eitaa logo
🔷گلستان خاطرات شهـــدا🏴🔷
3.3هزار دنبال‌کننده
25.8هزار عکس
10هزار ویدیو
196 فایل
💠خاطرات،وصایا،سیره عملی شهدا💠 ،انتقادات پیشنهادات @Sun_man313 🕪مسئول تبادلات و تبلیغات 👇👇 @MZ_171 تبادل فقط با کانالهای انقلابی و مذهبی بالای 1k در غیر اینصورت پیام ندهید این کانال در سروش👇 https://sapp.ir/golestanekhaterat
مشاهده در ایتا
دانلود
🌹تا شهید نشم بر نمی گردم تـو سـوریه که بـودیم چـند باری دیدمش،خیلی روحیه خوب و پر نشاطی داشت،یه یار دیدم که تو حـرم حضرت رقـیـه بـرای زائرا چایی می ریـزه رفـتم کنارش،هـم صحبت شدیم،گفت فلانی من تا شهیدنشم بر نمی گردم. 📖#روای همرزم 🌹#شهید_حامد_جوانی http://eitaa.com/golestanekhaterat
🔷گلستان خاطرات شهـــدا🏴🔷
💠يکی از فرماندهان در سوریه نقل می کرد: هرچند حامد جوانی ۲۵ ساله بود اما بسیار شجاع و نترس و تنها نیرویی بود که می توانست مثل آچار فرانسه عمل کند؛ یعنی هم می توانست در توپخانه فعالیت کند و هم به صورت زمینی. کامیون را پر از مهمات می کرد و راه می افتاد، وقتی هم می گفتیم داعش در یک کیلومتری ماست، می گفت داعش چه کار می تواند بکند! فرماندهان رده بالا گفته اند حامد نیرویی بود که داعش از دستش در امان نبود. همرزمانش این طور می گفتند که اگر شنیدید هزار نفر داعش در لاذقیه به درک واصل شده اند، بدانید که پانصد نفر آنها را حامد کشته است. برای همین هم حامد را با موشک تاو ( موشک ضدتانک ) مورد اصابت قرار دادند 📈جهت عضویت در کانال گلستان خاطرات شهدا http://eitaa.com/golestanekhaterat 🌹🌹🌹🌹🌹🌹
🔷گلستان خاطرات شهـــدا🏴🔷
تولـد زیباتـریـں اتفاق زندگی‌سٺ امّـا زیباتـر از آڹ ، ایڹ اسٺ ڪہ زندگـے با ٺولـد آغـاز و با شهـادٺ
اے عاشقان اهل بیٺ رسول اللہ! مڹ خیلے آرزو داشتم ڪہ ۱۴۰۰ سال پیش بودم و در رڪاب مولایم اماݥ حسیڹ(ع) مے‌جنگیدم تا شـــهید شوم و حاݪ، وقت آڹ رسیدہ ڪہ بہ فرماڹ مولایم امام خامنه‌اے لبیڪ گفتہ و از اهل بیٺ پیامبر دفاع بڪنم لذا بہ همیڹ منظور عازم دفاع از حرمیڹ بہ سوریہ مے‌شوم و آرزو دارم همچوڹ حضرت عباس(ع) در دفاع از خــواهر بزرگوارشاڹ شهید بشوم یا حسیڹ تا آخریڹ قطره‌ے خوڹ نمي‌گذاریم دوبارہ خواهرٺ بہ اسارٺ برود... http://eitaa.com/golestanekhaterat 🌷🌷🌷
با یک بغل گل رفتی زخم‌های قلبمان #شکوفه کرده انگار کسی #شهادت می‌خواهد باید #گل‌های مزارت را بغل کند #شهید_حامد_جوانی🌷 #سـالروز_ولادت❤️ 🍃🌹🍃🌹 http://eitaa.com/golestanekhaterat
