eitaa logo
🔷گلستان خاطرات شهـــدا🏴🔷
3.1هزار دنبال‌کننده
25.4هزار عکس
9.7هزار ویدیو
194 فایل
💠خاطرات،وصایا،سیره عملی شهدا💠 ،انتقادات پیشنهادات @Sun_man313 🕪مسئول تبادلات و تبلیغات 👇👇 @MZ_171 تبادل فقط با کانالهای انقلابی و مذهبی بالای 1k در غیر اینصورت پیام ندهید این کانال در سروش👇 https://sapp.ir/golestanekhaterat
مشاهده در ایتا
دانلود
را بہ سمتش دراز ڪردم،پاهاے امیرمهدے در هوا بلند شد و خورد بہ صورت حسام. با دست صورتش را گرفت،سریع نورا را بہ داخل حیاط هل دادم وارد خانہ شدم،در را بستم. نفس نفس زنان بہ در تڪیہ دادم،مریم و نورا با چشمانے گرد شدہ نگاهم میڪردند. نورا همانطور ڪہ بہ من خیرہ شدہ بود گفت:اوہ!اَڪشن! هر سہ باهم زدیم زیر خندہ. در مشڪلات هم میخندیدیم! امیدمهدے از بغلم پایین رفت و بہ سمت مریم دوید،مریم محڪم در آغوشش گرفت‌. صداے حسام بلند شد:دارم براتون! نورا در حالے ڪہ وارد خانہ میشد گفت:برم یہ پارچ آب قند درست ڪنم بخوریم. در اتاق خواب روے شڪم دراز ڪشیدہ بودم و ڪتاب عربے ام پیش رویم باز بود،یاسین هم رو بہ رویم مشغول نوشتن از روے درسش بود. امیرمهدے هم روے ڪمرم دراز ڪشیدہ بود و با ریشہ هاے شالم بازے میڪرد،دستم را زیر چانہ ام گذاشتہ بودم و با چشمانم متن ڪتاب را میخواندم. صداے صحبت ڪردن پدرم و مریم مے آمد. مریم تقریبا داد میزد! حسام ڪہ عصر حریف ما نشد،رفتہ بود محل ڪار پدرم و گلہ ڪردہ بود. نورا حوصلہ ے بحث نداشت،با طاها بیرون رفت. من و یاسین و امیرمهدے هم براے نخودسیاہ در اتاق چپیدہ بودیم. صداها نمیگذاشت تمرڪز ڪنم،بہ امیرمهدے گفتم:جیگر خالہ! امیرمهدے بلند گفت:جاااانہ جیگر! خندہ ام گرفت،نورا یادش دادہ بود. _میشہ گوشامو بگیرے؟ _چَش! دو دستش را روے دو گوشم گذاشت،صداها بلندتر شد. حسام هم بلند صحبت میڪرد. یاسین نگاهے بہ در اتاق انداخت،گرفتہ بود. صورتش را بہ سمت من برگرداند،لبخندے زدم و دوبارہ سرم را پایین انداختم. یڪے چند تقہ بہ در زد،امیرمهدے سریع از روے ڪمرم بلند شد و بہ سمت در دوید‌. همانطور ڪہ دستش را براے گرفتن دستگیرہ ے در بالا میبرد روے پنجہ هاے پاهایش ایستاد و با ڪمے تقلا دستگیرہ را ڪشید. پدرم در چهارچوب در ظاهر شد‌‌. از روے زمین بلند شدم. پدرم دستے بہ سر امیرمهدے ڪشید و گفت:با دایے یاسین برید حیاط بازے ڪنید. امیرمهدے سرش را بہ سمت یاسین برگرداند،یاسین بہ من چشم دوخت. بہ یاسین گفتم:برید داداش! یاسین با اڪراہ بلند شد و دست امیرمهدے را گرفت،باهم از اتاق خارج شدند. حسام نزدیڪ در نشستہ بود و با اخم بہ من زل زدہ بود. ... 🌷 *اللّـهم جــعل عـواقب امـورنا بالخیر والشهاده فی رکاب المهدی«عج»* 🌷 🌷گروه بصیرتے گلستان خاطرات شهـــدا🌷 💠عضویت با👈09178314082💠 🌷شادے روح شهـــداے اسلام صلوات🌷 ▫لطفا در انتشار مطالب تبلیغات رو حذف نکنید http://eitaa.com/golestanekhaterat https://sapp.ir/golestanekhaterat 🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷
امام زمان(عج) فرمودند : 🌷دعای افتتاح را در تمام شب های ماه رمضان بخوانید ، زیرا فرشتگان به آن گوش می دهند و برای خواننده آن طلب آمرزش می کنند. 📚صحیفه مهدیه، بخش پنجم #به_رسم_رفاقت_دعای_شهادت http://eitaa.com/golestanekhaterat
*درود بر سپاه پاسداران قهرمان* *درپی بی کفایتی وعدم توانایی مسولان ذیربط، بازهم طی یک اقدام ضربتی ، سپاه فجر فارس به وسیله تانکرهای سوخت، اقدام به توزیع بنزین در جایگاه های سطح شهر شیراز نمود و باردیگر سایه بحران را از سر شهر شیراز دور نمود. این تانکرها حدود ساعت ۱۷ با اسکورت نیروی انتظامی به سلامت وارد شهرشیراز شد.* 💠 به رسانه مردم بپیوندید👇 https://eitaa.com/javanan_enghelabi313 https://sapp.ir/javanan_enghelabi_313 🌷🌷🌷 درنشر لینک حذف نشود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#فتنه_۹۷_چگونه_کلید_خواهد_خورد؟ #دیدن این فیلم برای جوانان انقلابی #الزامیست. #اللهم_عجل_لولیک_الفرج 💠 به رسانه مردم بپیوندید👇 https://eitaa.com/javanan_enghelabi313 https://sapp.ir/javanan_enghelabi_313 🌷🌷🌷 درنشر لینک حذف نشود
💢 براندازی به سبک تام و جری 😅😅 #توطئه #دشمن_احمق #ساده_لوحان 💠 به رسانه مردم بپیوندید👇 https://eitaa.com/javanan_enghelabi313 https://sapp.ir/javanan_enghelabi_313 🌷🌷🌷 درنشر لینک حذف نشود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎬 #ببینیم | راز فتح خرمشهر که دشمن هم آن را فهمیده چه بود؟ خرمشهرها در پیش است... 💠 به رسانه مردم بپیوندید👇 https://eitaa.com/javanan_enghelabi313 https://sapp.ir/javanan_enghelabi_313 🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷 درنشر لینک حذف نشود
🎧 | 🌻 تمرین اخلاص، مثل امام... ⭕️ وقتی که خرمشهر از دست رفت امام مایوس نشد، وقتی هم که پس گرفته شد امام گفت خرمشهر را خدا آزاد کرد... 💠 به رسانه مردم بپیوندید👇 https://eitaa.com/javanan_enghelabi313 https://sapp.ir/javanan_enghelabi_313 🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷 درنشر لینک حذف نشود
کامنت بامزه اما عمیق یه کاربر باحال پایین سیاهنمایی دولت در پست جدید رعیس جمهور در اینستا😁😜 #مرد_آگاهن 💠 به رسانه مردم بپیوندید👇 https://eitaa.com/javanan_enghelabi313 https://sapp.ir/javanan_enghelabi_313 🌷🌷🌷 درنشر لینک حذف نشود
️ 🌷"‌ خدایا بگیر از من..؟ آنچه کہ میگیرد.. را از من... 💠 به رسانه مردم بپیوندید👇 https://eitaa.com/javanan_enghelabi313 https://sapp.ir/javanan_enghelabi_313 🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷 درنشر لینک حذف نشود
