گزیده ای از وصیتنامه :
همسر مهربان، عزیزتر از جانم، قربانت برم، فکر میکردم سختی کربلا را جیش اباعبدالله(ع) کشیده ولی به گمانم آنان که ماندند و داغ برادر، همسر و فرزند کشیدند، سختر تر بود
فدای تو یا امام سجاد(ع) یا خانم زینب کبری(س).
#شهید_علی_آقایی🌷
#شهید_تازه_تفحص_شده
•┈┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈┈•
http://eitaa.com/golestanekhaterat
https://sapp.ir/golestanekhaterat
🌷لطفا درنشر، لینک حذف نشود...
•┈┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈┈•
🔷گلستان خاطرات شهـــدا🏴🔷
گزیده ای از وصیتنامه : همسر مهربان، عزیزتر از جانم، قربانت برم، فکر میکردم سختی کربلا را جیش اباعبد
#ماه_عسل با استخوان های همسر😔
✍ دلنوشتهای که همسر #شهید_علی_آقایی در حرم مطهر رضوی در مراسم تشییع #همسر_شهیدش🌷 نوشت:
💞"علی یادت هست میگفتی: شهناز تو رو از #حضرت_معصومه گرفتم❓یادت هست گفتی قول میدم یه بار ببرمت #حرمش ازش تشکر کنم؟
یادت هست #علی! بخدا من یادم هست😢
💞قول ماه عسل دادی برای #مشهد اون هم نه یک بار چندبار اسم نوشتیم📝 آماده شدیم داشتی به قولت عمل می کردی 💥اما هر بار #ماموریت، دوره و در آخر هم اعزام به #سوریه... #رفتی آن هم تنها تنهای تنها👤
💞گفتی: #خواهی_آمد. گفتی: تدارک ببینم؛ دیدم نیامدی⁉️ دیر شد خیلی دیر #چهار_سال تنها ماندم تنهای تنها؛ چقدر سخت بود💔 برایم و حالا خبرت رسیده که #میآیی...
💞میگویند: فقط چند تکه ا#ستخوانی یا یک تکه لباس یا یک #پلاک نمیدانم😔 اما همین را می دانم که من خواستم بد قول نشوی صدای آمدنت چنان زنگی به گوشم زد که دیوانه وار #آمدم به همه جا سر زدم و درخواست سفرمان را به #مشهد کردم. در خواست #ماه_عسل🌸
💞رفتم سپاه؛ دست به دامان #امام_مهربانیها شدم سپردم به خودت تا کارها رو ردیف کنی✅ تا به آرزوی دیرینهام بودن در #کنار_تو دست در دست تو، توی حرم🕌 باشم. امروز #بهترین روز زندگیمام هست 😌
💞علی ببین آمده ام #آوُردیم به سمت آرزویم. می دانستم تو بدقول نبودی❌ #قول ماه عسل داده بودی. نگاه کن #علی کنارت هستم👥 منم #معشوقهات دنیایت همسرت💖 ببین...
💞برایت #لباس_سفید آوردهام بیا بپوش سفارش خودت بود وقتی به خواب یکی از دوستانم آمدی پیام فرستادی💌 و گفتی #همسرم مرا از #امام_رضا(ع) بخواهد
خواستمت با اشک چشم😭
با قلب شکسته💔 و رنجورم
با غصههای #تنهاییام
💞گفتی برایم لباس سفید بخر خریدم
گفتی لباسم را #تبرک کن آن را هم با جان و دل کردم بلکه بازگردی. علی ببین امام رئوف رویم را زمین نینداخته #بپوش لباس سفیدت را ببینم به اندازه #دامادیت؛ به تنت می آید⁉️
💞لباس سیاه نپوش🚫 #سفید برازنده توست. خودم #سیاهت را می پوشم
سفید و سیاه بهم می آیند حتی اگر #عروس_و_داماد برعکس تنشان کنن...
•┈┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈┈•
http://eitaa.com/golestanekhaterat
https://sapp.ir/golestanekhaterat
🌷🌷🌷
🔰خواب همسرشهید آقایی
قبل از عید سال ۹۸
♦️همین قبل از عید بود که دیدم
اطراف #خیمه ای شلوغ و پر رفت و آمد👣 است. می گفتند: هر کسی #شهید دارد و برنگشته است سراغش را از آنجا میگیرد
♦️رفتم داخل خیمه، پیرمردی با چهره نورانی💫 لیستی در دست داشت
زود رفتم کنارش👥 تا #سراغت را از او بگیرم. گفتم: حاج آقا؟ منم شهید دارم🌷 که هنوز #برنگشته
♦️با #مهربانی نگاهی به من انداخت
گفت: اسمش چیه⁉️ گفتم: علی.... #علی_آقایی. یک لحظه یاد پسوندت افتادم💬 گفتم: حاج آقا.. اسمش هست علی آقایی حمل آباد!
