...
حُب و بُغض یا مهر و کینه ویژگی بارز تمام روابط صمیمانه و نزدیک است، شاید غمانگیز بنظر برسد اما نمیتوانیم تجربهی متناوب احساسات مختلف مانند عشق، خشم، گناه و غم را از رابطه حذف کنیم و به جای آن فقط یک احساس مشخص مانند عشق یا فقط خشم را به طور خالص تجربه کنیم، که اگر اینگونه باشد آنکه فقط عشق میبخشد، مورد سؤاستفادهی زیادی قرار خواهد گرفت و آنکه خشم را بدون احساس گناه تجربه میکند بی محابا به دیگران آسیب خواهد زد. تجربهی مخلوط این احساسات به ما کمک میکند تا روابطمان را به شکلی درست و سالم تنظیم کنیم، طوری که نه سیخ بسوزد، نه کباب.
بنابراین اگر نمیتوانیم روابطمان را مدیریت کنیم چون ظرفیت لازم برای تجربهی مهر و کین را نداریم، ابتدا با اشتیاق بسیار وارد رابطه میشویم و پس از مدتی با خشم و کینهی بسیار از رابطه خارج میشویم و از یک رابطه به یک رابطهی دیگر میرویم و مدام روابطمان را به پایان میرسانیم به امید اینکه رابطهای بیابیم که تماماً عاشقانه باشد، بدون هیچگونه خشم و گناهی! اما سرانجام ناامید میشویم و فکر میکنیم، عشق وجود ندارد و آنچه هست درون کتابهاست.
اما واقعیت این است که ما به اشتباه فکر میکنیم: «لاف عشق و گله از یار، بسی لاف دروغ!» اتفاقاً اگر عاشق شدید میتوانید از یار گلایه کنید، این گلایه اگر به شکل سالم ابراز شود نه تنها به رابطه آسیب نمیرساند بلکه رابطه را مستحکم میکند، همانطور که اتوکرنبرگ روانکاو معاصر میگوید: «مدیریت خشم، مقدم بر پرداختن به عشق است.» یعنی بدون تحمل خشم و مدیریت سازنده آن، ایجاد یک رابطه مستحکم و پایدار ناممکن است، ناتوانی در تحمل و مدیریت خشم، هر رابطهای را متزلزل و ناپایدار میکند. ملانی کلاین نیز این موضوع را به زیبایی تصریح میکند: «ما برای عشق ورزیدن نیازمند آنیم که در امنیت نفرت بورزیم.» این عبارت درخشان به ما میگوید که خشم نه تنها منافاتی با عشق ندارد، بلکه برای ابراز عشق نیازمند آنیم که بدون نگرانی، از خشمهایمان سخن بگوییم تا توازن رابطه برهم نخورد، تا از مرزهای خودمان و دیگری محافظت کنیم. ساختن یک رابطهی سالم همراه با عشق معطوف به تجربهی سالم احساس خشم است.
.
.
متن: 👤 #عباس_ناظری