فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
انسان تمام خوبیها
را با یک بدی
فراموش میکند!
و خدا تمام بدیها را
با یک خوبی
فراموش میکند!
یاد بگیریم که گاهی
مثل خدا باشیم...!!!
اگه چشمت فقط یه نفر رو میبینه و بهش توجه میکنی و بقیه برات خط میخورن باید بگم سلام تو واقعا آدم جذابی هستی.
6431b95e8be91471cf9d4136_2886506041343267783.mp3
8.18M
🎙سامان جلیلی
🎼 ساقی
کاش یکم بین حرفامون ،عمل هم بود…
با این جمله موافقین یا نه ؟
گر نپرسی حال من تا زنده ام
گریه و زاری و نالیدن چه سود؟
زنده را در زندگی قدرش بدان
ورنه مشکی از برای مرده پوشیدن چه سود؟
گر نکردی یاد من تا زنده ام
سنگ مرمر روی قبرم وانهادن ها چه سود؟
رفیق اینو از من به یادگار داشته باش
فقط خودت می مونی واسه خودت
دکترباش واسه دردات
مرهم باش واسه زخم هات
سنگ صبورباش واسه غم هات
روشن باش واسه شب هات
💎💎
تقصیر خودمونه که با کارامون و ارزشی که میدیم آدمای ارزون رو برای خودمون گرون میکنیم تا واسمون فاز بردارن .
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
♥️☘
تقدیم به نگاه زیباتون 😍🤩
انسان تمام خوبیها
را با یک بدی
فراموش میکند!
و خدا تمام بدیها را
با یک خوبی
فراموش میکند!
یاد بگیریم که گاهی
مثل خدا باشیم...!!!
هوای یکدیگر را داشته باشید
دل نشکنید
قضاوت نکنید ...
هنجارهای زندگی کسی را مسخره نکنید
به غم کسی نخندید
به راحتی از یکدیگر گذر نکنید
به سادگی آب خوردن
به دیگری تهمت ناروا نبندید ...
و حریم آبروی دیگری را بدون اجازه وارد نشوید !
آدم ها ... دنیا دو روز است
هوای دل یکدیگر را بیشتر داشته باشیم ...
آدما همیشه خودشون باعث بی ارزش شدن خودشون میشن با جاهایی که میرن، با کارایی که میکنن، با حرفایی که میزنن، با رفتارایی که انجام میدن.
وقتی يكی رو خيلی دوست داری زياد مزاحمش نشو، آدما از اينكه ببينن هميشه براشون وقت داری ناديده ميگيرنت .
#پندانه
ما را از سادگی ترسانده اند
هیچ کس نگفت سادگی هم خوب است
هیچ کس نگفت ساده که باشی
ساده میخندی ، ساده شاد میشوی
ساده ذوق میکنی ، ساده می بخشی
و ساده تر دل می بندی ...
همدیگر را یافتن هنر نیست...
هنر این است که همدیگر را گم نکنیم...
آدمهای ساده بی هیچ دلیلی
دوست داشتنی هستند
سادگی شیک ترین ژست دنیاست
📝
خانه ❤️
بهمن پارسال که کار روی تزم را شروع کردم به هوای اینکه فقط هشت ماه است و میگذرد رفتم خوابگاه، اتاقم را چیدم، تا جایی که میشد شبیه به یک خانه، فرش انداختم کف اتاق، بالشهای رنگارنگ گرفتم و یکی از تختها را کردم کاناپه، جا شمعی گرفتم و شمعهای بودار چیدم در اتاق، چند تا گلدان خریدم و روی میزم همیشه گل تازه گذاشتم، اما خانه نشد که نشد.
- یک روز قبل از دفاع که اتاقم را در خوابگاه عوض کردند تمام تلاشم برای خانه کردنش هوا شد، من هم رفتم و اولین آپارتمانی را که دیدم اجاره کردم،هفتهی دیگر باید اسبابکشی کنم و تلاش دوباره که شاید کمی شبیه خانه شود. دارم میز و مبل و کمد و تخت انتخاب میکنم، نقشه ها میکشم اما انگار میدانم که اینبار هم این محیط خانه نخواهد شد.
- فرق هست بین چند عدد دیوار و خانه، فرق هست بین جایی که میشود در آن روز و شب را گذراند با خانهای که میتوان در آن زندگی کرد. خانه یک مشت وسیله و یک سقف وچند تا دیوار نیست، خانه همانجاست که کسی و کسانی منتظرت هستند، همانجا که صدای یک ترمز، پیچیدن صدای قدمها در راه پله، صدای یک زنگ در، یعنی آمدن، یعنی رسیدن، یعنی هزاران معنا، خانه همانجاست که صدای چرخش یک کلید یعنی پایان انتظار، همانجا که روی میز حداقل دو بشقاب باشد، همانجا که همه چیز را میتوان فراموش کرد و دل به امنیتش سپرد. خانه یعنی همانجا که اگر دیر کردی کسی نگرانت شود. میدانم اینجا هم خانهی من نخواهد شد.
