📌#تربیت_خانواده
خودپنداره يعني قرائت اين تابلو
++++-------
- ---+--+++-
-++++++++
-----------
كودك هر لحظه به اين تابلو نگاه مي كند"اُه چه قدر چراغ قرمز روشنه پس من بدم" و يا "اُه چه قدر چراغ سبز روشنه پس من خيلي خوبم" يا اين كه تعداد مثبت ها و منفي ها مساوي است پس من نه بدم نه خوبم و .... همه ي ما اين محاسبه را در مورد خودمان داريم و هر لحظه در ناخودآگاه در حال محاسبه اين تابلو هستيم كه من كي هستم؟ هماهنگي يا ناهماهنگي اين تابلو باعث مي شود كه شخصيت مطلوب يا نامطلوب شكل بگيرد وخودپنداره كاذب باشد يا خودپنداره واقعي. هرچه قدر بيشتر نيازهاي كودك را بشناسيم و به اين نيازها پاسخ دهيم و هرچه كودك بيشتر خودپنداره ي مثبت از خود داشته باشد، خودپنداره ي واقعي در كودك شكل خواهد گرفت و در غير اين صورت خودپنداره ي كاذب شكل خواهد گرفت كه خودپنداره ي كاذب مي تواند منفي يا مثبت باشد.
خودپنداره ي كاذب مثبت در سطوح بالاتر از خودپنداره ي واقعي شكل مي گيرد و شخص خودش را بالاتر از آن چيزي كه هست ارزيابي مي كند و خودپنداره ي كاذب منفي در سطوح خيلي پايين تر از خودپنداره ي واقعي شكل مي گيرد و شخص خودش را پايين تر از آن چيزي كه هست ارزيابي مي كند. (ادامه دارد..)
#شخصیت {قسمت8}
[مباحث کودک متعادل]
🌐 به گلستان #تربیت بپیوندید
👇
☫ @golestane_tarbiat ☫
📌#تربیت_خانواده
وقتي در شخصي خودپنداره ي كاذب منفي به وجودآيد شخص خود را خيلي حقير مي بيند و اگر در شخصي خودپنداره ي كاذب مثبت وجودآيد، شخص خود را خيلي بالا و سرآمد مي بيند و خود ايده آل شكل مي گيرد.
خودايده آل آن چيزي است كه ما برپايه ي خودپنداره از خودمان انتظار داريم. هر چه قدر شخصيت كودك واقعي باشد، خودپنداره اش متعادل باشد و با فرديتش هماهنگ باشد، خودايده آل او نيز درجاي منطقي قرار خواهد گرفت. خيلي وقت ها ما كودك را زودتر از موعد آموزش مي دهيم و دائم هم مي گوييم كه"اين بچه با همه ي بچه هاي ديگه فرق داره! اصلاً مثل بچه بزرگ هاست، خيلي مي فهمه، از سنش بيشتر مي فهمه" وقتي به كودك ميگيم كه بيشتر از سنش مي فهمه در واقع او را برده ايم به خودپنداره ي كاذب مثبت. وزماني هم كه به كودك ميگيم"اين اصلاً بي شعوره، مونگوله، به خانواده ي باباش رفته،....." كودك را برده ايم به خودپنداره ي كاذب منفي. اگر كودك را يكسره تحقير كنيم به سمت خودپنداره ي كاذب منفي مي رود و اگر دائم تمجيد كنيم به سمت خودپنداره ي كاذب مثبت مي رود. اگر جاي خودايده آل درست باشد و فاصله ي آن با خودپنداره ي واقعي متعادل باشد، اين فاصله ي متعادل انگيزه ايجاد مي كند و اين انگيزه مثل موتور رشد عمل مي كند و كودك را در مسير رشد بالا مي برد. انگيزه يعني فاصله ي طبيعي بين خودپنداره و خود ايده آل.در اين حالت خودپنداره ي واقعي و خودايده آل صحيح شكل مي گيرد و همين طور مثل نردبان پله به پله كودك را بالا مي برد.
مي دانيد نردبان به عربي چه مي شود؟ معراج. مدتي است كه روي معراج نامه ها كار مي كنم و واقعاً دنيايي براي خودش است.
#شخصیت {قسمت9}
[مباحث کودک متعادل ]
@🌐 به گلستان #تربیت بپیوندید
👇
☫ @golestane_tarbiat ☫
📌#تربیت_خانواده
اگر خودايده آل با خودپنداره واقعي فاصله ي زيادي داشته باشد و به سمت پايين و كاذب منفي برود، شخص از خودش برداشت منفي مثل: «من هيچي نمي شوم» خواهد داشت. چه قدر اين جمله را درمورد خودمان مي گوييم كه من هيچي نمي شوم، من نه درس خوانم نه عرضه دارم و .....
اگر خودايده آل به سمت بالا و خود پنداره ي كاذب مثبت برود « من همه چيز بايد بشوم ». اين خطر امروزه بين جوان هاي دبيرستاني و كنكوري زياد است. ما فكر مي كنيم كه اين حالت به آن ها انگيزه مي دهد. من در مشاوره هايي كه با نوجوانان دارم مي بينم كه اصلاً حاضر نيستند به دانشگاه پايين تر رضايت بدهند و اين القايي است كه خانواده ها به او داده اند و اگر اين نوجوانان كه تحت فشار القاي خانواده هستند در كنكور قبول نشوند، داغون مي شوند چون دچار خودپنداره ي كاذب مثبت بوده اند.
خطرناك تر از اين حالت وقتي است كه ما هر دو خودپنداره را با هم انجام مي دهيم، از يك طرف تحقير مي كنيم و از طرف ديگر مي گوييم كه تو استعدادت عالي است، تو نابغه اي و ... مواظب باشيد و آگاه باشيد كه به بچه ها چي مي گوييد و چه القابي مي دهيد.
من موارد زيادي را ديده ام كه جلوي خود بچه والدين اذعان داشتند كه « اين بي شعور نفهم استعدادش خيلي بالاست، اصلاً نابغه ست، ولي بي عرضه تن به كار نمي ده يك خورده اگر درس بخونه از همه بالاتر ميشه، بچه ي فلاني و فلاني نصف اين هم شعور ندارند اما اونا چي شدن بچه ي من چي شده!!!!»
