❀﴾﷽﴿❀
#پندیات
بشر را روز محشر روز واویلاست باور کن
بدیوان عمل هنگامه ای بر پاست باور کن
زبس گرم است بازار مکافات عمل ایدل
میان آنهمه تن آدمی تنهاست باور کن
به ترک معصیت ایدل مکن امروز را فردا
در آنجا پرده ها از کار ما بالاست باور کن
زبان و چشم و گوش و دست و پا دائم ترا گوید
شهادت دادن اعمال تو با ماست باور کن
حسابت را بیا قبل از صدور حکم روشن کن
که حُکم مّحکم حق لازم الاجراست باور کن
توسل کن به مولا زانکه فرمودست پیغمبر
شفاعت اختیارش در کف مولاست باور کن
به هر پرونده ای مُهر ولایت خورد در عالم
به دست فاطمه آماده امضاست باور کُن
#ژولیده_نیشابوری🌺
🌸🍃჻ᭂ࿐☆
هدایت شده از کانال گلچین تاپ ترینها
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
علیرضا افتخاری
گل من چندین منشین غمگین شام محنت به سر آمد
سر ودست افشان غم دل بنشان غمخوارت از سفر آمد
هدایت شده از کانال گلچین تاپ ترینها
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
☯️ویدئویی کوتاه و زیبا از ترکمن صحرای سرسبزتر از همیشه 🫶🏻🥲
▪️چقدرررررررر زیباس واقعا🤌🏻🫧
نشود فاش کسی آنچه میان من و توست
تا اشارات نظر، نامه رسان من و توست
گوش کن با لب خاموش سخن میگویم
پاسخم گو، به نگاهی که زبان من و توست
روزگاری شد و کس مرد ره عشق ندید
حالیا چشم جهانی نگران من و توست!
- هوشنگ ابتهاج | شـــعر
4_5967668530202544308.mp3
6.74M
سلامت کردم... !!!
❥︎ꤦꤦꤦꤦꤦꤦꤦꤦꤦꤦꤦꤦꤦꤦꤦꤦꤦꤦꤦꤦꤦꤦꤦꤦꤦꤦꤦꤦꤦꤦꤦꤦꤦꤦꤦꤦꤦꤦꤦꤦꤦꤦꤦꤦꤦꤦꤦꤦꤦꤦꤦꤦꤦꤦꤦꤦꤦꤦꤦꤦꤦꤦꤦꤦꤦꤦꤦꤦꤦꤦꤦꤦꤦꤦꤦꤦꤦꤦꤦꤦꤦꤦꤦꤦꤦꤦꤦꤦꤦꤦꤦꤦꤦꤦꤦꤦꤦꤦꤦꤦꤦꤦꤦꤦꤦꤦꤦꤦꤦꤦꤦꤦꤦꤦꤦꤦ༅ٰٰٰٰٰٰٰٰٰٰٰٰٰٰٰٰٰٰٰٰٰٰٰٰٰٰٰٰٰٰٰٰٰٰٰٰٰٰٰٰٰٰٰٰٰٰٰٰٰٰٰٰٰٰٰٰٰٰٰٰٰٰٰٰٰٰٰٰٰٰٰٰٰٰٰٰٰٰٰٰٰٰٰٰٰٰٰٰٰٰٰٰٰٰٰٰٰٰٰٰٰٰٰٰٰٰٰٰٰٰٰٰٰٰٰٰٰٰٰٰٰٰٰٰٰٰٰٰٰٰٰٰٰٰٰٰٰٰٰٰٰٰٰٰٰٰٰٰٰٰٰٰٰٰٰٰٰٰٰٰٰٰٰٰٰٰٰٰٰٰٰٰٰٰٰٰٰٰٰٰٰٰٰٰٰٰ❦︎᭄ٰٰٰٰٰٰٰٰٰٰٰٰٰٰٰٰٰٰٰٰٰٰٰٰٰٰٰٰٰٰٰٰٰٰٰٰٰٰٰٰٰٰٰٰٰٰٰٰٰٰٰٰٰٰٰٰٰٰٰٰٰٰٰٰٰٰٰٰٰٰٰٰٰٰٰٰٰٰٰٰٰٰٰٰٰٰٰٰٰٰٰٰٰٰٰٰٰٰٰٰٰٰٰٰٰٰٰٰٰٰٰٰٰٰٰٰٰٰٰٰٰٰٰٰٰٰٰٰٰٰٰٰٰٰٰٰٰٰٰٰٰٰٰٰٰٰٰٰٰٰٰٰٰٰٰٰٰٰٰٰٰٰٰٰٰٰٰٰٰٰٰٰٰٰٰٰٰٰٰٰٰٰٰٰٰٰٰٰٰٰٰٰٰٰٰٰٰٰٰٰٰٰٰٰٰٰٰٰٰٰٰٰٰٰٰٰٰٰٰٰٰٰٰٰٰٰٰٰٰٰٰٰٰٰٰٰٰٰٰ🦋
