21.25M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎧 داستان صوتی ( بدون همت چیکار کنیم؟ )
( به یاد شهید محمد ابراهیم همت )
قاسم سلیمانی : عباس کرمی تو ضلع شرقی عملیاته! ما الان تو نقطه مرکزی هستیم! حداقل یک کیلومترباید زیر آتیش مستقیم تانکهای عراقی حرکت کنی تا برسی به عباس! اونم با این حالت!میدونی این یعنی چی؟!
همت: نگران نباش با موتور میرم
قاسم سلیمانی: باشه پس خیالم راحت شد، فقط حتما کلاه کاسکت بذار سرت!!!
همت: 😂
قاسم سلیمانی: والا به خدا،ابراهیم ،دارم میگم شلیک گلوله مستقیم تانک! بعد میگی با موتور میرم!!!!!
صداپیشگان: علی حاجی پور- مسعود عباسی - محمد رضا جعفری -علی گرگین - کامران شریفی - احسان فرامرزی
نویسنده و کارگردان: علیرضا عبدی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
چند لحظه #آرامش
ᴬ ᶠᵉʷ ᵐᵒᵐᵉⁿᵗˢ ᵒᶠ ᵖᵉᵃᶜᵉ
انسان بودن بزرگ ترین لطفی است که یک آدم میتواند به کل بشریت بکند!
دلی را نرنجان..
قلبی را نشکن..
جایی که باید سکوت کنی سکوت کن..
وقتی میتوانی گره ای باز کنی،بازکن..
عشق را بیاموز..
نفرت را اول از خود و بعد از اطرافت دور کن..
کینه نماند در دلت.. کینه نزار بر دلی..
یا راست بگو.. یا نگو..
قضاوت ممنوع..
تمسخر بس است!
غرور تمام! ..
درک کن آدم هارا..
زیبا ببین..
لبخند فراموش نشود! ..
تو میتوانی یک آدم را با سلاح بکشی!نکش!
تو میتوانی یک آدم را با زبانت بکشی!نکش! .. ببخش،ببخش،ببخش!
قبول کنیم که انسان بودن سخت است!ولی سختیش لذتی دارد..
این یعنی زیر سایه ی خدا بزرگ شدن!
آرزویی بیش از این داری؟"
#ی_حس_خوب
🌸🌿
هدایت شده از اخبار مشهد
#خبر_کوتاه
🔹سازمان وظیفه عمومی فراجا از کاهش مدت خدمت وظیفه عمومی به مدت ۳ ماه خبر داد.
🔹۶۰ لیتر سهمیه بنزین آبان خودروهای شخصی، امشب در کارتهای هوشمند سوخت شخصی واریز میشود.
🔹وزارت بهداشت فلسطین عصر امروز از افزایش شمار شهدای حملات ارتش رژیم صهیونیستی به غزه به ۴۷۴۱ نفر خبر داد.
@AkhbarMashhad
8 ماده غذایی و نوشیدنی که می توانند سیستم ایمنی وسلامت زنان را به شدت تقویت کنند کدامند؟🤔
🔰 آبلیمو مخلوط در آب ولرم در صبح سوخت و ساز زنان را سرعت میبخشد و باعث لاغری میش
🔰 تمشک و چای تمشک درد قاعدگی را از بین میبرد.
🔰 زنجبیل علائم یائسگی را بهبود میبخشد.
🔰 خوردن کلم بروکلی با چین و چروک مبارزه می کند و درخشش چشمها را زیاد میکند.
🔰 زردچوبه عفونت بدن زنان را از بین میبرد. میتوانید زردچوبه را داخل کپسول بریزید وهر روز یک عدد بخورید
🔰 بادام زمینی نمیگذارد عضلات زنان زود تحلیل بروند و قدرت بدنیشان را حفظ میکند.
🔰 کوینو، فولیکولهای مو را تقویت میکند و از سفیدی جلوگیری میکند.
🔰 خوراکیهای حاوی امگا3 قلب زنان را محافظت
📝
اینچنینیِ زندگی را بپذیر
این جمله طلایی بالا از بوداست. واقعیت حال زندگیت که در لحظه حال است را بپذیر
آنچه که هست، همان چیزی هست که باید باشد و همان چالشی است که تو باید تجربه کنی
آنچه که هست را قضاوت نکن، نه بد است نه خوب، فقط مشاهده کن
اینچنینی زندگی ات هرچه که هست و هر اتفاقی می افتد به نفع توست.
سعی نکن آن را تغییر بدی، تعجب نکن از این حرف
این حرفها را رها کن که اینها را خودم جذب کردم یا خودشان آمده اند
ایگو با اینچنینی زندگی مخالفت می کند
و همواره شاکی است. هرچه هم خوب باشد باز ناراضی است.
