📝
قبلا خیلی قضاوت و دید دیگران برام مهم بود و روی تصمیم گیری ها و حالاتم اثر میذاشت اما الان خیلی کمتر ، چون هیچکس ، تاکید میکنم هیچکس نمیدونه من از چه جنگ هایی بیرون اومدم، از چه آتیش هایی گذشتم و الان اینجام.
میپذیرم که آدمها آزادن بە اندازە ی درک خودشون وسعت دید داشته باشند و نمیتونم مجابشون کنم برای قضاوت نکردن، خاصه در مورد سوگ که متاسفانه تا از نزدیک تجربه اش نکنی نمیتونی درکدرستی ازش داشته باشی.
پس به حال خودشون رهاشون میکنم و طوری زندگی میکنم که خودم انتخاب کنم و دوست داشته باشم.
یکبار سرنوشت و دنیا زندگیم رو ازم دزدید، شادی و خوشبختیم رو گرفت برای بار دوم نمیزارم آدمها با قضاوت های توخالیشون حق خودم و تصمیمات و انتخاب هام از زندگی رو هم بگیرند.
👤 نیلوفر
📝
تو را به جای همه کسانی که نشناخته ام دوست می دارم
تو را به خاطر عطر نان گرم
برای برفی که آب می شود دوست می دارم
تو را به جای همه کسانی که دوست نداشته ام دوست می دارم
تو را به خاطر دوست داشتن دوست می دارم
برای اشکی که خشک شد و هيچ وقت نريخت
لبخندی که محو شد و هيچ گاه نشکفت دوست می دارم
تو را به خاطر خاطره ها دوست می دارم
برای پشت کردن به آرزوهای محال
به خاطر نابودی توهم و خيال دوست می دارم
تو را برای دوست داشتن دوست می دارم
تو را به خاطردود لاله های وحشي
به خاطر گونه ی زرين آفتاب گردان
تو را به خاطر دوست داشتن دوست می دارم
تو را به جای همه کسانی که نديده ام دوست می دارم
تو را برای لبخند تلخ لحظه ها
پرواز شيرين خا طره ها دوست می دارم
تو را به اندازه ی همه ی کسانی که نخواهم ديد دوست می دارم
اندازه قطرات باران، اندازه ی ستاره های آسمان دوست می دارم
تو را به اندازه خودت، اندازه آن قلب پاکت دوست می دارم
تو را برای دوست داشتن دوست می دارم
تو را به جای همه ی کسانی که نمی شناخته ام... دوست می دارم
تو را به جای همه ی روزگارانی که نمی زيسته ام... دوست می دارم
برای خاطر عطر نان گرم و برفی که آب مي شود و
برای نخستين گناه...
تو را به خاطر دوست داشتن... دوست می دارم
تو را به جای تمام کسانی که دوست نمی دارم... دوست می دارم
❤️ #ولنتاین_مبارک
👤 #پل_الوار
📝
توی کتابی که لارا برام پست کرده، یهجاییش با یه ادبیات قشنگی که سانتیمانتال هم نیست که مثل خوره بیفته بهجون آدم، از اون حامیای حرف زده که بعداز ترک الکل، لازم داری تا هروقت کم میاری، حواسش بهت باشه. اسم اون حامی، اسم مستعارش بلکاشتونه که معمولا صداش میکنن بلکی. قصهاشم اینه که بلکی یهشب ولنتاینی که داشته از کلاب میزده بیرون، مست میشینه کنار پلههای یکی از این آپارتمانای سنگی بروکلین و شروع میکنه فونبوک موبایلشو جستن که ببینه به کی زنگ بزنه که امشب خوش بگذرونه و بگذره اما توی دلش، ته ذهنش میدونسته که از ای تا زد بهجز حرف اس، به حرف دیگهای توی اون گوشی لعنتی احتیاج نداره چون فقط اون کسی که اگه فقط یهشب، یهشب دلش بخواد کنارش فقط دراز بکشه، همون اس لعنتیه. بلکی بعدا برای کسی که باید حامیش باشه تعریف میکنه که همونشب دوباره برمیگرده کلاب و تا صبح با هرکی دستش میرسیده از ای تا زد میخوابه. فرداصبحش که قهوهشو سرمیکشه، لپتاپش رو برمیداره و یه ایمیل برای اس میفرسته و تمام دیشبش رو دقیقه به دقیقه شرح میده و آخرش هم مینویسه که وسط یکی از همون هماغوشیا برمیداره شمارهی اس رو از گوشیش حذف میکنه و ویسکی رو تا ته سر میکشه. بیستوچهارساعت بعدش اس این یهخط جوابو برای بلکی میفرسته:
« بی عزیزم
نیازی به اینهمه شکنجه دادن خودت نبود اگر واقعا مطمئن بودی که باید از بین تمام حروف الفبای انگلیسی، به حرف اس زنگ بزنی».