🎀⃟
هدایت شده از کانال گلچین تاپ ترینها
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
به عشق پدرت ست کن
مداحی_آنلاین_با_همه_لحن_خوش_آواییم.mp3
1.48M
هیچ وقت قدیمی نمیشه..نواو سوز دل مرحوم آغاسی...شاعرآئینی
🌷یا صاحب الزمان(عج)🌷
🍃با همه لحن خوش آواییم
🍃در به در کوچه تنهائیم
جمعه_های_دلتنگی
آقا بیا🌺
🌺اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ🌺
Evan Band - Remix Alijenabe Eshgh (128).mp3
3.51M
ما ࢪا به غم ؏ـشق
همان ؏ـشق علاج است...♥️
❥︎ꤦꤦꤦꤦꤦꤦꤦꤦꤦꤦꤦꤦꤦꤦꤦꤦꤦꤦꤦꤦꤦꤦꤦꤦꤦꤦꤦꤦꤦꤦꤦꤦꤦꤦꤦꤦꤦꤦꤦꤦꤦꤦꤦꤦꤦꤦꤦꤦꤦꤦꤦꤦꤦꤦꤦꤦꤦꤦꤦꤦꤦꤦꤦꤦꤦꤦꤦꤦꤦꤦꤦꤦꤦꤦꤦꤦꤦꤦꤦꤦꤦꤦꤦꤦꤦꤦꤦꤦꤦꤦꤦꤦꤦꤦꤦꤦꤦꤦꤦꤦꤦꤦꤦꤦꤦꤦꤦꤦꤦꤦꤦꤦꤦꤦꤦꤦ༅ٰٰٰٰٰٰٰٰٰٰٰٰٰٰٰٰٰٰٰٰٰٰٰٰٰٰٰٰٰٰٰٰٰٰٰٰٰٰٰٰٰٰٰٰٰٰٰٰٰٰٰٰٰٰٰٰٰٰٰٰٰٰٰٰٰٰٰٰٰٰٰٰٰٰٰٰٰٰٰٰٰٰٰٰٰٰٰٰٰٰٰٰٰٰٰٰٰٰٰٰٰٰٰٰٰٰٰٰٰٰٰٰٰٰٰٰٰٰٰٰٰٰٰٰٰٰٰٰٰٰٰٰٰٰٰٰٰٰٰٰٰٰٰٰٰٰٰٰٰٰٰٰٰٰٰٰٰٰٰٰٰٰٰٰٰٰٰٰٰٰٰٰٰٰٰٰٰٰٰٰٰٰٰٰٰٰ❦︎ٰٰٰٰٰٰٰٰٰٰٰٰٰٰٰٰٰٰٰٰٰٰٰٰٰٰٰٰٰٰٰٰٰٰٰٰٰٰٰٰٰٰٰٰٰٰٰٰٰٰٰٰٰٰٰٰٰٰٰٰٰٰٰٰٰٰٰٰٰٰٰٰٰٰٰٰٰٰٰٰٰٰٰٰٰٰٰٰٰٰٰٰٰٰٰٰٰٰٰٰٰٰٰٰٰٰٰٰٰٰٰٰٰٰٰٰٰٰٰٰٰٰٰٰٰٰٰٰٰٰٰٰٰٰٰٰٰٰٰٰٰٰٰٰٰٰٰٰٰٰٰٰٰٰٰٰٰٰٰٰٰٰٰٰٰٰٰٰٰٰٰٰٰٰٰٰٰٰٰٰٰٰٰٰٰٰٰٰٰٰٰٰٰٰٰٰٰٰٰٰٰٰٰٰٰٰٰٰٰٰٰٰٰٰٰٰٰٰٰٰٰٰٰٰٰٰٰٰٰٰٰٰٰٰ
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
چند لحظه #آرامش
ᴬ ᶠᵉʷ ᵐᵒᵐᵉⁿᵗˢ ᵒᶠ ᵖᵉᵃᶜᵉ
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺
یک اندیشه ی زیبا ومثبت
یک بهشت را در زندگی میسازد😍
و یک اندیشه منفی ویاسآور
جهنمی را در دنیای انسان خلق
میکند🍀
انسانها آنچه را بیندیشند خلق میکنند
پس شاد ومثبت باشید.😇🥰🍃
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
.
