کم نوشت از غم پروانه و بسیار گریست
پابهپای دل او شمع گرفتار گریست
تازه شاعر شده بود و قلمش لکنت داشت
با غزل کرد به عشق خودش اقرار و گریست
هرچه میخواست بخندد دهنش باز نشد
چشم را بست و از این بخت بهناچار گریست
شعرگفتن که عزیز دل من آسان نیست
پای هر بیت سرایندهء آن زار گریست
گفت گل درعوض دادن یک قطرهء عطر
آنچنان درد کشیدیم که عطار گریست
آن که دلدادهء آواز کبوترها بود
سالها مثل خودم بر سر دیوار گریست
شاعری مرد ولی هیچکسی غمگین نیست
در عزایش غزل و دفتر و خودکار گریست
#زینب_نجفی
#راجی
@golchine_sher
بیا که هست کمی نان و آب تکراری
به خانه نور دهد آفتاب تکراری
اگر که باز به تکرار غصه میخندم
به صورتم زدهام یک نقاب تکراری
همیشه مثل خیالی مقابلم هستی
همیشه میخورم از این سراب تکراری
زدم به هر وجب از این اتاق عکس تو را
تنیده است نگاهم به قاب تکراری
دوباره عشق، مرا پای دار آورده
دوباره میکشدم با طناب تکراری
دمی کنار دل خستهام توقف کن
که هر دو خسته شدیم از شتاب تکراری
سؤال میکنم از تو که دوستم داری؟
تبسم است جوابت؛ جواب تکراری
دوباره صبح تو در این اتاق تابیدی
دوباره دیدهام انگار خواب تکراری
#زینب_نجفی
#راجی
@golchine_sher
انگور ماندهای و به ساغر نمیرسی
آن بوسهای که بر لب دلبر نمیرسی
گیرم که از قفس بروی ای بریدهپر!
دیگر به گرد پای کبوتر نمیرسی!
یک بار ای غبار رسیدی به بزم مهر
حالا بسوز از اینکه مکرر نمیرسی
ای دل بگرد کل خیابان عشق را
حتی به این یقین که به یک در نمیرسی
داری جوانه میزنی انگار، مرحبا!
حتی اگر به سرو و صنوبر نمیرسی
ای حلقههای بغض در این حلق منتظر!
او را خبر کنید به خنجر نمیرسی
ای ساقی صبور! مرا کشت تشنگی
دیگر نگو به چشمهء کوثر نمیرسی
امن یجیب خواندهام و چشم بر درم
دیر است ای جواب! به مضطر نمیرسی؟
#زینب_نجفی
#عضوکانال
#راجی
@golchine_sher
دلم به یاد تو دائم بهانه میگیرد
به هر که میرسد از تو نشانه میگیرد
شبیه رشتهء تسبیح و رشتهء اشکم
بهانههای تو را دانهدانه میگیرد
به مرغ خانهبهدوشم اگر اجازه دهی
به بام عاطفهات آشیانه میگیرد
برای عشق اگرچه دلم کمی پیر است
اگر بهار تو باشی جوانه میگیرد
برای آنکه نیاید کسی به خلوت ما
دلم سراغ غمت را شبانه میگیرد
دلم هوای کسی را نمیکند دیگر
ولی به یاد تو دائم بهانه میگیرد
#زینب_نجفی
#راجی
#عضوکانال
@golchine_sher