♦️دوباره نگاهی به لیست📄 توی دستش انداخت. پشت روی صفحه را نگاه کرد. #نبودی. برگ دوم را دید📃
بعد نگاهی به من انداخت🙂 گفت: #آره اسمش اینجاست! پرسیدم: پس کی میاد⁉️ گفت: معلوم نیست... هر وقت #نوبتش برسه!
#شهید_علی_آقایی
#شهید_مدافع_حرم
•┈┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈┈•
http://eitaa.com/golestanekhaterat
https://sapp.ir/golestanekhaterat
🌷🌷🌷
🔹#هفتم_اسفند ماه 1394 بود که خبر شهادتش🌷 در کل استان پیچید، از آن روز هر روز صفحات تقویم📆 را ورق میزدیم و بیصبرانه منتظر بازگشت این پیکر خسته بودیم. بالاخره این انتظار در ۹ تیرماه پایان یافت و خبر تفحص و کشف پیکرش که چندی بود در شمار شهدای #مفقودالاثر قرار داشت و برای همه یک آرزو بود، داغ دلها💓 را تسکین داد.
🔸شهید علی آقایی سال 1366 در #اردبیل به دنیا آمد، وی فارغالتحصیل رشته "مهندسی عمران" بود اما بجهت شدت علاقه به اهل بیت در 24 بهمن ماه سال 1394📆 برای دفاع از حرم اهل بیت(ع) و مردم مظلوم و مسلمان منطقه به #سوریه اعزام و پس از رشادتهای فراوان در تاریخ "هفتم اسفند 1394" به دست نیروهای تکفیری👹 به درجه رفیع #شهادت رسید.
فرازی از وصیتنامه📜
✍پدر و مادر مهربانم، از اینکه شما را در این سن ناراحت کردم ببخشید😔مادر مهربانم، ای زیباترین #آهنگ_عشق همیشه دوستت دارم♥️ هیچ وقت محبتهایت فراموش نمی شود. #دلسوز مهربان! نمی دانم ولی بهتر بود این زمان شما را ترک کنم💕 خدا را شکر می کنم. شاید اگر دیر می شد و من کنار شما بودم👥 بدتر از این ناراحت می شدید ولی باز خدا را شکر رفتم و این موقع #بهترین_زمان بود. شاید می ماندم و از #جاماندگان بودم و شرمنده😞
#شهید_علی_آقایی
#سالروز_شهادت🌷
#گُـــلِستٰانِ_خـــٰاطِرٰاٺِ_شُـــــهَدٰا
http://eitaa.com/golestanekhaterat
https://sapp.ir/golestanekhaterat
*عضویت در واتساپ👈🏻09178314082*
اللهم عجل لولیک الفرج
──┅═ঊঈ🌹ঊঈ═┅──
بدون اینکه چیزی بگه بلند شد برام آب آورد.
نه اون حرفی زد نه من.
حرف رفتن رو پیش کشید و گفت:
منم میخوام برم سوریه...
خشکم زد، باورم نمی شد در حالی که تنها چند ماه از ازدواجمون گذشته، چنین تصمیمی بگیره.
سکوتم رو شکستم و زود عکس العمل نشون دادم:
- تو نباید بری علی!
-چرا؟!
-چون ما تازه ازدواج کردیم هنوز یه سال نشده علی...
ما برا بچهمون اسم انتخاب کردیم.
داریم خونمون رو درست می کنیم.
این همه برنامه برا زندگیمون داریم.
-اجباریه خانوم (اینو گفت که چیزی نتونم بگم)
-خب این دفه نرو، دفعه بعد میری.
امسال اولین بهاریه که قراره باهم عید دیدنی بریم و سفره هفت سین بندازیم.
نه گذاشت نه برداشت گفت:
«خانم میخوای از زن هایی باشی که روز عاشورا نذاشتن شوهراشون به یاری امام حسین علیه السلام بره؟»
دیگه چیزی واسه حرف زدنم نذاشت.
ماتم برده بود و دهانم خشک خشک.
باز گفت:
تو اجازه بده برم، منم عوضش اگه شهید بشم و لایق بهشت باشم و اگه اجازه شفاعت یه نفرو داشته باشم قول شرف میدم اون یه نفر هیچ کس نباشه جز تو...
#شهید_علی_آقایی🌷
شهادت: ۱۳۹۴/۱۲/۷، حلب سوریه
#شادی_روح_پاکش_صلوات
🔹#گُـــلِستٰانِ_خـــٰاطِرٰاٺِ_شُـــــهَدٰا
https://eitaa.com/joinchat/1434779652C5643b82bb4
*عضویت در واتساپ👈🏻09178314082*
#الّلهُـمَّعَجِّــلْلِوَلِیِّکَـــالْفَـــرَج
──┅═ঊঈ🌹ঊঈ═┅──
🌸نشر با ذکر صلوات جهت
سلامتی و تعجیل در امر فرج 🌸