eitaa logo
🔷گلستان خاطرات شهـــدا🏴🔷
3.3هزار دنبال‌کننده
25.8هزار عکس
10هزار ویدیو
196 فایل
💠خاطرات،وصایا،سیره عملی شهدا💠 ،انتقادات پیشنهادات @Sun_man313 🕪مسئول تبادلات و تبلیغات 👇👇 @MZ_171 تبادل فقط با کانالهای انقلابی و مذهبی بالای 1k در غیر اینصورت پیام ندهید این کانال در سروش👇 https://sapp.ir/golestanekhaterat
مشاهده در ایتا
دانلود
482.6K
#العجل یا صاحب الزمان اگر حجاب ظهورت حضور پست منست دعانما که بمیرم چرا نمیایی...........
🌺 برای #شهید شدن .. هنر لازم استــ ! هنر بہ ← خدا رسیدن ... هنر ڪشتن ← نَفس ... هنر ← تَهذیبــــ ... ◈ تا هنرمند نشویم ... ◈ شهيد نمـےشویم ... «شهیدانہ زندگے ڪنیم تا شهید شویم » #به_رسم_رفاقت_دعای_شهادت http://eitaa.com/golestanekhaterat
همیشه میگفت تُو کُل دنیا چیزی برای #ترس وجود نداره تنها کسی که باید ازش ترسید #خداوند هست و بس... فقط از خدا بترسید نه از خلق خدا به ‌خاطر جایگاه #شغلی و مادیات دنیا. یاور #مظلومان باشید و به کسی ظلم نکنید #شهید_علیرضا_بریری 🌷 🍃🌹🍃🌹 http://eitaa.com/golestanekhaterat
🍃🌷🍃🌷🍃 😍 هرجا حدیثی، آیه اے، دعایی به خورد، بایست؛  مبادا یڪ وقت بگذرے و بروے، صبر ڪن؛ "رزق معنوے خیلی از رزق مادے است" یک نفر از درے، دیوارے می گوید و در حقیقت ؛ ڪه با زبان دیگران با شما حرف مےزند... 🌷| @golestanekhaterat 🍃🌷🍃🌷🍃🌷🍃🌷🍃🌷🍃🌷🍃🌷
گاهی با خودم فکر میکنم ؛ نکند این #شیر_بچہ_های_افغانستانی همان مصادیق آیہ ی شریفه ی " و نرید ان نمن علی الذین استضعفوا فی الارض " هستند ... و ما از آنها غافلیم #فاطمــــــــیون ♥🍃 http://eitaa.com/golestanekhaterat
امین ابهـت و خاصے داشت و واقعاً هر ڪس بیرون از خانه او را مےدید، تصور مے‌‌ڪرد آدم بسیار و حتے بد اخلاق است😒😟 وقتی پایش را از خانه بیرون مےگذاشت ڪلاً عوض مے‌شد... اما در خانه واقعاً آدم متفـــــاوتے بود💙☺️ تا درِ خانه را باز مے‌ڪرد با چهره شـاد و روی 😅😍 شروع به و شوخے مےکرد امین همیشه مے‌‌گفت «مرد واقعے باید بیرون از خـانه باشد✌️🏻 و در خانه » 🌷 🍃🌹🍃🌹 http://eitaa.com/golestanekhaterat 🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷
#ڪلام_شهیــــد 🌷 من خاڪ پای #بسیجی‌ها هم نمی‌شوم، ای ڪاش من یڪ بسیجی بودم و در سنگر نبرد از آنان جدا نمی‌شدم. #ســـــردار_دلها #شهید_ابراهیم_‌همت 🌷 #هفته_بسیج •┈┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈┈• http://eitaa.com/golestanekhaterat https://sapp.ir/golestanekhaterat 🌷لطفا درنشر، لینک حذف نشود... •┈┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈┈•
🔸🔹به مناسبت ولادت پیامبر دلها (صلی الله علیه و آله و سلم) 💐"امین" و "امن" و "مومن" آنقَدَر دنیا خطابت کرد خدا طاقت نیاورد و سرانجام انتخابت کرد🌱 🌷برای هر سری از روشنایت سایه بان می خواست که شب را پیش پایت سر برید و آفتابت کرد🍃 🌻حجازِ وحشیِ زیبا ندیده دل به حسن ات باخت که بت ها را شکست و قبله ی دلها حسابت کرد🌱 https://eitaa.com/javanan_enghelabi313 🌷🌷🌷🌷