🔸زمان #ارتقاء درجه اش رسیده بود. آن روزها داشت آماده می شد دوباره برگردد #سوریه. هم قطارهایش قبل تر رفته بودند دنبال کارهای اداری #ترفیع و بیشترشان هم درجه ی جدید🏅 روی دوششان نشسته بود. 🔹مدام هم به #حامد می گفتند :«بیا برو دنبال درجه ات. خودت پی کارت رو نگیری، کسی نمیاره #درجه بچسبونه روی دوشت❌» 🔸حامد این ها را می شنید👂 و لبخند می زد☺️ یک بار هم که یکی از #رفقای صمیمی اش💞 پاپی اش شد که «چرا نمی ری سراغ کارای درجه ات⁉️» 🔹گفت: «عجله نکن #عبدالله! درجه دادن و درجه گرفتن بازی دنیاستـ🌎 اصلش اونه که درجه رو #خدا به آدم بده! خدا بخواد می بینی که درجه ام رو توی #سوریه از دست خودش می گیرم😊» #شهید_حامد_جوانی #شهیدِابوالفضلی •┈┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈┈• http://eitaa.com/golestanekhaterat https://sapp.ir/golestanekhaterat 🌷🌷🌷
#ستاره‌های_زینبی 🔰آقا حامد سال ها تو هیئت فاطمیه (س) طالقانی تبریز به عزاداری مشغول بود. وقتی ایام محرم می شد یکی از چرخ های مخصوص حمل باندها رو برای خودش بر میداشت و وظیفه حمل اون چرخ رو به عهده می‌گرفت. 🔰با عشق و علاقه خاصی هم این کار رو انجام می داد. وقتی عاشورا می شد برای هیئت چهار هزار تا نهار میدادیم که حامد منتظر می شد همه کم کم برن... تا کار شستن دیگ ها رو شروع کنه... با گریه و حال عجیبی شروع به کار می کرد... 🔰بهش میگفتن آقا حامد شما افسری و همه میشناسنتون بهتره بقیه این کارو انجام بدن. 🔰می گفت: "اینجا یه جایی هست که اگه #سردارم باشی باید #شکسته شوی تا بزرگ بشی"و همینطور می گفت: "شفا تو آخر مجلسه، آخر مجلسم شستن دیگ هاست و من از این دیگ ها حاجتم رو خواهم گرفت" که بالاخره این طور هم شد. #شهید_حامد_جوانی🌷 •┈┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈┈• http://eitaa.com/golestanekhaterat https://sapp.ir/golestanekhaterat 🌷🌷🌷
شهید مدافع حرم "حامد جوانی" که بدون٢دست،و٢چشم به #شهادت رسید،در وصیتنامه خود نگاشته بود: آرزو دارم همچون #حضرت_عباس(ع) در دفاع از حرم اهل بیت به شهادت برسم🌷🌱 بےراه نبود ڪه حامد بین مجروحین ایـرانی معـروف شده بـود بـه #شہیــد_ابوالفضلے "💚 جلوے چشم امیر تمام #روضه های ابوالفضلی ڪه شنیده بود و تمام نوحہ هایی ڪه خوانده بود مجسم شدند. حامـد سر تا پا #زخـم بـود بےدست و بےچشم هایش با سرے مجروح و جسمے سرتا پا زخمیِ تیر و ترڪش ...💥 یادش افتاد حامد همیشۀ خدا عاشق روضۀ #ابوالفضل بود.یادش افتادحامد همیشه مےگفت :من اگر روزی ریش سفید هیئت شوم،همۀ نوحه خوان‌ها رو مےگویم فقط روضۀ #ابالفضل💕 بخوانند ...✌️ پاسدارے ڪه حامد را ازمعرڪه💥 برگردانده بود آنجا بود.دست کردتوے پیراهن نظامےاش و یڪ دفترچہ دادبه امیر گفت :این روز عملیات توے جیب حامد بود.دفترچہ یادداشتی ڪه توے یڪی از برگه هایش عکس رزمنده اے نقاشے شده بود ڪه روے زمین افتاده با #دست هاے قَلَم شده وسرتاپازخمے. از کتاب : شبیہ خودش نویسنده : حسین شرفخــانلو #شهید_حامد_جوانی #اللهم_عجل_لوليك_الفرج #گُـــلِستٰانِ_خـــٰاطِرٰاٺِ_شُـــــهَدٰا http://eitaa.com/golestanekhaterat https://sapp.ir/golestanekhaterat عضویت در واتساپ 0917 831 4082 ──┅═ঊঈ🌹ঊঈ═┅──
