✍🏻 #داستان_کوتاه
كمانگیر پیر و عاقلی در حال آموزش تیراندازی به دو جنگجوی جوان بود. نشانه كوچكی كه از درختی آویزان شده بود، به چشم میخورد. جنگجوی اولی تیری از تركش بیرون میكشد، آن را در كمانش میگذارد و نشانه میرود.كماندار پیر از او میخواهد آنچه را كه میبیند شرح دهد.
جنگجو میگوید: آسمان را میبینم، ابرها را، درختان را، شاخههای درختان را و هدف را».
كمانگیر پیر میگوید: كمانت را بگذار زمین، تو آماده نیستی.
جنگجوی دومی پا به پیش میگذارد و آماده ی تیراندازی میشود.
كمانگیر پیر میگوید: هرآنچه را میبینی شرح بده. جنگجو میگوید: «فقط هدف را میبینم».
پیرمرد فرمان میدهد: « پس تیرت را بینداز.»
تیر صفیركشان بر نشان مینشیند.
پیرمرد میگوید: «عالی بود. موقعی كه تنها هدف را میبینید، نشانهگیریتان درست خواهد بود و تیرتان بر طبق میلتان به پرواز درخواهد آمد.»
حواستان را به هدف جمع کنیم
#روانشناسی | این عادتهای خوب رو تکرار کن
🔸تشکر کن.
🔸وقتی که اشتباه میکنی عذرخواهی کن.
🔸سر قولت باش.
🔸با غریبهها مهربون باش.
🔸 بدون اینکه صبحت کسی رو قطع کنی گوش کن.
🔸 وقتی اشتباه میکنی، بپذیر.
🔸در رو برای بقیه نگهدار تا وارد بشن.
🔸رویاهاتو دنبال کن
گلچین۱۰ جمله زیبا از استاد الهی قمشه ای:
۱-قرار نیست در کاری عالی باشید تا آن را شروع کنید
قرار است آن را شروع کنید تا در آن کار عالی شوید...
۲-اعتماد ساختنش سالها طول میکشد ، تخریبش چند ثانیه و ترمیمش تا ابد...
۳- ایستادگی کن تا روشن بمانی ؛شمع های افتاده خاموش می شوند...
۴- دوست بدار کسی را که دوستت دارد حتی اگر غلام درگاهت باشد؛دوست مدار کسی را که دوستت ندارد حتی اگر سلطان قلبت باشد...
۵- هیچ کدام از ما با “ای کاش”، به جایی نرسیدهایم...
۶- “زمان” وفاداریه آدما رو ثابت میکنه نه “زبان” ...
۷- همیشه یادمون باشه که نگفته هارو میتونیم بگیم
اما گفته هارو نمیتونیم پس بگیریم …
۸- خودبینی، دیدن خود نیست،خودبینی، ندیدن دیگران است...
۹- هیچ آرایشی شخصیت زشت را نمی پوشاند !
۱۰- آدمـها را به انــدازه لــیاقــت آنها دوست بدار و به انــدازه ظــرفــیت آنها ابراز کــن...
مردی میبایست تحت عمل جراحی
قرار میگرفت با اینکه داروی مسکنی
به او تزريق کرده بودند
اما باز هم بیقرار و آشفته بود
پرستاری مهربان به او گفت:
آيا پريشان و ناراحت هستيد؟
مرد دستهايش را به نشانه تشويش
بهم ماليد و پاسخ داد: بسيار بيشتر از اين!
پرستار گفت:
اما شما نبايد مضطرب باشيد
چون قرار است به زودی حالتان
از هميشه بهتر شود
لبخندی کم رنگ بر لبان بیمار نشست
پرستار افزود:
میدانید که دو راه برای برخورد
با عمل جراحی وجود دارد
میتوانيد خود را تا سرحد مرگ نگران کنيد
يا میتوانید به ما اعتماد کنيد
تيم جراحی ما از بهترینهاست
شما اصلاً نبايد بترسيد
سپس چشمکی زد، دستهای بيمار را فشرد
و با لحنی توطئه آميز اشاره کرد:
به خصوص که من در اتاق عمل کنار شما
خواهم بود و مراقب هستم که همه چيز
درست پيش برود
هنگامی که بيمار اين حرفها را شنيد
احساس آرامش کرد
عمل جراحی با مؤفقیت برگزار شد
و بيمار کاملاً بهبود يافت
آن مرد از اين ماجرا درس مهمی
برای سراسر زندگی آموخت
ما میتوانیم با يک موقعيت
دو گونه برخورد متفاوت داشته باشيم
میتوانیم خود را تا سرحد مرگ نگران کنيم
يا میتوانیم به نيروئی برتر اعتماد کنيم
اگر فقط میتوانستیم به همان شدت
نگرانی خود به خدا توکل کنيم
هرگز نگران نمیشدیم