تصور كنيد در اين مورد فاصله ي خود ايده آل تا خودپنداره ي واقعي را، گاهي آن بالاي بالا و گاهي اين پايين پايين، خوب اين بچه به معراج مي تواند برود؟ و متأسفانه اين بچه ها يك جايي مي بُرند و تبديل مي شوند به يك شخصيت نامطلوب. و متأسفانه ما چون فكر مي كنيم حرف باد هواست، بدون ملاحظه حرف مي زنيم و لقب و نسبت مي دهيم و هيچ احساس مسئوليتي هم نمي كنيم، همه ي بهم ريختگي ها را در خودپنداره ها به وجود مي آوريم و در نتيجه كودك از نظر ذهني آشفته مي شود و دچار اختلالات شخصيتي مي شود. (ادامه دارد...)
#شخصیت {قسمت10}
[مباحث کودک متعادل ]
@🌐 به گلستان #تربیت بپیوندید
👇
☫ @golestane_tarbiat ☫
📌#تربیت_خانواده
امروزه يكي از اختلالات شخصيتي كه در حال تبديل به بيماري است، دو شخصيتي بودن يا شيدايي – افسردگي است كه دربين جوان ها در حال افزايش است. اين بيماري در خانواده هايي كه خيلي روي درس فرزندشان فشار مي آورند و بچه هم موفق نمي شود، بسيار ديده مي شود.
شيدايي افسردگي به كساني گفته مي شود كه اصلاً رفتار قابل پيش بيني ندارند، وقتي عصبي مي شوند طوفان به پا مي كنند و وقتي شاد مي شوند از خودبي خود مي شوند. من موردي داشتم كه وقتي اين دختر خانم را در حالت عادي مي ديديم بسيار شاد و بذله گو كه آدم حظ مي كرد اما وقتي ناراحت و عصباني مي شد با تزريق آرام بخش آرام مي گرفت چون دچار اختلال شخصيتي بود. به همين دليل بحث شخصيت را نامحدود ادامه خواهيم داد.
وقتي شخصيت و رفتار غيرواقعي مي شوند، ارتباط ها نيز غيرواقعي مي شوند، چه ارتباط با محيط و چه ارتباط با انسان ها، رابطه هم غيرواقعي مي شود. امروزه در روابط اجتماعي چه مي بينيد؟ تعادل يا عدم تعادل؟ همه جا عدم تعادل است. چون اصلاً فرديت و ذهنيت برهم منطبق نيستند . جاي ارزش ها و اصول جابه جا شده.
نوجواني به خودي خود يك دوران بحران هويت است؛ وقتي در كل جامعه همه چيز غير واقعيت مي شود، هويت ها نيز غير واقعي مي شوند. ما اصلاً نبايد جوان ها را سرزنش كنيم بلكه بايد به فكر درمان ريشه ها باشيم و اصلاً هم دنبال مقصر نگرديد چون نه شما مقصريد، نه ما و نه ديگران و هيچ كس مقصر نيست؛ دنبال ريشه باشيد.
اين آشفتگي ها هستند كه باعث بهم ريختگي ذهن مي شوند. به خصوص كه در عصري هستيم كه باران اطلاعات است.
#شخصیت {قسمت11}
[مباحث کودک متعادل ]
🌐 به گلستان #تربیت بپیوندید
👇
☫ @golestane_tarbiat ☫
📌#تربیت_خانواده
گفتيم ذهنيت غيرواقعي، برداشتي و القايي و هنجاري است. الآن هنجارهاي جامعه خيلي بهم ريخته است و اين سيل اطلاعات روي هنجارهاي جامعه ي ما تأثير مي گذارد و ما خيلي تحت فشار هنجارهاي اجتماعي هستيم. كه بيشترين تأكيد من در اين دوره روي هنجارهاي اجتماعي است. چون هنجارهاي اجتماعي باعث مي شوند ما شخصيتي به فرزندمان القاء كنيم كه آن شخصيت كاملاً غيرواقعي است و نگاهمان به هنجارهاي اجتماعي باعث مي شود كه يك برداشت غيرواقعي داشته باشيم.
يك مثال خيلي ساده مثل: « چرا همه از اين ماشين ها دارند ما، نداريم». اين مسائل هنجاري هستند كه راجع به آن ها صحبت خواهيم كرد. حال وارد بحث دانايي و چگونگي مي شويم.
چگونه مي توان شخصيت مطلوب ايجاد كرد؟
اولين مسئله اهميت نقش والدين، الگو بودن و حمايت كننده بودن است. در شكل گيري شخصيت كودك هيچ چيز مهم تر و اساسي تر از نقش والدين به خصوص نقش مادر نيست. شخصيت در خانواده شكل مي گيرد نه در مهدكودك و مدرسه.
پايه هاي اصلي شخصيت در خانواده شكل مي گيرد و به قول آقاي دكتر عبدالعظيم قريب بخش اعظم تربيت كودك در سكوت شكل مي گيرد. والدين هركاري مي كنند بچه ها تصوير برداري مي كنند. اصلاً دنبال اين نباشيد كه با نصيحت و موعظه شخصيت بچه ها را متعالي كنيد، مهمترين عامل اين است كه ما، چگونه رفتار مي كنيم؛ شخصيت از طريق والدين به كودك منتقل مي شود. عزت نفس ميراث والدين است. به قول دكتر هايم جينات: عزت نفس گران بهاترين ميراثي است كه پدر و مادر مي توانند براي كودك به ارث بگذارند كه با هيچ ثروتي قابل مقايسه نيست و مستقيم از رفتار والدين گرفته مي شود. (ادامه دارد...)
#شخصیت {قسمت12}
[مباحث کودک متعادل ]
🌐 به گلستان #تربیت بپیوندید
👇
☫ @golestane_tarbiat ☫
📌#تربیت_خانواده
در هوش متعادل ما مي خواهيم شخصيت را بر پايه ي تفكر سنتي به روز شده و با كمك علم تعريف كنيم. به همين دليل به سراغ ساختار مي رويم.
هر شخصيتي يك ساختار نياز دارد اگر اين ساختار را نشناسيم در حقيقت شخصيت متعادل نخواهيم داشت.
ساختار عبارت است از:
🔸 اصل،
🔸 اصول،
🔸 ارزش
🔸 و مهارت همه ي اين موارد تعريف دارند و اگر آن ها را نشناسيم نمي توانيم شخصيت متعادلي بسازيم.
