eitaa logo
گلچین_مولودی_یازینب_سلام_الله_علیها وابسته به گروه اشعار و روضه 🌺
621 دنبال‌کننده
131 عکس
130 ویدیو
64 فایل
نشر مطالب با ذکر نام کانال جایز میباشد. #گلچین_مولودی_یازینب_سلام_الله_علیها کپی و نشر بدون نام کانال جایز نیست.⛔️
مشاهده در ایتا
دانلود
4_5767376840637288516.mp3
9.64M
‍ ❣﷽❣ 🌸 🌺 🌸 همدم یار شدن دیده تر می خواهد پیر میخانه شدن اشک سحر می خواهد عاشقی کار دل مصلحت اندیشان نیست قدم اول این راه جگر می خواهد بال و پرهای به دور و بر شمع ریخته گفت: بشنود هرکه ز معشوق خبر می خواهد هرکه عاش شده خاکستر او بر باد است عاشق از خویش کجا رد و اثر می خواهد هنر آن نیست نسوزی به میان آتش پر زدن در وسط شعله هنر می خواهد در ره عشق طلا کردن هر خاک سیاه فقط از گوشه چشم تو نظر می خواهد ظرف آلوده ما در خور سهبای تو نیست این ترک خورده سبو رنگ دگر می خواهد زدن سکه سلطانی عالم، تنها یک سحر از سر کوی تو گذر می خواهد ❤️❤️ تا زمانی که خدایی خدا پا بر جاست پرچم حسن حسن در همه عالم بالاست ❤️❤️ در کرمخانه حق سفره به نام حسن است عرش تا فرش خدا رحمت عام حسن است بی حرم شد که بدانند همه مادری است ورنه در زاویه عرش مقام حسن است بس که آقاست به دنبال گدا می گردد ناز عشاق کشیدن ز مرام حسن است دست ما نیست اگر سینه زن اربابیم این مسلمانی ایران ز کلام حسن است هرکه خونش حسنی شد ز خودی حرف شنید غربت از روز ازل باده جام حسن است حرم و نام و وجودش همه شد وقف حسین هرحسینیه که بر پاست خیام حسن است او چهل سال بلا دید بماند اسلام صبر شیرازه اصلی قیام حسن است ما گدائیم ولی شاه کریمی داریم هرچه داریم ز تو یار قدیمی داریم
4_5882150972515425871.mp3
1.1M
❣﷽❣ 💟💟 💟💟 استخاره نورِ چشمِ دلبر آمد آیه های کوثر آمد طاهر آمد اَطهر آمد آیه های کوثر آمد او به ما نور دو عین است دختر امام حسین است آفتاب عالَمین است دختر امام حسین است 💟💟یا رقیه یا رقیه... بر دو عالَم سَروَر آمد آیه های کوثر آمد دلربای حیدر آمد آیه های کوثر آمد بوسه ی زینب به رویش اهل عالَم خاک کویش جان و دل در آرزویش اهل عالَم خاک کویش 💟💟یا رقیه یا رقیه... (امیر عباسی)    ┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈
Shab15Ramazan1402[05].mp3
8.65M
🌺 🌺 🎤 :حاج میثم مطیعی 👌 ✍شاعر:هادی جانفذا ┅═┄⊰🌿༻🌺༺🌿⊱┄═┅ قلم چو کوه دماوند سخت و سنگین‌بار ورق کبوتر آتش گرفته‌ای تب‌دار زمانِ از تو نوشتن ورق کند پرواز زمانِ از تو سرودن قلم شود الوار زبان به مدح تو واکردن آنچنان سخت است که بین جمع کند یل به ضعف خود اقرار تو آنچنان که تویی روبروی آینه باش نه در مقابل این پای تا به سر زنگار کرامت تو به هر بیت، بیت خواهد داد مراست در پی هر یک، هزار استغفار.. روایتی‌ست شریف از کتاب القطره که قطره‌ای‌ست ز دریا و وصف توست بحار که بَر نِشاند تو را جای خویش بر منبر امیر قصر کلام و عمارت گفتار امام خطبه طلب کرد خطبه‌ای از تو ولیِّ راز طلب کرد سِرّی از اسرار تو بر بلندی کوه تواضع و تسلیم شبیه فاطمه در مشی و قول و حلم و وقار کسی ندیده چُنین ماهتاب بر منبر کسی ندیده چُنین آفتاب در انظار زبان به خطبه گشودی و مرتضی مدهوش شبیه عاشق و معشوق لحظۀ دیدار پس از ثنای الهی و نَعت مصطفوی چه گوید آن‌که علی راست تاج ایل و تبار؟ علی‌ست باب الهی علی‌ست حِصن حَصین علی‌ست پرسش اول علی‌ست آخر کار موالیان علی مؤمن‌اند و گوهر قدر و منکران علی کافرند و بی‌مقدار چُنان مدیح علی از زبان پاک حسن نشست بر دل کروبیان عرش‌ سوار که مرتضی به تو بر زد صلا: «بِنَفسی اَنت» فدای لفظ تو جان نبی بگیر قرار فدای تو پدر و مادرم که فضل تو را هزار لوح و مُجَلّد نیاورد به شمار ثنای حُسن تو گفتن بهشت شاعرهاست ثنای حُسن تو گفته‌ست حیدر کرار ┅═┄⊰🌿༻🌺༺🌿⊱┄═┅
Shab15Ramazan1402[05].mp3
8.65M
🌺 🌺 🎤 :حاج میثم مطیعی 👌 ✍شاعر:هادی جانفذا ┅═┄⊰🌿༻🌺༺🌿⊱┄═┅ قلم چو کوه دماوند سخت و سنگین‌بار ورق کبوتر آتش گرفته‌ای تب‌دار زمانِ از تو نوشتن ورق کند پرواز زمانِ از تو سرودن قلم شود الوار زبان به مدح تو واکردن آنچنان سخت است که بین جمع کند یل به ضعف خود اقرار تو آنچنان که تویی روبروی آینه باش نه در مقابل این پای تا به سر زنگار کرامت تو به هر بیت، بیت خواهد داد مراست در پی هر یک، هزار استغفار.. روایتی‌ست شریف از کتاب القطره که قطره‌ای‌ست ز دریا و وصف توست بحار که بَر نِشاند تو را جای خویش بر منبر امیر قصر کلام و عمارت گفتار امام خطبه طلب کرد خطبه‌ای از تو ولیِّ راز طلب کرد سِرّی از اسرار تو بر بلندی کوه تواضع و تسلیم شبیه فاطمه در مشی و قول و حلم و وقار کسی ندیده چُنین ماهتاب بر منبر کسی ندیده چُنین آفتاب در انظار زبان به خطبه گشودی و مرتضی مدهوش شبیه عاشق و معشوق لحظۀ دیدار پس از ثنای الهی و نَعت مصطفوی چه گوید آن‌که علی راست تاج ایل و تبار؟ علی‌ست باب الهی علی‌ست حِصن حَصین علی‌ست پرسش اول علی‌ست آخر کار موالیان علی مؤمن‌اند و گوهر قدر و منکران علی کافرند و بی‌مقدار چُنان مدیح علی از زبان پاک حسن نشست بر دل کروبیان عرش‌ سوار که مرتضی به تو بر زد صلا: «بِنَفسی اَنت» فدای لفظ تو جان نبی بگیر قرار فدای تو پدر و مادرم که فضل تو را هزار لوح و مُجَلّد نیاورد به شمار ثنای حُسن تو گفتن بهشت شاعرهاست ثنای حُسن تو گفته‌ست حیدر کرار ┅═┄⊰🌿༻🌺༺🌿⊱┄═
┅═┄⊰🌿༻🌺༺🌿⊱┄═┅ دست بر سینه  همه مهمان قاسم می شویم دیده گریان، سائلِ احسان قاسم می شویم سفره دارِ امشبِ ما شد کریم ابن کریم ریزه خوارِ لطفِ بی پایانِ قاسم می شویم هر زمانی که دلِ ما می شود تنگِ حسن بانگاهی زائرِ چشمان قاسم می شویم سینه چاکانِ حسن خرجِ علیِ اکبرند پس حسینی ها همه قربانِ قاسم می شویم روزِ فتحِ مکه با سربندِ سبزِ یاحسن ما همه رزمندة گردانِ قاسم می شویم چند تا ایوان طلا سازیم در صحنِ بقیع ماگدایِ گوشة ایوانِ قاسم می شویم سِرِّ بابُ القاسم کرببلا دانید چیست؟ روز محشر دست بر دامانِ قاسم می شویم جملة «الموت اهلی من عسل»توحید ِ ماست واله ودلدادة ایمانِ قاسم می شویم ماهِ خیمه بود، اما چهره اش تغییر کرد مثلِ نجمه بی سروسامانِ قاسم میشویم تاکه حرفِ دست وپاگم کرده  آیددرمیان یادِ ارباب وتنِ بی جانِ قاسم می شویم چاره سازِ عالمی بیچاره شد بالا سرش همچونان فضه که آمد در کنارِ مادرش دست وپا میزد ولی جان بینِ سینه مانده بود عالمی را ریخت بر هم ناله هایِ آخرش زیرِ سُمِ اسبها با هر نفس قد میکشید باز می شد ذره ذره استخوانِ پیکرش نعل هایِ کهنه کم کم پیکرش را نرم کرد پخش می شد هرنفس با هرتکان خاکسترش مثلِ مویش دنده هایش هم گره خورده بهم هیچ کاری بر نمی آمد زدست یاورش () ┅═┄⊰🌿༻🌺༺🌿⊱┄═┅
