eitaa logo
شمیم گل نرگس
1.7هزار دنبال‌کننده
2.6هزار عکس
1.4هزار ویدیو
11 فایل
﴾﷽﴿ رسول خدا صلى الله عليه وآله فرمود: مَن ماتَ و لَم یعرف امام زمانِهِ ماتَ میتةً جاهِلیةً هر كس بميرد در حالى كه امام زمانش را نشناسد، به مرگ جاهلى از دنيا رفته است. وسائل الشيعه، ج 16، ص 24 ارتباط با ما @shamim_golenarges
مشاهده در ایتا
دانلود
انت السلام و منک السلام و لک السلام ... 🌻 تو را سپاس برای عطای بیداری و سلامتی . 🌸 خداوندا ،،، اینک که منت نهادی و در بامدادی دیگر بیدارم ساختی 🌷 و جانم دادی تا ببینم ، بشنوم ، بگویم و بدانم ، و بفهمم ... 💐باز منت گذار و یاریم ده تا ببینم تمام آنچه را که زیبا آفریدی.🌷 💐 بصیرتی ده تا حقایق عالم را ببینم و درک کنم آنچه را که تو میخواهی و تو می پسندی . 🌸 و بشناسم دوستان و دشمنان خودم را و دین و ملتم را ... 💐 اللهم اعطنی بصیره فی الدین ... 💝 خدایا ... یاریم ده تا همانی باشم که از خلقتم بر خود ببالی و بگویی: 🌸 تبارک الله احسن الخالقین🌸 🌹سلام دوستان , 🌹صبح شما بخیر و شادی 🌹 روزمان را با نام و یاد خدایی آغاز کنیم که صبحی بدین زیبایی و با نشاط را آورد , و از وی مساعدت بخواهیم. ایاک نعبد و ایاک نستعین 🌹🌙🍀💐🌹🌙🍀💐 ✨ذکر روز "سه شنبه"✨ " ۱۰۰ مرتبه "🍃🌸یا ارحم الراحمین🌸🍃 🌸سه‌شنبه تون مبارک🌸 ✨ذکر روز سه شنبه✨ 🍃موجب روا شدن حاجت میشود🍃 @gole_zahraa 👈
👌داستان کوتاه پند آموز 💭 دختری یک تبلت خریده بود. پدرش وقتی تبلت را دید پرسید: وقتی آنرا خریدی اولین کاری که کردی چی بود؟ دختر گفت: روی صفحه اش را با برچسب ضدخش پوشاندم و یک کاور هم برای جلدش خریدم. 💭 پدر: کسی مجبورت کرد اینکار را بکنی؟ دختر: نه! پدر: به نظرت با این کارت به شرکت سازنده اش توهین شد؟ دختر: نه پدر، اتفاقا خود شرکت توصیه میکند که از کاور استفاده کنیم. 💭 پدر: چون تبلت زشت و بی ارزشی بود اینکار را کردی؟ دختر: اتفاقا چون دلم نمیخواهد ضربه ای بهش بخوره و از قیمت بیفته این کار را کردم. پدر: کاور که کشیدی زشت شد؟ دختر: به نظرم زشت نشد؛ ولی اگه زشت هم میشد، به حفاظتی که از تبلتم میکنه می ارزه. 💭 پدر نگاه با محبتی به چهره دخترش انداخت، و فقط گفت: " که میگن یعنی همین" @gole_zahraa 👈
🌷 داستان غم انگیز 🌷 پسری به نام شیعه 🌷 قـســـمـت هـفـتـم 🌟 مادرم انگار مرده بود 🌟 یاد حرفای دیشب مادر افتادم 🌟 خیلی سخته برای من 🌟 که مادرمو مرده ببینم 🌟 یعنی مادرم می دونست می خواد بره 🌟 یعنی همه شب کنار جنازه اش خواب بودم 🌟 مات و مبهوت به مادرم نگاه می کردم 🌟 انگار دارم کابوس می بینم 🌟 آخه کی میشه از این خواب پر از بدبختی بیدار بشم 🌟 به صورتش نگاه کردم 🌟 مظلومیت و از اشکای خشکیده روی گونه هاش حس می کردم 🌟 و با بغضی که مثل تکه ای استخون تو گلوی من بود ، گریه کردم . 