اصل چيست؟ هدف شما در زندگي چيست؟ حاضرين: متعالي شدن. استاد: بعد از اين كه متعالي شديد چي؟ سكوت..... رسيدن به آرامش. استاد: بعد از اين كه به آرامش رسيديد چي؟ حاضرين: لذت ببريم. استاد: بعد از لذت چي؟ حاضرين: خوب ديگه مي ميريم.
استاد: وقتي ما هدفي انتخاب مي كنيم براي رسيدن، در دلش يك ايستايي دارد و همه ي ما گرفتار اين ايستايي هستيم. ما هدف هايي مي خواهيم كه به آن ها برسيم و اصلاً از نظر ما هدف يعني رسيدن ولي وقتي زندگي ما هدفي براي رسيدن است يعني در حقيقت حركت را از آن سلب كرده ايم. گفتيم زندگي يعني حركت و حركت به سمت هدفي كه هيچ گاه به آن نرسيم.
مهمترين قضيه در زندگي اين است كه ما نياز به هدفي داريم كه هيچ وقت به آن نرسيم و بدانيم كه به آن نمي رسيم و مطمئن هستيم كه به آن نخواهيم رسيد ولي به سمت آن حركت مي كنيم. ما به اين مي گوئيم هدف غايي. اين هدف براي رسيدن نيست. براي جهت دادن است. براي اين است كه يك نقطه داشته باشيم كه به آن نگاه كنيم تا راه را گم نكنيم.
مثلا میخواهیم بریم قله دماوند از هر جا که قله را ببینیم جهت را تشخیص میدهیم که آیا درست حرکت میکنیم یانه.
#شخصیت {قسمت13}
[مباحث کودک متعادل ]
@🌐 به گلستان #تربیت بپیوندید
👇
☫ @golestane_tarbiat ☫
📌#تربیت_خانواده
ما به مهارت ها ادب مي گوييم. ادب بر پايه ي اخلاق و فطرت است. اولين مهارت يا ادبي كه مي خواهيم به آن بپردازيم ادب كلام است. ادب حرف زدن. ما ادب كلام نداريم. نه اين كه حرف زدن بلد نباشيم بلكه بحث خشونت ها و خشونت هاي كلامي را به ياد آوريد.
شخصيت و امنيت با هم كاملاً عجين هستند به همين دليل مي خواهيم روي خشونت هاي كلامي تمركز بيشتري كنيم و احساسات پشت اين خشونت ها را ببينيم.
بدون سرزنش و با نگاه مسئول به محاوره هاي مان خوب نگاه كنيم، به حرف زدن هايمان توجه كنيم و ببينيم كه از چه كلماتي استفاده مي كنيم. تعداد كلماتي كه براي صحبت كردن از آن ها استفاده مي كنيم چند تا هستند؟ تا حالا شمرده ايد؟ در خزانه ي لغات ما چه قدر لغت وجود دارد و چه قدر به اين لغات دسترسي داريم؟ در بازي هاي كلامي خلاق خيلي اهميت دارد كه در خزانه ي لغات ما چه قدر لغت وجود دارد؟ آن ها را بنويسيد. در محاوره هايمان چه قدر قدرت تفهيم و تفهم داريم؟
#شخصیت {قسمت14}
[مباحث کودک متعادل ]
🌐 به گلستان #تربیت بپیوندید
👇
☫ @golestane_tarbiat ☫
📌#تربیت_خانواده
يكي از اركان ايجاد شخصيت در كودك كلام است. از چه كلماتي با بار ارزشي آن ها استفاده مي كنيم؟ چه قدر كلمات سخيف و زشت به زبان مي آوريم؟ و چه قدر از كلمات بي ارزش استفاده مي كنيم مثلاَ به جاي اين كه بگوييم "كنترل تلويزيون را بده" مي گوييم "اون ماس ماسك را رد كن بياد" وقتي عصباني مي شويم چي به بچه هايمان مي گوييم و از چه كلماتي در عصبانيت استفاده مي كنيم؟
تمرين: هر چي فحش بلديد روي يك كاغذ بنويسيد حتي زشت ترين كلمات و ناسزاهايي را كه بلديد را بنويسيد در ضمن اين كار بايد كاملاً خصوصي انجام شود. يك فحش نامه از ساده ترين كلمات مثل بي شعور شروع كنيد تا كلماتي كه حتي تا به حال به زبان نياورده ايد ولي بلد هستيد و در ذهن تان هست، بنويسيد. با اين كار متوجه مي شويم كه چه قدر در ذهنيت ما كلمات سخيف و زشت حاكم است و چه قدر كلمات زيبا حاكم است.
و حالا من چگونه مي توانم با اين خزانه ي لغات زيبا يك صحنه ي زيبا را تصور كنم. چه قدر صحنه ي زيبا در زندگي تان ديده ايد؟ چگونه مي توانيد آن ها را تفسير و توصيف كنيد.
#شخصیت {قسمت15}
[مباحث کودک متعادل]
🌐 به گلستان #تربیت بپیوندید
👇
☫ @golestane_tarbiat ☫
📌#تربیت_خانواده
يكي از مسائلي كه در فرهنگ ما زياد شده اين است كه ما لقب زياد مي دهيم. القاب در ادب كلام بسيار مهم است. در تاريخ ما نيز القاب زياد بوده اند مثل دوره ي قاجار كه پشت اسم همه يك سلطنة الدوله مي گذاشتند كه امروزه به آقا و خانم دكتر، مهندس و غيره تغيير كرده است.
اين القاب خاص جامعه ي ما است و در هيچ جاي ديگر دنيا وجود ندارد. مهندس يك كلمه ي بي معني است و به انگليسي engineer معني مي دهد و معني آن به فارسي موتوريست است، كسي كه با موتور كار مي كند. آن مهندسي كه ما ترجمه مي كنيم از هندسه مي آيد.
كلمه ي ليسانس در ايران يك بار ديگر پيدا كرده كه ليسانس هم ترجمه ي انگليسي licence يعني اجازه نامه مثل گواهينامه كه driving licenceگفته مي شود و هر كس كه اين اجازه نامه را داشته باشد اجازه ي رانندگي كردن دارد. اما در جامعه ي ما اين كلمه بار ارزشي پيدا كرده و تبديل به يك لقب شده است. اين القاب در تاريخ ريشه دارند و همان جنبه ي خودپنداره ي كاذب مثبت هستند .
