eitaa logo
گلچین گلستان ایتا
83 دنبال‌کننده
27.4هزار عکس
12.8هزار ویدیو
707 فایل
معرفی کانالهای خوب شبکه ایتا
مشاهده در ایتا
دانلود
🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃 آفات تربيت از زبان معصومين عليهم السلام؛ ❌ 1. زياده روي در امام باقر عليه السلام: 🔹بدترين والدين، والدینی هستند كه نیکی به فرزند آنها را به زياده روي بكشاند . ( بطوريكه از ادب او باز بمانند) ❌ 2. زياده روی در حضرت علی عليه السلام: 🔹زياده روي در سرزنش ، آتش لجاجت را شعله ور ميسازد. امام علی علیه السلام: 🔹بپرهيز از اينكه پی در پی سرزنش كنی ، چرا كه اين كار فرد را بر كار نهی شده جرأت می بخشد بطوريكه ديگر سرزنش تاثيري بر او ندارد. حضرت علی علیه السلام: 🔹هرگاه كسی را سرزنش كردی جايی براي عذر آوردن از كار خطايش قرار بده ، اگر راه عذر خواهی را بر او ببندی، در واقع او را به لجاجت و دشمنی با خودت كشانده ای. ❌ 3. تربيت هنگام حضرت علی عليه اسلام : 🔹تربيت هنگام خشم ممكن نيست. ❌ 4. 🔹شخصي خدمت امام كاظم عليه السلام از فرزندش شكايت كرد ، حضرت فرمودند : او را نزن ، با او قهر كن ولی طول نده . 🔹امام صادق عليه السلام : خدا خير دهد و مورد رحمت قرار دهد پدر ومادری كه فرزندانشان را اهل خير و مطيع بار مياورند. از ايشان سوال شد چگونه فرزنداني فرمانبر تربيت كنيم ؟ امام فرمودند : آنچه در توانش بوده بپذيرد و آنچه در توانش نيست ، بگذرد و به آنچه توانایی ندارد او را وا ندارد . ( در اين روش تربيتی كودک، با و با و شخصيت بار می آید. ) 📚حكمتنامه كودک ، حجة الاسلام محمدی ری شهری ─┅═ঊঈ🌸ঊঈ═┅─ @madaranee
ای شعرِ ناسروده ی هستی کلام تو آیاتِ آسمانی وحی است نام تو عرشِ خداست گوشه ی ایوان بام تو حالا به التماس نشسته امام تو زهرای من دوباره بیا و ثواب کن مامور قبض روحِ علی را جواب کن با آهِ خود به ساحت آیینه غم مریز معراجِ غم…هبوط به لوح و قلم مریز خاک عزای رفتن خود را سرم مریز من را شبیه صورت سرخت بهم مریز باری ز داغ, شانه ی این مرد می برد منهای تو تمامِ مرا درد می برد . . بانو تو را برای رضای خدا زدند یک شهر در مقابل چشمم تو را زدند تا آمدم به خویش تو را بی هوا زدند “این غم کجا بَرَم که تو را مرد ها زدند”😭😭 این داغ ها روایتِ افسوسِ حیدر است یک تن نگفت است😭😭 در زیرِ بار درد خمیدی و…میخِ در چیزی به غیرِ دود ندیدی و…میخِ در از چارچوب خانه چکیدی و…میخِ در “شد پهلویت مزارِ شهیدی و میخِ در می خواست نبشِ قبر کند این مزار را” این زخم سر نبسته ی دنباله دار را . دشمن نداشت تابِ مسیحاییِ تورا سیلی چه کرد صورتِ زهراییِ تورا تصویرِ “سایه روشنِ” حوراییِ تورا نشنید دمِ لالاییِ تو را احساسِ مادریِ تو بی گریه سَر نشد حیدر برای دفعه ی پدر نشد یک مرد در میان هزاران نفر نبود دست تو کاش حائلِ بندِ کمر نبود یا که جنون حادثه نزدیکِ سر نبود “بانوی من دستت اگر نبود این عقده ها گره به گره وا نمی شدند” یک عده از مبرّی نمی شدند . . افتاد… نارسیده نهالی که داشتی درهم شکست شوکتِ بالی که داشتی پیچیده شد فروغِ جلالی که داشتی از من گرفت کوچه جمالی که داشتی😭😭 زخمیِ زخمِ چشمِ حسودیِ کوچه ای تو سیبِ سرخِ رو به کبودیِ کوچه ای چشم تو ضرب دیده که بی خواب می شود زخمت هنوز تازه به خوناب می شود هر روز ذره ذره تنت آب می شود در حجم استخوان بدنت قاب می شود سَر می کنی به طرز جلالی به سِیرِ وهم چیزی نمانده از تو عزیزم به غیرِ وهم تقدیر می نوشت وَبالی به بالِ بعد دیروزمان گرفت زبانی به حالِ بعد گفتی قرارِ گریه ی امروز مالِ بعد می بینمت دوباره و…پنجاه سالِ بعد با هم خمیده گوشه ی گودال می رویم او دست و پا که می زند از حال می رویم آن روز جای بوسه تنش نیزه می خورد از هرکه می رسد بدنش نیزه می خورد تکه به تکه پیرُهنش نیزه می خورد باور نمی کنی دهنش نیزه می خورد در پیش چشم تو سرش از پشت می بُرد غارت که می شود کسی انگشت می برُد… 😭😭