eitaa logo
پوشاک گل نرگس
208 دنبال‌کننده
4.8هزار عکس
42 ویدیو
0 فایل
آدرس: خیابان نبوی منش- کوچه 132- نبش کوچه ایمان 52 (شهید منوچهر بابایی)🌹 تماس با ما و استعلام قیمت 09139065927 03133653298 لینک دعوت به کانال http://eitaa.com/golenargesnabavi شماره کارت بانک رسالت 5041-7210-9553-3346 #ترک_کانال ...
مشاهده در ایتا
دانلود
مطالب انتخاباتی حذف شد. آقای دکتر پزشکیان از امروز ئیس جمهور همه مردم ایران است و همه کمک خواهیم کرد ایران آبادتری بسازیم. انشالله خداوند کمک کند تا مشکلات مردم با همت مردم و مسئولین برطرف شود.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
سلام بر محرم صدیقه طاهره سلام الله علیها، به این مجالس عنایت دارند..
سلام و عرض تسلیت خدمت همراهان گرامی به مناسبت ایام تاسوعا و عاشورای حسینی. ضمن آرزوی قبولی عزاداری های شما خوبان، عزیزانی که برایشان مقدور است نسبت به تسویه حساب خود اقدام کنند. بدهی زیادی دارم که باید در این چند روز تسویه کنم.
هدایت شده از ساعت ۰۰:۰۰
💢وداع جانسوز امام سجاد (ع)با امام حسین (ع)/ امام حسین(ع) لحظات آخر چه پیام مهمی برای شیعیان فرستاد؟ ✍لطفا بدون وضو و اشک این متن را نخوانید. در روايتى آمده است:هنگامى كه امام حسين(ع) تنها شد به خيمه هاى برادرانش سر كشيد، آنجا را خالى ديد. آنگاه به خيمه هاى فرزندان عقيل نگاهى انداخت، كسى را در آنجا نيز نديد؛ سپس به خيمه هاى يارانش نگريست كسى را نديد، امام در آن حال ذكر «لاَ حَوْلَ وَ لاَ قُوَّةَ إِلاَّ بِاللهِ الْعَلِىِّ الْعَظِيمِ» را فراوان بر زبان جارى مى ساخت. آنگاه به خيمه هاى زنان روانه شد و به خيمه فرزندش امام زين العابدين(عليه السلام) رفت. او را ديد كه بر روى پوست خشنى خوابيده و عمّه اش زينب(س) از او پرستارى مى كند. چون حضرت على بن الحسين(عليه السلام) نگاهش به پدر افتاد خواست از جا برخيزد، ولى از شدّت بيمارى نتوانست، پس به عمّه اش زينب گفت: «كمكم كن تا بنشينم چرا كه پسر پيامبر(صلى الله عليه وآله) آمده است» زينب(عليها السلام) وى را به سينه اش تكيه داد و امام حسين(عليه السلام) از حال فرزندش پرسيد: او حمد الهى را بجا آورد و گفت: «يا أبَتاهُ ما صَنَعْتَ الْيَوْمَ مَعَ هؤُلاءِ الْمُنافِقِينَ»؛ (پدر جان! امروز با اين گروه منافق چه كرده اى؟). امام(عليه السلام) در پاسخ فرمود: «يا وَلَدِي قَدِ اسْتَحْوَذَ عَلَيْهِمُ الشَّيْطانُ فَاَنْساهُمْ ذِكْرَ اللّهِ، وَ قَدْ شُبَّ الْقِتالُ بَيْنَنا وَ بَيْنَهُمْ، لَعَنَهُمُ اللّهُ حَتّى فاضَتِ الاَْرْضُ بِالدَّمِ مِنّا وَ مِنْهُمْ»؛ (فرزندم! شيطان بر آنان چيره شده و خدا را از يادشان برده است و جنگ بين ما و آنان چنان شعله ور شد كه زمين از خون ما و آنان رنگين شده است!). حضرت سجّاد(عليه السلام) عرض كرد: «يا أبَتاهُ أَيْنَ عَمِّىَ الْعَبّاسُ»؛ (پدر جان! عمويم عبّاس كجاست؟). در اين هنگام اشك بر چشمان زينب حلقه زد و به برادرش نگريست كه چگونه پاسخ مى دهد ـ چرا كه امام(ع) خبر شهادت عبّاس را به وى نداده بود زيرا كه مى ترسيد بيمارى وى شدّت پيدا كند! ـ امام(عليه السلام) پاسخ داد: «يا بُنَىَّ إِنَّ عَمَّكَ قَدْ قُتِلَ، وَ قَطَعُوا يَدَيْهِ عَلى شاطِىءِ الْفُراتِ»؛ (پسر جان! عمويت كشته شد و دستانش كنار فرات از پيكر جدا شد!). على بن الحسين(ع) آن چنان گريست كه بى هوش شد. چون به هوش آمد از ديگر عموهايش پرسيد و امام