فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
☑️#کلیپ_فوق_انگیزشی
با تغییر کلامت جهانت رو تغییر بده.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
چند لحظه #آرامش
ᴬ ᶠᵉʷ ᵐᵒᵐᵉⁿᵗˢ ᵒᶠ ᵖᵉᵃᶜᵉ
@golchintap
#تلنگر
خوب یاد گرفته ایم برانداز کردن همدیگر را!
یک خط کش این دستمان !
یک ترازو آن دستمان !
اندازه می گیریم و وزن می کنیم
آدم ها را، رفتارشان را
انتخاب هایشان را ،تصمیم هایشان را
حتی قضا و قدرشان را !!
به رفیقمان یک تیکه سنگینی می اندازیم،
بعد می گوییم خیر و صلاحت را می خواهم !
غافل از اینکه چه برسر او می آوریم !
در جمع ، هرکس را یک جور مورد بررسی قرار می دهیم
آن یکی را به ازدواج نکرده اش
این یکی را به ازدواجی که کرده
آن دیگری را...
یکی هم نیست گوشمان را بگیرد که :
آهای! چندبار به جای او بوده ای
که حالا اینطور راحت نظر می دهی
حواسمان نیست که چه راحت
با حرفی که در هوا رها میکنیم
چگونه یک نفر را به هم می ریزیم
چندنفر را به جان هم می اندازیم
چه سرخوردگی یا دلخوری بجای میگذاریم
چقدر زخم میزنیم...
حواسمان نیست که ما می گوییم
و رها میکنیم و رد می شویم
اما یکی ممکن است گیر کند
بین کلمه های ما
بین قضاوت های ما
بین برداشت های ما
دلی که می شکنیم ارزان نیست...
! قاضی تویی
کمک کن" هیچوقت قضاوت نکنیم"
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
چند لحظه #آرامش
ᴬ ᶠᵉʷ ᵐᵒᵐᵉⁿᵗˢ ᵒᶠ ᵖᵉᵃᶜᵉ
@golchintap
به یه جایى مى رسى که آدمایى که یه روز تموم دنیات بودن دیگه برات مهم نیستن و اونایى که یه عمر غریبه بودن حالا میشن تموم دنیا و کَس و کارت...
روزگاری دل من بسته به گیسوی تو بود
هستیام در گروِ گوشهی ابروی تو بود
در نگاهت عسل تازهی کوهستان و
چشم من مشتری دائم کندوی تو بود
هرکسی قبلهی خود داشت به هنگام سجود
قبلهی من همه شب معبد هندوی تو بود
تو شمیم خوش پیچیده به جانم بودی
عطر نابم همه از طرهی شببوی تو بود
روز من بی تو به تاریکی گیسوی شبت
و شبم منتطر معجزه از سوی تو بود
به خیالم که من از تو دل و دین بردم، آه
غافل از اینکه دلم یکسره جادوی تو بود
فکر می کردم نباشم ، بی قـرارم میشوی
از خزان میگیری ام ، باغ و بهارم میشوی
بین دعوایی که راه انداختی در هر طرف
از همه دل میکنی و تک سوارم میشوی
فکر می کردم برایم ، عـاشقی آواره ای
در میان این همه بدخواه یارم میشوی
مژده دادم این دلم را بعد عمری آمدی
واقعا عاشق شدی آسِ قمارم می شوی
گفته بودی سالها رویای خوابت بوده ام
بـاورم شد مونس شبهای تارم می شوی
قـول های تو هنوز از خاطرم بیرون نشد
اینکه همراه و ، رفیق و رازدارم میشوی!
هر چه بد دیدم از این دنیای پررنگ و ریا؛
کهکشانی عشق ، بر روی مدارم می شوی
سینه ام زخمی گمان کردم برای زخم دل
با نوای ساز باران ، کوکِ تارم میشوی
آدما میتونن جوری دوست داشته باشن که فکر کنی از وسط آسمون افتادی و یا یجوری ازت متنفر باشن که فکر کنی رذلترین و تردشدهترین انسان دنیایی،
همش بستگی به خودت و رفتارت داره ..
