هدایت شده از معاونت پرورشی
#یاڪریم_آل_طاها 💚
تا لطف حسن هسٺ #گدایے عشق اسٺ
دور و بر شاه بے نوایے عشق هسٺ
خاڪ #حرمش بہ ڪیمیا مےارزد
اصلا همہ چیز مجتبایے عشق اسٺ
#میلاد_امام_حسن_مجتبی✨🌺
#مبارڪباد✨🌺
✨﷽✨
#گدایی
✍از مردی که صاحب گستردهترین فروشگاههای زنجیرهای در جهان است پرسیدند : «راز موفقیت شما چه بوده؟»
او در پاسخ گفت : زادگاه من انگلستان است. در خانوادهی فقیری به دنیا آمدم و چون خود را به معنای واقعی فقیر میدیدم، هیچ راهی به جز گدایی کردن نمیشناختم. روزی به طرف یک مرد متشخص رفتم و مثل همیشه قیافهای مظلوم و رقتبار به خود گرفتم و از او درخواست پول کردم. وی نگاهی به سراپای من انداخت و گفت : به جای گدایی کردن بیا با هم معاملهای کنیم. پرسیدم : چه معاملهای؟
گفت : ساده است. یک بند انگشت تو را به ده پوند میخرم. گفتم : عجب حرفی میزنید آقا ، یک بند انگشتم را به ده پوند بفروشم؟ بیست پوند چطور است؟ شوخی می کنید؟ بر عکس، کاملا جدی می گویم. جناب من گدا هستم، اما احمق نیستم. او همچنان قیمت را بالا میبرد تا به هزار پوند رسید. گفتم : اگر ده هزار پوند هم بدهید، من به این معاملهی احمقانه راضی نخواهم شد.
گفت : اگر یک بند انگشت تو بیش از ده هزار پوند میارزد، پس قیمت قلب تو چقدر است؟ در مورد قیمت چشم، گوش، مغز و پای خود چه میگویی؟ لابد همهی وجودت را به چند میلیارد پوند هم نخواهی فروخت؟ گفتم : بله، درست فهیمیدهاید. گفت : عجیب است که تو یک ثروتمند حسابی هستی، اما داری گدایی میکنی. از خودت خجالت نمیکشی؟
گفتۀ او همچون پتکی بود که بر ذهن خوابآلود من فرود آمد. ناگهان بیدار شدم و گویی از نو به دنیا آمدهام. اما این بار مرد ثروتنمدی بودم که ثروت خود را از معجزهی تولد به دست آورده بود. از همان لحظه، گدایی کردن را کنار گذاشتم و تصمیم گرفتم زندگی تازهای را آغاز کنم....
🌿🍁🍂🍁🌿
📌عرفه، روز درخواست از خدا
یک نفر در روز #عرفه، #گدایی می کرد.
امام #سجاد علیهالسلام به او فرمود:
آیا در مثل چنین روزی، از غیر خدا درخواست میکنی؟!
درحالی که در این روز، برای بچههایی که در شکم مادران هستند هم، با اینکه عملی انجام ندادهاند، امید #سعادت و #خوشبختی میرود.
📚شیخ صدوق، من لا یحضره الفقیه، ج۲، ص۱۳۷