eitaa logo
گلچین گلستان ایتا
92 دنبال‌کننده
27.3هزار عکس
12.8هزار ویدیو
707 فایل
معرفی کانالهای خوب شبکه ایتا
مشاهده در ایتا
دانلود
7.72M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🏴 امان نامه 🔘شمر هم قبیله ام البنین سلام الله علیها 🔘واکنش ابوالفضل العباس به امان نامه ┈┉❀💠❀┉┈ @kameli88 ┈┉❀💠❀┉┈
هدایت شده از .
حضرت عباس.mp3
3.1M
آنان که به زندگی دیگران نور می‌بخشند، ‏روزی خورشید خواهند شد تنها یک نفر با نورش قمر جهان شد
هدایت شده از .
ما عهد کرده‌ایم به هر بزم روضه‌ای اول برای روز ظهورت دعا کنیم ... اللهم‌عجل‌لوليک‌الفرج بحق‌ ابالفضل‌ العباس •🥀•
هدایت شده از .
@MAHMOUDKARIMMI_SHAB_09_MOHARRAM.mp3
48.05M
🏴 شب نهم محرم از سوز سینه میکشم آه...
هدایت شده از .
Shab09Moharram1398[05].mp3
6.94M
🏴 شب نهم محرم بی‌تو حسین تنهاست، باور کن...
هدایت شده از .
تیره و تار شده یکسره دنیای حسین رفت از خیمه قرار دلِ تنهای حسین مشک بر دوش، شجاعانه قدم برمیداشت زیر لب زمزمه‌اش این شده سقای حسین: باید این چشم و سرودست شود غرقِ به خون برسد حاجت من تا که به امضای حسین زخمِ شمشیر به تن داشت و لبریز عطش وارد علقمه شد حضرتِ دریای حسین إبن ملجم صفتان رفته عمود آوردند وای از لحظهٔ شقّ‌القمر و وای حسین ... مرضیه عاطفی 💔
هدایت شده از .
06hamidreza alimi.shabe8moharame95.mp3
10.07M
..•🥀•
هدایت شده از .
بیشه از سیطره‌ی شیر بهم ریخته بود لشگر از غیرتِ شمشیر بهم ریخته بود چشمهای غضب آلود  نَفَس می‌گیرد دشت از ضربِ نَفَس‌گیر بهم ریخته بود مثل این بود زمین‌لرزه به شام اُفتاده کوفه با نعره‌ی تکبیر بهم ریخته بود یک سوار آمده بود و همه رَم می‌کردند دشمن از صاعقه‌ی تیر  بهم ریخته بود مرتضی بود حسن بود ولی لب تشنه کربلا با دو سه تصویر بهم ریخته بود آب بر دامنِ او چنگ زد و گفت بنوش آب از غصه‌ی تقدیر بهم ریخته بود دست در آب فرو برد فرات آتش شد آب از سوز لبِ آبِ حیات، آتش شد ناگهان داغ ، رقم خورد بمانَد بَعدَش  به زمین ماهِ حرم خورد بماند بَعدَش داد زد حرمله از دور چه چشمی دارد تیر را تا که زدم خورد بماند بَعدَش همه سر درد گرفتند میانِ خیمه به سر او که عَلَم خورد بماند بَعدَش آبرویش همه از مَشک چکید و بر مَشک خونِ آن دستِ قلم خورد بماند بَعدَش این عموجانِ حرم بود که هِی کم می‌شد قامتش زود بهم خورد بماند بَعدَش تا که اُفتاد زمین موقعِ مشعل‌ها شد راهِ دشمن به حرم خورد بماند بَعدَش وایِ من دادِ حرم  دادِ حرم  در آمد یک برادر به سرِ چند برادر آمد خیز از خاک بگو تا کمرم را چه‌کنم تو که راحت شده‌ای من جگرم را چه‌کنم موقعِ آمدنم حال رُبابم بد بود بعد این وضع بگو که پسرم را چه‌کنم مادرم آمده اینجا که مرا جمع کند پدرم از نجف آمد  پدرم را چه‌کنم پا مکش رویِ زمین دشت نگاهت نکند جانِ من هلهله‌ی دور و برم را چه‌کنم از رشیدیِ تو در راه کمی ریخته است بازویت را چه‌کنم چشمِ ترم را چه‌کنم ... حسن لطفی۴۰۰/۰۵/۲۶ •🥀•
هدایت شده از .
آرزوی قمرت نقش بر آب است حسین بعدازاین خیمه‌خورشید خراب‌است‌حسین •🥀•