✨﷽✨
✅سنگِ وجودمان را بشکافیم تا مهر خدا را ببینیم
✍️چوپانی عادت داشت در یک مکان معین زیر یک درخت بنشیند و گله گوسفندان را برای چرا در اطراف آنجا نگه دارد. زیر درخت سه قطعه سنگ بود که چوپان همیشه با استفاده از آنها آتش درست میکرد و برای خود چای آماده میکرد. هر بار که او آتشی میان سنگها میافروخت متوجه میشد که یکی از سنگها مادامی که آتش روشن است، سرد است اما دلیل آن را نمیدانست.
چند بار سعی کرد با عوض کردن جای سنگها چیزی دستگیرش شود اما همچنان در هر جایی که سنگ را قرار میداد، سرد بود تا اینکه یک روز وسوسه شد تا از راز این سنگ آگاه شود. تیشهای با خود برد و سنگ را به دو نیم کرد. آه از نهادش بر آمد. میان سنگ موجودی بسیار ریز مانند کرم زندگی میکرد.
رو به آسمان کرد و خداوند را در حالی که اشک صورتش را پوشانده بود، شکر کرد و گفت: خدایا، ای مهربان، تو که برای کِرمی این چنین میاندیشی و به فکر آرامش او هستی، پس ببین برای من چه کردهای و من هیچگاه سنگ وجودم را نشکستم تا مهر تو را به خود ببینم.
💕💙💕💙
حکایت
مردی در نیمههای شب دلش گرفت و از نداری گریه کرد. دفتر و قلم به دست گرفت و شمع را روشن و برای خدا نامهای نوشت.
نوشت به نام خدا نامهای بخدا. ازفلانی. خدایا در بازار یک باب مغازه میخواهم یک باب خانه در بالا شهر و یک زن خوب و زیبای مؤمن و پولدار و یک باغ بزرگ در فلان جا.
دوستش که این نامه را دید گفت: «دیوانه! این نامه را به خدا نوشتی چگونه به خدا میخواهی برسانی؟» گفت: «خدا آدرس دارد و آدرسش مسجد است.» نامه را برد و در لای جدار چوبی مسجد گذاشت و گفت خدایا با توکل بر تو نوشتم نامهات را بردار!! نامه را رها کرد و برگشت.
صبح روز بعد ناصرالدینشاه به شکار میرفت که تندباد عظیمی برخاست طوری که بیابان را گرد و خاک گرفت و شاه در میان گرد و خاک گم شد. ملازمان شاه گفتند: «اعلیحضرت! برگردیم شکار امروز ممکن نیست. شاه هم برگشت.
چون به منزل رسید میان جلیقه خود کاغذی دید و باز کرد و دید همان نامه مرد فقیر است که باد آن را در آسمان رها و در لباس شاه فرود آورده بود. شاه نامه را خواند و اشک ریخت. گفت بروید این مرد را بیاورید.
رفتند کاتب نامه را آوردند. کاتب در حالی که از استرس میترسید، تبسم شاه را دید اندکی آرام شد. شاه پرسید: «این نامه توست؟» فقیر گفت: «بلی ولی من به شاه ننوشتهام به خدایم نوشتهام.» شاه گفت: «خدایت حکمتی داشته که در آغوش من رهایش کرده و مرا مأمور کرده تا تمام خواستههایت را به جای آورم.»
شاه وزرا و تجار و بازاریان را جمع کرد و هرچه در نامه بود بجا آورد. در پایان فقیر گفت: «شکر خدا.» شاه گفت: «من دادم شکر خدا میکنی؟» فقیر گفت: «اگر خدا نمیخواست تو یک ریالم به کسی نمیدادی؛ اگر اهل بخششی به دیگرانی بده که نامه نداشتند.»
─┅─═इई 🌸🌺🌸ईइ═─┅─
🍃بر مزار بی خانه ای نوشته بودند:
شکر خدا بالاخره صاحبِ خانە و مکان خویش شدم.