4_5942542460419837370.mp3
4.61M
🌺 🌺 🌺👌 ┅═┄⊰🌿༻🌺༺🌿⊱┄═┅ ای گدایان رو کنید امشب که آقا قاسم است تا سحر پیمانه ریز کاسه ی ما قاسم است یادمان باشد اگر روزی بقیع را ساختیم ذکر کاشی های باب المجتبی یاقاسم است ازهمان روزیکه رزق نوکران تقسیم شد کربلای سینه زنهای حسن باقاسم است این کریمان به نگاه خود گره وامیکنند آنکه عمری دردماکرده مداواقاسم است گوسفندی نذر اوکردیم و مرده زنده شد آنکه نامش میکند کارمسیحاقاسم است روی ابرویش اگرتحت الهنک بسته حسین درحرم زیباترین فرزندزهرا قاسم است نعره زد: ان تنکرونی ریخت لشکر رابهم وارث شیر جمل شاگرد سقا قاسم است مرد نجمه بود وصاحب خیمه شد درکربلا سایه ی روی سر مادر به هر جا قاسم است با اشاره هر کجا میگفت: یا زینب ببین آن سر عمامه بسته روی نی ها قاسم است زیر سم اسبها باهر نفس قد میکشید گفت با گریه حسین،این تن خدایا قاسم است نعل های خاک خورده دنده هایش را شکست مثل مادر این تنی که میخوردپاقاسم است چونکه قاسم بود بین گرگها تقسیم شد یوسف پاشیده ازهم بین صحراقاسم است ()
┅═┄⊰🌿༻🌺༺🌿⊱┄═┅ می وزد از مدینه باز نسیم عسل آورده اند ز بیت کریم نجمه بانوی با کرامت عشق پسر آورده بهر قلب سلیم قاسم کربلا ز راه آمد تا شود پیشمرگ ذبح عظیم جام در دست ساقی عشق است تا نهد در کف همه تسنیم قاسم شهد هر عسل آمد زاده ی فاتح جمل آمد حسن دوم آمده از راه تا شود هادی دل گمراه در کف نجمه نجمه ی ثاقب می زند طعنه برتمامی ماه و ان یکاد آورد به کف زینب و تبارک به لب بدیده نگاه دست بر سینه آمده عباس عرض تبریک گفته شد بر شاه ماه مه پاره را بغل کرده باز در کام خود عسل کرده رمضان آمد و دلم شاد است باغ ایمان عشق آباد است روز سوم شده سحر برخیز می به طعم عسل چو آزاد است زلف مشکین قاسم عشقم در سحر طره در کف باداست نوه ی فاطمه ز ره آمد خاطرات گذشته در یاد است کعبه و زمزم و صفا آمد تا که نوجوان کربلا آمد  مرتضی محمودپور ┅═┄⊰🌿༻🌺༺🌿⊱┄═┅
:سیدرضا نریمانی👌 ┅═🍃┄⊰༻🌼༺⊱┄═🍃┅ ┅═🍃┄⊰༻🌼༺⊱┄═🍃┅ بر طالعِ من حک شده دیوانه بودن با عقل و جمع عاقلان بیگانه بودن قسمت نشد که پای تو آتش بگیرم توفیق میخواهد مگر پروانه بودن لقمه دهانم میگذاری و می ارزد تا به ابد کلب در این خانه بودن حالا که تو مال منی معنا ندارد دنبال مال و شهرت و کاشانه بودن من یا کریمی گرم ذکر یا کریم ام سیرم از این در بند آب و دانه بودن اصلاً معطل کن مرا که دلنشین است چشم انتظار روزی ماهانه بودن امشب به یُمن مقدم خود ای نگارم اصلاً مرا گردن بزن , حرفی ندارم تو آمدی معنا ببخشی لفظ یَل را صید خودت کردی غزال من غزل را تو مغز بادام رسول الله