#شخصیت {قسمت16}
[مباحث کودک متعادل ]
🌐 به گلستان #تربیت بپیوندید
👇
☫ @golestane_tarbiat ☫
📌#تربیت_خانواده
يك سري القاب هم داريم كه توهين آميز هستند كه متأسفانه اين القاب در جامعه ي ما باب شده اند و در مورد بچه هايمان به كار مي بريم.
القابي كه به كودكان مي دهيم موجب ايجاد خودپنداره مي شوند چه مثبت، چه منفي. باز هم روي يك كاغذ بدون احساس گناه يادداشت كنيد كه چه لقب هايي به فرزندتان داده ايد و چه قدر به او بي شعور و نفهم گفته ايد.
مادري اذعان مي كرد كه يك روز فرزندم آمد و گفت:"مامان! من ديگه همه چيز رو خوب مي فهمم؟" گفتم: آره عزيزم چطور مگه؟ گفت: "آخه ديگه بهم نمي گي نفهم" !!!!!!!!!
كودك درك انتزاعي ندارد بنابراين اين القاب را به عنوان شخصيت برداشت مي كند.
مادر و پدر براي كودك در اوج قله ي قدرت قرار دارند وقتي به كودك مي گويند نفهم براي او رد خور ندارد كه "پس من نفهم و بي شعور هستم" و اين حالت در ناخودآگاه ذهن كودك مي نشيند و اين كودك تا آخر عمرش نقش يك آدم نفهم را بازي خواهد كرد چون شخصيت شكل گرفته است.
#شخصیت {قسمت17}
[مباحث کودک متعادل ]
🌐 به گلستان #تربیت بپیوندید
👇
☫ @golestane_tarbiat ☫
📌#تربیت_خانواده
بعد از القاب، طعنه ها و كنايه ها هستند كه خطرناك تر از دادن لقب هستند به خصوص در رابطه ي همسران.
طعنه و كنايه غير از لقب دادن هستند وحتي از آن بدتر. كودك مي رود پايش مي خورد به ليوان.... مادر: هزارماشاا.... ليوان كه كوره و تو رو نمي بينه!!
اين حالت فقط با زبان نيست و گاهي با حالت هاي صورت و نگاه انجام مي شوند. وقتي مي گوييم زبان نيشدار، مجموعه ي اين مسائل را در نظر مي گيريم چون بچه ها عين اين مسائل را كپي برداري مي كنند و خودپنداره و شخصيت سازي انجام مي شود. اين حالت را القاء مي ناميم.
زبان نيشدار القاء شخصيتي است كه توسط پدر و مادر انجام مي شود.
#شخصیت {قسمت18}
[مباحث کودک متعادل ]
🌐 به گلستان #تربیت بپیوندید
👇
☫ @golestane_tarbiat ☫
📌#تربیت_خانواده
نكته ي ديگري كه در سال هاي اخير در جامعه ي ما باب شده، حرف زدن هاي مصنوعي با صداهاي مصنوعي است. كه در بين خانم ها بيشتر است و اصطلاحاً به آن حرف زدن جردنی گفته مي شود.
ما در كل عاميانه حرف مي زنيم اما كلمات را نبايد شكست مثل خداحافظ كه نبايد خدافظ بگوييم و خوبه كه فكر كنيم چرا كامل خداحافظ را نگوييم.
براي پيشگيري از اين مسائل، تمرين كنيد متن بنويسيد و بيشتر متون ادبي را بخوانيد. ما متن هاي بسيار زيبايي داريم مثل هفت اورنگ جامي يا فيلم هاي خوب ببينيم مثل بانوي ارديبهشت، كار آقاي داريوش مهرجويي كه بر اساس رمان جان شيفته است. مناجات نامه ي خواجه عبداله انصاري، دعاي جوشن كبير كه كلام بسيار فاخري دارد. از اين منابع در زندگي مان و ادب کلاممان بهره ببريم.
#شخصیت {قسمت19}
[مباحث کودک متعادل ]
🌐 به گلستان #تربیت بپیوندید
👇
☫ @golestane_tarbiat ☫
📌#تربیت_خانواده
بعد از القاب، طعنه ها و كنايه ها هستند كه خطرناك تر از دادن لقب هستند به خصوص در رابطه ي همسران.
طعنه و كنايه غير از لقب دادن هستند وحتي از آن بدتر. كودك مي رود پايش مي خورد به ليوان.... مادر: هزارماشاا.... ليوان كه كوره و تو رو نمي بينه!!
اين حالت فقط با زبان نيست و گاهي با حالت هاي صورت و نگاه انجام مي شوند. وقتي مي گوييم زبان نيشدار، مجموعه ي اين مسائل را در نظر مي گيريم چون بچه ها عين اين مسائل را كپي برداري مي كنند و خودپنداره و شخصيت سازي انجام مي شود. اين حالت را القاء مي ناميم.
زبان نيشدار القاء شخصيتي است كه توسط پدر و مادر انجام مي شود.
#شخصیت {قسمت18}
[مباحث کودک متعادل ]
🌐 به گلستان #تربیت بپیوندید
👇
☫ @golestane_tarbiat ☫
📌#تربیت_خانواده
میخواهم کمی راجع به «دیدن» و ارتباط آن با شخصیت صحبت کنیم. بحث دیدن بیشتر از یک سال است که ذهن من را درگیر کرده است. دیدن چرا مهم است؟ و چرا پایه ی رشد است؟ قبلاً گفتیم که ذهن فعال پایه ی رشد است. کار ذهن فعال چیست؟ کشف، پردازش، ابداع و حاصل آن احساس ارزشمندی و رضایتمندی و خوشایند.
نکته ای که خیلی مهم است، کشف است. کشف یعنی دیدن؛ بدون کشف پردازشی در کار نیست و به دنبال آن ابداعی نیز در کار نخواهد بود و در نهایت شکوفایی و ارزشمندی و رضایتمندی هم نخواهد بود. لازمه ی هر شکوفایی و هر درک و فهمیدن، کشف است. کشف یعنی دیدن و آشکار کردن. در ذهن منفعل به جای کشف، الگو و به جای پردازش، تکرار و به جای ابداع، انباشت است.
البته الگو و تکرار در پردازش به کار می آیند اما در کشف نه. رشد بدون کشف و آموزش بدون کشف سرانجامی نخواهد داشت. زندگی هم بدون کشف معنایی ندارد.