- من یک مسافرم، سالهاست که در سفرم، بارها از رفتن خسته شدهام، بارها دلم هوای یکجا ماندن کردهاست، اما میدانم من آدم این حرفها نیستم، میدانم یکجا ماندن بیش از هر راهی خستهام میکند. میدانم، از همان روز که اولین چمدانم را بستم هم میدانستم، از همان روز میدانستم که زندگیام دیگر مثل قبل نخواهد بود، میدانستم که من هم آدم قبل نخواهم بود. از همان اولین قطاری که به تنهایی سوار شدم و خانهام را جا گذاشتم.
👤 نگار زمان فر
📝
دایی محمود آدم جالبی بود . هفتاد و چند سالِ پیش از دهات میآد تهران و میره سربازی.
یه روز که قاطی باقی سربازا وسط پادگان به خط شده بوده،
میشنوه که فرمانده داره از ساختن یک دیوار بزرگی دور پادگان صحبت میکنه. میپره جلو و میگه قربان من بنایی بلدم.
فرمانده اول یک سیلی میزنه در گوشش و بعد میگه از امروز شروع کن. هر چی کارگر و مصالح خواستی بگو، دستور بدم برات حاضر کنند.
دایی محمود آستیناشو بالا میزنه و شروع میکنه به کشیدن دیوار، ولی چون خیلی رِند و طمعکار بوده از هر دو تا کامیون آجری که سفارش میداده یکیشو شبونه رَد میکرده توی بازار و میفروخته !
همین میشه که بعد از سربازی اون قدر پول داشته که میتونسته برا خودش توی بازار حُجره بِخره.
ولی حُجره نمیخره. به جاش پول هاشو بر میداره میره هند، پارچه گرون قیمت زری و ترمه و حَریر میخره و میآره این جا.
یک اَنباری اجاره میکنه پارچه ها رو میریزه اون تو . بعدش میره اداره بیمه که تازه توی کشور تاسیس شده بود، همه پارچه ها رو به بالاترین قیمت بیمه میکنه. دو هفته بعد انبار پارچه های دایی محمود اتیش میگیره و همه چیز اون میسوزه ...!
کارشناسهای بیمه میآن آتیش سوزی رو تایید میکُنند و خسارت کامل می پردازند. حالا نگو که دایی محمود همه پارچههای گرون قیمت رو شبونه خارج کرده بوده و به جاش چیت و چلوار، اون تو چیده بوده ....!!!
این جوری ثروت دایی محمود دو برابر شد. اون در ادامه زندگیش خیلی از این کارها کرد
ولی هیچوقت من ندیدم هیچکس ازش بد بگه ..!
همه دایی محمود رو دوست داشتند و توی این دنیای بزرگ حتی یک دشمن هم نداشت !
به این ترتیب من از همون بچگی فهمیدم که اگه توی این دنیا حق یک نفر رو بخوری یک دشمن پیدا میکنی...
اگه حق پنج نفر رو بخوری پنج تا دشمن پیدا میکنی
ولی اگه حق همه رو به طور مساوی بخوری هیچ دشمنی پیدا نمیکنی
و همه با احترام ازت یاد میکنند...!
📗 "ویزای کوه قاف"
👤 عليرضا ميراسدالله
📝
حسادت یه خصلتِ خیلی بدیه،
اینجوری ام نیست که خودت متوجه بشی که حسود هستی ، یا به کسی حسادت میکنی یانه.
ادمها تو موقعیت های مختلف همیشه ری اکشن های متفاوتی رو از خودشون بروز میدن،
اما همین که نمیتونی پیشرفت کسی رو ببینی،
به یه پله بالا بودن دیگران نسبت به خودت گارد داشته باشی،
همینکه جواب تغییرات زندگیِ دیگران به خوب شدن رو ،
سربالا و با بیتفاوتی میدی.
همین که فکر میکنی همه دارن ازت جلو میزنن و تو در حال درجا زدنی.
پس ناخواسته کمر به تخریبشون میبندی،
همین که کمکی از دستت برمیاد،
میتونی اما دریغش میکنی ...
همین که از اتفاقهای مثبتِ دیگران یه نقاب به صورت میزنی و خوشحال میشی اما تهِ قلبت دل آشوبه میگیری و گاها شبها تا دیروقت بهشون فکر میکنی و سهوا رفتار و حرفهایی ناخواسته انجام میدی که باعث دلگیری میشه.
بذار اینجوری برات بگم این خصلت در وحودت ریشه داره و توی پذیرش این خصلت امتناع میکنی.
حسادت و رها کن رفیق....
بذارش یه جا و تا میتونی ازش دور شو.
چون تو ادمی هستی که همه زندگیت رو برمبنای انتخاب و تصمیم دیگران میچینی و فکر میکنی هیچ چیزی برای ارائه دادنِ خودت نداری.
چشمهاتو ببند و وقتی باز کردی فقط مسیر زندگیِ خودت رو ببین.