بلکاشتون بعدنا توی یکی از جلسات ترک برای حامی تعریف میکنه که حس دوست داشتن توی خود آدم باید اینقدر قوی باشه که ترس رو بکشه که اونقدر جسارت بده که انگار پای میز قماری و هرکارتی ممکنه زندگیتو بالا و پایین کنه ولی معتادش بشی که ریسک کنی و هرشب که میای پای میزه بگی امشب شب منه. کلارنس که آرشیتکت جوونیه که تازگی جایزه یه طراحی توی توکیو رو برده و بلکی مربیش محسوب میشه برای ترک الکل، یهجایی از این کتاب مینویسه:
« حالا اگر اصرار دارید حتما ولنتاین باشد، لپتاپتان را باز کنید و به کسی که دوست دارید نامه بنویسید و ابدا اهمیتی ندهید که جواب میدهد یا نه چون پای میز قماری هستید که خودتان حداقل با آن کیف میکنید. بگذارید احساستان فقط در ماهیچه قلبتان وول نخورد و یادتان باشد آدمی که دوستش دارید، هم آدم است. میتوانید ایمیل خود را اینطور شروع کنید: اس عزیزم ... و بیهیچ رفتار اقلیدسی و مهارت فلسفی حرف خود را بزنید. او را به یک کاپکیک شکلاتی دعوت کنید و بگویید دوست دارید کنار گردن او را ببوسید. پیچیده نباشید و از آدام الیوت شعری ننویسید چون شما نامزد انتخاباتی نیستید. قرار است حرف دلتان را بدون دانستن پشت کارتها بگویید. پس سیاستمدار نباشید و یادتان باشد تمام جهان را همین ما هنرمندان سیاستمدار به گه کشیدهایم».
***
توی واتساپ از لارا تشکر میکنم و میرم سراغ همزدن سوپ روی اجاق و وسط قلقل قابلمه و صدای بارون قشنگ تهران با خودم میگم چندنفر الان روی کرهی زمین امشب دقیقا اینقدر خودشون رو بلدن که برن پای این میز و وقتی رفتن، دیگه به تهش فکر نکنن. آبلیمو رو اضافه میکنم به سوپ و از پنجره بیرون رو تماشا میکنم و با خودم میگم یعنی چندنفر فردا توی دنیا کاپکیک شکلاتی میخورن؟
📝
ما زندگی میکنیمـ که پخته شویم!
خامی٬ از آن نقطهضعفهای حقارتبار است. وقتی اتفاقات زندگیات را مرور میکنی و میبینی تا چه حد خام عمل کردهای٬ مچاله میشوی. خاصه اگر تصورت از خودت پختگی باشد و بعدها بفهمی توهمی بیش نبوده٬ مچالگی و درخودفرورفتگیات عمیقتر میشود.
اما همین درد ناشی از خامی٬ همین مچالگی٬ بهای پختگیایست.
باید با زندگی درگیر شوی تا بشناسیاش. باید اعتماد کنی و خیانت ببینی٬ تا یاد بگیری کِی و کجا نباید اعتماد کنی و بالعکس. باید راست بگویی و دروغ بشنوی تا بفهمی هر اتفاقی را از زوایای مختلفاش بررسی کنی. باید گفتگو کردن را تمرین کنی تا خامیِ یکطرفه به قاضی رفتن را پاک کنی. باید سکوت و صبر را جدی بگیری تا از رفتارهای عصبی و ریاکشنهای تکانشی فاصله بگیری.
