گزیدهای از مثلهای فارسی
۱ - حق با علی(ع) است؛ اما پلوی معاویه، چربتر است!
۲ - حقّ زهرا(س) بردن و دین پیمبر داشتن!
(سنایی)
۳ - حق، گرفتنی است؛ نه دادنی.
۴ - حکمت به لقمان آموختن، بیادبی است.
۵ - حکیمی را گفتند: برادر بهتر است یا دوست؟ گفت: برادر اگر دوست باشد، بهتر است.
۶ - حلالش چه وفا دارد که حرامش داشته باشد؟
۷ - حنای زیادی را به پاشنه میمالند.
۸ - حوض را که ساختی، قورباغه خودش پیدا میشود.
۹ - خانهات آمدم، دوغم ندادی؛ پشت سرم، ماست میفرستی؟
۱۰ - خانهای را که دو کدبانوست، خاک تا زانوست!
دوازده هزار مثل فارسی، ص ۴۱۹ - ۴۲۲، ۴۲۴، ۴۲۵ و ۴۳۳.
#مثل_فارسی
برگزیدهای از مثلهای فارسی🦋🦋🦋
۱ - دنیا، زندان مؤمنان است.
۲ - دنیا طلبیدیم و به جایی نرسیدیم
آیا چه شود آخرت ناطلبیده؟
۳ - دو چیز محال عقل است: خوردن بیش از رزق مقسوم و مُردن پیش از وقت معلوم. (سعدی)
۴ - دو دفعه آب، جای یک دفعه نان را نمیگیرد.
۵ - دوست، آن است که با تو راست گوید؛ نه آن که دروغ تو را راست انگارد. (مرزباننامه)
۶ - دوستِ همه کس، دوستِ هیچ کس نیست.
۷ - دوستیِ دوستانِ کیسه و کاسه را بقایی نباشد.
۸ - دو گرسنه، هرگز سیر نشوند: گرسنهی مال و گرسنهی علم.
۹ - دهن هر کس عسل کردم، انگشتم را خونی درآوردم.
۱۰ - دیده، بیمار است؛ بینی، بارِ عینک میکشد
(صائب تبریزی)
دوازده هزار مثل فارسی، دکتر شکورزاده، ص ۵۳۹، ۵۴۲، ۵۴۴، ۵۴۶ - ۵۴۸، ۵۵۲ و ۵۵۳.
#مثل_فارسی
گزیدهای از مثلهای فارسی 📚📚📚
۱ - سخنِ نااندیشیده، همچون زرِ ناسنجیده است.
۲ - سَخی(سخاوتمند و بخشنده)، دوست خداست.
۳ - سِرّ بازرگانی، راستی است.
۴ - سرکهی مُفت ، از عسل هم شیرینتر است.
۵ - سرمایهی مُفلس، آرزوست.
۶ - سرم را میشکنی و نخودچی در جیبم میکنی؟
۷ - سعی تو، بنّا و سعادت، بناست
( پروین اعتصامی)
۸ - سگ اگر بنا بود کلّهپز باشد، یک گوسفند در جهان باقی نمیماند.
۹ - سگِ نمکشناس، بِه از آدم ناسپاس.
۱۰ - سود سفر، سلامتی است.
دوازده هزار مثل فارسی، دکتر شکورزاده، ص ۶۲۷، ۶۲۸، ۶۳۳، ۶۳۴، ۶۳۷، ۶۴۰، ۶۴۷ و ۶۵۲.
#مثل_فارسی
گزیدهای از مثلهای فارسی📚📚📚
۱ - طاقت مهمان نداشت، خانه به مهمان گذاشت
(جامی)
۲ - طاووس را به نقش و نگاری که هست
تحسین کنند و او، خجل از پای زشت خویش
(سعدی)
۳ - طبیبی که خود باشدش زردروی
از او داروی سرخرویی مجوی
(سعدی)
۴ - طمعش، از کَرَم مرتضی علی بیشتر است.
۵ - طوطی با جغد در یک قفس، به هر دو ظلم است.
دوازده هزار مثل فارسی، دکتر شکورزاده، ص ۷۰۰، ۷۰۱، ۷۰۲، ۷۰۴ و ۷۰۵.
#مثل_فارسی
گزیدهای از مثلهای فارسی 📚📚📚
۱ - مِثل شترمرغ، وقتِ بار، مرغ است؛ وقتِ پریدن، شتر.