هستی تو آمدی رونق دهی ضرب المثل را گرم طوافت دیده ام ماه مدینه ! خورشید را زهره و ناهید و زحل را تفسیر کن تا قسمتی شام ابد را تعریف کن سربسته هم صبح ازل را من باورم این است که در امر خلقت تو مشورت دادی خدای لم یزل را ای حیدر ثانی به تیغ تو سپردند نابودی فتنه گر جنگ جمل را هرکه به تو ایمان ندارد در حضورش باید بخوانم آیۀ «بَل هُم اَضَل» را تا پای تو یک روز خونم را بریزند دارم به لب «الموت احلی من عسل» را یک شهر مشتاق رهایی داری آقا قطعا که یک دنیا فدایی داری آقا از خواب غفلت شهر را بیدار کردی وقتی مسیر عشق را هموار کردی من روزه را با یا حسن افطار کردم با مقدمت این ماه را پربار کردی با سفره ای که در مدینه پهن کردی امثال حاتم را دگر بیکار کردی نان شبت را به گدای شهر دادی مانند زهرا مادرت رفتار کردی دار و ندار زندگی ات را سه دفعه با شوق در راه خدا ایثار کردی تو مرتضای دومی در زهد و تقوا هر روز را با نان جو افطار کردی در را که به روی فقیرانت نبستی با روی باز از سائل ات دیدار کردی جیب مرا پُر کردی از درهم نه یکبار این لطف را در حق من تکرار کردی از این همه الطاف تو ممنونم آقا من آبرویم را به تو مدیونم آقا از تو نوشتن از تو گفتن کار من نیست بدبخت هرکس که برایت سینه زن نیست صبر و سکوت و صلح ات آقا مصلحت بود ورنه شبیه تو کسی که صف شکن نیست باید زره بر تن کنی وقت نمازت این دشمن بزدل حریف تن به تن نیست قافیه ام تکراری است اما می ارزد اصلا کسی به خوبی آقای من نیست “أین الحسن “سر میدهد خاک یمن هم این ناله های آتشین که از قرن نیست با نام تو روحانی اینجا جلوه کردند هرکس که نامش شد حسن که حسن نیست بشکن تمام قفل ها را ناز شصتت داری کلید باب جنت را به دستت شاعر: علیرضا خاکساری ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ ┅═┄⊰🌿༻🌺༺🌿⊱┄═┅
Kermanshahi_Babolharam_Net.mp3
1.54M
بسیار زیبا ویژۀ میلاد کریم اهل بیت امام حسن مجتبی علیه السلام به ن مداح امیر کرمانشاهی ┅═🍃┄⊰༻🌼༺⊱┄═🍃┅ ┅═🍃┄⊰༻🌼༺⊱┄═🍃┅ سنگی که به راهِ اوست زر می گردد از نورِ زِبَرجَدَش قَمَر می گردد سائل برود به خانه اش، بی تردید از مَحضَرِ او کریم برمی گردد می روم مشهد خیابان ها شلوغ می روم در قم شبستان ها شلوغ کربلا که کُلِّ اِیوان ها شلوغ در مسیرش هم بیابان ها شلوغ هیچ کس مثل تو بی زُوّار نیست با کریمان کارها دشوار نیست ┅═┄⊰🌿༻🌺༺🌿⊱┄═┅
من کلام مرحوم آیت الله غروی اصفهانی (کمپانی) 🌿🌺🌿🌺🌿 صبا ز لطف، چو عنقا برو به قلّه قاف که آشیانه ی قدس است و شِرفه ی *اشراف *ایوان – بالکن – کنگره قصر چو خضر در ظلمات غیوب، زن قدمى که کوى عین حیات است و منبع الطاف به طوف کعبه روحانیان ببند احرام که مستجار نفوس است و للعقول مطاف به طرف قبله ی اهل قبول کن اقبال بگیر کام ز تقبیل*خاک از آن اطراف *بوسیدن بزن به قائمه عرش معدلت، دستى بگو که اى ز تو برپا قواعد انصاف به دُردِ خویش چرا دَرد من دوا نکنى به محفلى که بنوشند عارفان، مى صاف به جام ما همه خون ریختند جای مِدام* *شراب کهنه نصیب ما همه جور و جفا شد از اَجلاف* *فرومایگان