#انگیزشی
تلاش كنيد تا در پنج زمينه زير، هر روز حداقل يک درجه پيشرفت كنيد:
1. تسلط بر جسم:
ورزش، تغذيه، كنترل وزن، رسيدگی به ظاهرتان، ترک سيگار،الکل و وابستگی های جسمانی ديگر.
2. تسلط بر هيجانات:
خشم، پرخاشگری، عصبانيت، افسردگی، دمدمی مزاجی، نااميدی، خوشی های بی اساس، لذت جويی با پيامدهای منفی.
3. تسلط بر مسائل مالی:
تعادل بين دخل و خرج، اقتصاد در مصرف و مديريت مالی زندگی.
4. تسلط بر زمان:
مديريت زمان، جلو افتادن از برنامه ها، پيگيری كارها و به موقع عمل كردن.
5. تسلط بر روابط:
مديريت روابط بين فردی و اجتماعی خود با ديگران (دوستان، خانواده، فاميل و رفت و آمدهای ديگر).
شیطنت کن
لحظه ای از پشت
چشمم را بگیر…
بشنوی تا اولین اسمی که
خواهم گفت کیست…!
من دکمه ی خدافظی یه کسایی رو زدم که
اگه تو بهشون برسی دیگه از خدا هیچی نمیخوای
اگه بدونی که با حرفات
ممکنه یه نفر رو تا صبح بیدار نگه داری !
دیگه هر چیزی رو به زبون نمیاری...
A0030.mp3
15.43M
اذان
📝طنین دلنشین اذان
🎤 حاج سلیم موذن_زاده_اردبیلی
حی علی الصلاه🕌
هدیه به چهارده معصوم
🔸🌸🔸🌸🔸🌸🔸
دلتنگ بودن سخته ولی اینکه بدونی قراره برای همیشه دلتنگ بمونی سخت تره ..
فخر است برای من، فقیرِ تو شدن
از خویش گسستن و اسیرِ تو شدن
طوفان زده بلای قهرت بودن
یکتا هدفِ کمان و تیر تو شدن
آدم هایِ بی معرفتی هستیم !
زود برایِ هم تکراری می شویم
زود از هم خسته می شویم
انگار عاشق شدن را یادمان نداده اند
پایِ حرف ماندن را
وفاداری را یادمان نداده اند
اولش برای به دست آوردنِ هم
به هر دری می زنیم
به هم که رسیدیم
مقایسه می کنیم
دنبالِ عیب هایِ هم می گردیم
و راحت از هم سیر می شویم
انصافا که آدمهایِ بی اراده و سر درگمی هستیم
به حرف و قول هایمان هیچ اعتباری نیست
ما یک مشت بازنده ایم
که انتقامِ نداشته هایمان را
از رابطه ها و آدم هایِ بی گناه می گیریم
گوش کن حرف دلم را عسلم، شیرینم :
"مثل یک کاسه ی زهرم چه کنم؟ من اینم "
و هنوزم که هنوز است پر از دردم من
و فقط از خودم از دست خودم غمگینم
حرف های دل من قوطی کبریتند و
آتشم می زند از بس که خودم بنزینم
شعرها پر شده از " عشق و عزیز " الکی
آخر هر غزل " ای عشق بیا بالینم" ...
خود من هم دو سه بار از لب و گیسو گفتم
چه بدم آمده از شعر بد و ننگینم
حالت زشت و کریه و بدی آدم دارد
فقط از عاشقی و ... آه! عجب بدبینم
وارث رودکی و سعدی و خیامم من
عاشق شعر فروغ و غزل پروینم
همه ی همت من شاعری اما افسوس
همه ی قافیه ها را الکی می چینم
چون اگر حرف دلم را بزنم متهمم
چند باری به خودم گفته شده بی دینم
شاعر آرام بماند چه کسی حرف زند؟
شاعرم نقد و نظر رسم من و آئینم
و چرا شعرِ " سه تا نقطه " سرودن جرمست؟
ولی از عشق خدا لاف زنم تأمینم
غزلی خواندم و حافظ چقدر زیبا گفت
" گر دهد دست که دامن ز جهان درچینم "
تلاش ڪن اندوهت را دوست بداری؛ شاید برود. بهرسم تمام چیزهایۍڪہ دوست داشتۍو رفتند .
بچه که بودیم
بهتر میدانستیم چطور باید از
داشته هایمان مواظبت کنیم و برایشان بجنگیم
بهتر بلد بودیم دوست داشتن واقعی را...
شاید اندازه ی سنمان نبود
اما عشق و وفاداری را خوب میشناختیم...
فرقی نمیکرد آنچه داشتیم
پدر و مادر باشد
دوست باشد، دوچرخه یا عروسک
توپ یا مداد رنگی...
هر چه بود سهم ما بود
دوست داشتنی بود
و با هیچ چیز در دنیا عوضش نمیکردیم
آن روزها نمیدانستیم خستگی یعنی چه،
دلزده گی یعنی چه...
نه اهل رها کردن بودیم
نه تنهایی ترجیح مان بود و نه فرار راه نجات
حالا اما،
ما همان بچه ها هستیم
که حتی روزی فکرش را هم نمیکردیم
کمی قد کشیدن و بزرگ شدن
اینهمه دنیای مان را عوض کند.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
اینجا تنسی یکی از شهرهای امریکاست و یکی از قشنگترین حرکات اعتراضیه
هزار و پونصد لباس کودک رو به بند زدن
هر 1 لباس به یاد ۳ کودک شهید در غزه🇵🇸