مثل ساحل آرام باش
تا دیگران مثل دریا🌊، بی قرارت باشند🙂
🎶گرشا رضایی_دریادریا🎶🌊
.@golchintap
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
از آدمها بگذر
دلت را بزرگ کن
ناراحت این نباش که چرا جاده رفاقت با تو یکطرفه است
شادباش که چیزی کم نگذاشتهای
و بدهکار خودت،رفاقتت و خدایت نیستی
وجدانت که آسوده باشد کفایت میکند
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
پرواز تماشایی فلامینگوها بر فراز میانکاله🦩😍
▪️تالاب میانکاله زیستگاه گونههای نادر و روبه انقراض پرندگان آبزی مهاجری مثل اگرت، حواصیل، پرستو، فلامینگو، درنا و گلاریول است. این منطقه همچنین محل تخمریزی آبزیان دریای خزر به ویژه کپورماهی و ماهیهای خاویاری است. هر سال یک میلیون و 500 هزار پرنده از 130 تا 150 گونه مختلف و نادر به این تالاب میآیند.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
چلو گوشت🥩
مواد لازم :
فلفل دلمه
پیاز ۳-۴ عدد
نمک، فلفل سیاه
رب گوجه فرنگی
گوشت گوساله
زردچوبه
سیر
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
ته چین مرغ😋
مواد لازم :
پیاز ۲ عدد
پاپریکا ۱ ق چ
پودر سیر ۱ ق چ
نمک، فلفلسیاه ½ ق چ
رب گوجه ۲ ق غ
مرغ ۵-۴ تکه
هویج ۳ عدد
زعفران
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
یه روز کاملا معمولی تو هندوستان!
هدایت شده از کانال گلچین تاپ ترینها
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
این سکانس زیبارو تابحال دیده بودید ؟
ندای مبارک ( یاعلی ) توسط بزرگترین هنرپیشه تاریخ هندوستان که غیر مسلمان است و دین هندو را دارد 😍😍
هدایت شده از کانال گلچین تاپ ترینها
فاضل بزرگوار سید جعفر مزارعى روایت کرده :
یکى از طلبه هاى حوزه باعظمت نجف از نظر معیشت در تنگنا و دشوارى غیر قابل تحملّى بود .
روزى از روى شکایت و فشار روحى کنار ضریح مطهّر حضرت امیرالمؤمنین (علیه السلام)عرضه مى دارد :
شما این لوسترهاى قیمتى و قندیل هاى بى بدیل را به چه سبب در حرم خود گذارده اید ، در حالى که من براى اداره امور معیشتم در تنگناى شدیدى هستم ؟!
شب امیرالمؤمنین (علیه السلام) را در خواب مى بیند که آن حضرت به او مى فرماید : اگر مى خواهى در نجف مجاور من باشى اینجا همین نان و ماست و فیجیل و فرش طلبگى است ،
و اگر زندگى مادّى قابل توجّهى مى خواهى باید به هندوستان در شهر حیدرآباد دکن به خانه فلان کس مراجعه کنى ، چون حلقه به در زدى و صاحب خانه در را باز کرد به او بگو :
به آسمان رود و کار آفتاب کند .
پس از این خواب ، دوباره به حرم مطهّر مشرف مى شود و عرضه مى دارد :
زندگى من اینجا پریشان و نابسامان است شما مرا به هندوستان حواله مى دهید !!بار دیگر حضرت را خواب مى بیند که مى فرماید : سخن همان است که گفتم ، اگر در جوار ما با این اوضاع مى توانى استقامت ورزى اقامت کن ، اگر نمى توانى باید به هندوستان به همان شهر بروى و خانه فلان راجه را سراغ بگیرى و به او بگویى :
به آسمان رود و کار آفتاب کند
از بیدار شدن و شب را به صبح رساندن ، کتاب ها و لوازم مختصرى که داشته به فروش مى رساند و اهل خیر هم با او مساعدت مى کنند تا خود را به هندوستان مى رساند و در شهر حیدرآباد سراغ خانه آن راجه را مى گیرد ، مردم از این که طلبه اى فقیر با چنان مردى ثروتمند و متمکن قصد ملاقات دارد ، تعجب مى کنند .