🔷گلستان خاطرات شهـــدا🏴🔷
❤🌧❤🌧❤🌧❤🌧❤ 💜🌸 #درحوالـےعطــرِیــاس💜🌸 قسمت #سی_ویک یه لحظه جا خوردم،... با بهت نگاهش کردم، 😧مستقیم
🌼🌸🌼🌸🌼🌸🌼🌸🌼 🌸💜 💜🌸 قسمت **"خب اگه از دستم ناراحتینو جواب نمیدین، اشکالی نداره حق میدم بهتون، ولی منم حق دارم بدونم چرا جواب منفی ندادین بهم" نمی دونم چرا داشت خنده ام می گرفت😄 تا جایی که من تو فیلما و داستانا دیده بودم پسرا شاکی میشن از این که دخترا چرا جوابشونو مثبت ندادن و حالا عباس شاکیه که چرا جواب منفی ندادم !!! پیام آخرشم فقط یه شب بخیر بود، همش برای ساعت یازده 🕚🕛دوازده شب بود نمی دونستم جوابشو بدم یا نه حتما تا الان خوابیده.. بالاخره تصمیم گرفتم جواب بدم، تا جایی که تونستم تو پیام براش توضیح دادم و فرستادم ..📲 خواستم گوشی مو بزارم که پیامی بهم ارسال شد **"ممنون که جواب دادین، تا الان منتظر بودم، باید حتما حضوری باهاتون حرف بزنم " . . چشام از تعجب گرد😳 شده بود با سرعتی که اون جواب داد انگار گوشی دستش بود، این آدم تا الان بیدار بود واقعا!! نکنه عباس هم امشب بی خوابی زده به سرش، مثلِ من؟!!🙈 . . ... 💛💚💛 💌نویسنده: بانوگل نرگــــس حرام_است 🌸🌼🌸🌼🌸🌼🌸🌼🌼 🌹💞🌹💞🌹💞🌹💞🌹 🌸💜 💜🌸 قسمت تمام شب بیدار بودم و خوابم نمی اومد... همه خواب بودن، به اتفاقات امروز فکر می کردم💭 به لحظه ای که عباس اونجوری باهام حرف زد، چقدر از رفتارش جا خورده بودم، شاید کمی بچگانه رفتار کردم ...🙁 اصلا حالا که فکرشو میکنم بهش حق میدم، حق میدم که بخواد سرزنشم کنه باید قبل عقد باهاش هماهنگ می کردم و همه چیو بهش می گفتم، قبول داشتم که کمی سر خود عمل کردم، دست انداختم و موبایلم📱 رو از رو عسلی برداشتم تا ببینم ساعت چنده .. نمیدونم چرا امشب بی خوابی زده به سرم ساعت نزدیک چهار🕓🌌 صبح بود!! چند تا پیام و تماس از دست رفته 📲داشتم، باز گوشیم رو سایلنت بود، کدوم بدبختی بوده که بهم زنگ میزد .. یک تماس از شماره ناشناس!😟 بی توجه به تماس وارد لیست پیام ها شدم، از همون شماره ناشناس چهار تا پیام، باز کردم **"سلام معصومه خانم، امیدوارم منو ببخشین من رفتار درستی نداشتم با شما، حلالم کنین " . عباس بود، شمارمو از محمد گرفته یعنی؟!!😟 **"معصومه خانم میشه دلیل این کاری رو که کردین بدونم، واقعا ذهنم آروم نیست ... درگیرم" . . و پیام بعدیش ... ... 💛💚💛 💌نویسنده: بانوگل نرگــــس حرام_است 🌹💞🌹💞🌹💞🌹💞🌹 💠گروه بصیرتے گلستان خاطرات شهـــدا💠 💠عضویت با👈🏻09178314082💠 🌹شادے روح شهـــداے اسلام صلوات🌹 ▫لطفا در انتشار مطالب تبلیغات رو حذف نکنید https://sapp.ir/golestanekhaterat http://eitaa.com/golestanekhaterat 💠💠💠💠
