eitaa logo
گلچین گلستان ایتا
91 دنبال‌کننده
27.3هزار عکس
12.8هزار ویدیو
707 فایل
معرفی کانالهای خوب شبکه ایتا
مشاهده در ایتا
دانلود
طبیعت زیبا🌱
💧بارالها! بارانى پر بار بر ما بفرست 🌨اللَّهُمَّ انْشُرْ عَلَيْنَا غَيْثَکَ وَبَرَکَتَکَ، وَرِزْقَکَ وَرَحْمَتَکَ; وَاسْقِنَا سُقْيَا نَاقِعَةً مُرْوِيَةً مُعْشِبَةً، تُنْبِتُ بِهَا مَا قَدْ فَاتَ، وَتُحْيِي بِهَا مَا قَدْ مَاتَ، نَافِعَةَ الْحَيَا، کَثِيرَةَ الْمُجْتَنَى، تُرْوِي بِهَا الْقِيعَانَ، وَتُسِيلُ الْبُطْنَانَ، وَتَسْتَوْرِقُ الاَْشْجَارَ، وَتُرْخِصُ الاَْسْعَارَ; إنَّکَ عَلَى مَا تَشَاءُ قَدِيرٌ ⛈بار خدايا ! باران و برکات و رزق و رحمتت را بر ما بگستران، و بارانى بر ما بفرست نافع و سودمند و بارور کننده، که آنچه را خشک شده با آن برويانى، و آنچه را مرده، زنده کنى، آبى بسيار پر منفعت، پر بار که تپه ها و کوهها را با آن سيراب نمايى، رودخانه ها را به راه اندازى، درختان را پر برگ سازى، و قيمتها را با آن پايين آورى، تو به هر چه اراده کنى توانا هستى 📘
30.09M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
خودتو دوست داشته باش استاد_عرشیانفر    ‎‌‌‌‌‌‎‌‎‌‌‌
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
♥️🎁💰🏕🏝 🎙💧صدای بارون ... حال دلتون عالی عالی ...👌😍 🌼عصرتون پر از خوشی و آرامش 🌸🌿🌲🌼 ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌
♥️شاهکار زندگی چيست؟ اين که در ميان مردم زندگی کنی ولی هيچگاه به کسی زخم زبان نزنی... دروغ نگویی... کلک نزنی و سوء استفاده نکنی... نیازی ﻧﻴﺴﺖ ﻳﮑﺪﻳﮕﺮ ﺭﺍ "ﺗﺤﻤﻞ" ﮐﻨﻴﻢ ، ﮐﺎﻓﻴﺴﺖ ﻫﻤﺪﻳﮕﺮ ﺭﺍ "ﻗﻀﺎﻭﺕ " ﻧﮑﻨﻴﻢ... ﻻﺯﻡ ﻧﻴﺴﺖ ﺑﺮﺍی "ﺷﺎﺩﮐﺮﺩﻥ" يکدﻳﮕﺮ ﺗﻼﺵ ﮐﻨﻴﻢ ، ﮐﺎﻓﻴﺴﺖ ﺑﻬﻢ " ﺁﺯﺍﺭ " ﻧﺮﺳﺎنيم... ﻻﺯﻡ ﻧﻴﺴﺖ ﺩﻳﮕﺮﺍﻥ ﺭﺍ "ﺍﺻﻼﺡ" ﮐﻨﻴﻢ ، ﮐﺎﻓﻴﺴﺖ ﺑﻪ "ﻋﻴﻮﺏ " ﺧﻮد ﺑﻨﮕﺮﻳﻢ... حتی ﻻﺯﻡ ﻧﻴﺴﺖ ﻳﮑﺪﻳﮕﺮ ﺭﺍ ﺩﻭﺳﺖ ﺩﺍﺷﺘﻪ ﺑﺎﺷﻴﻢ ، ﻓﻘﻂ ﮐﺎﻓﻴﺴﺖ "ﺩﺷﻤﻦ" ﻫﻢ ﻧﺒﺎﺷﻴﻢ... " ﺁﺭی، ﺩﺭ ﮐﻨﺎﺭ ﻫﻢ ﺷﺎﺩ ﺑﻮﺩﻥ ﻭ ﺑﺎ ﺁﺭﺍﻣﺶ زندگی کردن شاهکار است... "
‌‌ دکتر شريعتي...🌸 اگر برای بدست آوردن پول مجبوری دروغ بگوئی و فریبکاری کنی، تهیدست بمان ! 🌸🍂 اگر برای بدست آوردن جاه و مقامی باید چاپلوسی کنی و تملّق بگویی، از آن چشم بپوش ! اگر برای آنکه مشهور شوی، مجبور می شوی مانند دیگران خیانت کنی، در گمنامی زندگی کن !🌸🍂 بگذار دیگران پیش چشم تو با دروغ و فریب ثروتمند شوند ، با تملّق و چاپلوسی شغل های بزرگي را به دست آورند و با خیانت و نادرستی شهرت پیدا کنند، تو گمنام و تهیـدست و قانع باش !🌸🍂 + زیرا اگر چنین کنی تو سرمایه ای را که آنها از دست داده اند، به دست آورده ای... و آن "شرافت" است...🌸🍂