و همانطور که میبینید جادهی پختگی٬ آگاهی و خودساختگی پر از آسیب است که گریزی هم ازشان نیست.
در هر صورت دست از سرزنش کردن خودمان برداریم٬ به شکستها و آسیبها و تجارب تلخمان به دید بهای رشد و پیشرفت و پختگی نگاه کنیم و اجازه ندهیم آدمها قدرتمان را ازمان بدزدند...
👤 مریم کمالی نژاد
📝
اگر کسی را دوست ندارید برای خاطر او در رابطه نمانید
برای اصرار های بیجای کسی که هیچ میلی به او ندارید خودتان را درگیر نکنید.دایه ی مهربان تر از مادر نشوید که ممکن است روزی به جایی برسید که مجبور شوید خیلی بی رحمانه آن شخص را از زندگیان حذف کنید.
نمیخواهم بگویم آدم باید از همان اول عاشق سینه چاک کسی باشد،و اگر فردی را پیدا نکرد که از همان ابتدا دوستش بدارد سریع کنارش بزند ... نه ! منظور چیز دیگریست
میخواهم بگویم اگر وقتی حرف میزند دوست دارید زودتر دهانش را ببندد،وقتی اسمش روی صفحه گوشی تان می افتد رغبتی به جواب دادن ندارید،وقتی یک ماه میگذرد و دلتان برای تماشای دندان هایش وقتی بلند بلند میخندد تنگ نمیشود،وقتی رفتارهای اجتماعی اش را نمی پسندید،عقایدی که سالها با آنها زندگی کرده را دوست ندارید اصلا لازم نیست برای حسی که یک طرفه است خودتان را درون رابطه ای بیندازید که عاقبتش معلوم نیست ...
نگران نباشید ...او یک نفر را پیدا خواهد کرد که دوباره عشق را تجربه کند.
ولی اگر کسی را یافتید که طرز فکرش خیلی به شما نزدیک است،رفتار هایش را دوست دارید و شیفته ی شخصیتش شده اید رهایش نکنید،چون در آینده ای نزدیک دوست داشتن مهمان قلبتان خواهد شد.
لطفا وارد رابطه ای با شرایطی برعکس این نشوید
یعنی نشود به خاطر دوست داشتن،چشم هایتان را روی همه چیز ببندید
لطفا خودتان را در رابطه،برای دیگری و ادعای دوست داشتنش فدا نکنید
لطفا اول خودتان را دوست بدارید و بعد دیگری را .
📝
از قشنگ ترین مفاهیمی که اخیرا در موردش خوندم مفهوم " Snail girl" بود، که می گفت دوران زن آلفا و دختران رئیس، تموم شده
مفاهیمی مثل دختران آلفا و رئیس در عین اینکه با شعار حمایت از دخترها وارد شدن اما کمالگرایی و اضطراب عجیبی رو به دخترها برای موفقیت تحمیل می کردن
نسل Z یعنی همین دهه هفتاد و هشتادی های خودمون و (۱۹۹۶میلادی به بعد) اسیر این اصطلاحات نشدن و مفهوم جدیدی رو بوجود آوردن
یا همون دختران حلزون، که زنان و دخترها رو تشویق میکنه به زندگی پر از آرامش پر از رسیدگی به جسم و سلامت روان، دور از کمالگرایی و معیارهای افراطی موفقیت
+حلزون دقیقا نقطه مقابل سرعت و فشار کمالگرایی وحشتناکی که عصر حاضر به ما تحمیل میکنه!