#عطرتو ... هر" شب" میپیچد در، #خیالِ من! چاره یِ من چیست؟ جز ... #شب_بیداری و تنهایی... 🌷 #شهید_علاء_حسن_نجمه 🌷 💠 به رسانه مردم بپیوندید👇 https://eitaa.com/javanan_enghelabi313 https://sapp.ir/javanan_enghelabi_313 🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷 درنشر لینک حذف نشود
🌷شهدا ماه آسمونن... •|👈سیـد رضــا نریــمانی 🍃 🍃 💠 به رسانه مردم بپیوندید👇 https://eitaa.com/javanan_enghelabi313 https://sapp.ir/javanan_enghelabi_313 🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷 درنشر لینک حذف نشود
🌷#رفاقت_شهیدانه تو مرا می فهمی من نور تورا می خواهم و همین ساده ترین قصه یک انسان است تو مرا می خوانی من تو را ناب ترین شعر زمان می دانم و تو خود میدانی تا ابد در دل ویران من می مانی… و من همچو نور در تاریکی به دنبال رهت میگردم... برای شادی روح شهدا #صلوات 💠 به رسانه مردم بپیوندید👇 https://eitaa.com/javanan_enghelabi313 https://sapp.ir/javanan_enghelabi_313 🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷
🌷هشتمین سحر رمضان را میہمان شهدای حزب الله لبنان #شهید_عماد و #جهاد_مغنیه باشیم🌷 ڪہ أَحیاء هستند و رزق‌شان عندربـــ ! شایداز برڪتـــ حضورشان خودِغریبمان رابیابیم...🌹 #به_رسم_رفاقت_دعای_شهادت http://eitaa.com/golestanekhaterat
🌙دعای روز هشتم ماه مبارک رمضان🌙 بسم الله الرحمن الرحیم اللهمّ ارْزُقنی فیهِ رحْمَةَ الأیتامِ وإطْعامِ الطّعامِ وإفْشاءِ السّلامِ وصُحْبَةِ الكِرامِ بِطَوْلِكَ یا ملجأ الآمِلین. خدایا روزیم كن در آن ترحم بر یتیمان و طعام نمودن بر مردمان و افشاء سلام و مصاحبت كریمان به فضل خودت اى پناه آرزومندان التماس دعا 💠 به رسانه مردم بپیوندید👇 https://eitaa.com/javanan_enghelabi313 https://sapp.ir/javanan_enghelabi_313 🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷 درنشر لینک حذف نشود
بیخیال نبودن ها ممد کاش بودی میدیدی چه برسرخون یارانت آمده همه پرثمرگشته همه بذرگناه درومیکنیم ازآبیاری خونتان #۳۴روز #خرمشهر #سوم_خرداد_سالروز_آزادی #ممد_نبودییییی_ببینیییی 💠 به رسانه مردم بپیوندید👇 https://eitaa.com/javanan_enghelabi313 https://sapp.ir/javanan_enghelabi_313 🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷 درنشر لینک حذف نشود
جزء۸...التماس دعا.mp3
4.06M
📖جزء خوانی روزانه ماه مهربانی 🌙 🌹جزء هشتم۸ 🎤 💈حجم فایل : ۳/۹ مگابایت 🌷هدیه به شهید و آزادسازی http://eitaa.com/golestanekhaterat
🌷 #امام_على_عليه_السلام : ⚠️آغاز شهوت، سرخوشى است و پايان آن، نابودى {{ أوَّلُ الشَّهوَةِ طَرَبٌ ، وآخِرُها عَطَبٌ }} •| #غرر_الحکم_حدیث۳۱۳۳ 💠 به رسانه مردم بپیوندید👇 https://eitaa.com/javanan_enghelabi313 https://sapp.ir/javanan_enghelabi_313 🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷 درنشر لینک حذف نشود