🌟 بغلش کردم و سرمو روی سینه اش گذاشتم و با چشمانی پر از اشک باهاش درد دل می کردم 🌹 مامانی پاشو گلم 🌹 پاشو با من حرف بزن 🌹 مامان کاشکی دیشب خوابم نمی برد و حرفاتو گوش میدادم 🌹 مامانی پاشو 🌹 پاشو ببین دارم گریه می کنم 🌹 پاشو بهم بگو فرشته ها که گریه نمیکنن 🌹 اگر پانشی قهر میکنم به خدا 🌹 مگه خودت نگفتی این غمها تموم می شه 🌹 مشکلات حل می شه 🌹 پس چرا تموم نمیشه؟ 🌹 مگه نگفتی غصه نخورم 🌹 پس چرا خودت از غصه دق کردی 🌟 پدرم وقتی صدای گریه هام و شنید با عجله اومد طرفم 🌟 بالای سرم وایساد 🌟 اشکاش از چشماش به ریش بورش می افتاد 🌟 از اتاق رفتم بیرون تا پدر راحت گریه کنه و ازم خجالت نکشه 🌟 از در نیمه باز اتاق ، بهش نگاه می کردم 🌟 خشکش زده بود 🌟 روی زانو افتاد و فریاد کشید و مادرمو صدا می زد ... ⚜ ادامه دارد ⚜ @gole_zahraa 👈
🍡 داستان سعید و پروفایل 🍡 💠 قسمت دوم 🕌 تا مدتها دلم به هیچ کاری نمی رفت 🕌 حتی موبایلم رو دست نمی گرفتم 🍎 یه روز با شنیدن صدای اذان 🍎 آرامش عجیبی ، پیدا کردم 🕌 تصمیم گرفتم 🕌 برای اولین بار برم مسجد 🕌 اولین نماز عمرمو خوندم 🕌 با اینکه غلط خوندم ولی 🕌 احساس آرامش معنوی خاصی میکردم 🕌 آرامشی که سالها دنبالش بودم 🕌 ولی هیچ جا نیافتم 👈 حتی در شبکه های اجتماعی 🕌 از امام جماعت خواستم کمکم کنه 🕌 ایشان هم مثل یه پدر مهربون 🕌 همه چی به من یاد داد 👈 نماز خوندن ، 👈 قرآن ، 👈 احکام ، 👈 زندگی امامان 👈 اخلاق و... 🍎 به حساب خودش کتاب می خرید 🍎 و به من هدیه می داد 🍎 منو در فعالیت های بسیج 🍎 و مراسمات شرکت می داد 🕌 توی محله معروف شدم 🕌 و احترام ویژه ای کسب کردم 🕌 توسط یکی از دوستان 🕌 به حرم حضرت معصومه 🕌 برای خادمی معرفی شدم 🍎 نزدیکای اربعین امام حسین 🍎 یکی از خادمین که پیر بود ، 🍎 به من گفت : 🌸 دلم میخواد برم کربلا 🌸 ولی نمی تونم ، 🌸 میشه شما به نیابت از من بری ؟ 🌸 پول و خرج سفر و حق الزحمه شما رو هم میدم . 🍎 منم زبونم قفل شده بود . 🍎 آخه من و کربلا ؟ 🍎 زیارت امام حسین ؟ 🍎 اشکم سرازیر شد . 🍎 قبول کردم و باحال عجیبی رفتم... 🍡ادامه دارد...🍡 @gole_zahraa 👈
هدف خلقت.mp3
6.04M
تلنگری ممکنه با عبادت از خدا دور بشیم... استاد_شجاعی 🎤 @gole_zahraa 👈
استاد شجاعی قدر رو نمیدونیم ما😭💔 دنبالش نمیریم ک بیاریمش😔 حاضر نیستیم دست از علائق و وابستگی های خودمون برداریم کمکی نمیکنیم به حضرت برای رفع موانع ظهور معلومه ک تو زندگی های خودمونم تاثیر داره زندگی فردی اجتماعی و ... چه نعمتی از امام معصوم داریم؟؟ بعد خدا هیچ نعمتی بالاتر از امام معصوم نیست ما چطوری رفتار کردیم با این نعمت؟ !💔😭😔 چقدر تو زندگی مون هست اصلا اقا تو زندگی ما جا داره؟؟؟🤔🤔💔 اصن ما میگیم این خرج کردن این نفس برای امام زمان ... طبیعیه ک ما مشکل داشته باشیم مشکلاتمون نتیجه بی ادبی هامون نسبت ب آقاست.... ما پدر اصلی مون رو طردش کردیم... ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ یکم فک کنیم...💔😭 گره کور ظهور تو منم میدانم.. اللهم عجل لولیک الفرج اللهم احفظ قائدنا الخامنه ای @gole_zahraa 👈