🔰 آقا حامد سال ها تو هیئت فاطمیه (س) طالقانی تبریز به عزاداری مشغول بود. وقتی ایام محرم می شد یکی از چرخ های مخصوص حمل باندها رو برای خودش بر میداشت و وظیفه حمل اون چرخ رو به عهده می‌گرفت. 🔰 با عشق و علاقه خاصی هم این کار رو انجام می داد. وقتی عاشورا می شد برای هیئت چهار هزار تا نهار میدادیم که حامد منتظر می شد همه کم کم برن... تا کار شستن دیگ ها رو شروع کنه... با گریه و حال عجیبی شروع به کار می کرد... 🔰 بهش میگفتن آقا حامد شما افسری و همه میشناسنتون بهتره بقیه این کارو انجام بدن. 🔰 می گفت: "اینجا یه جایی هست که اگه باشی باید شوی تا بزرگ بشی"و همینطور می گفت: "شفا تو آخر مجلسه، آخر مجلسم شستن دیگ هاست و من از این دیگ ها حاجتم رو خواهم گرفت" که بالاخره این طور هم شد. http://eitaa.com/golestanekhaterat https://sapp.ir/golestanekhaterat عضویت در واتساپ👈🏻09178314082 ──┅═ঊঈ🌹ঊঈ═┅──
💠روحیه خوب و پرنشاطی داشت یکبار دیدم در حرم (س) برای زائرین چایی☕️ میریزد 💠رفتم کنارش👥 هم صحبت شدیم گفت:فلانی، من تا برنمیگردم🚷 🌷 http://eitaa.com/golestanekhaterat https://sapp.ir/golestanekhaterat *عضویت در واتساپ👈🏻09178314082* اللهم عجل لولیک الفرج ──┅═ঊঈ🌹ঊঈ═┅──
🔷گلستان خاطرات شهـــدا🏴🔷
💠روحیه خوب و پرنشاطی داشت یکبار دیدم در حرم #حضرت_رقیه(س) برای زائرین چایی☕️ میریزد 💠رفتم کنارش👥 هم
🌷هو الشهید🌷 🔹خیلی اهل شوخی و خنده بود. با هر قشری، از هر سنی ارتباط💞 برقرار می کرد و برای ارتباط بهتر، نسبت به سن و افراد رفتار می کرد. و همیشه هم خنده به لب داشت😍 که امروز با اون لبخند ها و شوخی ها تصویر ها و زیبایی تو ذهن خانواده و دوستانش نقش زده. 🔸پسرم حامد رفتارش طوری بود که اگر از کسی کدورت😕 یا ناراحتی داشت سعی میکرد با و خنده مشکلش رو حل کنه. ولی یه خط قرمزی⭕️ داشت، . به ولایت که میرسید می گفت منطقه ی ممنوعه است. 🔹یه دوستی داشتیم که با همه شوخی میکرد یک بار به بحثی کرد، که دیدم حامد کشیدش کنار. و با جدیت😐 گفت: با هرکسی دوست داری شوخی کن، با م، خودم، دوستام ولی یادت باشه حق نداری با شوخی بکنی❌❌ به این نقطه که میرسی باید خط قرمز بکشی. 🔸عاشق بود، و همیشه در تعریف و صحبت از دیدارهای رهبریش، از عظمت و هیبت آقا صحبت می کرد👌 ورد زبانش در این چند وقته اخیر شده بود «که میروم تا در چشمان رهبرم جمع نشود😔» به نقل از: مادر شهید http://eitaa.com/golestanekhaterat https://sapp.ir/golestanekhaterat *عضویت در واتساپ👈🏻09178314082* اللهم عجل لولیک الفرج ──┅═ঊঈ🌹ঊঈ═┅──
