eitaa logo
گلچین گلستان ایتا
91 دنبال‌کننده
27.4هزار عکس
12.8هزار ویدیو
707 فایل
معرفی کانالهای خوب شبکه ایتا
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
کانال عشاق الحسین_۲۰۲۲_۱۲_۱۶_۰۶_۵۰_۱۶_۳۵۲.mp3
9.21M
🌺 مےنویسم ز تو ڪہ دار و ندارم شده ای بیقرارٺ شدم و صبر و قرارم شده ای من ڪہ بیتاب توأم اۍ همہ تاب وتبم تو همہ دلخوشے لیل و نهارم شده ای
سلام صاحب ما ، مهدی جان در ابعاد این دلواپسی ها ، دلخوشیم که شما بر بی کسی های ما ناظرید ، برایمان دعا می کنید و در پناه امن حضورتان ، حفظمان می نمایید ... شکر خدا که شما را داریم ... عجل لولیک الفرج
داشتن باور مثبت مثل آب دادن به یک دانه است در ابتدا چیزی مشخص نمی شود اما بعد از مدتی ، میوه باور مثبت تان را خواهید چشید .🌼
✅ این ده جمله را هر روز به خودتان بگویید: 👈 دیروز گذشت 👈 من زیبا هستم 👈 امروز روز من است 👈 من از پسش برخواهم آمد 👈 شکست خوردن اشکالی ندارد 👈 تا جاییکه بتوانم امروز به آدمها کمک میکنم 👈 من به اندازی کافی خوب هستم 👈 من به انتخاب‌هایم افتخار می‌کنم 👈 من می‌توانم هرآنچه که می‌خواهم باشم 👈 من خیلی خوش شانسم که سلامت هستم. 👈 چیزهای بی اهمیت  نمیتواند روز من راخراب ‌کند
🌸🌸🌸 🌸‌ امام علی(علیه السلام) : دلت را بر اندوه آنچه از دست رفته و گذشته ، مشغول نساز ؛ که تو را از آنچه خواهد آمد ، غافل ساخته و باز می دارد. 📙 غررالحکم ج6 ص 345
نابینائی در شبِ تاریک چراغی در دست و سبوئی بر دوش در راهی میرفت. فضولی به وی رسید و گفت: ای نادان! روز و شب پیش تو یکسان است و روشنی و تاریکی در چشم تو برابر، این چراغ را فایده چیست؟ نابینا بخندید و گفت: این چراغ نه از بهر خود است، از برای چون تو کوردلانِ بی خرد است، تا به من پهلو نزنند و سبوی مرا نشکنند. حالِ نادان را به از دانا نمیداند کسی گرچه در دانش فزون از بوعلی سینا بُوَد طعن نابینا مزن ای دم ز بینائی زده زآنکه نابینا به کار خویشتن بینا بُوَد ─┅─═इई ❄️☃❄️ईइ═─┅─
💎 همگام با ولایت 🔻حضرت على عليه‌السلام: انْظُـرُوا أَهْلَ بَيْتِ نَبِيِّـكُمْ فَالْزَمُـوا سَمْتَهُمْ، وَاتَّبِعُـوا أَثَرَهُمْ،فَلَنْ يُخْرِجُوكُمْ مِنْ هُدًى، وَلَنْ يُعيدُوكُمْ فِيرَدًى، فَإِنْ لَبَـدُوا فَالْبُدُوا، وَإِنْ نَهَضُـوا فـَانْهَضُـوا.وَلاَ تَسْبِقُوهُمْ فَتَضِلُّوا، وَلاَ تَتَأَخَّرُوا عَنْهُمْ فَتَهْلِكُوا ✳️ خاندان پيامبرتان را به دقت بـنگريد و خود را به همسويى با آنان ملزم كنيد و گام‌بـهگام از آنان پـيروى كنـيد، زيـرا كه آنان هرگز از راه هدايت بيرونتان نمیکنند و ديگر بار به پرتگاه جاهليت شما را نمی‌افكنند. پس اگر نشستند، همراه آنان بنشينيد و اگر برخاستند با نهضـتشان هماهنگ شويد، نه بر آنان پيشى گيريد كه به گمراهى درافتيد و نه از آنان واپس مـانيد كه هـلاك شـويد. 📚 نهج البلاغه، خطبه : ۹۶
ما را ز خیال تو چه پروای شراب است؟ خُم گو سر خود گیر، که خُمخانه خراب است گر خَمر بهشت است بریزید که بی دوست هر شربت عَذبَم که دهی، عین عذاب است افسوس که شُد دلبر و در دیدهٔ گریان تحریرِ خیالِ خطِ او نقشِ بر آب است بیدار شو ای دیده که ایمن نتوان بود زین سیل دمادم که در این منزل خواب است معشوق عیان می‌گذرد بر تو، ولیکن اغیار همی‌بیند از آن بسته نقاب است گل بر رخ رنگین تو تا لطف عرق دید در آتش شوق از غم دل، غرق گلاب است سبز است در و دشت بیا تا نگذاریم دست از سر آبی که جهان جمله سراب است در کُنجِ دِماغم مطلب جای نصیحت کاین گوشه پر از زمزمهٔ چنگ و رَباب است حافظ چه شد ار عاشق و رند است و نظرباز بس طورِ عجب، لازم ایام شباب است