بپذیر هرچه هست همان است که باید باشد تا آزاد شوی
بدهکاری، ثروتمندی، معلمی، پرستاری، ورشکسته ای، بیماری، از همسرت جدا شی، شاید هم انسان موفقی یا بیکاری، هرچه هست را فقط ببین و برچسب نزن
اینها را بپذیر و بدان که تو اینها نیستی.
اینها هستند چون باید باشند و خواهند رفت اگر با آنها کاری نداشته باشی
اگر نپذیری و مقاومت کنی دربرابر اینچنینی زندگی، آنگاه درگیر آن می شوی و خود این درگیری باعث می شود باز از این نوع بیشتر جذب کنی.
اگر بپذیری و به آن خوب یا بد نگویی یعنی رهایش کردی، چیزی را که رها کنی، سریعا می رود و بعد از آن آنچنانی زندگی را خواهی دید، آنی که همسایه آن را عالی می پندارد.
وجود اصلی تو ثابت است
و همیشه بوده و حاضر است و به محیط وابسته نیست.
فقط آرام باش و مشاهده کن.
من هستم، خدا در تو می گوید من هستم پس غمت نباشد❤️
📝
لباس ها حرف مي زنند.گاهي بيشتر از لب ها،بيشتر از چشم ها،حتي شايد بيشتر از دست ها!
مثلا من هميشه مي دانم اگر آن شال سبز و زرد را كه بامن خريدي سرت باشد بهترين اتفاق هاي دنيا قراراست بيافتد و تو خوشحال ترين آدم دنيايي،يا اگر كفش هاي لِژ دار وِرني ات پايت باشد عصبي ترين اتفاق مي شوي و بايد آرام آرام انگشت هايت را از هم جدا كنم و بيشتر از هميشه نگاهت كنم .
مانتوهاي بلندت را وقتي مي خواهي غصه هايت را نشانم بدهي تنت مي كني درست مثل يك اعلاميه كه بلند بلند درگوشم بخواني ،
پيراهن سفيد ميكي ماوس دارت را كه تنت مي بينم داري اضطراب هايت را قايم مي كني و بايد من از تو بيشتر حرف بكشم ،با دامن بلند چيندار نارنجي ات غم هايت را دور مي زني و فقط سكوت مي كني و مي خندي...
لباس ها آدم هاشان را لو مي دهند
خب شايد خودت هم اين ها را هميشه و شايدهم هيچ وقت نداني
و من هم همينطور هستم و همه همينطورند
فقط كسي بايد باشد كه حواسش را جمع كند تا بشنود
بايد باشد !
👤#حامد_جهان_پناه
📝
آدمهایی که اگه توی کلاس تازه وارد باشی، زود صندلی کنارشون رو با لبخند تعارف میکنن که غریبگی نکنی.
آدمهایی که خنده رو از دنیا دریغ نمیکنن... توی پیاده رو بستنی میخورن و روی جدول لیلی میکنن.
دوستی که همیشه موقع دست دادن برای خداحافظی توی اون لحظهی قبل از رها کردن دست، با نوک انگشتهاش به دستهات یک فشار کوچیک میده چیزی شبیه یک بوسه مثلا...
راننده تاکسیای که حتی اگه در ماشینش رو محکم ببندی بلند میگه: روز خوبی داشته باشی!
آدمهایی که توی اتوبوس وقتی تصادفی چشم در چشم شون میشی، دستپاچه رو بر نمیگردونن، لبخند میزنن
آدمهایی که حواسشون به بچههای خستهی توی مترو هست، بهشون جا میدن و گاهی بغلشون میکنن
اونهایی که دستی رو که برای تراکت دادن جلوشون دراز شد، رد نمیکنن ، هر چی باشه با لبخند میگیرن و یادشون نمیره که همیشه چند متر جلوتر سطلی هست، سطل هم نبود کاغذ رو میشه تا کرد و گذاشت توی کیف.
دوستهایی که بدون مناسبت کادو میخرن، مثلا میگن این شال پشت ویترین بود انگار مال تو بود
آدمهایی که از سر چهارراه نرگس نوبرانه میخرن و با گل میرن خونه.
آدمهای اساماسهای آخر شب که یادشون نمیره گاهی قبل از خواب به دوستانشون یادآوری کنن که چه عزیزند
آدمهایی که حواسشون به گربههاست، به پرندهها، درختها و موجودات دیگه هم هست
همین آدمها با همین کارهای کوچیکشون
همینها هستند که دنیا رو جای بهتری میکنن برای زندگی....