من «اللّه» هستم؛ معبودی جز من نیست! مرا بپرست، و نماز را برای یاد من بپادار!(14) إِنَّنِي أَنَا اللَّهُ لَا إِلَٰهَ إِلَّا أَنَا فَاعْبُدْنِي وَأَقِمِ الصَّلَاةَ لِذِكْرِي(14) سوره طه @gole_zahraa 👈
15.29M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥⭕️۷ دقیقه با نماینده‌ای که روحانی، وزرا و مجلس را شست و پهن کرد 👤عباس گودرزی نماینده بروجرد: 🔺آقای روحانی بجای عذرخواهی، مطالبه‌گر شده‌اید! شما باید از مردم عذرخواهی کنید نمیگم ۲۰۰تا! ده از اینا بفرستید مجلس! @gole_zahraa 👈
🌹برای سلامتی وفرج حضرت مهدی عجل🌹 🌹🍃 الّلهُمَّ*🌹 🌸🍃 صَلِّ*🌹 🌹 🍃 علی*🌹 🌸 🍃 مُحَمَّدٍ*🌹 🌹 🍃 وَآل *🌹 🌸 🍃 مُحَمَّد*🌹 🌹🍃وَعَجِّل*🌹 🌸 🍃 فَرَجَهُم🌹 @gole_zahraa
Panahian-Clip-EbadatJozKhedmatBeKhanevadeNist.mp3
1.96M
🎵عبادت به جز خدمت به خانواده نیست! 🔻این تیپ را چرا توی خونه نمی‌زنی؟! صوتی @gole_zahraa 👈
🌷 خاطرات یک فراری 🌷 🌷 قسمت هشتم 🌷 🌟 من و خانمم ، 🌟 خیلی آرزوی بچه می کردیم . 🌟 خانمم بیشتر از من ، 👈 عاشق بچه ها بود . 🌟 گاهی به شوخی می گفت : 🌷 آنقدر بچه بیاوریم 🌷 که تیم فوتبال درست کنیم . 🌟 من هم به شوخی می گفت : 🌷 انشالله به نیت چهارده معصوم ، 🌷 چهارده تا بچه بیاریم . 🌟 همیشه یک ترسی ، 🌟 در وجود خانمم بود . 🌟 که خیلی او را آزار می داد . 🌟 از آن می ترسید ، 🌟 که نکند مثل مادرش ، 👈 بعد از پنج سال ، بچه دار شود . 🌟 تا که یک روز ، خواب عجیبی دید 🌟 که به این ترسش اضافه شد . 🌟 به من گفت : 🌷 تو رو خدا 🌷 زود برو دنبال تعبیرش بگرد . 🌟 منم گفتم چشم 🌟 خانمم خیلی به خواب اعتقاد داشت . 🌟 و ادعا می کند ، که هر خوابی ببیند 👈 فوراً تعبیر می شود . 🌟 به دنبال معبر گشتم . 🌟 از همکارانم در حرم پرس و جو کردم 🌟 دوستان گفتند که در مسجد امام حسن عسکری علیه السلام ‌، حاج آقای پیری به نام اکبری ، 👈 تعبیر خواب بلد است . 🌟 برای نماز ظهر ، 🌟 به مسجد امام حسن عسکری علیه السلام رفتم . 🌟 در آن مسجد ، 🌟 چند نماز جماعت ، 🌟 در صحن های متفاوت مسجد ، 👈 برگزار می شود . 🌟 داخل یکی از صحن ها شدم . 🌟 و پشت سر یک حاج آقای پیری ، 👈 نماز خوندم . 🌟 بعد از نماز ، 🌟 رفتم پیششون و بهشون گفتم : 🌷 حاج آقا ببخشید 🌷 خانمم خواب دیدند 🌷 که بچه ای به دنیا آوردند 🌷 ولی به صورت قطعه قطعه ، 🌷 از شکمش ، بچه را خارج می کردند . 🌟 حاج آقا به صورت خلاصه گفت : 🌸 انشالله نسلت زیاد می شود . 🌟 یک جوری این را گفت ؛ 🌟 که انگار دوست نداشت ؛ 🌟 سوال دیگری از ایشان بپرسم . 🌟 با خوشحالی ، به طرف خانه رفتم ؛ 🌟 و این تعبیر زیبا را به خانمم گفتم . 🌟 او هم مثل من خیلی خوشحال شد . 🌟 یک ماه بعد از آن ، خانمم باردار شد . 🌟 و شادی و خوشحالی او ، 🌟 چند برابر گشت ‌. 🌷 ادامه دارد ... 🌷 @gole_zahraa 👈
خدایا یاریم کن تا به تدبیرت اعتماد کنم و به حکمتت دل بسپارم وتنها به تو توکل کنم الهی فردایم را هرطور میخواهی نقاشی کن.. به قلم رحمتت ایمان دارم @gole_zahraa