eitaa logo
گل نرگس (آستان مقدس مسجد جمکران)
8.6هزار دنبال‌کننده
3.4هزار عکس
2هزار ویدیو
38 فایل
کانال تخصصی کودک گل نرگس مرکز کودک و نوجوان آستان مقدس مسجد جمکران ادمین و دریافت آثار @yavarekochak
مشاهده در ایتا
دانلود
🌸🍀💐🍀🌸 🌸 بهار و عید نوروز 🍀 آمده اند از امروز 🌸با سبدای پرگل 🍀 با لاله و با سنبل 🌸 در این بهار زیبا 🍀 دنیا شده با صفا 🌸 پیش مامان و بابا 🍀 کنیم شکر خدا را 🌸🍀💐🍀🌸 💐کانال گل نرگس💐 ╭━═━⊰🌱🌸🌱⊱━═━╮ @golenarges_jamkaran ╰━═━⊰🌱🌸🌱⊱━═━╯
🌸🍀💐🍀🌸 🌸عید دارد می‌رسد 🌱با کت و شلوار سبز 🌸سایه‌اش پیدا شده 🌱پای یک دیوار سبز 🌸با صدای پای عید 🌱لحظه‌ها نو می‌شود 🌸سبز مثل سبزه‌ها 🌱گندم و جو می‌شود 🌸کاش می‌شد، می‌شدم 🌱مثل غنچه نو نوار 🌸می‌گرفتم عیدی از 🌱دست زیبای بهار 🌸🍀💐🍀🌸 💐کانال گل نرگس💐 ╭━═━⊰🌱🌸🌱⊱━═━╮ @golenarges_jamkaran ╰━═━⊰🌱🌸🌱⊱━═━╯
🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃 🌸داستان زیبای بهار دلها🍃 قسمت اول بهار خانم که از راه رسید، همه‌ جا گل بود و سبزه. گنجشکه روی درخت جیک‌ جیکی کرد و گفت: «بهار خانم خوش‌ آمدی. عیدی من را می‌ دهی؟ بهار خانم تقی زد به تخم‌ های گنجشک، جوجه‌ ها بیرون آمدند. بهار خانم گفت: «این هم عیدی تو.» درخت گفت: «بهار خانم خوش‌ آمدی به من هم عیدی می‌ دهی؟» بهار خانم یک مشت شکوفه ریخت روی شاخه‌ های درخت. درخت خوشگل شد. بهار خانم گفت: «این هم عیدی تو.» کرمه سرش را از خاک بیرون آورد گفت: «بهار خانم خوش آمدی به من هم عیدی می‌ دهی؟» بهار خانم به ابرها نگاهی کرد و خندید. باران شرشر بارید. کرمه خوش‌ حال شد و دمش را تکان داد. بهار خانم گفت: «این هم عیدی تو.» بعد هم رفت خانه خاله‌ پیرزن. خاله پیرزن کنار سفره هفت‌ سین نشسته بود و داشت سین‌ های سفره هفت‌ سین را می‌ شمرد. ادامه دارد... 🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸 🌸کانال گل نرگس🍃 ━═━⊰ ⭐️🍬⭐️⊱━═━╮ @golenarges_jamkaran ╰━═━⊰⭐️🍬⭐️⊱━═━╯
🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃 🌸داستان زیبای بهار دلها🍃 قسمت دوم خاله پیرزن کنار سفره هفت‌ سین نشسته بود و داشت سین‌ های سفره هفت‌ سین را می‌ شمرد. یک سین کم داشت. به بهار خانم گفت: «یک سین کم دارم. حالا چه کار کنم؟ غصه‌ دار شدم.» بهار خانم گفت: «ناراحت نباش.» بعد دست کرد توی جیبش و یک شاخه سنبل گذاشت توی سفره هفت‌ سین و گفت: «بفرما این هم عیدی تو.» و این جوری شد که اون سال همه از بهار خانم عیدی گرفتند. بوی سنبل توی خانه خاله ‌پیرزن پیچیده بود. خاله پیرزن گفت: بهار خانم می‌دونی عیدی واقعی چیه؟ بهار خانم گفت: چیه؟من از صبح تا حالا به همه عیدی دادم اما تا حالا فکر نکرده بودم به عیدی واقعی.بگو ببینم چیه؟ خاله پیرزن گفت: عیدی واقعی ظهور مولا آقا امام زمانمون هست. بهار خانم گفت: آره درست میگی عیدی واقعی ظهور امام زمانمون هست که اگر خدا بخواهد امسال همه ی مسلمانان جهان این عیدی رو میگیرن. و هر دو با هم دستشون رو به آسمون بالا بردن و بلند گفتن: «آمین» 🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸 🌸کانال گل نرگس🍃 ━═━⊰ ⭐️🍬⭐️⊱━═━╮ @golenarges_jamkaran ╰━═━⊰⭐️🍬⭐️⊱━═━╯
🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃 🌸داستان نماز اشتباه🍃 عمه‌خانم نماز مغرب را درست خواند اما نماز عشاء را دوباره اشتباه خواند! عباس در فکر فرورفت. حتما عمه‌خانم یادش رفته است نماز را درست بخواند، آن هم به این دلیل که پیر شده است. فردا عمه‌خانم به همراه پدر عباس به دکتر رفت. عباس هم تا دید عمه نیست، موضوع را به مادرش گفت. مادر عباس گفت: «پسرم، امشب سوالت را از خود عمه‌خانم بپرس، ولی این را بدان که عمه‌خانم اشتباه نکرده است.» شب شد.همگی سر سفره افطار نشستند. عمه‌خانم هم گفت: «من امروز دکترم را که رفتم، فردا برمی‌گردم که بتوانم روزه‌ام را بگیرم.» همگی ناراحت شدند از رفتن عمه‌خانم. عمه‌خانم به عباس گفت: «عباس، پسر قشنگم! مادر گفت که متوجه اشتباه نماز خواندن من شده‌ای. آفرین پسرم از دقتی که در نماز داری اما نماز من اشتباه نیست. اسم نماز من، نماز مسافر یا همان نماز شکسته است.» عباس گفت: «نماز مسافر چه‌طور نمازی است؟» عمه‌خانم گفت: «نمازی که مسافر می‌خواند شرایط خودش را دارد. در این نماز، نمازهای چهاررکعتی را دو رکعت می‌خوانیم اما بقیه‌ی نمازها مثل نماز صبح و مغرب کامل‌اند. البته مسافر نباید بیش از 10 روز در سفر باشد. در غیر این صورت، نماز باید کامل خوانده شود.» عباس متوجه نماز مسافر شد. بعد از سحری، عباس که خوابید، عمه‌خانم رفت اما قول داد دفعه‌ی بعد بیشتر بماند. 🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸 🌸کانال گل نرگس🍃 ━═━⊰ ⭐️🍬⭐️⊱━═━╮ @golenarges_jamkaran ╰━═━⊰⭐️🍬⭐️⊱━═━╯