امروزه در زندگی هایمان فقط دور خود می چرخیم و سرگردانیم و دائماً احساس ناخوشایند داریم چون عامل کشف را از عرصه ی زندگی حذف کرده ایم. اکنون هم برای خودمان و هم برای فرزندانمان باید این زمینه را ایجاد کنیم.
#شخصیت {قسمت20}
[مباحث کودک متعادل ]
🌐 به گلستان #تربیت بپیوندید
👇
☫ @golestane_tarbiat ☫
📌#تربیت_خانواده
ما اکنون بچه هایمان را به سمت دیده شدن می بریم. بچه ها مرکز توجه هستند و توجه گرفتن را تمرین می کنند نه توجه کردن را.
ما توجه لازم داریم چون جسم داریم، هویت داریم، فردیت داریم و شخصیت داریم. این عوامل باید دیده شوند و منظور اصلاً دیده نشدن نیست بلکه باید به گونه ای دیده شویم که به دیدن هدایت شویم نه به دیده شدن.
دیده شدن باید هماهنگ با دیدن باشد. دیده شدنی که منتهی شود به دیدن نه دیده شدنی که منتهی شود به نیاز به دیده شدن و نه منتهی شود به گدایی توجه از دیگران. باید به گونه ای به بچه ها توجه کنیم که بچه ها به سمت دیدن هدایت شوند
وقتی به دیدن هدایت می شویم به سمت بالا و معنویت و معصومیت می رویم. و وقتی دنبال دیده شدن (توجه،تعریف وتمجید دیگران) می رویم به سمت پایین که منیت است می آییم. منیت فقط این نیست که تکبر و زیبایی و مقام و برجستگی و غیره باشد، حقارت هم یک نوع منیت است. و این یک سرفصل بزرگ در روانشناسی است (ادامه دارد)
#شخصیت {قسمت23}
[مباحث کودک متعادل ]
🌐 به گلستان #تربیت بپیوندید
👇
☫ @golestane_tarbiat ☫
📌#تربیت_خانواده
خیلی وقت ها ما مریض می شویم که جلب توجه کنیم یا می نالیم که جلب توجه کنیم؛ خیلی از ما بیچاره می شویم که توجه بگیریم و این یکی از کارهایی است که خانم ها بسیار در آن تبحر دارند به خصوص در کسوت مادری. چون به توجه نیاز داریم و از کودکی به گونه ای پرورش پیدا کرده ایم که نیازمند توجه باشیم، و هرگز نتوانستیم از درون به چیزی توجه کنیم. همیشه نگران جلب توجه بودیم و هیچ وقت به فکر بذل توجه نبوده ایم.
دیده شدن بد نیست، مهم است ولی ارزش نیست. انسان تا وقتی زنده است، شخصیت و نفسانیت دارد و نیاز به توجه دارد و باید دریافت کند.
کودک در یک سال اول زندگی اش بیشترین نیاز را برای توجه دارد. در تاریخ دو بار این آزمایش تکرار شده که دوگروه از بچه های زیر یکسال را تحت نظر گرفتند، گروه اول در بهترین شرایط زیستی، تغذیه ی عالی و غیره اما توسط انسان های پوشیده ای که فقط چشم هایشان پیدا بود؛ این گروه بچه ها به علت دریافت نکردن توجه، در هر دوبار آزمایش همه شان مردند.
انسان بدون توجه پژمرده می شود. کودک بدون توجه می میرد ولی توجه در اندازه ی خودش و در جای خودش.
(ادامه دارد)
#شخصیت {قسمت24}
[مباحث کودک متعادل ]
🌐 به گلستان #تربیت بپیوندید
👇
☫ @golestane_tarbiat ☫
📌#تربیت_خانواده
از 1تا 3 سالگی با توجه کودک به خود و آرام آرام به توانایی خود، "اعتماد به نفس" شکل می گیرد.
اریکسون معتقد است که مرحله ی دوم خودباوری در مقابل شک است؛ من کی هستم؟ این شکل و شمایل منه شبیه اونا هستم ولی هنوز ضعیفم، آخه اونا از من گنده ترن منم مثل اونا دست و پا دارم حالا می تونم کارهای اونارو بکنم؟ می تونم مثل اونا باشم یا نه؟
مرحله ی کنترل توانایی.
بیشترین پیام تأیید را کودک باید در این سن بگیرد و متأسفانه در فرهنگ آموزش و پرورش ما بیشترین پیام عدم تأیید را در این مرحله به کودک می دهیم.
چه قدر به بچه ها می گیم که نکن عزیزم، دست نزن، ببین تو نمی تونی! آب می خوای خودم بهت می دم.و این عدم تأیید را خیلی وقت ها در کمال مهربانی و بدون خشونت انجام می دهیم. می ریزی، کثیف می کنی، جیز میشی، چه قدر به بچه ها میگیم که نکن، نمی تونی، می ریزی و اصلاً امکان نداره که به بچه ها این فرصت را بدهیم که تجربه کند و بگوییم که تو می تونی.
(ادامه دارد)
#شخصیت {قسمت25}
[مباحث کودک متعادل ]
@🌐 به گلستان #تربیت بپیوندید
👇
☫ @golestane_tarbiat ☫
📌#تربیت_خانواده
مرحله ی توجه کودک به توانایی خود ادامه دارد تا مرحله ی سوم.
🔸مرحله ی سوم؛ از این مرحله توجه به محیط و ارتباط با محیط شروع می شود. 3 تا 5 سالگی، کودک آرام آرام خود و توانائی هایش را پیدا کرده حالا سراغ محیط می آید، در محیط چه خبر است؟ چه کاری در محیط می توانم بکنم و چه ابتکاری می توانم بکنم؟ اریکسون این مرحله را ابتکار در برابر احساس گناه نامیده است.
کودک آرام ارام از خودبینی به دیگر بینی می آید تا دیگران و ارتباط انسانی را کشف کند و در این مرحله است که ما معتقدیم سه سال به بعد سن جدایی کودک است و سن مهدکودک پایان سه سالگی است، حالا برو و کشف کن و خودت را در ارتباط با محیط کشف کن.
🔸مرحله ی چهارم 6 تا 12 سالگی است که توجه عمیق به محیط و رابطه ی محیط و خودش است که دوره ی مدرسه ی ابتدایی و دوره ی سازندگی در برابر حقارت است.