اونایی هستن که به دنبال یادگیری مهارتن، روتین زندگی خودشون رو دارن، شاد بودن و آرامش خودشون رو در مقایسه با بقیه نمی سنجن عجلهای برای فتح دنیا ندارن، حتی خودشون رو با مردها مقایسه نمی کنن چه برسه به اینکه باهاشون رقابت کنن
از ویژگی های اونا میشه به این اشاره کرد که اولویتشون برای وارد شدن به یه رابطه یا یه شغل سلامت روان و حس خوبی که میگیرنه نه فقط ثروت و قدرت
اونا همونقدر که کار و تلاش می کنن، زمان هایی رو هم برای تفریح و مطالعه و فیلم دیدن و استراحت میذارن، میدونن زندگی فقط و فقط کار نیست
برای اونها پیشرفت و موفقیت فقط محدود به کار نیست اونا توجه سلامت روان و جسم، تفریح و استراحت رو هم قسمتی از موفقیت میدونن
نظر شما چیه؟
📣 اطلاعیه
🔹 به اطلاع کاربران گرامی میرساند به دلیل اجرای فاز سوم عملیات ارتقا و نصب تجهیزات جدید شبکه جهت افزایش تابآوری خدمات در مرکز داده میزبان ایتا، ارتباط کاربران از ساعت ۱:۰۰ لغایت ۵:۰۰ بامداد جمعه ۲۷ بهمنماه با اختلال [یا قطعی] مواجه خواهد بود
🔸 همچنین به دلیل ارتقای برخی سرویسها، ممکن است نمایش تعداد بازدید مطالب در کانالها از هماکنون تا پایان عملیات ارتقا در بامداد جمعه با اختلال مواجه شود
🔹 پیشاپیش بابت این اختلال از کاربران عزیز پوزش میطلبیم و تلاش میکنیم این بروزرسانیها منجر به پایداری بیشتر در ارائه خدمات شود
•┈••✾••┈•
🔰کانال رسمی اطلاعرسانی ایتا:
📝
تصمیم به خرید رفتن داشتم، که برف شروع شد... لباس گرم بیرون را درآوردم، دست کردم توی کشو و اولین چیزی که لمس کردم را بیرون کشیدم و پوشیدم. بعدش هم چای را روشن کردم، موزیک را زیاد کردم و شروع کردم به تاب خوردن توی خانه... میرقصیدم، به هم ریختگیها را جمع و جور میکردم، به شام فکر میکردم، حرفهایی که باید به استادم میگفتم را مرور میکردم، با خواننده همراه میشدم و اوجهای آهنگ را بالاتر میخواندم... خلاصه در جهان دیگری بودم که زنگ در را زدند. از چشمی نگاه کردم و دیدم یک دختر و پسر جوان پشت در ایستادهاند... با خودم فکر کردم لابد از همسایهها هستند و صدای موسیقی اذیتشان کرده سر ظهر... اول صدا را کمتر کردم بعد هم چشم چرخاندم که ببینم چیزی هست که روی لباسم بپوشم... که دوباره زنگ زدند... بیخیال شدم و همان شکلی، در را باز کردم.
دختر شروع کرد به معرفی خودش و دوستش و گفت میخواهند چند دقیقه وقتم را بگیرند تا درباره ی کتاب مقدس با من حرف زدند!
در حالیکه تعجب کرده بودم، گفتم وقت دارم و مشکلی نیست.
شروع کردند... به گفتن از کسی که جهان را ساخته و آن را میگرداند... از یافتن سعادت و صلح برای انسانها میگفتند... بروشور و کتابچه دادند، از تبلتشان برایم کلیپ پخش کردند و خواستند توی سمینار آنلاینشان که رایگان است شرکت کنم و سوالاتم را دربارهی ریشهی مشکلات بشر بپرسم... اینکه چرا با وجود راهنمایی های کتاب مقدس، آدمها در آرامش و سعادت نیستند...
چه قابی بود! سوررئال!