👤#فرگل_مشتاقی
📝
بزرگ ترین درسی که تو زندگیم گرفتم برای زمانیه که دوازده سالم بود.هم نیمکتیم برعکس من از زنگ انشاء فراری بود، معلم بهش گفته بود اگه از هفته ی دیگه بدون انشاء بیاد دیگه حق نداره سر کلاس بشینه. یه روز قبل از زنگ انشاء وقتی حرفای معلم رو بهش یادآوری کردم بهم گفت مریض بودم و نتونستم بنویسم، میشه تو به جای من بنویسی؟!رفیقم بود،می خواستم کمکش کنم. دفترش رو گرفتم و بهترین انشایی که می تونستم براش نوشتم. وقتی انشاش رو خوند گفت لطفت رو هیچوقت فراموش نمی کنم. خوشحال شدم از اینکه تونسته بودم کمکش کنم...اما چند روز بعد وقتی معلم موضوع انشاء گفت رفیقم رو کرد به منو گفت زحمتش با خودت! تو خیلی خوب انشاء می نویسی! جا خورده بودم ، دیگه مریض نبود که بخوام کمکش کنم...خودش می تونست کارش رو انجام بده... اولش گفتم نه ولی انقدر اصرار کرد که قبول کردم. این داستان هر هفته تکرار می شد اما من دیگه از کمک کردن حس خوبی نداشتم چون دیگه به خواست خودم بهش کمک نمی کردم. پشیمون شده بودم از اینکه چرا از همون اول کمکش کردم.دفعه ی آخر دلمو زدم به دریا و گفتم نمی نویسم... انقدر ناراحت شد که رفاقت چند سالمون بهم خورد. حالا بعد از این همه سال هنوز هستن آدمایی که پشیمونت می کنن از اینکه توی سختی و شرایط بد به دادشون رسیدی. چون بعد از اون پرتوقع میشن و هیچوقت نمی تونن ازت "نه" بشنون... دیگه کاری که براشون می کنی رو لطف نمی دونن و فکر می کنن وظیفه ای هست که باید بی چون و چرا انجامش بدی.
حالا سال هاست یکی تو گوشم میگه : «هیچ وقت کاری نکن که لطفت تبدیل به وظیفشه...»
👤 #حسین_حائریان
📝
💭 دوستی ازم پرسید؛ یه رابطه سالم چه ویژگیهایی داره!و از کجا بدونم که رابطهم داره خوب پیش میره!؟
+گفتم نشونهها که زیاده ولی؛ به هفت تا علامت بیشتر دقت کن.
💬پرسید چطور یعنی!
+گفتم رابطههای خوب با حرفای قشنگ شروع میشن ولی با رفتارای درست دوام پیدا میکنن، ببین که این رابطه…
1) چقدر از اضطرابت کم میکنه!؟
📌 در جریانید که یک رابطه خوب قراره یه دغدغه از زندگیتون کم کنه نه اینکه یه بار و فشار و اضطرابی به مشکلاتتون اضافه کنه!
2) چقدر به آرامشت اضافه میکنه!؟
📌 حس آرامش در رابطه یعنی با کسى باشى که کنارش خیال راحتی داشته باشى، نه اینکه هر روز باهاش بجنگی تا دوست داشته شدن و آرامش رو ازش مطالبه کنی یا مطالبه کنه!.
3) چقدر بهت احساس امنیت و اطمینان میده!؟
📌 خلاصهش یعنی اینکه؛ چقدر ميتونی با طرف مقابلت از احساساتت، نگرانیهات و خواستههات آزادانه و بدون ترس از اين كه ناراحت بشه، قضاوتت کنه یا بذاره بره، گفتگو کنی!.
4) چقدر باعث رشد و پیشرفتتون شده!؟
📌یه رابطه خوب رابطهایه که عزت نفس و اعتماد بنفس رو ببره بالا و باعث شادی و موفقیت جفتتون بشه!. رابطهای که تو اون مدام با خودت بگی نکنه زشتم!، نکنه بدهیکلم!،نکنه خیلی حرف میزنم!یا ناکافیام! و روز به روز عقبترت ببره؛ بیشتر پل سقوطه...
5) چقدر احساساتت رو ابراز میکنی! و اجازه ابراز احساسات رو میدی!؟
📌 رابطهای که در اون وقت حرف زدن هیچ نیازی به سانسور کردن حال و هوات نداری و میتونی راحت باشی، با یه آدم امن در ارتباط برابر هستی.
6) چقدر واسه همدیگه شنونده خوبی هستید!؟
📌 حقیقتا که حرف زدن با کسی که درکت کنه و فقط شنونده باشه و قضاوتت نکنه، از بوس و بغلم حیاتیتره.
7) چقدر به هم اعتماد دارید!، احترام قائلید!، متعهدید! و تو جنبههای مختلف صمیمی هستید!؟
📌 به بیان دیگه؛ «دوستت دارم»، «ممنونتم»، «عذر ميخوام» و «گوش میدم» و «بیا خوش بگذرونیم» از كلمات جادويی هستن كه تو يه رابطه سالم زياد شنيده ميشن.
مخلص کلام اینکه؛
اونی که خوشحالیت خوشحالیشه؛
ناراحتیت ناراحتیشه؛
فکرت، فکرشه و اضطرابت دغدغشه!؛
همونو بچسب که اون آدم، بهترین آدمِ زندگیته.
👤دکتر امید امانی