خرمن اندیشهام را کوشش استاد زاد
درس عشق و زندگی را یاد من استاد داد
در میان هجمهی جهل او سپر شد یک تنه
خم به ابرویش نیاورد او دمی، اِستاد راد
مثل یک مادر برایم بود و دستم را گرفت
راه رفتن در مسیر علم را او داد یاد
باغبان شد، او هرس کرد و خِرد را آب داد
سبز شد باغ نگاهم، باغ او آباد باد
آرزویی غیر خوشبختی برایم او نکرد
آرزو دارم تمام لحظههایش باد شاد.
#علی_عطازاده