4_5825935262269572820.mp3
9.95M
🎼راغب
دوست دارم
ولی با ترس و پنـــهانے
ڪ پنهان ڪردن عشق
یعنی اوج ویــرانےِِ
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
♥️| 𝓓𝓮𝓭𝓲𝓬𝓪𝓽𝓮𝓭 𝔀𝓲𝓽𝓱 𝓵𝓸𝓿𝓮 ༅࿐✾
اگر عاشق نیستی
اصلا زنده نیستی...
#عاشقانه
♥ ❍ㅤ ⎙ㅤ ⌲
ꪶⅈ𝕜ꫀ 𝓒ꪖₘₘꫀₙₜ ડꪖꪜꫀ ડꫝꪖ𝕣ꫀ
نهنگی دید مرگش را ولی دلرا به ساحل زد
من از پایان خود آگاهم اما دوستت دارم...
#عاشقانه♡
♥ ❍ㅤ ⎙ㅤ ⌲
ꪶⅈ𝕜ꫀ 𝓒ꪖₘₘꫀₙₜ ડꪖꪜꫀ ડꫝꪖ𝕣ꫀ
لبخند که می زنی دلم می لرزد
ویرانی دل به خنده ات می ارزد...
عجیب ترین قسمت دوست داشتن
همونجاست که تا حد تنفر ازش ناراحتی
ولی نمیتونی قهر بمونی . . .
چون صحبت کردن با اون آدم
مثل نفس کشیدن نیازه برات
و هیچکس بجز خودش نمیتونه نجاتت بده
هدایت شده از کانال گلچین تاپ ترینها
● کدام لاستیک پنچر شد؟
● چهار دانشجو كه به خودشان اعتماد كامل داشتند يك هفته قبل از امتحان پايان ترم به مسافرت رفتند و با دوستان خود در شهر ديگر حسابی به خوشگذرانی پرداختند. اما وقتی به شهر خود برگشتند متوجه شدند كه در مورد تاريخ امتحان اشتباه كرده اند و به جای سهشنبه، امتحان دوشنبه صبح بوده است.
بنابراين تصميم گرفتند استاد خود را پيدا كنند و علت جا ماندن از امتحان را براي او توضيح دهند. آنها به استاد گفتند: « ما به شهر ديگری رفته بوديم كه در راه برگشت لاستيك خودرویمان پنچر شد و از آنجايي كه زاپاس نداشتيم تا مدت زمان طولانی نتوانستيم كسی را گير بياوريم و از او كمك بگيريم، به همين دليل دوشنبه دير وقت به خانه رسيديم و ... »
استاد فكری كرد و پذيرفت كه آنها روز بعد بيايند و امتحان بدهند. چهار دانشجو روز بعد به دانشگاه رفتند و استاد آنها را به چهار اتاق جداگانه فرستاد و به هر يك ورقه امتحاني را داد و از آنها خواست كه شروع كنند، آنها به اولين مسأله نگاه كردند كه 5 نمره داشت. سوال خيلي آسان بود و به راحتي به آن پاسخ دادند، سپس ورقه را برگرداندند تا به سوال 95 امتيازي پشت ورقه پاسخ بدهند كه سوال اين بود: « كدام لاستيك پنچر شده ؟
انها هر کدام اشاره به یک سمت ماشین و هر یک طوری ماجرای پنچری لاستیک را نوشته بودن
استاد بعد از این که ورقه های انها را گرفت به انها گفت برای یک دیر امدن کوچیک مجبور نیستید که دروغ بزرگ بگید..
هدایت شده از کانال گلچین تاپ ترینها
پشت ماشینه نوشته بود نبودنتم قشنگتر از بودن بقیهست
هدایت شده از کانال گلچین تاپ ترینها
لذت های کوچک رو احساس كنيد!
"هوای توی گل فروشی، خاروندن رد کش جوراب، دیر میرسی سرکار و رییس هنوز نیومده، خنکی اون طرف بالش، اسم عطرتو بپرسن، لیسیدن انگشتهای پفکی، وقتی نوزادی انگشتتو محکم بگیره، بوی تن نوزاد
زندگی رو ساده بگیرین
و از این همه لذتهای كوچک زندگی،
خوشبختی رو احساس كنید ...