#حکایت
#داستان
#نوجوان
🔻کتاب همسفر با خورشید
(ضرغامه پسر مالک)
نویسنده: ابوالفضل سبزی
انتشارات: شبنم باران
🔹قسمت دوم
دوستان ضرغامه او را سرزنش میکردند و به او می گفتند: پس چه شد آن همه بیقراری و چشم انتظاری؟! تو که دمادم حسین حسین میگفتی! پس چرا الان ساکتی؟! آیا ما باید همین طور در خانه بنشینیم و سکوت اختیار کنیم؟
ضرغامه در دل میسوخت اما پاسخی نداشت.
چند روز بعد خبر عجیبی به دوستان ضرغامه رسید به طوری که همه را شگفتزده کرد، اصلا باور کردنی نبود!
ضرغامه لباس یزیدیان را به تن کرده بود و به سپاه عمرسعد پیوسته بود. او الان برای جنگ با پسر رسول خدا صلیاللهعلیهوآله عازم کربلا بود.
برخی دوستانش با شنیدن این خبر، او را نفرین کرده و گفتند: «او دیگر رفیق ما نیست!»
یکی میگفت: ضرغامه خائن است، چقدر پول گرفت که به لشکر یزید پیوست؟
دیگری میگفت: او منافق است، او دینش را به دنیا فروخت. ما حاضریم به زندان برویم و کشته شویم اما به لشکر دشمن نپیوندیم.
اما در این میان برخی از نزدیکان و دوستان صمیمیترش که او را بهتر میشناختند این حرفها را نمیپذیرفتند و میگفتند: حتما ضرغامه برای این کارش دلیلی دارد، ما نباید در مورد رفیقمان زود قضاوت کنیم. به جای این حرفها یک فکری کنید که چطور از جلوی چشم مأموران از شهر خارج شویم و به یاری امام حسین علیهالسلام بشتابیم. آنها گفتند: خیلی تلاش کردیم که راهی پیدا کنیم، راهی نیست، مأموران ابن زیاد هر کس را بگیرند یا می کشند یا زندان میکنند. تمام شهر زیر نظر این جلّادهای آدمکش است...
چند روزی گذشت، خبر شهادت امام حسین علیهالسلام و یارانش در همه جا پخش شد، چندی بعد خبر رسید که ضرغامه نیز در لشکر امام حسین علیهالسلام بوده و همراه آن حضرت به شهادت رسیده است!
دوستان ضرغامه حالا فهمیده بودند که مرد واقعی او بوده نه اینان که راهی برای یاری امام زمانشان پیدا نکردند.
یکی از دوستان که از حال ضرغامه با خبر شده بود برای آنان تعریف کرد:
ضرغامه خیلی تلاش کرد که راهی برای خروج از کوفه پیدا کند اما به هیچ طریق نتوانست راهی بیابد، ناگهان فکری به سرش زد، به سمت لشکر عمرسعد رفت و گفت: من هم میخواهم به جنگ بیایم و شما را یاری کنم. عمر سعد نیز او را پذیرفت. او لباس یزیدیان را پوشید و خود را جزء لشکر یزید جا زد و با آنان از شهر خارج شد. سپس در فرصتی مناسب از لشکر جدا شد و خود را به امام حسین علیهالسلام رساند و تا آخرین نفس از آن حضرت دفاع نمود و در روز عاشورا بعد از نماز ظهر در حالی که زخمی شده بود بر زمین افتاد، نگاهی به چهره زیبای امام حسین علیهالسلام نمود و لبخندی زد و در راه آن حضرت شهید شد.
سلام خدا بر او باد.
پایان
📘کتاب همسفر با خورشید
🌷کانال کودک و نوجوان گلهای انتظار↙️
🆔 @Golentezar
🌼 الّلهُـمَّ عَجِّـلْ لِوَلِیِّکَــ الْفَــرَج 🌼
🖼موسسه آسمان مهر منجی
┄┅┅❅♥️❅┅┅┄
🌷 #آفریدههای_خدا
🔺«عقاب هارپی»
عقاب هارپی، یکی از بزرگترین و نیرومندترین عقابهای جهان است و در جنگلهای بارانی آمریکای مرکزی و جنوبی زندگی میکند. این پرنده باشکوه دارای بالهایی بلند و پهن، سر بزرگ با تاجی از پرهای برجسته، و چنگالهای قدرتمند است. طول بالهای عقاب هارپی به دو متر و وزن آن به نه کیلوگرم میرسد.