آرزوهاى يك برادر ابو زكريا يحيى بن معاذ،واعظ و زاهد نامدار، در بلخ زيست و به سال 258 ه.ق در نيشابور درگذشت. بيش‏تر بر مسلك اميد بود تا طريقت بيم . در وعظ و منبر، بيانى مؤثر و نافذ داشت و سخنش، بسيارى از مردم را به راه صواب كشاند. برخى گفته‏اند: خداوند، دو يحيى داشت: يكى از انبيا و يكى از اوليا . يحيى، برادرى داشت كه براى عبادت و اعتكاف به مكه رفته بود، از مكه نامه‏اى براى يحيى نوشت؛ بدين شرح: برادر!من، سه آرزو داشتم كه از آن‏ها، دو تا اجابت شده و يكى مانده است: نخست اين كه از خداوند، خواسته بودم كه مرگ مرا در مكانى مقدس قرار دهد و اكنون در مكه هستم و مى‏مانم تا بميرم. دوم آن كه هميشه از خدا مى‏خواستم كه كنيزى شايسته نصيب من كند تا وسايل عبادت مرا فراهم سازد و به من در اين راه، خدمت كند . اكنون به چنين كنيزى دست يافته‏ام و او مرا در اين راه، بسيار كمك و خدمت مى‏كنم. آرزوى سوم آن است كه پيش از مرگ، تو را ببينم. اميدم آن است كه به اين آرزو نيز برسم . يحيى در پاسخ برادر، نوشت: نوشته بودى كه آرزو دارى در بهترين مكان باشى و در همان جا، دعوت حق را لبيك گويى . تو بهترين خلق خدا شو، در هر جا كه مى‏خواهى باش و هر جا كه خواهى، مرگ را به استقبال برو . مكان به انسان عزيز مى‏شود، نه انسان به مكان. نيز گفته بودى كه تو را خادمى است كه آرزوى آن را داشتى . اگر تو را فتوت و جوانمردى بود، خادم حق را خادم خود نمى‏كردى و از خدمت حق باز نمى‏داشتى . جوانمردان، آرزو مى‏كنند كه خادم باشند، نه آن كه ديگران خادم آنان باشند . بنده، بايد بندگى كند، نه رئيسى . اما آرزوى سوم تو اين بود كه مرا ببينى . اگر تو را از خداى عزوجل خبرى بود، از من تو را ياد نمى‏آمد . آن جا كه تو هستى، مقام ابراهيم است؛ يعنى جايى است كه پدر، پسر را به مسلخ برد تا سر ببرد؛ تو آرزوى برادر مى‏كنى؟! اگر آن جا خدا را يافتى، من به چه كار تو مى‏آيم، و اگر نيافتى، از من تو را چه سود؟ و السلام . 📚حكايت پارسايان، رضا بابايى
✔️ 🔥 آتشی نمی‌سوزاند ابراهیم را . . . 🌊 و دریایى غرق نمی کند موسى را . . . 🔹مادری ،کودک دلبندش را به دست موجهاى خروشان "نیل" می سپارد ، تا برسد به خانه ی فرعونِ تشنه به خونَش 🔸دیگری را برادرانش به چاه مى اندازند، سر از خانه ی عزیز مصر درمی آورد ! مکر زلیخا زندانیش می کند، اما عاقبت بر تخت ملک می نشیند 💠 از این "قِصَص" قرآنى هنوز هم نیاموختی؟! که اگر همه ی عالم قصد ضرر رساندن به تو را داشته باشند ، و خدا نخواهد ؛ نمی‌توانند . . . 💞 او که یگانه تکیه گاه من و توست :
ﻓﻬﻤﻴﺪﻡ ﻣﻴﺘﻮﺍﻧﻢ ﭘﺎﻫﺎﻳﻢ ﺭﺍ ﺍﺯ ﮔﻠﻴﻤﻢ ﺩﺭﺍﺯﺗﺮ ﻛﻨﻢ ﻭ ﺧﻮﺍﺳﺘﻪ ﻫﺎﻳﻢ ﺍﺯ ﻗﺪ ﺧﻮﺩﻡ ﺑﺰﺭﮔﺘﺮ ﺑﺎﺷﻨد ﺣﺘﻲ ﺁﺭﺯﻭﻫﺎﻱ ﻣﺤﺎﻝ !! ﻭﻗﺘﻲ ﻟﺒﺨﻨﺪ ﺧﺪﺍ ﺭﺍ ﺩﺭﻣﻴﺎﻥ ﺩﻋﺎﻫﺎﻳﻢ ﺩﻳﺪﻡ " ﺗﺮﺱ " ﺑﺮﺍﻳﻢ ﻣﻌﻨﺎﻳﺶ ﺭﺍ ﺍﺯ ﺩﺳﺖ ﺩﺍﺩ ﻭﻋﺪﻩ ﺧﺪﺍ ﺍﻳﻦ ﺍﺳﺖ : ﺩﺳﺘﺎﻧﺖ ﺭﺍ ﺑﻪ ﻣﻦ ﺑﺪﻩ ﺗﺎ ﻓﺘﺢ ﻛﻨﻲ ﺩﻧﻴﺎ ﺭﺍ . ﻭ ﻣﻤﻜﻦ ﻛﻨﻲ،ﻧﺎﻣﻤﻜﻦ ﻫﺎ ﺭﺍ ﻭ ﺑﺪﺳﺖ ﺑﻴﺎﻭﺭﻱ ﺩﺳﺖ ﻧﻴﺎﻓﺘﻨﻴﻬﺎﺭﺍ . ﺧﻮﺩت ﺭﺍ ﺑﻪ ﺧﺪﺍ ﺑﺴﭙﺎﺭ