📝
دخترکم سه سالش بود، یا چهار. تازه عقلرس شده بود؛ آنقدری که بفهمد گلودرد و بیمارستان و روپوش سفید و دکتر و پرستار، آخرش به آمپول ختم میشود قطعن. که شد. گفتم «عزیزکم! آمپول درد داره. گریه هم داره. باید هم بهت بزنن. اگه دلت خواست یه کم گریه کن.» اینها را در حالی میگفتم و اشک تازهراهافتادهی چشمش را پاک میکردم که پسرکی هفت هشت ساله داشت توی اتاق تزریقات نعره میکشید و بالاتر از صدای او صدای پدر و مادرش به گوش میرسید که به اصرار میگفتند آمپول که درد ندارد پسرم، تو بزرگ شدی، مردهای بزرگ که گریه نمیکنند و الخ. رفتیم و آمپول را زدیم و دخترکم گریهاش را کرد، که به در بیمارستان نرسیده تمام شد. رفتنی سرش را با یک نگاه عاقل اندر سفیهی برگردانده بود سمت پسرک که بغل مادرش ولو شده بود روی صندلیهای انتظار.
نزدیک به هفده سال است که زور میزنم دخترک هیچی را هم یاد نگرفت، همین یک چیز را یاد بگیرد. که جایی که باید گریه کند، گریه کند. نریزد توی خودش چون بزرگ شده یا چون آدم بزرگها گریه نمیکنند (عجب دروغ بزرگی!). که یاد بگیرد جایی که باید فریاد بزند، فریاد بزند. که وقتی که باید عصبانی باشد، عصبانی باشد واقعن، نه تندیس صبر و حلم و شکیبایی که خون خونش را میخورد ولی به همه لبخند احمقانهی «نایس» و «کول» تحویل بدهد و در عوضش مدال بهدردنخورِ «فلانی؟ وای، هیچوقت ندیدم عصبانی باشه، همیشه ریلکس و آرومه، دلش مثل دریاس» را تحویل بگیرد. یاد بگیرد وقتی نمیخواهد کسی بماند، حالی طرف کند که نباید بماند؛ و وقتی نمیخواهد کسی برود، داد بزند «آهای! نمیخواهم بروی. اصلن غلط میکنی که داری میروی!» و اگر لازم باشد یکی هم بخواباند در گوش کسی که نمیفهمد نباید برود. دارم زور میزنم دخترک را جوری بزرگ کنم که ما را بزرگ نکردند. جوری که چشمش به فضیلتهای ناچیز نباشد. جوری که یادش نرود آدم است، و آدم، همانی است که هم گریه میکند، هم داد میزند، هم خشمگین میشود، و هم تا آخر عمرش مدیون خودش است، اگر همانجا، همانوقت، به همانکس، همان حرفی را که باید بزند، نزند.
👤 حسین وحدانی
📝
در سفر لبنان، خبرنگار یک روزنامه اصولگرا از نماینده حزبالله لبنان پرسید با این دختران کنار ساحل نشسته برخورد نمیکنید؟ اشاره او به دختران جوان و زیبایی بود که موهای خود را به باد سپرده بودند.
مترجم از ترجمه عذر خواست و توضیح داد که پرسش بیربط و سوءتفاهم برانگیز است. خبرنگار اما اصرار کرد و جوان لبنانی با شگفتی تمام گفت:
با کی برخورد کنیم؟ با دختران خودمان؟ به چه جرمی و چرا؟
اینقدر سؤال برای او عجیب بود که همه مداخله کردیم تا بحث پایان یابد. در مخیله او که با اسرائیل جنگیده بود نمیگنجید که باید برود سراغ هموطن خود!
📝
امنیت چیست؟
امنیت به این نیست که داعش سرت را نمیبرد، امنیت به این نیست که نصف شب بمباران نمیشوی، اینها یعنی جنگ نیست.
-عدم امنیت یعنی نرخ دلار امروز و فردایت مشخص نیست، عدم امنیت یعنی نرخ سکه و تورم امروز و فردایت مشخص نیست!
- عدم امنیت یعنی نمیدانی فردا سر کار خواهی بود یا نه، عدم امنیت یعنی از غذایی که می خوری می ترسی مبادا تقلبی باشد!
-عدم امنیت یعنی تا صبح ده بار به ماشین و درب خانه سرک میکشی تا مبادا سرقت کنند.
-عدم امنیت یعنی پس اندازت را از این بانک به اون بانک میبری مبادا ورشکسته شود!
-عدم امنیت یعنی به مسافرت راحت نمیتوانی بروی مبادا پس اندازت تمام شود.
- عدم امنیت یعنی نمیتوانی ازدواج کنی مبادا فردا در مخارج زندگی مشکل داشته باشی
- عدم امنیت یعنی با شروع مهر استرس بگیری.
- عدم امنیت یعنی با هر مراسم جشن و عزا استرس دخل و خرج بگیری
- عدم امنیت یعنی در عید هم استرس مهمانی بگیری
عدم امنیت یعنی نتوانی به راحتی چیزی را بنویسی
- عدم امنیت یعنی نتوانی عکس دلخواهت را در پروفایلت بگذاری
- عدم امنیت یعنی میترسی گلی را بو کنی که مبادا به تو بگویند دیوانه!
و ما ملتی هستیم که در اوج نا امنی، "توهم امنیت" داریم