۲ - مردم، به رویِ باز جایی میروند؛ نه به درِ باز.
۳ - مُردن در وطن به ناکامی، بِه که زیستن در غربت به شادکامی.
۴ - مرغ گرسنه، ارزن خواب میبیند.
۵ - مزن به مُشت؛ تا نزنندت به انگشت.
دوازده هزار مثل فارسی، دکتر شکورزاده، ص ۸۷۱، ۸۸۰، ۸۸۲، ۸۸۷ و ۸۹۲.
#مثل_فارسی
گزیدهای از مثلهای فارسی📚📚📚
۱ - هر که "اگر" کارَد، "دریغ" دِرَوَد.
۲ - هر که در این بزم، مقرّبتر است
جام بلا، بیشترش میدهند
۳ - هر که ظالمی را از بند برهانَد، خود در بند مانَد.
۴ - هر که همهکاره است، هیچکاره است.
۵ - هر مرادی را به همت میتوان تسخیر کرد.
دوازده هزار مثل فارسی، دکتر شکورزاده، ص ۱۰۰۶، ۱۰۱۳، ۱۰۱۸، ۱۰۲۱ و ۱۰۲۴.
#مثل_فارسی
گزیدهای از مثلهای فارسی🍁🍁🍁
۱ - همه مسافر و این بس عجب که قافلهای
بر آن که زود به منزل رسیده، میخندیم
(عقیقی سمرقندی)
۲ - هنر نزد ایرانیان است و بس
ندارند شیر ژیان را به کس
(فردوسی)
۳ - یا رب، دعای خستهدلان، مستجاب کن
(حافظ)
۴ - یا رب، نظر تو برنگردد
برگشتن روزگار، سهل است
۵ - یا مگو آن چه مینخواهی کرد
یا وفا کن به آن چه میگویی
دوازده هزار مثل فارسی، دکتر شکورزاده، ص ۱۰۳۹، ۱۰۴۳، ۱۰۵۳ و ۱۰۵۷.
#مثل_فارسی
داستان یک مثل📚📚📚
نه خانی آمده، نه خانی رفته!
مردی، خربزهای خرید تا به خانه بَرَد. در راه، وسوسه در دلش راه یافت که خوب است خربزه را ببُرم و به رسم خانان، گوشت آن را بخورم و باقی را در کنار راه اندازم تا عابران، گمان کنند خانی از این جا گذشته، گوشت خربزه را خورده و پوستش را به دور انداخته است.
به این نیت، گوشت خربزه را خورد. خواست پوست آن را به کنار راه بیندازد، گفت: خوب است پوست آن را نیز گاز بزنم تا عابران گمان کنند خان، نوکری هم داشته است. پوست خربزه را گاز گرفت و خواست پوست نازک آن را به زمین اندازد، باز وسوسه در دلش ایجاد شد و هوس خوردن پوست کرد و با خود گفت: اصلاً خوب است پوست خربزه را هم بخورم تا مردم، گمان کنند که نه خانی آمده و نه خانی رفته است.
دوازده هزار مثل فارسی، دکتر شکورزاده، ص ۹۵۴.
#مثل_فارسی
#نهخانیآمدهنهخانیرفته
گزیدهای از مثلهای فارسی📚📚📚
۱ - آتش، اول خودش را میسوزاند.
۲ - آدم ، از سنگ سختتر است و از گُل، نازکتر.
۳ - آدم باید به اندازهی دوکش، پنبه بردارد.
۴ - آدم باید جایی جیکجیک بکند که بلبل نباشد.
۵ - آدم حریص، همیشه محروم است.
دوازده هزار مثل فارسی، دکتر شکورزاده، ص ۱۰، ۱۴، ۱۵ و ۲۰.
#مثل_فارسی
#دکتر_شکورزاده
گزیدهای از مثلهای فارسی📚📚📚
۱ - آدم را توی چاه بیندازند؛ از راه نیندازند.
۲ - آدم گرسنه، نان سنگک خواب میبیند.
۳ - آدمیزاده، همنشینطلب است
(سنایی)
۴ - آفتاب را زیر سبد نمیتوان پنهان کرد.
۵ - آفرین باد بر آن کس که حیایی دارد
(سلمان ساوجی)
دوازدههزار مثل فارسی، دکتر شکورزاده، ص ۲۱، ۲۵، ۳۰، ۴۰ و ۴۲.
#مثل_فارسی
#دکتر_شکورزاده