از آنها که میشد صحنهی متفاوت و تاثیرگذار یک فیلم باشد: آرام برف ببارد، یک زن و مرد با موهایی بلوند و چشمهایی روشن برای زنی با موی سیاه از قلب خاورمیانه، درس دین میدادند... زنی که با موهای باز و پیراهن کوتاه سرخابی رو به آنها گفتهبود که مسلمان است! اگر واقعا صحنهی یک فیلم بود، باید کارگردان از بهت زن خاورمیانهای یک کلوزآپ میگرفت. باید اینجا صحنه میپرید به خاطرات او... مثل حفظ کردن اصول دین با مادربزرگش، سخنرانیهای مدیر و معلمهای مدرسهاش برای رفتن به بهشت... روزههای بیسحری... چادری که با دقت تنظیم میکرد تا سرنماز از سرش نیفتد... اعتقادها و باورهای پاکی که همانجا... شاید جایی حوالی نوجوانی جا مانده بودند.
از تصاویر مات و کمرنگ خاطرات، دوباره برگردیم به تصویر چهارچوب در... با صدای پس زمینهی ناصر زینلی از اسپیکر... ترکیبی بود برای خودش...
تبلیغاتشان که تمام شد، کمی هم خوش و بش عادی کردیم و بعد رفتند...
در را که بستم رفتم توی آشپزخانه... برای خودم چای ریختم و کنار پنجره نشستم.
به بروشورشان نگاه کردم و فکر کردم کاش واقعا چنین سمیناری بود که جواب را داشت، جوابی که میشد به چاره تبدیلش کرد و بشر را رساند به آرامش...
کاش همه چیز بشر اینقدر پیچیده نبود....
کاش میشد آرامش و سعادت مثل همین برف آرام آرام میبارید روی شانهی همه...
رایگان...
👤#فاطمه_شاهبگلو
#گلچین_تاپ_ترینها
@golchintap
📝
ﺳﺎﺭﮐﻮﭘﻨﯿﺎ ﭼﯿﺴﺖ؟
زنان ﺑﺎ ﺷﺮﻭﻉ ﺳﻦ ۴۰ ﺳﺎﻟﮕﯽ و مردان با شروع ۵۰ سالگی، ﻫﺮ ﺳﺎﻝﺣﺪﻭﺩ ﻧﯿﻢ ﮐﯿﻠﻮ ﺍﺯ ﺣﺠﻢ ﻋﻀﻼﺕ بدن ﺧﻮﺩ ﺭﺍ ﺍﺯ ﺩﺳﺖ ﻣﯽﺩﻫﻨﺪ.
ﺑﻪ ﺟﺎﯼ عضلهٔ ﺍﺯ ﺩﺳﺖ ﺭﻓﺘﻪ، ﭼﺮﺑﯽ ﺟﺎﯾﮕﺰﯾﻦ ﻣﯽﺷﻮﺩ و ﺗﺎ ۸۰ ﺳﺎﻟﮕﯽ یک سوم ﻗﺴﻤﺖ ﻋﻀﻼﺕ ﺍﺯ ﺩﺳﺖ ﻣﯽﺭﻭﺩ.
ﺑﻪ ﺍﯾﻦ ﺗﻐﯿﯿﺮﺍﺕ ﺳﺎﺭﮐﻮ ﭘِﻨﯿﺎ ﻣﯽﮔﻮﯾﻨﺪ.
ﺍﯾﻦ ﺗﻐﯿﯿﺮﺍﺕ ، ﻗﺴﻤﺘﯽ ﺟﺪﺍ ﻧﺎﺷﺪﻧﯽ ﺍﺯ ﺯﻧﺪﮔﯽ است ﭼﻪ ﺩﺭ ﺯﻧﺎﻥ ﻭ ﭼﻪ ﺩﺭ ﻣﺮﺩﺍﻥ ﻭﻟﯽ ﺭﺍه ﺣﻞ آن مشخص است.
ﺷﻤﺎ ﺑﺎ ﺍﻓﺰﺍﯾﺶ ﺣﺠﻢ ﻋﻀﻼﺕ به وسیلهٔ انجام ﻭﺭﺯﺵﻫﺎﯼ ﻗﺪﺭﺗﯽ ، ﺩﺭ ﺑﺮﺍﺑﺮ ﺍﯾﻦ ﺗﻐﯿﯿﺮﺍﺕ ﻣﺼﻮﻥ ﻣﯽﺷﻮﯾﺪ.