منم گرفته به کف نقد جان، تویى نقّاد* *جدا کننده خوب از بد منم اسیر صِروفِ* زمان، تویى صرّاف *جمع صرف-حوادث-نوایب شها به مصر حقیقت تو یوسف حُسنى من و بضاعت مُزجات* و این کلافه ی لاف *کم-ناچیز رخ مُبین تو آئینه ی تجلّى ذات مه جبین تو نور معالىِ اوصاف تو معنى قلمى، لوح عشق را رقمى تو فالق* عدمى، آن وجود غیب شکاف *شکافنده تو عین فاتحه اى، بلکه سرِّ بسمله اى تو باء و نقطه بائى و ربط نونى و کاف اساس ملک سعادت به ذات تو منسوب وجود غیب و شهادت به حضرت تو مضاف طفیل بودِ تو فیض وجود نامحدود جهانیان همه بر خوان نعمتت اضیاف* *جمع ضیف- مهمانان برند فیض تو لاهوتیان به حدّ کمال خورند رزق تو ناسوتیان، به قدر کفاف علوم مصطفوى را لسان تو تِبیان* *واضح معارف علوى را بیان تو کشّاف لب شکر شکنت روح بخش، گاه سخن حُسام* سرفکنت، دل شکاف گاه مصاف *شمشیر محیط بحر مکارم ز شعبه ی هاشم مدار و فخر اکارم ز آل عبد مناف ابو محمد امام دوم به استحقاق یگانه وارث جد و پدر به استخلاف تو را قلمرو حلم و رضا به زیر قلم به لوح نفس تو نقش صیانت است و عفاف سپهر و مهر دو فرمانبرند در شب و روز یکى غلام مرصِّع* نشان، یکى زرباف *جواهر نشان ز کهکشان سپهر و خط شعاعى مهر سپهر، غایشه کش، مهر خاورى سیّاف* *مرد شمشیر زن غبار خاک درت، نور بخش مردمِ چشم نسیم رهگذرت رشک مشک نافه ناف در تو قبله حاجات و کعبه محتاج ملاذِ* عالمیان در جوانب و اکناف *پناهگاه یکى به طى مراحل، براى استظهار یکى به عرض مشاکل، براى استکشاف به سوى روى تو چشم امید دشمن و دوست به گرد کوى تو اهل وفاق و اهل خلاف بر آستان ملک پاسبانت از دل و جان ملوک را سر ذلت بدون استنکاف* *از روی تکبر از کاری سر باز زدن نه نعت شأن رفیع تو کار هر منطق نه وصف قدر منیع* تو حد هر وصّاف *استوار شهود ذات نباشد نصیب هر عارف نه آفتاب حقیقت مجال هر خشّاف* *بسیار وصف کننده نه در شریعت عقل است بى ادب معذور نه در طریقت عشق است از مدیحه معاف 🌿🌺🌿🌺🌿
🌿🌺🌿🌺🌿 گدای لطف و جودِ مجتبی باشد کرامت هم فقیر و ریزه خوار خوانِ او باشد سخاوت هم حَسن صورت ، حَسن سیرت ، حَسن خَلق و حَسن خُلق است که معنا عاجز است از حدّ توصیفش عبارت هم چنان افتاده ام بر خاک پای مجتبی امروز "که فردا برنخیزم بلکه فردایِ قیامت هم"* کجا او دوستان را از دعا محروم می سازد دعا میکرد بهر آنکه بود اهل اهانت هم ضمانت میکند دنیا و عقبای محبان را که اینجا دستگیری میکند ، آنجا شفاعت هم *مصراع از هلالی جغتایی 🌿🌺🌿🌺🌿
🌿🌺🌿🌺🌿 "حَسن" بگو و ببین اسم محترم این است هزار شکر مرا ذکر دم به دم این است بگو همیشه که یا محسن بحقّ حسن که پیش حضرت حق بهترین قسم این است سه بار زندگی اش را تمام بخشید او به هر چه هست کشیدن خط عدم این است گرفته لقمه برای جذامیان حتی بگو به مدعیان ، معنی کَرَم این است به وقت بذل کریم و به وقت رزم دلیر سخاوت است و شجاعت ، هم آن و هم این است جمل که رفت به میدان ، علی چنین می گفت : محمد حنفیّه ببین جَنَم این است که گفته است حسن بی حرم بُوَد ؟! بنگر میان دل حرمش باشد و حرم این است 🌿🌺🌿🌺🌿