داستان دختر زیبا و پیرمرد مکار روزگاری یک دهقان در قریه زندگی می کرد که باید پول زیادی را که از یک پیرمرد قرض گرفته بود، پس می داد. دهقان دختر زیبایی داشت که خیلی ها آرزوی ازدواج با او را داشتند. وقتی پیرمرد طمعکار متوجه شد دهقان نمی تواند پول او را پس بدهد، پیشنهاد یک معامله کرد و گفت اگر با دختر دهقان ازدواج کند قرض او را می بخشد، و دخترش از شنیدن این حرف به وحشت افتاد و پیرمرد کلاه بردار برای اینکه حسن نیت خود را نشان بدهد گفت: اصلا یک کاری می کنیم، من یک سنگریزه سفید و یک سنگریزه سیاه در کیسه ای خالی می اندازم، دختر تو باید با چشمان بسته یکی از این دو را بیرون بیاورد. اگر سنگریزه سیاه را بیرون آورد باید همسر من بشود و بدهی بخشیده می شود و اگر سنگریزه سفید را بیرون آورد لازم نیست که با من ازدواج کند و بدهی نیز بخشیده می شود، اما اگر او حاضر به انجام این کار نشود باید پدر به زندان برود. ادامه دارد...
گویند در عصر سلیمان نبی پرنده اى براى نوشیدن آب به سمت بركه اى پرواز كرد ، اما چند كودک را بر سر بركه دید پس آنقدر انتظار كشید تا كودكان از آن بركه متفرق شدند ، همین كه قصد فرود بسوى بركه را كرد ، اینبار مردى را با محاسن بلند و آراسته دید كه براى نوشیدن آب به آن بركه مراجعه نمود . پرنده با خود اندیشید كه این مردى با وقار و نیكوست و از سوى او آزارى به من مُتصور نیست! پس نزدیک شد ، ولی آن مرد سنگى به سویش پرتاب كرد و چشم پرنده معیوب و نابینا شد! شكایت نزد سلیمان برد ، پیامبر آن مرد را احضار کرد ، محاكمه و به قصاص محكوم نمود و دستور به كور كردن چشم داد! آن پرنده به حكم صادره اعتراض كرد و گفت : چشم این مرد هیچ آزارى به من نرساند! بلكه ریش او بود كه مرا فریب داد ... و گمان بردم كه از سوى او ایمنم پس به عدالت نزدیكتر است اگر محاسنش را بتراشید ، تا دیگران مثل من فریب ریش او را نخورند.
میدونی چرا مرگ ترسناکه؟ بخاطر حسرت. حسرت لحظاتی که لذت نبردی. لحظاتی که آرامش نداشتی. لحظاتی که احساست رو نگفتی. لحظاتی که قدرش رو ندونستی....
آرامگاه خواجوی کرمانی در شیراز💐💐💐 بمناسبت ۱۷ دی روز بزرگ‌داشت خواجوی کرمانی، عارف و شاعر بزرگ قرن هشتم هجری 🌺🌺🌺 بیتهایی از خواجوی کرمانی بر گردش چرخ، چون نمی‌باشد دست دل در بد و نیک دهر، چون باید بست؟ این محنت و غم که هست، پندار که نیست وین عیش و طرب که نیست، انگار که هست تاریخ ادبیات در ایران، دکتر ذبیح‌الله صفا، ج ۳، بخش ۲، ص ۹۱۴.
از همنشینی با دوست بد ، دوری کن که همدمش را تباه و همراهش را خوار می کند!!!! .