مرحله ای است که بر پایه ی مراحل پیشین، نگاه می کند که من کی هستم؟ چه قدر بالاترم؟ چه قدر پایین ترم؟ کجا هستم؟ چگونه هستم؟ و یواش یواش به سمت نوجوانی یعنی مرحله ی پنجم 12 تا 18 سالگی می رود.
🔸مرحله ی پنجم؛ 12 تا 18 سالگی مرحله نوجوانی، سن بحران. در این مرحله این سؤال پیدا می شود که من از کجا آمده ام؟ چرا آمده ام؟ زندگی یعنی چی ؟ چرا من را به دنیا آورده اید؟ و توجه به مبدأ و ارتباط با مبدأ شکل می گیرد. این سؤال ها نشان دهنده ی این است که به مبدأ فکر می کند. سؤال ها از پایین ترین مرحله ی انسان یعنی مرحله ی نباتی شروع می شود و کم کم به سمت بالا می رود
ما باید مراقب باشیم که با جواب هایمان او را به سمت پایین هدایت نکنیم. تو به دنیا آمده ای چون ما خواستیم خوش بگذرونیم، خوب غلط کردیم تو رو آوردیم، اشتباه کردم !!!!!!!!!! نگاه کودک باید به سمت بالا و مبدأ هدایت شود 18 سالگی سن خردمندی است. و مهم این است که این مراحل درست طی شوند و دیدن و دیده شدن در تمام مراحل در تعادل باشند.(ادامه دارد...)
#شخصیت {قسمت26}
[مباحث کودک متعادل ]
🌐 به گلستان #تربیت بپیوندید
👇
☫ @golestane_tarbiat ☫
📌#تربیت_خانواده
18سالگی سند خردمندیست. بارها زندگی ابوعلی سینا را مثال زده ام باز هم می گویم که ایشان گفتند: من هرچه یاد گرفتم تا 18 سالگی بود و از آن به بعد هیچ چیزیاد نگرفتم. ابن سینا این مسیر را به خوبی طی کرد و بالا رفت و وقتی به سن خردمندی یعنی 18 سالگی رسید، دیگر توانایی های او قابل اندازه گیری نیست.
و مثال هایی از این قبیل، شیخ اشراق، شهاب الدین سهروردی و غیره هستند. رسیدن به این مرحله تجربه ی شخصی است و بچه های ما در 18 سالگی باید به این مرحله برسند که آخرین مرحله ی مخروط رشد است.
در این مرحله که به خردمندی رسیدند دیگر ما با آن ها کار نخواهیم داشت.
سن تشکیل خانواده 18 سالگی است چون از دو حال خارج نیست یا نظام آفرینش خطا می کند یا ما انسان ها
نظام آفرینش 18 سالگی را سن عقل و تشکیل زندگی قرار داده. ما اشتباه می کنیم که سن ازدواج را بردیم 30 سالگی و با شرایط تحصیلات عالیه و کار خوب و ....
اگر نظام آفرینش قرار بود که خطا داشته باشد که تا حالا نابود شده بود چون این نظام آن قدر باعظمت است که کوچکترین اشتباه نابودش می کند. پس تا به حال که نابود نشده نشان دهنده این است که ذره ای خطا و اشتباه نداشته و ندارد و این ما هستیم که داریم اشتباه می کنیم و مراحل را درست طی نمی کنیم.
در نتیجه بچه ی 25 ساله ی ما هنوز بچه ست. ما دوران کودکی را کم کرده ایم و دوران نوجوانی را طولانی کرده ایم. می گیم آقازاده چرا ازدواج نمی کنند؟ آخه تازه فوق لیسانسشو گرفته، حالا دکتراشو بگیره، هنوز خونه نداره، ماشین بخره و.... مثلی هست که میگه یک سنی ازدواج کن که بچه هات بگن به جان پدرم، نگن به ارواح خاک پدرم.
(ادامه دارد...)
#شخصیت {قسمت27}
[مباحث کودک متعادل ]
🌐 به گلستان #تربیت بپیوندید
👇
☫ @golestane_tarbiat ☫
📌#تربیت_خانواده
چه کار کنیم که بچه های ما این مسیر را درست طی کنند؟ (مسیر رشد تا 18سالگی که درقسمتهای قبل توضیح دادیم)
آن چه که در این کلاس می شنوید فقط یک اشاره است و یقیناً با باورهایتان در تعارض است و علامت سؤال های زیادی برایتان ایجاد خواهد شد؛ نترسید و حرکت کنید و تمرین کنید. حال مستقیم وارد بخش دانایی یعنی روش ها و چگونگی ها می شویم.
اولین نکته این است که ما کودک شاخص و برجسته می خواهیم؛ یکی از باورهای ما این است که کودک ما باید برجسته و شاخص باشد. انسان ها از هم متمایز هستند و اصلاً شکل هم نیستند بنابراین اصلاً لازم نیست که من کار خاصی بکنم که از شما متمایز شوم. کدام دو نفر انسان وجود دارند که از هم متمایز نباشند؟ همه ی ما کاملاً از همدیگر متمایز هستیم؛ بنابر این چه اصراری داریم که بخواهیم خودمان را متمایز کنیم. همه ی ما متمایز هستیم. آن چیزی که ما را اذیت می کند این است که می خواهیم برجسته تر و شاخص تر باشیم و بیشتر دیده شویم. این مسئله ی بسیار مهمی است که باید به آن دقت کنیم.
کودک متعادل کودکی است که این مسیر را درست برود. اصلاً هم شاخص و نابغه و برجسته و استثنایی نیست. ما اصلاً چیزی به اسم استثنایی نداریم. مگر می شود که در نظام آفرینش استثنایی، باشد.
کودک شاخص ونابغه کودکی است که از خود درک واقعی ندارد. چون درک او از خودش، برداشتی و القایی است؛ درکی است که والدینش به او القاء کرده اند یا از تعریف دیگران برداشت کرده شخصیتی است که مطابق با هنجارهای اجتماعی است و هنجارها به او تحمیل شده اند. در نتیجه ی این درک این کودک رفتار غیرواقعی هم پیدا خواهد کرد. و وقتی غیرواقعی شدیم یعنی همگام و هماهنگ با نظام آفرینش نیستیم و در این حالت عذاب خواهیم کشید.