ﻟﻄﻔﺎً ﺧﺎﻧﻢﻫﺎ و آقایان بالای سن مذکور، ﺍﺯ ﻭﺯﻧﻪ ﻧﺘﺮﺳﯿﺪ (مشورت با پزشک) ، ﻭ ﺍﺯ ﻭﺭﺯﺵﻫﺎﯼ ﺑﺪﻥﺳﺎﺯﯼ و شناكردن و بدمینتونِ و کوهنوردی پرهيز نكنيد و هر چه زودتر ﺷﺮﻭﻉ ﮐﻨﯿﺪ.
ﻓﻮﺍﯾﺪ ﻭﺭﺯﺵ ﺑﺪﻥﺳﺎﺯﯼ ﺑﺮﺍﯼ ﺧﺎﻧﻢﻫﺎﯼ ﺑﺎﻻﯼ ۴۰ ﺳﺎﻝ و آقایان بالای ۵۰ سال ، ﺟﻠﻮﮔﯿﺮﯼ ﺍﺯ ﭘﻮﮐﯽ ﺍﺳﺘﺨﻮﺍﻥ ﻭ ﺣﺘﯽ ﺗﺮﻣﯿﻢ ﺁﻥ، ﺍﻓﺰﺍﯾﺶ ﺗﻌﺎﺩﻝ ، اﻓﺰﺍﯾﺶ ﺍﻧﺮﮊﯼ ﻭ ﺷﺎﺩﯼ ﻭ ﻧﺸﺎﻁ ، ﮐﻤﮏ ﺑﻪ ﮐﻨﺘﺮﻝ ﭼﺮﺑﯽ ﻭ ﻭﺯﻥ ، ﺟﺎﯾﮕﺰﯾﻨﯽ ﻋﻀﻠﻪ ﺑﻪ ﺟﺎﯼ ﭼﺮﺑﯽ ، ﺑﻬﺒﻮﺩ ﺍﻧﻌﻄﺎﻑﭘﺬﯾﺮﯼ ﺑﺪﻥ و افزایش توﺍﻥ ﻭ ﻧﯿﺮﻭ میباشد.
همچنين ورزش شنا نيز بسيار کمک خوبي است در نگهداری و حفظ عضلات.
ﺳﺎﺭﮐﻮ ﭘِﻨﯿﺎ ﯾﮏ کلمهٔ ﺭﻭﺳﯽ ﺍﺳﺖ
ﺳﺎﺭﮐﻮ ﯾﻌﻨﯽ ﮔﻮﺷﺖ ﻭ ﭘﻨﯿﺎ ﯾﻌﻨﯽ ﺍﺯ ﺩﺳﺖ ﺩﺍﺩﻥ
چه کنیم:
۱- چای را اندکی سرد بنوشید تا سرطان مری نگیرید .
۲- قندهای قندان را ریزتر کنید .
۳- هیچ وعده غذایی را حذف نکنید .
۴- از گیاهخوار شدن صرف نظر کنید بدن به مواد گوشت نیازمند است .
۵- با سیر و پیاز به شدت دوست باشید .
۶- آب فراوان بنوشید .
۷- چیپس را دشمن خود بدانید .
۸- غذا را به خوبی بجوید .
۹- ماست کم چرب و شیر را فراموش نکنید .
۱۰- گوجه فرنگی را دوست خوب خود بدانید.
۱۱- برنج را آبکش نکنید .
۱۲-با سوسیس و کالباس سرسنگین باشید .
۱۳- با نوشابه قهر کنید.
۱۴- نان سبوس دار میل کنید .
۱۵- دیر شام نخورید.
۱۶- مصرف ماهی را جدی بگیرید.
۱۷- به یکدیگر برای خوردن شام بیش از حد تعارف نکنید .
۱۸- کافیست هر روز نیم ساعت پیاده روی کنید .
۱۹- میوه فراوان بخورید .
۲۰- به خوردن سبزیجات عادت کنید .
