دو خوانش غزل ۲۰۱ حافظ.mp3
4.2M
غزل شمارهٔ ۲۰۱
شراب بیغش و ساقی خوش دو دام رهند
که زیرکان جهان از کمندشان نرهند
من ار چه عاشقم و رند و مست و جامه سیاه
هزار شکر که یاران شهر بیگنهند
جفا نه پیشه درویشیست و راهروی
بیار باده که این سالکان نه مرد رهند
مبین حقیر، گدایان عشق را کاین قوم
شهان بی کمر و خسروان بی کلهند
به هوش باش که هنگام باد استغنا
هزار خرمن طاعت به نیم جو ننهند
مکن که کوکبه دلبری شکسته شود
چو بندگان بگریزند و چاکران بجهند
غلام همت دردی کشان یک رنگم
نه آن گروه که ازرق ردا و دل سیهند
قدم منه به خرابات جز به شرط ادب
که سالکان درش محرمان پادشهند
جناب عشق بلند است همتی حافظ
که عاشقان ره بیهمتان به خود ندهند
#استاد_آهی
#استاد_موسوی_گرمارودی
#حافظ_خوانی_و_ادبیات
#نهج_البلاغه
🔮أَلاَ وَإنَّ اللِّسَانَ الصَّالِحَ يَجْعَلُهُ اللهُ تَعَالَى لِلْمَرْءِ فِي النّاسِ، خَيْرٌ لَهُ مِنَ الْمَالِ يُورِثُهُ مَنْ لاَ يَحْمَدُهُ
🌗آگاه باشيد نام نيکى که خداوند پس از درگذشت انسان براى او در ميان مردم قرار مى دهد، بهتر از مالى است که انسان آن را به ارث براى کسانى مى گذارد که هرگز سپاسش را نمى گويند !
🖊بسيارى از مردم، به خاطر عشق و علاقه اى که به فرزندان و همسران خود دارند، تلاش فراوانى براى تأمين آينده آنان مى کنند و بخش عظيمى از عمر خودرا در اين راه مصرف مى کنند، وگاه حلال و حرام را به هم مى آميزند، ولى از اين نکته غافلند که تجربه ها و مشاهده ها نشان داده کمتر وارثى گذشتگان خويش را به خاطر ارثى که براى او گذارده اند، ستايش کرده باشد، بلکه غالباً اين اموال سرچشمه اختلافات و کشمکش ها مى شود چرا که هر که مى خواهد سهم بيشتر را به خود اختصاص دهد، تا آن جا که گفته اند : «مرگ غنى آغاز جنگ وارث است و گاه در اين جرّ و بحث ها، ميراث گذارنده را دشنام مى دهند و ملامت مى کنند که چرا آنها را گرفتار اين دردسرها کرد.ولى اگر انسان در حال حيات حدّ اقل، بخشى از اموال خودرا به صورت صدقات جاريه و خدمات انسانى و فرهنگى به جامعه تحويل دهد نام نيک او در ميان مردم باقى خواهد ماند، و همواره به ياد او هستند و تقاضاى غفران پروردگار، براى او مى کنند، اين پاداشى است که در دنيا دارند و پاداش آخرت آنها ناگفته پيداست.
📘#خطبه_120
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
❣ شرافت انسانی
👤دکتر الهی قمشه ای
اعتماد و توکل 🌺
در روزگار حضرت عیسی بن مریم علیه السلام، زنی بود صالحه و عابده، چون وقت نماز فرا می رسید، هر کاری که داشت رها و به نماز و طاعت مشغول می شد.روزی هنگام پختن نان، مؤذّن بانگ اذان داد، او نان پختن را رها کرد و به نماز مشغول شد؛ چون به نماز ایستاد، شیطان در وی وسوسه کرد «تا تو از نماز فارغ شوی نان ها همه سوخته می شود» زن به دل جواب داد: اگر همه نان ها بسوزد بهتر است که روز قیامت تنم به آتش دوزخ بسوزد.
دیگر بار شیطان وسوسه کرد: پسرت در تنور افتاد و سوخته شد، زن در دل جواب داد: اگر خدای تعالی قضا کرده است که من نماز کنم و پسرم به آتش دنیا بسوزد من به قضای خدای تعالی راضی هستم و از نماز فارغ نمی شوم که اللّه تعالی فرزند را از آتش نگاه دارد.
شوهر زن از در خانه درآمد، زن را دید که به نماز ایستاده است. در تنور دید همه نان ها به جای خویش ناسوخته و فرزند را دید در آتش بازی همی کرد و یک تار موی وی به زیان نیامده بود و آتش بر وی بوستان گشته، به قدرت خدای عزّ وجلّ.
چون زن از نماز فارغ گشت، شوهر دست وی بگرفت و نزدیک تنور آورد و در تنور نگریست، فرزند را دید به سلامت و نان به سلامت هیچ بریان ناشده، عجب ماند و شکر باری تعالی کرد و زن سجده شکر کرد خدای را عز وجلّ، شوهر فرزند را برداشت و به نزدیک عیسی (ع) برد و حال قصّه با وی نگفت.
حضرت عیسی گفت: برو از این زن بپرس تا چه معاملت کرده است و چه سرّ دارد از خدای؟ چه اگر این کرامت آن مردان بودی او را وحی آمدی و جبرئیل وحی آوردی او را.