🌈⛈🌈⛈🌈⛈🌈⛈🌈 💜🌸 💜🌸 قسمت تا آخر کلاس سمیرا، عروس خانم صدام می کرد، کم کم همه ی بچه ها داشتن می فهمیدن، امان از دست سمیرا!☺️🙈 از دانشگاه میومدیم بیرون رو به سمیرا گفتم: _یعنی تو آدم نمیشی نه؟😄 در حالی که آبمیوه شو می خورد گفت: _مگه چیکار کردم، فقط عروس خانم رو به همه معرفی کردم😝 چشم غره ای بهش رفتم و گفتم: _باشه عزیزم به زودی تلافی می کنم .. بالاخره نوبت تو ام که میرسه😌 +خب چیه مگه؟؟ دوست دارم عروس خانم صدات کنم .. مگه عیبی داره😁 چپ چپ نگاش کردم، درحالی که به سمتی اشاره می کرد گفت: _نگاه کن اونجا رو👀 متعجب 😟نگاهمو چرخوندم به سمتی که اشاره می کرد، با دیدنش تعجبم چندین برابر شد😳 _میگما آشنا نیس به نظرت انگار جایی دیدمش؟؟! 😟 لبخندی رو لبم نشست: _خانم انیشتین آقای یاس هستن ایشون☺️🙈 لبخند عمیقی رو صورتش نشست گفت: _جون من، وای، من تا حالا از نزدیک ندیدمش بیا بریم سلام کنیم بهش😉 با چشمای گرد😳 به سمیرا نگاه کردم که گفت: _اه بیا دیگه بی ذوق، می خوام دومادی شو تبریک بگم😎 یعنی انگار نه انگار که من وجود دارم، دستمو گرفت و منو دنبال خودش کشوند، وایی از دست رفتارای سمیرا .. داشتیم میرفتیم سمت عباس که تکیه داده بود به ماشینشو منتظر بود انگار! یعنی واقعا منتظر من بود!!!😟 ... 💚💛💚 💌نویسنده: بانوگل نرگــــس حرام_است 🌈⛈🌈⛈🌈⛈🌈⛈🌈 💚💖💚💖💚💖💚💖💚 💜🌸 💜🌸 قسمت یعنی روزی رسید که عباس منتظر من باشه؟!☺️ وای چی داشتم میگفتم ... فکر کنم کم کم دارم بقول سمیرا خل میشم...😅🙈 از فکر و خیالاتم دست برداشتم، در حالی که داشتیم به عباس نزدیک میشدیم گفتم: _سمیرا! جونِ هر کی دوست داری سنگین رفتار کن آبروم میره ها.. جون معصومه اون موهاتم بکن تو😅 خندید و گفت: _باشه بابا بیا اصلا رومو هم میگیرم😄 +کوفت، جدی گفتم😁 _ عه خب بیا حالا ببین من چه خانم متشخصی میشم😌 نفسمو آروم دادم بیرون ..خدا به خیر کنه.. عباس تا متوجهمون شد سلام کرد سمیرا زودتر از من گفت: _سلام علیکم، خوب هستین شما، معصومه جون همیشه خیلی تعریفتونو میکنه، ماشاالله خیلی از تعریفاش بهترین دست سمیرا رو محکم فشار دادم، 😬 این دختره امروز آبرومو نبره دست بردار نیست ... عباس در حالی که سرش پایین بود ابروهاش کمی از تعجب رفت بالا.. ای خدا بگم چیکارت کنه سمیرا... خواستم چیزی بگم که باز زودتر از من گفت: _ای وای راستی خودمو معرفی نکردم، من سمیرا دوست معصومه هستم، واقعا تبریک میگم این پیوند رو به هردوتون، بخصوص به شما ..😊 باز دستشو فشار دادم😬🙈 که دو دقیقه ساکت شه که بلند گفت: _عه چی گفتم مگه دارم تبریک میگم عباس با لبخند سرشو آورد بالا نگاهش بهم افتاد 👀که سرخ شده بودم 🙈از خجالت و استرسِ حرفای سمیرا، خنده اش گرفته بود این آقای یاس!!😊 بزور لبخندی زدم و قبل اینکه سمیرا بیشتر از این بخواد ضایعم کنه رو به سمیرا گفتم: _عزیزم فردا میبینمت، خداحافظ نگاهی بهم انداخت و آروم جوری که من بشنوم کنار گوشم گفت: _ای شووَر ندیده بدبخت!!😄 ... 💚💛💚 💌نویسنده: بانوگل نرگــــس حرام_است 💚💖💚💖💚💖💚💖💚 💠گروه بصیرتے گلستان خاطرات شهـــدا💠 💠عضویت با👈🏻09178314082💠 🌹شادے روح شهـــداے اسلام صلوات🌹 ▫لطفا در انتشار مطالب تبلیغات رو حذف نکنید https://sapp.ir/golestanekhaterat http://eitaa.com/golestanekhaterat 💠💠💠💠
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
شهــدا... آخر #تیپیولوژی بودن ی تیپی زدن، که خدا نگاهشون کرد #شهید_مدافع_حـرم #شهید_بابک_نوری🌷 🍃🌹🍃 http://eitaa.com/golestanekhaterat