خیلی دلم میخواد واسه چند دقیقه بمیرم ببینم اولین قطره اشک از چشم کی میاد🖤
#گلچین_تاپ_ترینها
چند مورد از فرق های رابطه موفق و غیر موفق :
۱. کسایی که رابطه موفق دارن ، وقتی یک اتفاقی میوفته درموردش باهمدیگه صحبت میکنن نه با بقیه
۲. کسایی که رابطه موفق دارن تمرکزشون روی چیزای مثبت شریک عاطفیشون هست نه فقط چیزای منفیش و به جای این که دائما نقص های شریک عاطفیشون رو به روش بیارن کمک میکنن خود ارزشمندیش تقویت بشه
۳. کسایی که رابطه موفق دارن ، برای کاری که برای هم دیگه انجام میدن تشکرمیکنن و همیشه قدردان هم هستن و از کلماتی مثل وظیفته ، میخواستی ازدواج نکنی استفاده نمیکنن
۴. کسایی که رابطه موفق دارن ، قبل از این که قضاوت اشتباه بکنن از طرف طرف مقابل سوال میپرسن و خودشون قضاوت نمیکنن
@golchintap
#ماهور
دوست داشتن زیباست، رفاقت زیباست، عشق زیباست... اما اینکه با گذار زمان، همه چیز به عادت و تکرار میگراید و هیچ حسی شبیه به روزهای اول باقی نخواهد ماند، تلخترین قسمت ماجراست...
من بارها عمیقا دوست داشته شدهام و به مرور؟؟؟ دیدهام که سنگ علاقهی آدمها هرچند محکم، چطور در آسیاب زمان، کوچک و کوچکتر میشود و چه ناباورانه تحلیل میرود و چطور از یکجایی به بعد دیگر آدمها از حضور آدمها به وجد نمیآیند و عشق میمیرد...
منتظر ایستادهام ببینم تو کِی از من خسته خواهیشد، کِی دل تو را میزنم، کی حضور من اتفاق جدیدی در جهان تو نخواهد بود؟!
#ماهور
لطفا از من در مقابل این زندگی دفاع کن! نگاه نکن چقدر قوی و محکم به نظر میرسم و به نظر میرسد مقصرِ تمام ماجراها من باشم! ولی باور کن من شکنندهتر و ظریفتر از آنیام که بخواهم دلیل حال بدِ کسی باشم... از من در مقابل این زندگی دفاع کن، در مقابل آدمهایی که به عزتنفس و غرورم زخم میزنند و اگر با دست آنان را عقب برانم تا بیش از این زخمیام نکنند، جوری اعتراض میکنند که انگار چاقو در دستان من بوده! که کنشهای خودشان را به یاد نمیآورند و از واکنشها و استیصال من حرف میزنند. از من در مقابل این زندگی دفاع کن، در مقابل تمام سنگها و بنبستهایی که حق من نبود و با آنها دست و پنجه نرم کردم و در مقابل تمام مسیرهای ناهمواری که تنهایی پشت سر گذاشتم و تمام رنجهای مردانهای که با شانههای آسیبپذیر و کمطاقتم، به دوش کشیدم.
از من در مقابل این زندگی دفاع کن، شاید من یکی از آخرین بازماندگان نسلی باشم که در هر نقطهای برای ارتقای همه چیز و تا پای جان میجنگند و اگر هیچ چیز خوب نبود، شانه خالی نمیکنند و به دنبال دلخوشیهای پیشساخته نمیگردند! که میمانند و دلخوشیهای خودشان را رج به رج میبافند و همه چیز را به هر سختی و رنجی که شده، درست میکنند. که زود شکسته میشوند و زود سیاههاشان سپید میشود و زود از بین میروند...
از من در مقابل این زندگی دفاع کن که بسیار خستهام از رنجی که فراتر از توانم بود و با آن مقابله کردم، نیاز دارم بعد از مدتها پشت اقتدار و امنیت کسی پناه بگیرم...
#کافه_گلچین_تاپ_ترینها
میخواهم طوری زندگی کنم که از زندگی لذت ببرم. اگر در کنارش موفقیتی هم حاصل شد، چه بهتر. ولی اگر نشد، لااقل خوب زندگی کردهام و همین کافی است.
تو بخند تا به همه ثابت کنم
یک دیوونه،دوایش قرص نیست،
لبخند توست ..!
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
♦️راز گلدهی شمعدانی
#گلخونه
╭┅┈┈┈ >>𑁍<<┈┈╼┅╮
@golchintap
╰┅╾┈┈ >>𑁍<<┈┈┈┅╯
📚حکایت خواندنی
روزی جوانی نزد پدرش آمد و گفت:
دختری را دیده ام و میخواهم با او ازدواج کنم
من شیفته زیبایی این دختر وجادوی چشمانش شده ام، پدر با خوشحالی گفت این دختر کجاست تا برایت خواستگاری کنم؟
پس به اتفاق رفتند تا دختر را ببینند اما پدر به محض دیدن دختر دلباخته او شد و به پسرش گفت: ببین پسرم این دختر هم تراز تو نیست وتو نمیتوانی خوشبختش کنی، او را باید مردی مثل او تکیه کند، پسر حیرت زده جواب داد، امکان ندارد پدر کسیکه با این دختر ازدواج میکند من هستم نه شما!