🍃بر سنگ قبر فقیری نوشته بودند:
پا برهنه به دنیا آمدم، پابرهنه زیستم و پا برهنه به آخرت برگشتم.
🍃روی سنگ ثروتمندی خواندم:
همه کس را با پول راضی کردم، اما فرشته ی مرگ را نتوانستم راضی کنم.
🍃بر مزار دلشکسته ای چنین نگاشته شده بود:
قیامتی هست، تلافی می کنم.
🍃بر گور جوانی چنین خواندم:
یکدیگر را نیازارید. به خدا قسم پشیمان خواهید شد.
🍃بر قبر کودکی نوشته بودند:
خوشحالم بزرگ نشدم تا به درنده ای تبدیل شوم.
🍃بر مزار مادری نگاشته بودند:
تو رو خدا مواظب بچه هایم باشید.
🍃بر قبر دیوانه ای نوشته بودند:
هوشیار به دنیا آمدم، هوشیار زیستم، اما بخاطر رفتارهایتان خودم را به دیوانگی زده بودم.
🍃بر سنگ قبر دکتری چنین خواندم:
همه چیز چاره و درمانی دارد غیر از مرگ!
🍃دنیا مزرعه ی آخرت است. به عاقبت خود بیندیشیم که چه کاشته ایم، چون به جز آن درو نخواهیم کرد...
🔸 از مکافاتِ عمل غافل مَشو
🔸 گندم از گندم بروید... جُو ز جُو
💕💙💕💙
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌺 به بهانه ۲۹فروردین، سالروز تولد حضرت آقا
❤️هر چند همه دوست دارند تو را "آقا" صدا کنند ولی...
❤️ به جمع دانشجویان که می رسی قامت "استاد" برازنده توست،
❤️ در میان نظامیان که می آیی هیبت "فرماندهی" ات دل دوستان را شاد و دل دشمنانت را می لرزاند
❤️ روز پدر که می آید می شوی مهربانترین "بابا" ی دنیا
❤️ روز جانباز که می شود همه دست "جانباز" تو را به هم نشان می دهند،
❤️ ۹ دی که می رسد قصه "علی" می شوی در جمل.
❤️ راستی اصلا مهم نیست تاریخ تولدت ۲۹فروردین است یا ۲۴ تیر؛ ما حتی ۶ تیر هم به شکرانه اینکه خدا دوباره تو را به ما بخشید برایت تولد می گیریم.
❤️ و همه اینها بهانه است آقاجان! بهانه ایست که ما یادمان نرود خدا نعمتی چون شما را داده است، خدا را برای این نعمت شکر می گوییم.
❤️ اللهم احفظ قائدنا الامام الخامنه ای اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ و آلِ مُحَمَّدٍ و عَجِّلْ فَرَجَهُمْ
#ماه_رمضان ۱۴۴۳
سرباز #امام_زمان باش مثل #حاج_قاسم
تلاوت استاد سید جواد حسینی.mp3
928.1K
🌸روحتونو جلا بدین
❣️ به صوت استاد سید جواد حسینی
🔹ولَا تَمْشِ فِي الْأَرْضِ مَرَحًا ۖ إِنَّكَ لَنْ تَخْرِقَ الْأَرْضَ وَلَنْ تَبْلُغَ الْجِبَالَ طُولًا
🔸و در زمین، با تکبّر و سرمستی راه مرو که تو هرگز نمی توانی [با قدم هایت] زمین را بشکافی، و هرگز در بلندی قامت نمی توانی به کوه ها برسی.
📗سوره اسراء آيه 37
#تلاوت_قرآن
✅هفت راز برای رسیدن به آرامش
🍎راز اول: با خدا ارتباط برقرار کنید
🍎راز دوم: مثبت فکر کنید
🍎راز سوم: قضاوت خود را به تاخیر بیندازید
🍎راز چهارم: برآرامش درونی تمرکز کنید
🍎راز پنجم: از آن چه هستید راضی باشید
🍎راز ششم: به دستورات اخلاقی احترام بگذارید.