#گلچین_تاپ_ترینها
@golchintap
📝
الله اکبر ازین همه نفهمیِ تو...
آخر نفهم جان؛
وقتی که من با تو قهر می کنمُ از رفتن میگم ، یعنی منتظرم تو حرفی بزنی، یک " نه!! غلط کردی مگه از روی جنازه یِ من رد بشیِ" جانانه بگی!
که دل وامانده ام خوش باشد به این ماندن !
که هنوز تو یکجایِ زندگی ات بدونِ من ، لنگ میزند!
وقتی شانه بالا میندازیُ با بی تفاوتی ات میگویی : " هرطور راحتی"
از صدتا فحش برای من بدتر است، درست همان لحظه دوست دارم سر به تنت نباشد..!
آخر نفهم جان؛
من اگر بخواهم بروم یک طوری بی صدا میروم که نفهمی کی رفتم، یک طوری که ردی از من نماند!
وقتی اعلام رفتن میکنم ینی ادعا دارم که میتوانم تنهایت بگذارم ینی تظاهر، یعنی قُپی هایِ گنده گنده می آیم،
که دستم را بگیری ، خشونتِ مردانه ات را به رخم بکشی ، مرا بنشانی سرِ جایم!
حق نداری یک طوری برخورد کنی که انگار نه انگارت است چه باشم چه نباشم!
👤#سیده_فاطمه_حسینیان
#گلچین_تاپ_ترینها
@golchintap
📝
به گمانم سالهای زیادی از ورود پیتزا به ایران میگذرد! ولی من حدود بیست و شش هفت سال قبل با ایشان آشنا شدم! پدرم زیاد اهل این قرتی بازیها نبود و چلوکباب کوبیده را ترجیح میداد! به من هم گفته بود هر نمرهی بیستی که بگیری برایت یک پرس سیرابی میخرم! بعد که انگیزه پیدا کردم و چندتایی ۲۰ پشت هم گرفتم، دید بهصرفه نیست! دبّه کرد و زد زیرش!
بار نخست که پیتزا خوردم، کلاس پنجم ابتدایی بودم. یکی از همکلاسی ها _که پدرش بقالی داشت و خیلی تأکید میکرد که نگوییم بقالی و بگوییم سوپرمارکت! _ به من گفت غذای جدیدی به اسم پیتزا آمده که بسیار خوشمزه و باکلاس است!
من تا آنوقت غذایی نخورده بودم که از الویه باکلاس تر باشد! سریعاً پذیرفتم! مقداری از عیدیها را برداشتیم، رخت عیدمان را پوشیدیم و راهی شدیم!
حوالی پارک فدک تهران، مغازهی شیک و مدرنی _ با قیاسهای آنوقت - باز شده بود که سر درش نوشته بود: پیتزا تنوری! با استرس نشستیم و دوتا پیتزا پپرونی سفارش دادیم! چون اسمش سختتر بود و باکلاس تر!
پیتزاها را که آوردند قفل کردیم! نه نان داشت نه برنج! خیلی مؤدب به صاحب مغازه گفتم: نونش رو فکر کنم یادتون رفته بیارید!
طرف هم نامردی نکرد و گفت: آخ! آره! یادم رفت! بعد دو تا نان باگت گدا خفه کن گذاشت روی میز!
تکههای پیتزا را میگذاشتیم لای نان و مثل اسب میخوردیم! جالب اینجاست که نان کم آوردیم ومن خیلی باشخصیت رفتم پیش صاحب مغازه و گفتم: دو تا نون دیگه لطفاً!
و مردم همینطور بهتزده نگاه مان میکردند و خدا شاهد است که بادی به غبغب انداخته بودیم و فکر میکردیم، به خاطر رختهای عید و خوشتیپی زیادمان است که نگاه مان میکنند!
در آخر هم آنقدر از نتیجهی کار راضی بودم که پیش از رفتن، یک پیتزای دیگر خریدم و یورتمه طرف خانهی عمویم رفتم و با پسرعموها نشستیم دور هم با بربری خوردیم و خیلی چسبید!
