🎵 تصنیف : #علی_مولا
🎤 خواننده : #علیرضا_افتخاری
🎼 آهنگساز : استاد #فضل_اله_توکل
📝شعر : #حسین_منزوی
🍃🌷🍃🌾🌸🌾🍃🌷🍃
👇👇👇
مولا - افتخاری - کانال شعر و موسیقی اصیل ایرانی.mp3
476.9K
✨🍃🍂🌺🍃🍂🌺🍃🍂🌺
🍃🍂🌺🍃🍂🌺
🍂🌺🍂
🌺
علی مولا، علی یار و علی یاور
علی والا، علی سرّ و علی سرور
در خیبر ز تو چون کنده شد مولا
ز تو لات و هبل افکنده شد مولا
زهر سویی صدای یا علی آمد
ندای لا فتی الّا علی آمد
که هستی تو؟ همان جانآگهِ لشگر-شکاری تو
که هستی تو؟ همان شاهنشه طوفانسواری تو
که هستی تو؟ همان سردار روز خندق و خیبر
که هستی تو؟ همان سالار تیغ ذوالفقاری تو
شب است و خفتهای با جان خود در جای پیغمبر
شب است و گفتهای با چاه خود راز غمی دیگر
تو که هم دشمن بتهایی و هم دشمن بتگر
تو که هم جام دریاهایی و هم ساقی کوثر
#حسین_منزوی
🌺
🍂🌺🍂
🍃🍂🌺🍃🍂🌺
✨🍃🍂🌺🍃🍂🌺🍃🍂🌺
نازنینم! رنجش از دیوانگیهایم خطاست
عشق را همواره با دیوانگی پیوند هاست
شاید اینها امتحانِ ماست با دستورِ عشق
ورنه هرگز رنجشِ معشوق را عاشق نخواست
چند میگویی که از من شِکوهها داری به دل؟
لب که بُگشایم مرا هم با تو چندان ماجراست
عشق را ای یار! با معیارِ بی دَردی مَسَنج
علّتِ عاشق، طبیبِ من! ز علّتها جداست
با غبارِ راهِ معشوق است رازِ آفتاب
خاکِ پای دوست، در چشمانِ عاشق توتیاست
جذبه از عشق است و با او بر نتابد هیچکس
هر چه تو آهندلی، او بیشتر آهنرُباست
خود در این خانه نمیخواند کسی خطِ خِرَد
تا در این شهریم، آری شهریاری عشق راست
عشق اگر گوید به مِی سجاده رنگین کن، بکن!
تا در این شهریم، آری شهریاری عشق راست
عشق یعنی زخمهای از تیشه و سازی ز سنگ
کز طنینش تا همیشه بیستون غرقِ صداست.
#حسین_منزوی
کجاست بارشی، از ابر مهربان صدایت؟
که تشنه مانده دلم، در هوای زمزمه هایت
هزار عاشق دیوانه در من است که هرگز
به هیچ بند و فسونی نمی کنند رهایت ...
#حسین_منزوی
🌸🍀🌸
از روز دستبرد به باغ و بهار تو
دارم غنیمت از تو گلی یادگار تو
تقویم را معطل پاییز کرده است
در من مرور باغِ همیشه بهار تو
از باغ رد شدی که کشد سُرمه تا ابد
بر چشم های میشی نرگس غبار تو
فرهاد کو که کوه به شیرین رها کند
با یک نگاه کردن شوریده وار تو
کم کم به سنگ سرد سیه می شود بدل
خورشید هم اگر نچرخد بر مدار تو
چشمی به تخت و بخت ندارم مرا بس است
یک صندلی برای نشستن کنار تو
#حسین_منزوی
ای عشق! ما که با تو کناری گرفتهایم،
سرسبز و پرشکوفه بدار این کرانه را
با دست خود به شاخه ببندش وگرنه باز
توفان ز جای میکَنَد این آشیانه را
#حسین_منزوی
هزار درد مرا، عاشقانه درمان باش
هزار راه مرا، ای یگانه! پایان باش
برای آنکه نگویند، جستهایم و نبود
تو آنکه جسته و پیداش کردهام، آن باش
دوباره زنده کن این خستهی خزان زده را
حلول کن به تنم جان ببخش و جانان باش
کویر تشنهی عشقم، تداوم عطشم
دگر بس است، ز باران مگوی، باران باش
دوباره سبز کن این شاخهی خزان زده را
دوباره در تن من روح نوبهاران باش
بدین صدای حزین، وین نوای آهنگین
به باغ خستهی عشقم، هزاردستان باش
#حسین_منزوی
🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