وقتى به در خانه آن راجه مى رسد در مى زند ، چون در را باز مى کنند مى بیند شخصى از پله هاى عمارت به زیر آمد ، طلبه وقتى با او روبرو مى شود مى گوید :
به آسمان رود و کار آفتاب کند
فوراً راجه پیش خدمت هایش را صدا مى زند و مى گوید :
این طلبه را به داخل عمارت راهنمایى کنید و پس از پذیرایى از او تا رفع خستگى اش وى را به حمام ببرید و او را با لباس هاى فاخر و گران قیمت بپوشانید .
مراسم به صورتى نیکو انجام مى گیرد و طلبه در آن عمارت عالى تا فردا عصر پذیرایى مى شود .
فردا دید محترمین شهر از طبقات مختلف چون اعیان و تجار و علما وارد شدند و هر کدام در آن سالن پر زینت در جاى مخصوص به خود قرار گرفتند ، از شخصى که کنار دستش بود ، پرسید : چه خبر است ؟
گفت : مجلس جشن عقد دختر صاحب خانه است . پیش خود گفت : وقتى به این خانواده وارد شدم که وسایل عیش براى آنان آماده است .
هنگامى که مجلس آراسته شد ، راجه به سالن درآمد ، همه به احترامش از جاى برخاستند و او نیز پس از احترام به مهمانان در جاى ویژه خود نشست .
آنگاه رو به اهل مجلس کرد و گفت : آقایان من نصف ثروت خود را که بالغ بر فلان مبلغ مى شود از نقد و مِلک و منزل و باغات و اغنام و اثاثیه به این طلبه که تازه از نجف اشرف بر من وارد شده مصالحه کردم ، و همه مى دانید که اولاد من منحصر به دو دختر است ، یکى از آنها را هم که از دیگرى زیباتر است براى او عقد مى بندم ، و شما اى عالمان دین ، هم اکنون صیغه عقد را جارى کنید .
چون صیغه جارى شد طلبه که در دریایى از شگفتى و حیرت فرو رفته بود ، پرسید : شرح این داستان چیست ؟
راجه گفت : من چند سال قبل قصد کردم در مدح امیرالمؤمنین (علیه السلام) شعرى بگویم ، یک مصراع گفتم و نتوانستم مصراع دیگر را بگویم ;
به شعراى فارسى زبان هندوستان مراجعه کردم ، مصراع گفته شده آنها هم چندان مطلوب نبود ، به شعراى ایران مراجعه کردم ، مصراع آنان هم چندان چنگى به دل نمى زد ، پیش خود گفتم حتماً شعر من منظور نظر کیمیا اثر امیرالمؤمنین (علیه السلام)قرار نگرفته است ، لذا با خود نذر کردم اگر کسى پیدا شود و مصراع دوم این شعر را به صورتى مطلوب بگوید ، نصف دارایى ام را به او ببخشم و دختر زیباتر خود را به عقد او در آورم ، شما آمدید و مصراع دوم را گفتید ، دیدم از هر جهت این مصراع شما درست و کامل و تمام و با مصراع من هماهنگ است .
طلبه گفت : مصراع اول چه بود ؟
راجه گفت : من گفته بودم : به ذرّه گر نظر لطف بوتراب کند
طلبه گفت : مصراع دوم از من نیست ، بلکه لطف خود امیرالمؤمنین (علیه السلام) است . راجه سجده شکر کرد و خواند :
به ذرّه گر نظر لطف بوتراب کند *** به آسمان رود و کار آفتاب کند
منبع : کتاب عبرت آموز تالیف استاد شیخ حسین انصاریان
هدایت شده از کانال گلچین تاپ ترینها
مبارزه با فساد " نـر" میخواهد
"مادههای" قانون جوابگو نیست
میگویند که در ایام قدیم، در یکی از پاسگاههای ژاندارمری سابق، ژاندارمی خدمت میکرد که مشهور بود به سرجوخه جبّار.
این سرجوخه جبار، مانند بسیاری از همگنان و همکاران خودش در آن روزگار، سواد درست و حسابی نداشت ولی تا بخواهی زبل و کارآمد بود و در سراسر منطقه خدمت او، هیچ خلافکاری را یارای نفس کشیدن نبود.