🌷هشت روزاستـ سحـ⛅️ـر منتـظر این هستند روز #هشتم بنویسند زتـو شاعـ📝ـرها ڪاش امروز منم زائـر مشهــد بودم خـوش‌به‌حال همه خدام تو و زائــرها... #السلام‌علیڪ‌یا‌علے‌بن‌موسے‌الرضـا💚 #هذایوم‌الثـامن✋ 💠 به رسانه مردم بپیوندید👇 https://eitaa.com/javanan_enghelabi313 https://sapp.ir/javanan_enghelabi_313 🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷 درنشر لینک حذف نشود
1_9525846.mp3
7.35M
🔊آخ بابا سلام برگشتی . . . 🔹روضه حضرت رقیه سلام الله علیها 🔸️شب نهم ماه مبارک رمضان 🔰 😭 https://eitaa.com/javanan_enghelabi313 🌷🌷
‌﴾﷽﴿ 💠 🍂 💠 ۷ پدرم جدے و گفت:این چہ ڪارایے بود عصر ڪردے؟ دستانم را رو بہ روے قفسہ ے سینہ ام درهم قفل ڪردم‌. بہ صورت پدرم زل زدم:ڪارایے ڪہ باید میڪردم. چند قدم بہ سمتم برداشت،چشمانش را ریز ڪرد و گفت:چے؟! محڪم تر تڪرار ڪردم:ڪارایے ڪہ باید میڪردم،اصلا مگہ چے ڪار ڪردم؟! پدرم نزدیڪتر شد،مادرم پشتش ایستاد:صلوات بفرست مصطفے جان بیا برو! سپس بہ من چشم غرہ اے رفت! نفسے ڪشیدم و چیزے نگفتم،پدرم گفت:سریع از شوهر خواهرت معذرت خواهے ڪن! دست بہ سینہ شدم:لزومے نمیبینم،اونے ڪہ باید معذرت خواهے ڪنہ اونہ نہ من!هرچے دلش خواست بهمون گفت! پدرم بلند فریاد زد:جدیدا تو روے من وایمیسے! من هم صدایم را ڪمے بلند ڪردم:چون حرف حق میزنم چون از خواهرم دفاع میڪنم یعنے تو روتون وایسادم؟! پدرم با قدم هاے بلند بہ سمتم آمد پا روے ڪتاب عربے ام گذاشت،دستش را بالا برد:صداتو واسہ من بلند نڪن! خواست دستش را بہ سمت صورتم پایین بیاورد ڪہ دستش را گرفتم. با حرص نگاهم ڪرد،مادرم آرام بہ صورتش سیلے زد و گفت:بس ڪنید! پدرم دندان هایش را با حرص روے هم فشرد،حسام از پذیرایے رفت. نگاهم را از پذیرایے گرفتم و دست پدرم را رها ڪردم. پدرم اجازہ نداد دستش پایین برود بدون مڪث بہ صورتم ڪوبید! شدت سیلے اش زیاد بود،خیلے زیاد! صورتم برگشت،برق از چشمانم پرید! اما اشڪ نریختم،حتے یڪ قطرہ! نفسے ڪشیدم و دستم را روے صورتم گذاشتم. پدرم با حرص گفت:واسہ من جواب میدہ! چیزے نگفتم. مادرم با نگرانے نگاهم ڪرد،آب دهانم را با شدت قورت دادم. پدرم همانطور ڪہ چپ چپ نگاهم میڪرد از اتاق خارج شد،مادرم هم پشت سرش رفت. در اتاق را بستم. بہ سمت آیینہ ے دیوارے اتاق قدم برداشتم،جلوے آیینہ ایستادم. دستم را از روے صورتم برداشتم. جاے انگشتان پدرم روے گونہ ے راستم خودنمایے میڪرد. درد نداشت! همین ڪہ توانستم براے اولین بار ڪمے مقاومت ڪنم دردش را میخواباند! همان حرف ها،همان دست گرفتن خیلے بود! براے آزادے خیلے بود! لبخندے روے لبانم نقش بست. فڪرے بہ ذهنم رسید... ... ‌﴾﷽﴿ 💠 🍂 💠 ۸ _آیہ دَرِش بیار! همانطور ڪہ شال آبے روشنم را مقابل آینہ مرتب میڪردم گفتم:چرا؟! مادرم از روے حرص لبانش را روے هم فشار داد و گفت:چون بابات خوشش نمیاد! از آینہ نگاهے بہ مادرم انداختم و چیزے نگفتم. نگاہ آخر را در آینہ بہ خودم انداختم و بہ سمت مادرم برگشتم. مادرم دست بہ سینہ بہ دیوار تڪیہ دادہ بود:افتادے رو دندہ ے لجبازے بازے دیگہ؟ همانطور ڪہ بہ سمت ڪمد میرفتم گفتم:شیطون لج بازہ! در ڪمد را باز ڪردم و چادرم را از روے جا رختے برداشتم‌. در ڪمد را بستم‌. _خب شیطونو لعنت ڪن و بیخیال شو! زیپ چادر ملے ام را پایین ڪشیدم،همانطور ڪہ نگاهم بہ چادر بود گفتم:ڪجاے دین خدا گفتہ نمیشہ شال آبے پوشید؟ چادر را براے سر ڪردن پشتم انداختم و بہ مادرم چشم دوختم:حجاب تعریف دارہ،حجاب حیا میخواد،وقار میخواد! چادرم را سر ڪردم:شال آبے سر ڪردن قانوناے حجابو میشڪنہ؟!همش رنگ تیرہ؟! آستین هاے چادرم را پوشیدم،مادرم سرے تڪان داد و گفت:بابات میگہ دختر باید سنگین باشہ،رنگ روشن زیاد نپوشہ! پوزخندے زدم:ڪدوم دستور دینہ؟! مادرم جوابے نداد! زیپ چادرم را بالا ڪشیدم،بے توجہ بہ موضوع بحث چند ثانیہ پیشمان گفتم:غذا رو ڪشیدے؟ مادرم پوفے ڪرد و گفت:دیگہ از این یڪے بگذر! لبخندے روے لبانم نقش بست،لبخندے از روے شیطنت:نڪشیدے؟ مادرم نفس بلندے ڪشید:میڪُشے منو آیہ! در چشم هایش نگرانے موج میزد. بہ چشمانش زل زدم:مامان بگم چرا نگرانے؟ نگاهم ڪرد و چیزے نگفت. نگاهے بہ چادرم انداختم و گفتم:میترسے چادرمو ڪنار بذارم!بعدم لابد موهامو بریزم بیرون! چند وقت دیگہ شم لباسام جلف بشہ و هر روز با آرایش برم بیرون! خونسرد ادامہ دادم:میگفتے من سرڪشم نہ؟ مادرم با شڪ نگاهم ڪرد. _پس مطمئن باش پوشش من علاقہ ے خودمہ!وگرنہ بابا هم نمیتونست منو بہ چادر سر ڪردن مجبور ڪنہ! بہ سمت در رفتم و گفتم:نگفتے غذا ڪشیدے یا نہ؟ مادرم هم پشت سرم آمد۰ با ملایمت گفت:آیہ مامان!میدونے بابات خوشش نمیاد ما بریم مغازہ ش،حرصیش نڪن دختر خوب! در حالے ڪہ بہ سمت آشپزخانہ میرفتم گفتم:یڪم خرید دارم،وقتے بابام مغازہ دارہ چرا برم جاے دیگہ؟! ... 🌷 *اللّـهم جــعل عـواقب امـورنا بالخیر والشهاده فی رکاب المهدی«عج»* 🌷 🌷گروه بصیرتے گلستان خاطرات شهـــدا🌷 💠عضویت با👈09178314082💠 🌷شادے روح شهـــداے اسلام صلوات🌷 ▫لطفا در انتشار مطالب تبلیغات رو حذف نکنید http://eitaa.com/golestanekhaterat https://sapp.ir/golestanekhaterat 🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷
🌷#آقامونه ‌خبـــر آمد همگے گوش به فرمان باشید در پے رفع غمِ حضرت جانان باشید امر فرموده وَلے با همه‌ے جــهد و تلاـش فڪـر تولیــMade In Iranـد و پِےِ شغل جوانان باشید... 💠 به رسانه مردم بپیوندید👇 https://eitaa.com/javanan_enghelabi313 https://sapp.ir/javanan_enghelabi_313 🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷 درنشر لینک حذف نشود
#اگر_مادرش_بود ‌ می گذاشت صورتش، ‌ اینگونه بر زمین بی افتد .. ؟ 💔😢 پ.ن:وای بر آنانی که گریه ها و بی تابی های خانواده های شهدا را می بینند و باز در نظام ما دست به اختلاس و فتنه می زنند... #به_رسم_رفاقت_دعای_شهادت http://eitaa.com/golestanekhaterat