پدر و پسر با هم درگیر شدند و کارشان به قاضی کشید ماجرا را برای قاضی تعریف کردند. قاضی دستور داد دختر را احضار کنند تا از خودش بپرسند که میخواهد با کدامیک از این دو ازدواج کند قاضی با دیدن دختر شیفته جمال و محو دلربایی او شد و گفت: این دختر مناسب شما نیست بلکه شایسته شخص صاحب منصبی چون من است پس این بار سه نفری با هم درگیر شدند و برای حل مشکل نزد وزیر رفتند
وزیر با دیدن دختر گفت او باید با وزیری مثل من ازدواج کند و قضیه ادامه پیدا کرد تا رسید به شخص امیر، امیر نیز مانند بقیه گفت این دختر فقط با من ازدواج میکند!!
بحث و مشاجره بالا گرفت تا اینکه دختر جلو آمد و گفت راه حل مسئله نزد من است، من میدوم و شما نیز پشت سر من بدوید اولین کسیکه بتواند مرا بگیرد با اوازدواج خواهم کرد!!
و بلافاصله شروع به دویدن کرد و پنج نفری پدر؛ پسر ؛قاضی ؛وزیر و امیر بدنبال او، ناگهان هرپنج نفر با هم به داخل چاله عمیقی سقوط کردند
دختر از بالای گودال به آنها نگاهی کرد و گفت آیا میدانید من کیستم؟!!
من دنیا هستم!! من کسی هستم که اغلب مردم بدنبالم میدوند و برای بدست آوردنم با هم رقابت میکنند و در راه رسیدن به من از دینشان ، معرفتشان غافل میشوند و حرص و طمع انها تمامی ندارد تا زمانیکه در قبر گذاشته میشوند در حالیکه هرگز به من نمیرسند...
#گلچین_تاپ_ترینها
وقتى خداوند تو را
تا لبه پرتگاه مشكلات سوق میدهـد
تماماً به او اعتماد كن زيرا
دو چيز ممكن است اتفاق بيفتد
يا خودش تو را میان زمين و آسمان مى گيرد و يا پرواز كردن را يادت میدهد!
╭═━⊰🍃🌺🍃⊱━═╮
@golchintap
╰═━⊰🍃🌺🍃⊱━═╯
#گلچین_تاپ_ترینها
قبلا طاقت نداشتم ببینم کسی از دستم ناراحت باشه سریع شروع میکردم به معذرت خواهی ، توضیح دادن ، و به قول بعضیا کوچیک کردنِ خودم ولی کم کم که بزرگ شدم فهمیدم این توضیح دادن ، نه تنها چیزی رو بهتر نمیکنه بلکه باعث میشه فکر کنن من آدم ضعیفی ام چون توضیح دادنِ زیادی نشون دهنده ی ضعفه نشون دهنده ی اینه که اطرافیان هر رفتاری داشته باشن ، این منم که تلاش میکنم ، خودمو رفتارمو توضیح میدم و میخوام اونارو کنار خودم نگه دارم ، حتی به زور فهمیدم تو اون موقعیت حتی اگر منطقی ترین حرف هارو هم میزدم ،باز هم بی فایده بود ، باز هم کسایی بودن که باورم نکنن پس توضیح دادن و عذرخواهی کردن رو کنار گذاشتم کسی که منو باور داشته باشه نیاز به توضیح نداره
╭═━⊰🍃🌺🍃⊱━═╮
@golchintap
╰═━⊰🍃🌺🍃⊱━═╯
#گلچین_تاپ_ترینها
دوست داشتن زیباست، رفاقت زیباست، عشق زیباست... اما اینکه با گذار زمان، همه چیز به عادت و تکرار میگراید و هیچ حسی شبیه به روزهای اول باقی نخواهد ماند، تلخترین قسمت ماجراست...
من بارها عمیقا دوست داشته شدهام و به مرور؟؟؟ دیدهام که سنگ علاقهی آدمها هرچند محکم، چطور در آسیاب زمان، کوچک و کوچکتر میشود و چه ناباورانه تحلیل میرود و چطور از یکجایی به بعد دیگر آدمها از حضور آدمها به وجد نمیآیند و عشق میمیرد...
منتظر ایستادهام ببینم تو کِی از من خسته خواهیشد، کِی دل تو را میزنم، کی حضور من اتفاق جدیدی در جهان تو نخواهد بود؟!
╭═━⊰🍃🌺🍃⊱━═╮
@golchintap
╰═━⊰🍃🌺🍃⊱━═╯