نظام آفرینش بسیار نظام قدرتمندی است، یا در مسیر آن حرکت می کنیم یا در خلاف جهت آن؛ به هر نسبت که از این مسیر دور شویم، آزار خواهیم دید، منتهی ما عوامل را در بیرون جستجو می کنیم و می گوییم که من احساس خوبی ندارم چون مملکت، بچه، همسر، قدمن، تحصیلاتم، پول و . هیچ کدام این ها نیست. وقتی ما حالمان خوب نیست به این دلیل است که در مسیر رشد نیستیم.(ادامه دارد...)
#شخصیت {قسمت28}
[مباحث کودک متعادل ]
🌐 به گلستان #تربیت بپیوندید
👇
☫ @golestane_tarbiat ☫
📌#تربیت_خانواده
شاخص خواهی و ایده آل طلبی، خلاف آفرینش است. در فطرت انسان کمال طلبی وجود دارد چون انسان جز به خدایی شدن رضایت نمی دهد ولی نه در مادیت. هر چه در مادیت کمال طلب باشیم، سقوط خواهیم کرد. در فضای معنویت کمال طلبی یک اصل است، باید بالا برویم.
شاخص بودن کودک را از ارتباطات اجتماعیش محروم می کند.
در کشورهای اروپایی وقتی تشخیص می دهند که کودکی تیزهوش است بلافاصله برنامه ی خاصی برای او تدوین می کنند و اولین کار این است که خود کودک به هیچ وجه نباید متوجه شود که تیزهوش است. در بعضی موارد خانواده اش هم نباید بفهمند و فقط مدیر و مسئول آموزشی و معلم از این مسئله با خبر هستند و طوری برای این کودک برنامه ریزی می کنند که نمره ی کلاسیش از میانگین نمره ی کلاسی پایین تر باشد تا به رابطه ی اجتماعیش در مدرسه آسیب نزند تا دانشگاه که در آن جا متوجه می شود که تیزهوش است و در آن جاست که کار یک پروفسور را در یک زمان کوتاه انجام خواهد داد.
تیزهوشی برای جلب توجه نیست برای دیده شدن نیست؛ بلکه تیزهوشی برای دیدن است.بچه های تیزهوش را باید به سمت دیدن هدایت کنیم نه به سمت دیده شدن.
(ادامه دارد...)
#شخصیت {قسمت29}
[مباحث کودک متعادل ]
🌐 به گلستان #تربیت بپیوندید
👇
☫ @golestane_tarbiat ☫
📌#تربیت_خانواده
هنجارها خیلی قوی هستند و تبلیغات نیز هنجارها را تبلیغ می کنند. شما اگر طبق هنجارهای اجتماعی رفتار نکنید، توسط جامعه تنبیه می شوید؛ پس باید قوی باشیم که این تنبیه ها اذیتمان نکند.
این تنبیه ها مثل: بچه تون کلاس های مختلف نمیره؟! ااِااهِ، تا حالا چندبار از این اِه گفتن ها شنیده اید؟ و چقدر می توانید تحمل کنید؟ هرکس می رسه و می پرسه و آخر سر هم تجویز می کنن که می دونی چه ظلمی داری درحق بچه ات می کنی؟ می دونی چه قدر عقب می افته؟ بچه باید 8 تا کلاس بره!!!!!!!!! این ها همه هنجار جامعه است و فشار می آورند. اگر ما به آن چیزی که می دانیم ایمان نداشته باشیم و به آن عامل نشویم، تسلیم هنجار جامعه خواهیم شد.
امروزه تبلیغات یکی از بازوهای بزرگ ایجاد هنجارهای اجتماعی است. مثل کانال Me Shop یک روز میاد میگه این جارو محشره و کمر درد نمی گیرید و .... بعد دو ماه بعد یک جاروی سه گوش میاره و نشون میده و جاروی قبلی را رد میکنه و میگه که با این جارو پادرد نمی گیرید و با جارو قبلی چلاق می شوید و .... من هم باور می کنم و میرم جاروی جدید را می خرم و بعد می بینم که چه قشنگ اسیر حماقت هایم می شوم و می بینم که چه قدر ظریف این حماقت ها را به من تحمیل می کنند.
حماقت به عنوان توهین نمی گویم بلکه منظورم به عنوان شناخت پایین است، یعنی یک کانال تلویزیونی می تونه هنجار جامعه را به من القاء کند. هنجارها را مواظب باشید. پس من هرجا صحبت از هنجار کردم، در مقابل کارکرد است.
[ادامه دارد]
#شخصیت {قسمت31}
[مباحث کودک متعادل ]
🌐 به گلستان #تربیت بپیوندید
👇
☫ @golestane_tarbiat ☫
📌#تربیت_خانواده
اولین جایی که دیدن ضعیف می شود و دیده شدن قوی می شود، فضای خانه است. کاربرد خانه چیست؟ چه آپارتمان 40 متری و چه 400 متری، محلی که به آن خانه می گوییم و سرپناه ما است. کارکرد خانه چیست؟ روز را به شب رساندن، خوردن و خوابیدن این ها هیچ کدام کارکرد خانه نیست.
کارکرد خانه، دریافت نیازهایمان برای رشد است که مهمترین آن نیازهای زیستی است. فضای خانه فضایی است که در درجه ی اول به نیازهای زیستی ما پاسخ می دهد یعنی از پایه که بخش مادیت است شروع می شود و پایه ی دیده شدن و دیدن در این جا گذاشته می شود.
ما همه ی خانه را دیوارکشی کرده ایم، اتاق کودک، اتاق پدر و مادر، غذاخوری و.... پس هر کس تو سلول خودش. وقتی فضاهای خانه را اختصاصی می کنیم، جدایی پیش می آید و بعد به دنبال آن مقایسه پیش می آید. چرا فضاهای خانه ی ما تفکیک شده است و چرا کودک از فضای خانه ی ما بیرون می رود؟ چرا زندگی ما باید تفکیک شود؟ چون این تفکیک کردن یک هنجار اجتماعی است(جامعه اینگونه می پسندد وبه ما القاء میکند)
کودک مرحله به مرحله خودش را می بیند و بعد توانائی هایش را می بیند و در آخر محیط را می بیند. اما ما اولین قدم، آخرین مرحله را طی کرده ایم و با جدا کردن کودک در اولین قدم، ارتباط کودک را با محیط تخریب کرده ایم. هنوز کودک به دنیا نیامده اتاق او را جدا می کنیم.