از خدا پنهان نیست، از شما چه پنهان که هنوز هم اگر جلویم را نگیرند، خوردن پیتزا را با نان ترجیح میدهم! به عنوان یک مرد سنّتی به شدت اعتقاد دارم غذایی که نه نان داشته باشد نه برنج، اصلاً غذا نیست! فرقی با سالاد ندارد!
.
.
.
👤 حامد ابراهیم پور
📝
اعتياد به روابط عاطفی يا عشق!
اعتياد به روابط عاطفی، برخلاف نام لطيفش، ميتواند از ويرانکنندهترين شکلهای اعتياد باشد که اين روزها به فراوانی در فيلمها و داستانهای بهظاهر عشقی به تصوير کشيده میشود. با توجه به نياز طبيعی و فطري انسان به روابط اجتماعي و عاطفي و انتظار بروز پديده عشق، بويژه در دوره جواني، گاهي تشخيص موارد اعتياد به روابط احساسي و عاشقانه بسيار دشوار ميشود.
درحالي که افراد معتاد به روابط عاشقانه، درگير روابطي ميشوند که نهتنها از نگاه روانشناختي سالم نيست و براي فرد، شادي و تکامل عشق سالم را به همراه ندارد، بلکه در نهايت موجب آزار و زيانِ وي شده و بر کولهبار تجربههاي طرد شدن، تنهايي و به عبارتي شکستهاي عشقياش اضافه ميشود.
در حالت کلي، تقريباً در همه انواع اعتياد، فرد معتاد، عادت به فرارکردن از احساسات غم و غصه، خشم و تنهايي دارد. معتادان به روابط عاطفي نيز از اين قاعده مستثنا نبوده و در واقع، آنها بر روابط عاطفي تمرکز ميکنند تا از پرداختن به مشکلات و هيجانات منفي زندگي خودشان بگريزند.
معمولاً افرادي که در کودکي، از مهرباني و مهر کافي بهرهمند نبودهاند، در دام اعتياد به روابط عاطفي گرفتار ميشوند.
متخصصان بر اين باورند که «خودکمبيني و کمبود عزتنفس» در افرادي که در کودکي مهر و محبت کافي دريافت نکردهاند، در بزرگسالي آنها را به وابستگي شديد و اعتياد عاطفي سوق خواهد داد. بسياري از اين افراد، در کودکي تنها گذاشته شده يا رها شدهاند و به همين دليل، با تمام وجود ميکوشند تا به روابط عاطفي خود «بچسبند» و از ترکشدن دوباره به هر قيمتي جلوگيري کنند.
اين افراد گاهي، در گرداب روابط عاطفي ويرانکنندهاي ميافتند، ولي به جهت ترس از ترکشدن و تنها ماندن، از تمام کردن اين رابطه دوري ميگزينند.
آمار جدید در ایران: کاهش ازدواج و افزایش «خانوادههای تکنفره
در خانواده معاصر ایرانی، روند ازدواج در سال ۹۴ نسبت به سال قبل ۶٫۵ درصد کاهش داشته و همچنین روند تشکیل انچه «خانوادههای تکنفره» نامیده شده نسبت به گذشته با افزایش روبرو بودهاست.از سال ۹۰ تا ۹۳ با کاهش آمار ازدواج در کشور مواجه بودیم؛ بطوریکه در سال گذشته حدود ۷۲۴ هزار ازدواج ثبت شد که نسبت به سال قبل، ۶٫۵ درصد کاهش داشتهاست. پدیدهای نوظهور در خانوادهها در حال شکلگیری است، «خانواده تکنفره در حال افزایش است، به طوری که آمار این خانوادهها از ۵٫۲ درصد در سال ۸۵ به ۷٫۱ درصد در آخرین سرشماری رسیدهاست.
۱۲ درصد خانواده «زن سرپرست» در ایران، در این نوع از خانوادهها نیز به دلیل فوت، طلاق، از کارافتادگی و یا ترک خانه مرد، زن به تنهایی مجبور به اداره زندگی است.