🍎راز هفتم: دید جدیدی پیدا کنید.
🍎الهی زندگی همتون پراز آرامش باشه
🦋 🦋
Tahdir-(www.DaneshjooIran.ir) joze16.mp3
3.95M
#تندخوانی_جزء_شانزده
🌟تندخوانی جزء شانزدهم
🌟با صوت استاد معتز آقایی
🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸
هر وقت در سختی هستی،
منتظر لحظه ای باش که سختی
می رود.
هیچ چیز تا آخر نمی ماند
این قانون حتمی کائنات است.
رنج هامی روند، صبر کن، بیدار و آگاه باش،زیرا بعد از رنج و بعد از شب سیاه،خورشید طلوع می کند.
در لحظات تاریکی و رنج نگران نباش،
با آن مبارزه نکن، مخواه که زودتر
بگذرد.مجبورش نکن برود، فقط اجازه بده اتفاق بیفتد.
سخت است اما صبور باش
زندگی یک جریان است
هیچ چیز یکسان نمی ماند هیچ چیزی
در زندگیت اشتباهی رخ نمی دهد
همه چیز برای خوبی و خیریت رخ
میدهد حتی اگر ظاهری تلخ داشته
باشد.
#اوشو
🌸🌸🌸🌸🌸
🌟بسماللهالرحمنالرحیم🌟
🌺قالَ عَلی عليه السلام:
💎من أفنى ،عُمرَهُ في غَيرِ ما يُنجيهِ، فقَد أضاعَ مَطلَبَهُ
🌺امام على عليه السلام:
💎هر كه عمر خود را در راه چيزى جز آنچه او را نجات مى دهد صرف كند، مطلوب خود را از دست داده است.
📚غررالحكم حدیث۸۵۳۲
#حدیث
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
مقطعی احساسی و زیبا از استاد محمود شحات سوره مبارکه قصص . این تلاوت جز تلاوت های ناب استاد هست
🎞🎙 تلاوت ، ترتیل، تجوید، ابتهال 🌱
●▬▬๑ @tilavah ๑▬▬●
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
۱۷ رمضان، سالروز ، سالروز معراج پیامبر اکرم( صلی الله علیه و آله وسلم)
راهکارهای طب سنتی برای رفع تشنگی در روزهداری
🚰نوشیدن مقدار زیادی آب آن هم به صورت یکباره در سحر برای این که در طول روز تشنه نشید کار درستی نیست، آب و مایعات باید جرعه جرعه، به همراه فیبر و در فاصله افطار تا سحر مصرف بشه
@TebyanOnline
خواست تا زلف پریشان تو بیسامانیم
جمع شد از هر طرف اسباب سرگردانیم
بس که مشتاقم به دیدار تو از نیرنگ عشق
نامه میکردم گر از روی وفا میخوانیم
غیر غم حاصل ندیدم ز آشناییهای تو
وین غم دیگر که از بیگانگان میدانیم
من که شیر بیشه را صیدم گهی دشوار بود
سخت برد آهوی چشمت دل به صد آسانیم
حیرتم هر دم فزون تر میشود در عاشقی
تا رخ خوب تو شد سرمایهٔ حیرانیم
تا ز خنجر تنگنای سینهام بشکافتی
صد در رحمت گشودی بر دل زندانیم
تا دل از چاه زنخدان تو در زندان فتاد
مو به موی آگه ز خاک یوسف کنعانیم
نالهام گر بشنود صیاد در کنج قفس
فرق نتواند نمود از طایر بستانیم
راز من از پرده آخر شد فروغی آشکار
تا سرو کاری است با آن غمزهٔ پنهانیم
#فروغی_بسطامی
🌹🌹🌹