این پرنده، شکارچی بسیار ماهری است و عمدتاً از پستانداران درختنشین مانند میمونها و تنبلها تغذیه میکند. آنها با استفاده از دید بسیار قوی و توانایی پرواز بیصدا میتوانند شکار خود را غافلگیر کرده و با چنگالهای قویشان آن را بگیرند. منقار تیز و خمیدهشان کار را برای تکهتکه کردن شکار آسان میکند.
🌷کانال کودک و نوجوان گلهای انتظار↙️
🆔 @Golentezar
🌼 الّلهُـمَّ عَجِّـلْ لِوَلِیِّکَــ الْفَــرَج 🌼
🖼موسسه آسمان مهر منجی
┄┅┅❅♥️❅┅┅┄
12.93M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 #نماهنگ
🔉 یادمه بچه بودم که مادرم
منو با خودش میبرد به روضههات...
🎙 با نوای #حاج_ابوذر_بیوکافی
🎵 فایل صوتی قطعه
🖌 متن شعر
🌷کانال کودک و نوجوان گلهای انتظار↙️
🆔 @Golentezar
🌼 الّلهُـمَّ عَجِّـلْ لِوَلِیِّکَــ الْفَــرَج 🌼
🖼موسسه آسمان مهر منجی
┄┅┅❅♥️❅┅┅┄
10.44M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
#حرم
🌷سلام مهربون عزیز دلم قربونت برم...
🌷کانال کودک و نوجوان گلهای انتظار↙️
🆔 @Golentezar
🌼 الّلهُـمَّ عَجِّـلْ لِوَلِیِّکَــ الْفَــرَج 🌼
🖼موسسه آسمان مهر منجی
┄┅┅❅♥️❅┅┅┄
#داستان_کوتاه
#کودک #نوجوان
#پیامبرمهربان_ص
🌷عنوان داستان: مسابقه تیراندازی
✍نویسنده: ابوالفضل سبزی
روزی دو گروه از جوانان مشغول مسابقه تیراندازی بودند. شور و هیجان آنها باعث شده بود که مردم زیادی گرداگرد آنان جمع شده و آنها را تشویق میکردند.
ناگهان مردم متوجه شدند که پیامبر مهربان ما حضرت محمد صلیاللهعلیهوآله از آن محل میگذرند. جوانان تا پیامبر عزیز را دیدند از آن حضرت دعوت کردند که در مسابقه تیراندازی شرکت کنند.
حضرت قبول کردند و در کنار یکی از تیمها قرار گرفتند تا جزء گروه آنها باشند و با گروه مقابل مسابقه دهند.
گروه مقابل گفتند: ما مسابقه نمیدهیم چون پیامبر در تیم شما قرار گرفته و پیامبر در هر تیمی قرار بگیرد آن تیم حتماً برنده میشود.
پیامبر مهربان لبخندی زدند و فرمودند:
پس من برای هر دو تیم تیراندازی می کنم.
همه از خوشحالی بر پیامبر درود فرستادند.
مسابقه شروع شد و پیامبر گاهی در کنار این تیم و گاهی در کنار تیم مقابل، با آنان همکاری نمودند و باعث شادی هر دو گروه شدند.
بعد از پایان مسابقه پیامبر عزیز فرمودند: «بچههای گلم! قهرمان واقعی کسی است که با یاد خدا و صبر، خشم و عصبانیت خود را کنترل کند.»
🌷کانال کودک و نوجوان گلهای انتظار↙️
🆔 @Golentezar
🌼 الّلهُـمَّ عَجِّـلْ لِوَلِیِّکَــ الْفَــرَج 🌼
🖼موسسه آسمان مهر منجی
┄┅┅❅♥️❅┅┅┄
امام رضا.mp3
5.72M
قطعه صوتی #امام_رضا از محسن چاووشی بدون آهنگ🌹
#امام_رضا
@deleteahang
🌼 الّلهُـمَّ عَجِّـلْ لِوَلِیِّکَــ الْفَــرَج 🌼
🖼موسسه آسمان مهر منجی↙️
🆔 @Baranetrat
┄┅┅❅♥️❅┅┅┄
32.49M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
قصه های آسمانی (داستانهای امام رضا علیهالسلام)
#قصههای_امامان
#امام_رضا_ع
#کارتون #انیمیشن
#کودک
#نوجوان
🌷کانال کودک و نوجوان گلهای انتظار↙️
🆔 @Golentezar
🌼 الّلهُـمَّ عَجِّـلْ لِوَلِیِّکَــ الْفَــرَج 🌼
🖼موسسه آسمان مهر منجی
┄┅┅❅♥️❅┅┅┄