مرا به باغ و بهاران چه کار دور از تو؟
مرا چه کار به باغ و بهار دور از تو؟
بهار آمده امّا نه سوی من که نسیم
زند به خرمن عمرم، شرار دور از تو
به سرو و گل نگراید دل شکسته ی من
که سر به سینه زند سوگوار دور از تو
هم از بهار مگر عشق، عذر من خواهد
اگر ز گل شده ام، شرمسار دور از تو
به غنچه ماند و لاله، بهار خاطر من
شکفته تنگ دل و داغدار دور از تو
نسیمی از نفست سوی من فرست که باز
گرفته آینه ام را غبار دور از تو
گلم خزان زده آید به دیدگان که بهار
خزانی آمده در این دیار، دور از تو
دلم گرفت، اگر نیستی برم، باری،
کجاست جام می خوش گوار دور از تو؟
چه جای صحبت سال و مه و بهار و خزان؟
که دل گرفته ام از روزگار دور از تو
#حسین_منزوی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
هزار درد مرا ، عاشقانه درمان باش
هزار راه مرا ، ای یگانه پایان باش
برای آنکه نگویند ، جستهایم و نبود
تو آنکه جُسته و پیداش کردهام ، آن باش
دوباره زنده کن این خسته ی خزانزده را
حلول کن به تنـم جان ببخش و جانان باش
کویر تشنه ی عشقم ، تداوم عطشم
دگر بس است ،ز باران مگوی ، باران باش
دوباره سبز کن،این شاخه ی خزان زده را
دوباره در تن من ، روح نوبهاران باش
بدین صدای حزین، وین نوای آهنگین
به باغ خستهی عشقـم ، هزاردستان باش
#حسین_منزوی
💠💠💠💠💠💠
ای فصل غیر منتظر داستان من!
معشوق ناگهانی دور از گمان من
ای مطلع امید من ای چشم روشنت
زیبا ترین ستاره ی هفت آسمان من
ای در فصول مرثیه و سوگ باز هم
شوقت نهاده قول و غزل بر زبان من
با من بمان و سایه ی مِهر از سرم مگیر
من زنده ام به مهر تو ای مهربان من!
کی می رسد زمان عزیز یگانگی
تا من از آن تو شوم و تو از آن من
#حسین_منزوی
💠💠💠💠💠💠
هزار درد مرا عاشقانه درمان باش
هزار راه مرا ای یگانه پایان باش
برای آنکه نگویند جستهایم و نبود
تو آن که جُسته و پیداش کردهام آن باش
دوباره زنده کن این خستهی خزانزده را
حلول کن به تنـم جان ببخش و جانان باش
کویر تشنهی عشقم تداوم عطشم
دگر بس است ز باران مگوی، باران باش
دوباره سبز کن این شاخهی خزان زده را
دوباره در تن من روح نوبهاران باش
بدین صدای حزین وین نوای آهنگین
به باغ خستهی عشقـم هزاردستان باش
#حسین_منزوی
✨ چه شب بدیست امشب، که ستاره
سو ندارد
🍂 گل کاغذیست شب بو، که بهار و بو
ندارد
✨ چه شده است ماهِ ما را ، که خلاف
آن شب ، امشب
🍂 ز جمال و جلوه افتاده و رنگ بو
ندارد؟
✨ به هوای مهربانی ، ز تو کرده روی و
هرگز
🍂 به عِتاب و مهربانی ، دلم از تو خبر
ندارد
✨ ز کرشمه ی زلالت ، ره منزلی نشان
ده
🍂 به کسی که بی تو راهی ، سوی هیچ
سو ندارد
✨ دل من اگر تو جامش ، ندهی ز مهر،
چاره
🍂 به جز آن که سنگ کوبد، به سر سبو
ندارد
✨ به کسی که با تو هر شب، همه شوق
گفت و گو بود
🍂 چه رسیده است که امشب، سر گفت
و گو ندارد
✨ چه نوازد و چه سازد، به جز از نوای
گریه
🍂 نی خستهای که جز بغضِ تو در گلو
ندارد
✨ ره زندگی نشان ده، به کسی که مرده
در من
🍂 که حیات بی تو راهی، به حریم او
ندارد
✨ ز تمام بودنیها، تو همین از آن من
باش
🍂 که به غیر با تو بودن ، دلم آرزو ندارد
#حسین_منزوی
✨@avayeqoqnus✨