتری بزنیم
شبی به حلقهی درگاه دوست دل بندیم
اگر چه وا نكند، دست كم دری بزنیم
تمام حجم قفس را شناختیم، بس است
بیا به تجربه در آسمان پری بزنیم
به اشك خویش بشوییم آسمانها را
ز خون به روی زمین رنگ دیگری بزنیم
اگر چه نیت خوبیست زیستن اما
خوشا كه دست به تصمیم بهتری بزنیم
#قیصر_امین_پور
@golchine_sher
از من نکردی خواهشی نُه سال زهرا جان
حالا که چیزی خواستی تابوت میخواهی؟
#سیدمیلاد_حسنی
@golchine_sher
به چشمانت نمیآید بفهمی رازداری را
بیا پنهان کنیم از هم
از این پس بیقراری را ...!
#محمدحسن جمشیدی
@golchine_sher