#سبک_زندگی_شهدا 💠 باور و توسل بعد از مراسم #نامزدی و محرمیت، برای اینکه حضرت آقا خطبه #عقدمان را بخوانند، خیلی پیگیر بود. از هر طریق که می توانست اقدام و پیگیری میکرد. برایم انقدر بزرگ و باورنکردنی بود که واقعا فکر نمی کردم چنین #توفیقی نصیبمان شود. یکبار بین صحبتامون بهش گفتم: یعنی واقعا جور میشه؟ باتعجب گفت: این جمله ت یعنی هنوز #باور نکردی. وقتی باور نباشه، #توسل برای رسیدن نیست و رسیدنی هم نیست مدتی بعد از این صحبتمون، الحمدلله پیگیری ها نتیجه داد و #حضرت_آقا خطبه عقدمون رو تلفنی خوندند. #شهید_نوید_صفری🌷 #تازه_داماد 🍃🌹🍃🌹 http://eitaa.com/golestanekhaterat
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#محمودرضابیضائی 🇮🇷🕊 زهمہ دست ڪشیدم ڪہ تو باشے همہ ام باتو بودن زهمہ دست ڪشیدن دارد... #شهیدمحمودرضابیضایی
🌷 #شهید_بارونی_فتحی🌷 ولادت:۱۳۳۵/۲/۱۱ شهادت:۱۳۶۱/۴/۲۲ 🌷 #شهید_احسان_فتحی🌷 ولادت:۱۳۶۹/۲/۱۲ شهادت:۱۳۹۴/۹/۱۶ 🌼🌼🌼🌼🌼🌼🌼🌼🌼🌼🌼🌼 به این میگن #ژن خوب... دو #برادر شهید....... یکی شهید هشت سال دفاع مقدس دیگری شهید مدافع حرم(یگانه شهید مدافع حرم شهرستان #بهبهان ،استان خوزستان) #یادشان_با_صلوات http://eitaa.com/golestanekhaterat
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌺🍃🌺🍃 قَـــــرارِ عٰاشِــــــقٰانہ فرستادن ۵صـــــلوات هر شب به نیابت از #شُـــــــهَدا جهت فـــــرج امــــام زمــــان (عج) امشب‌به نیابٺ از ↷  #شَـــــــهیدعُمَـر_مُلّازهی ‌ اللّٰهُمَّ صَلِّ عَلیٰ مُحَمَّدٍ وَ اٰلِ مُحَمَّدٍ 🍃🌹 وَ عَجِّلْ فَرَجَهُم 🌹🍃 ─┅═ঊঈ🌹ঊঈ═┅─ sapp.ir/golestanekhaterat سروش eitaa.com/golestanekhaterat ایتا ─┅═ঊঈ🌹ঊঈ═┅─
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
به دلیل ارادت زیادی که به حضرت #رسول_الله(ص) داشتند اسم پسرمان را #محمدرسول انتخاب کردند و به نقل از همرزمانش در لحظه جان دادن، با ذکر #یارسول_الله دعوت حق را لبیک گفتند... ✍راوی همسر شهید #شهید_روح_اله_صحرایی 🌷 #شهید_مدافع_حرم 🍃🌹🍃🌹 #شبتون_شهدایی❤️ http://eitaa.com/golestanekhaterat
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
#انس_با_قرآن هر روزیک صفحه از قرآن کریم سلامتی‌وتعجیل‌حضرت‌صاحب‌الزمان‌( عج) به نیابت از #شهـید_محمدعلی_حری قـرائت امـروز 👇سوره #انعام #صفحه_صد_وسی_وهشت @golestanekhaterat ╰─┅═ঊঈ🌹ঊঈ═┅ــــ╯
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
لذت شعر به آن است که والا باشد هدف شعر #ظهور گل #زهرا باشد جان ناقابل ما نذر شما #مهدی جان علت #هستی ما حضرت مولا باشد 🕊اللهم عجل لولیک الفرج🕊 http://eitaa.com/golestanekhaterat
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
#یاایهاالارباب[💗] ذڪر حسین حال مرا رو براه ڪرد🌾 مولاےمن بہ قلب سياهم نگاه ڪرد°•.❥ آقا شنیده ام ڪه بہ صحراےڪربلا حُر را نگاه نافذتان سر بہ راه ڪرد✨ #حرمت_رویاےمن🌙 http://eitaa.com/golestanekhaterat