💔 من از همرزمان حامد شنیدم که در منطقه «لاذقیه» یک روستای شیعه نشین در محاصره تکفیری‌ها بود و آن‌قدر اوضاع وخیمی داشت که حتی نظامی‌های سوری برای آزادی آن پیش‌قدم نمی‌شدند. اما حامد با تخصصی که در مورد مسائل توپ‌خانه و موشکی داشت، با برنامه‌ریزی‌ها و مهندسی دقیق توپخانه‌ای و دیده‌بانی، ضربه‌های مهلکی بر داعشی‌ها وارد آورده و چنان وحشتی در دل آن‌ها ایجاد کرده بود که برای ترور حامد نقشه‌هایی کشیده بودند ضربات مهلک حامد جوانی به پیکره داعش به طوری بود که بسیاری از تکفیری‌ها از دست او آواره شده بودند و زمانی‌ که با موشک ضدتانک «تاو» مورد هدف قرار می‌گیرد، از چهار زاویه فیلم‌برداری می‌شود و تا دو ماه این فیلم سر فصل خبر سایت‌ها و شبکه‌های ماهواره‌‌ای داعشی‌ها بود. ❤️ http://eitaa.com/golestanekhaterat @Golestane_khaterate_shohada *عضویت در واتساپ👈🏻09178314082* اللهم عجل لولیک الفرج ──┅═ঊঈ🌹ঊঈ═┅──
پزشکی که از فرودگاه سوریه همراه حامد بود و در حین پرواز از او مراقبت می‌کرد، خیلی منقلب شده بود. سوال کردم: "دکتر حال برادرم چطوره؟!" گفت:"عینه خودشه ..!" گفتم: "چی عینه خودشه؟!"چندین مرتبه دیگر با حالی مبهوت، همین کلمات راتکرار کردوگفت: "حامد مثلهِ حضرت عباسه💔. وقتی اولین بار دیدمش انگارحضرت اباالفضل رودیدم😔."دستان قطع شده و پیکر بی‌چشم وبدن پر از ترکش حامد، حال همه رامنقلب می‌کرد.😭 حامد ۴۲ روز در کما بود و نهایتاً در چهارم تیر سال ۹۴ در شب‌های ماه مبارک رمضان، به شهادت رسید🕊. آن زمان بحث مدافعان حرم هنوز درمیان مردم جا نیفتاده بود. موضوع امنیتی بود و تشییع پیکرها هم خیلی با شکوه برگزار نمی‌شد. تشییع پیکر حامد به عنوان مدافع_حرم برای اولین بار در تبریز علنی شد🌱. وقتی خبر شهادت به دوستانش رسید، پایگاه بسیج و هیئت های مذهبی تا اذان صبح به صورت کاملاً خودجوش و بدون اجازه از ارگان‌ها،💬 بنرهایش را در سرتاسر شهر نصب کردند. در واقع مسئولین در عمل انجام شده قرار گرفته بودند. تشییع با شکوهی هم برگزار شد.👌 ❤️ http://eitaa.com/golestanekhaterat https://www.instagram.com/Golestane_khaterate_shohada *عضویت در واتساپ👈🏻09178314082* اللهم عجل لولیک الفرج ──┅═ঊঈ🌹ঊঈ═┅──
بہ خداحافظي تو سوگند ڪہ تو رفتے و دلم ثانيہ اے بند نشد باچراغے همہ جا گشتم و گشتم درشهر هيچ ڪس بہ تو مانند نشد 🌷 http://eitaa.com/golestanekhaterat *عضویت در واتساپ👈🏻09178314082* اللهم عجل لولیک الفرج ──┅═ঊঈ🌹ঊঈ═┅──