دوستی از خارج از کشور با من تماس گرفت و تصمیم دارند که سر یک تاریخ مشخص با همسرش بچه دار شوند ولی سر خرید وسایل بچه با هم اختلاف پیدا کرده بودند؛ یعنی از همین الآن که می خواهی بیای جدا هستی، تو هستی و اتاق خودت. اکثراً هم یک دونه کودک داریم و باید نشان بدیم که ما چه پدر و مادری هستیم و ببینید که برای بچه مان چه کارهایی می کنیم!!
میخواهیم نشان دهیم ما اصلاً مثل دهاتی ها با هم زندگی نمی کنیم بلکه مثل انسان های متمدن سلول های انفرادی داریم، بند عمومی مال وقتیه که مهمان بیاد. به انفرادی های ما نگاه کنید بهترین وسایل روز را خریدیم و داخل سلول ها گذاشتیم. نیاز های زیستی را به بهترین نحو می گیریم اما دیگه نمی توانیم سراغ دیدن برویم، حالا دنبال این هستیم که ببینیم اتاق من چی کم داره، نمی توانیم رابطه مان را با همدیگر ببینیم.
رفتار ما به عنوان پدر و مادر اینه که چی بخریم، چی برات بخریم، چه جوری نگه داشتی؟ .... در صورتی که نیازهای عاطفی و نیازهای شناختی و معنوی را نمی گیریم؛ فقط و فقط نیازهای زیستی و آن هم در حد افراط. همه ی این مسائل به دلیل هنجارها است و نیازهای ما به جای این کارکردی پاسخ داده شوند، هنجاری پاسخ داده می شوند.
"هنجار = آنچه جامعه میپسندد نه آنچه که نیازاست"(ادامه دارد)
#شخصیت {قسمت32}
[مباحث کودک متعادل ]
🌐 به گلستان #تربیت بپیوندید
👇
☫ @golestane_tarbiat ☫
📌#تربیت_خانواده
ما جامعه ای به شدت بی حجاب داریم. منظورم حجاب خانم ها نیست و من اصلاً در صلاحیت اظهار نظر در این مورد نیستم. منظور من از جامعه ی بی حجاب این است که همه چیز در جامعه ی ما علنی است. حجاب برای پنهان کردن است. پنهان کردن مادیات تا غرایز انسان ها آزارشان ندهد. غریزه میل به دیده شدن دارد و فطرت میل به دیدن دارد.
حجاب برای این است که ذهن در کنترل باشد و به هر جا نرود. حجاب برای پوشاندن مادیت است چون آن مقداری که لازم داریم را دریافت می کنیم، بیشتر از آن را لازم نداریم. برای چی فروشگاه های ما باید این قدر باز و نورانی و فراوان باشند. تمام ساختمان ها و فروشگاه ها و اتومبیل های ما مظهر بدحجابی کامل هستند. چون هرچه مربوط به نفسانیات وغرایز ماهستند را نمایش میدهند
با هر نوع دین و مذهب و اعتقاد و تحصیلات، اگر به الهیات توجه نکنیم، سقوط خواهیم کرد. شرعیات و اخلاقیات پایه هستند و بدون آن ها نمی توانیم زندگی کنیم اما اگر به سمت دیدن و الهیات نرویم، سقوط خواهیم کرد و بچه هایمان را هم باید به سمت دیدن هدایت کنیم حال اگر هر زحمتی برایشان بکشیم اگر به سمت دیدن نباشند موثر نخواهد بود.
نگاه کاربردی داشته باشیم و از فضاهای خانه استفاده کنیم و آن را مناسب برای زندگی همه ی اعضاء خانه کنیم. در زمان هایی که لازمه حریم ایجاد کنیم و فضاها را تقسیم کنیم، زمانی که پدر در اتاق کارش است یا مسابقه ی مورد علاقه اش از تلویزیون پخش می شود باید حریم او رعایت شود و احترام گذاشت، همین طور در مورد مادر و فرزندان.
اولین پایه های شخصیت در خانه شکل می گیرد. از خودمان بپرسیم ما کجا زندگی می کنیم؟ قدیمی ها مثل معروفی دارند که میگه فلانی سر سفره ی پدر و مادرش بزرگ شده، این مثل بسیار پر معنی است. پایه ی ارتباط اجتماعی از داخل خانه شروع می شود. در حال حاضر خانه های ما هتل و استراحتگاه شده است که بسیار هم شیک هستند. [ادامه دارد]
#شخصیت {قسمت33}
[مباحث کودک متعادل ]
🌐 به گلستان #تربیت بپیوندید
👇
☫ @golestane_tarbiat ☫
📌#تربیت_خانواده
در همین فضای مبحث اتاق جدا، بحث اسباب بازی کودک هم مطرح می شود، وقتی اتاق جدا و مبلمان جدا برایش می گذاریم، اسباب بازی هایش را هم جدا می کنیم. در مبحث بازی گفتیم که بازی یعنی تمرین زندگی. با جدا کردن اتاق بچه و خریدن اسباب بازی های لوکس، چه مفهومی از زندگی را به کودک انتقال می دهیم.؟
اسباب بازی، بازی نیست. بازی یک علم، فن و هنر است و اسباب بازی ابزار بازی است نه خود بازی. ما برای کودکمان اسباب بازی می خریم که بازی کند در حالی که او بلد نیست بازی کند، ما هم بلد نیستیم، در نتیجه دچار مشکل می شویم.
اسباب بازی ابزار بازی است، وسایل زندگی هم ابزار زندگی هستند اما خیلی وقت ها ما وسایل زندگی را با خود زندگی اشتباه می گیریم. همان تجمل و برجسته بودن در اسباب بازی های کودکی حالا منتقل می شود در زندگی امروزمان. ویترین های پرظرف و فضاهایی که فقط برای دیده شدن است نه برای دیدن.
خیلی از خانه های ما فضای مناسبی برای دیدن نیست و فقط برای دیده شدن ساخته شده، خیلی از مهمانی های ما برای دیده شدن است. وقتی مهمان هایمان می روند، حالمان چگونه است؟ خسته و کوفته، آخی رفتن راحت شدم، این مهمانی برای دیده شدن بوده حالا اگر سرحال بودید، کاش امشب هم می ماندند، دور هم بودیم، چه قدر عالی بود، این مهمانی برای دیدن است. مهمانی و ارتباط برای دیدن، ما را شارژ می کند. (ادامه دارد)
#شخصیت {قسمت34}
[مباحث کودک متعادل ]
🌐 به گلستان #تربیت بپیوندید
👇
☫ @golestane_tarbiat ☫