پاسخ مى داد: «همه شهيد شدند». آنگاه پرسيد: «وَ أَيْنَ أَخي عَلِيٌّ، وَ حَبيبُ بْنُ مَظاهِرَ، وَ مُسْلِمُ بْنُ عَوْسَجَةَ، وَ زُهَيْرُ بْنُ الْقَيْنِ»؛ (برادرم على اكبر، حبيب بن مظاهر، مسلم بن عوسجه و زهير بن قين كجايند؟). امام(ع) پاسخ داد: «يا بُنَىَّ إِعْلَمْ أَنَّهُ لَيْسَ في الْخِيامِ رَجُلٌ إِلاّ أَنَا وَ أَنْتَ، وَ أَمّا هؤُلاءِ الَّذِينَ تَسْأَلُ عَنْهُمْ فَكُلُّهُمْ صَرْعى عَلى وَجْهِ الثَّرى»؛ (فرزندم! همين قدر بدان كه در اين خيمه ها مردى جز من و تو نمانده است، همه آنان به خاك افتاده و شهيد شده اند). پس على بن الحسين(ع) سخت گريست. آنگاه به عمّه اش زينب(س) گفت: «يا عَمَّتاهُ عَلَىَّ بِالسَّيْفِ وَ الْعَصا»؛ (عمّه جان! شمشير و عصايم را حاضر كن). پدرش فرمود: «وَ ما تَصْنَعُ بِهِما»؛ (مى خواهى چه كنى؟). عرض كرد: «أمَّا الْعَصا فَأَتَوَكَّأُ عَلَيْها، وَ أَمَّا السَّيْفُ فَأَذُبُّ بِهِ بَيْنَ يَدَىْ إِبْنِ رَسُولِ اللهِ(ص) فَإِنَّهُ لاَ خَيْرَ فِي الْحَياةِ بَعْدَهُ»؛ (بر عصا تكيه كنم و با شمشيرم از فرزند رسول خدا(ص) دفاع نمايم، چرا كه زندگانى پس از او ارزش ندارد). امام حسين(ع) او را باز داشت و به سينه چسباند و فرمود:(فرزندم! تو پاك ترين ذريّه و برترين عترت منى و تو جانشين من بر اين بانوان و كودكانى. آنان غريب و بى كس اند كه تنهايى و يتيمى و سرزنش دشمنان و سختى هاى دوران آنان را فرا گرفته است. هر گاه كه ناله سر دادند آنان را آرام كن، و چون هراسان شدند مونسشان باش و با سخنان نرم و نيكو، خاطرشان را تسلّى بخش. چرا كه كسى از مردانشان جز تو نمانده است تا مونسشان باشد و غم هايشان را به وى باز گويند. بگذار آنان تو را ببويند و تو آنان را ببويى و آنان بر تو گريه كنند و تو بر آنان آنگاه امام(ع) دست فرزندش را گرفت و با صداى رسا فرمود: اى زينب! اى امّ كلثوم! اى سكينه! اى رقيّه! و اى فاطمه! سخنم را بشنويد و بدانيد كه اين فرزندم جانشين من بر شماست و او امامى است كه پيروى از او واجب است سپس به فرزندش فرمود: «يا وَلَدي بَلِّغْ شيعَتي عَنِّيَ السَّلامَ فَقُلْ لَهُمْ: إِنَّ أَبي ماتَ غَريباً فَانْدُبُوهُ وَ مَضى شَهيداً فَابْكُوهُ»؛ فرزندم! سلامم را به شيعيانم برسان و به آنان بگو: پدرم غريبانه به شهادت رسید پس بر او اشك بريزيد. 👌ارسال به دیگران واجب. منبع: معالى السبطين، ج 2، ص 20 - 21. ✔️به کانال ساعت ۰۰:۰۰ بپیوندید 👇 https://eitaa.com/joinchat/2792882744C3f5cd5b9ff
هدایت شده از کانال حسین دارابی
هدایت شده از کانال حسین دارابی
هدایت شده از کانال حسین دارابی
هدایت شده از کانال حسین دارابی
هدایت شده از کانال حسین دارابی
هدایت شده از کانال حسین دارابی
هدایت شده از کانال حسین دارابی
هدایت شده از کانال حسین دارابی
هدایت شده از کانال حسین دارابی
اگه فضای مجازی زمان واقعه کربلا در محرم 61 هجری بود چه توئیتهایی زده میشد جنگ روایت‌ها یعنی این....الان واقعیت‌هارو همینطوری تغییر میدن با رسانه‌ها بادقت بخونید اسلایدهارو | عضوشوید 👇 http://eitaa.com/joinchat/443940864Cf192df24f0
عرض سلام خدمت همراهان گرامی😍 بار جدید رسید.🤩 👇 آدرس: خیابان نبوی منش- کوچه 132- نبش کوچه ایمان 52 (شهید منوچهر بابایی)🌹 تماس با ما و استعلام قیمت 09139065927 03133653298 لینک دعوت به کانال http://eitaa.com/golenargesnabavi شماره کارت بانک رسالت 5041-7210-9553-3346