شوهر پیش زن آمد و از معاملت وی پرسید، این زن جواب داد و گفت: کار آخرت پیش داشتم و کار دنیا باز پس داشتم و دیگر تا من عاقلم هرگز بی طهارت ننشستم الّا در حال زنان و دیگر اگر هزار کار در دست داشتم چون بانگ نماز بشنیدم همه کارها به جای رها کردم و به نماز مشغول گشتم و دیگر هرکه با ما جفا کرد و دشنام داد، کین و عداوت وی در دل نداشتم و او را جواب ندادم و کار خویش با خدای خویش افکندم و قضای خدای را تعالی راضی شدم و فرمان خدای را تعظیم داشتم و بر خلق وی رحمت کردم وسائل را هرگز بازنگردانیدم اگر اندک و اگر بسیار بودی بدادمی و دیگر نماز شب و نماز چاشت رها نکردمی، عیسی علیه السلام گفت: اگر این زن مرد بودی پیغامبر گشتی.
🍃🌺🌸🌺🍃
❗️ابو خالد کابلى گوید شنیدم که امام زینالعابدین علیه السلام فرمود:
🔺گناهانى که نعمت را تغییر میدهند عبارتند از:
1ـ الْبَغْیُ عَلَى النَّاسِ؛ ظلم و تعدّى بر مردم
2ـ وَ الزَّوَالُ عَنِ الْعَادَةِ فِی الْخَیْرِ ؛ و ترک عمل خیرى که به آن عادت شده است
3ـ وَ اصْطِنَاعِ الْمَعْرُوفِ ؛ و ترک امر به نیکیها
4ـ وَ کُفْرَانُ النِّعَمِ؛ و کفران نعمت
5ـ وَ تَرْکُ الشُّکْرِ؛ و ترک شکر
💯در ادامه حضرت سجاد به آیه قرآن استناد نموده: قال اللّه تعالی انّ اللّه لایغیّر ما بقومٍ حتّی یغیّروا ما بانفسهم؛
خداوند نعمتهای خود را تغییر نمی دهد مگر آنکه مردم (بر اثر اعمال و رفتار و اندیشه ناسالم) در خود تغییر بوجود آورند.
📙وسائل الشیعه، ج 11، ص 519
آدمها فکر می کنند اگر یک بار دیگر متولد شوند،
جور دیگری زندگی می کنند،
شاد و خوشبخت و کم اشتباه خواهند بود...
فکر می کنند می توانند همه چیز را از نو بسازند، محکم و بی نقص!
اما حقیقت ندارد...
اگر ما جسارت ِ طور دیگری زندگی
کردن را داشتیم،
اگر قدرت ِ تغییر کردن را داشتیم،
اگر آدم ِ ساختن بودیم،
از همین جای زندگیمان به بعد را
مى ساختيم...
👤 آنتوان دوسنت اگزوپری
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
دعا برای دوستان مجازیم 🤲🌸
#انگیزشی
زندگی یک بازتاب است
آنچه می فرستی، باز می گردد
آنچه می کاری، درو می کنی
آنچه می دهی، می گیری
آنچه در دیگران می بینی، در خود تو وجود دارد
به یاد داشته باش که زندگی یک بازتاب است
همیشه به تو باز می گردد...
#فرش_سه_بعدی (ایل قشقایی)
🔹هنرڪده
⇨ https://eitaa.com/rooberaah
🔹⇧⇧⇧⇧⇧⇧⇧⇧⇧⇧⇧⇧⇧
#عوارض_مصرف_داروهای_شیمیایی
هرگز این داروها را با معده خالی نخورید
●متفورمین:مشکلات گوارشی و افت فشارخون
●استامینوفن،آسپرین و ایبوپروفن: مشکلات گوارشی
●قرص های ضد بارداری: تهوع
#طب_اسلامی
─┅═༅𖣔🍏𖣔༅═┅─
👈 فلفل قرمز = شربت دیفن هیدرامین
👈 دم نوش آویشن = قرص سرما خوردگی
👈 دم نوش دارچین = قرص استامینوفن
قرص هارو از زندگیتون حذف کنید
#طب_اسلامی
─┅═༅𖣔🍏𖣔༅═┅─
🔹️نامرئی بودنِ فقر! 😔
🔸 تصویری که مشاهده میکنید عکسی از یک هنر خیابانی است که توسط کوین لی اجرا شده است. کوین شمایلِ این کودک را طوری روی پلهها ترسیم کرده که ناخودآگاه نامرئی بودن و مهم نبودن فقرا را به ذهن میآورد. تصویر این کودک هر روز توسط هزاران نفر لگد میشود و شاید هر روز چند نفر به این فکر کنند بابتِ موقعیت امروزشان چند انسانِ فقیرِ بیاهمیت را زیر پا گذاشتهاند.
حرف #حساب
سکوت بند گسسته است.
کنار دره ،درخت شکوه پیکر بیدی.
در آسمان شفق رنگ
عبور ابر سپیدی .
نسیم در رگ هر برگ میدود خاموش .
نشسته در پس هر صخره وحشتی به کمین.
کشیده از پس یک سنگ سوسماری سر.
زخوب دره ی خاموش نهفته جنبش پیکر.
به راه مینگرد سرد ،خشک،تلخ،غمین.🌾
#سهراب سپهری