از قضای روزگار، در محدوده خدمت سرجوخه جبار، دزدی زندگی میکرد که به راستی، امان مردم را بریده و خواب سرجوخه جبار را آشفته گردانیده بود.
سرجوخه جبار، با آن کفایت و لیاقتی که داشت، بارها، دزد را دستگیر کرده، به محکمه فرستاده بود، ولی گردانندگان دستگاه قضا هربار به دلایلی و از آن جمله فقدان دلیل برای بزهکاری دزد یاد شده، او را رها کرده بودند، به گونهای که،گاهی، جناب دزد، زودتر از مأموری که او را کتبسته به مرکز دادگستری برده بود، به محل باز میگشت، مخصوصاً چندبار هم از جلوی پاسگاه رد میشد و خودی نشان میداد یعنی که بعله....
و برای آدم دلسوزی مثل سرجوخه جبار تحمل این موضوع خیلی سخت بود.
یک روز، سرجوخه جبار، که از دستگیری و اعزام بیهوده دزد سیهکار و آزادی او به ستوه آمده بود، منشی پاسگاه را فراخواند و به او دستور داد که قانون مجازات را بیاورد و محتویات آن را برای سرجوخه بخواند.
منشی پاسگاه، کتاب قانونی را که در پاسگاه بود، آورد و از صدر تا ذیل، برای سرجوخه جبار خواند.
ماده 1...ماده 2...ماده 3...الخ...
سرجوخه جبار، که در تمام مدت خوانده شدن متن قانون مجازات، خاموش و سراپا گوش بود، همینکه منشی پاسگاه آخرین ماده قانون را، خواند و کتاب را بست، حیرت زده و آزرده دل، به منشی گفت:
اینها که همه اش "ماده" بود، آیا این کتاب، حتی یک " نـر" نداشت؟
آنگاه سرجوخه جبار، به منشی گفت:
ببین در این کتاب صفحه سفید هست؟
منشی کتاب را گشود و ورق زد و پاسخ داد:
قربان! در صفحه آخر کتاب، به اندازه نصف صفحه، جای سفید باقی مانده است.
سرجوخه جبار گفت:
قلم را بردار و این مطالب را که میگویم بنویس و چنین تقریر کرد:
" نـر" سرجوخه جبار:
هرگاه یک نفر، شش بار به گناه دزدی، از طرف پاسگاه دستگیر و به محکمه فرستاده شود و در تمام دفعات، از تعقیب و مجازات معاف گردد و به محل بیاید و کار خودش را از سر بگیرد، برابر " نـر" سرجوخه جبار، محکوم است به اعدام!
پس از اتمام کار منشی، سرجوخه جبار، نخست، زیر نوشته را انگشت زد و مهر کرد و پس از آن، دستور داد، دزد را دستگیر کنند و به پاسگاه بیاورند.آنگاه او را در برابر جوخهآتش قرار داد و فرمان اعدام را در بارهاش اجراء کرد.
گویا خبر این ماجرا، به گوش حاکم وقت رسانده شد و حاکم دستور داد سرجوخه جبار را، به حضورش ببرند.
هنگامی که سرجوخه جبار، به حضور حاکم رسید، حاکم پرخاش کنان از او پرسید چرا چنان کاری کرده است.
سرجوخه جبار پاسخ داد:
قربان! من دیدم در سراسر قانون مجازات، هرچه هست، "ماده" است ولی حتی یک " نـر" توی آن همه "ماده" نیست و آنوقت فهمیدم که عیب کار از کجا است و چرا دزدی که یک منطقه را، با شرارتهایش جان به سر کرده است، هربار که دستگیر میشود، بدون آنکه آسیبی دیده باشد، آزاد میشود و به محل باز میگردد.
این بود که لازم دیدم درمیان "مادههای" قانون مجازات، یک " نـر" هم باشد.
این است که خودم آن " نـر" را به قانون اضافه و دزد را طبق قانون " نـر" اعدام کردم و منطقه را از شرّ او آسوده گردانیدم!
و حق با سرجوخه جبار بود با این "مادهها" نمیشود بافساد مبارزه کرد،
" نـر " می خواهد....!.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
بفرست برای اونایی که کبدشون چربه👌
@golchintap
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔻تلاوت طوفانی و فوقالعاده دو برادر و حیرت داوران برنامه محفل شبکه سه
@golchintap
#گلچین_تاپ_ترینها