🥀🕊💐🕊💐🕊🥀
#عید_فطر
#جبهه
#رزمندگان_اسلام
#نماز_عید
خاطره ای در مورد
#عید_سعید_فطر
شب عید فطر، رئیس ستاد لشکر مرا خواست و دستور داد که به تمام واحدها اطلاع دهم که فردا سحر در محل تبلیغات لشکر جهت اقامه نماز عید فطر جمع شوند.
واحد تبلیغات در دره ای واقع بود که دور آن را ارتفاعات محاصره کرده بود.
نماز عید که تمام شد، امامِ جماعت در حال خواندن خطبه های نماز بود که من دو جنگنده عراقی را دیدم که از دور مستقیم به سمت دره ما و جمعیت می آمدند.
یکی از فرماندهان که متوجه قضیه شده بود، پشت تریبون قرار گرفت و فرمان «یگان ها به سمت واحدهای خود» را صادر کرد.
طولی نکشید که بالاخره دو جنگنده عراقی بالای سر ما بمب های شیمیایی رها کردند.
تمام رزمندگان که برای نماز عید فطر آمده بودند، ماسک شیمیایی همراه نداشتند لذا باید تا محل خود می دویدند تا ماسک های خود را بردارند، اگر می دویدند حدود نیم ساعت با سنگرهایشان فاصله داشتند.
خوشبختانه باد به سمت ایران بود و کسی شیمیایی نشد، الا دو سه نفر که روی ارتفاع بودند .
💐 #عاشقان_عیدتان_مبارک 💐
🥀🕊💐🕊💐🕊🥀
#گُـــلِستٰانِ_خـــٰاطِرٰاٺِ_شُـــــهَدٰا
http://eitaa.com/golestanekhaterat
*عضویت در واتساپ👈🏻09178314082*
اللهم عجل لولیک الفرج
──┅═ঊঈ🌹ঊঈ═┅──
🥀🕊💐🕊💐🕊🥀
#خاطرات_دفاع_مقدس
#عید_فطر
#رزمندگان_اسلام
#نماز_عید
شب عید فطر، رئیس ستاد لشکر مرا خواست و دستور داد که به تمام واحدها اطلاع دهم که فردا سحر در محل تبلیغات لشکر جهت اقامه نماز عید فطر جمع شوند.
واحد تبلیغات در دره ای واقع بود که دور آن را ارتفاعات محاصره کرده بود.
نماز عید که تمام شد، امامِ جماعت در حال خواندن خطبه های نماز بود که من دو جنگنده عراقی را دیدم که از دور مستقیم به سمت دره ما و جمعیت می آمدند.
یکی از فرماندهان که متوجه قضیه شده بود، پشت تریبون قرار گرفت و فرمان «یگان ها به سمت واحدهای خود» را صادر کرد.
طولی نکشید که بالاخره دو جنگنده عراقی بالای سر ما بمب های شیمیایی رها کردند.
تمام رزمندگان که برای نماز عید فطر آمده بودند، ماسک شیمیایی همراه نداشتند لذا باید تا محل خود می دویدند تا ماسک های خود را بردارند، اگر می دویدند حدود نیم ساعت با سنگرهایشان فاصله داشتند.
خوشبختانه باد به سمت ایران بود و کسی شیمیایی نشد، الا دو سه نفر که روی ارتفاع بودند .
💐 #عاشقان
💐🌼 #عیدتان
💐🌼💐 #مبارک
#گُـــلِستٰانِ_خـــٰاطِرٰاٺِ_شُـــــهَدٰا
http://eitaa.com/golestanekhaterat
*عضویت در واتساپ👈🏻09178314082*
اللهم عجل لولیک الفرج
──┅═ঊঈ🌹ঊঈ═┅──
💐🌸🍀🌹🍀🌸💐
#خاطرات_آزادگان
#عید_فطر
#اسارت
#نماز_عید
روزهای پر برکت ماه ضیافت اللَّه سال 68 سپری شده بود، در روز عید فطر آن سال آزادگان برای سپاسگزاری به درگاه حقتعالی که به آنان توفیق روزه داری و احیای شبهای قدر را در شرایط دشوار زنجیرهای اسارت، عطا کرده بود همچون عموم مسلمانان، آن روز را جشن گرفتند.
اسرا در ملاقاتهای خود، این روز سعید را تبریک گفته و از خداوند متعال قبولی طاعات و عبادات همدیگر را خواهان بودند.
دید و بازدیدها و معانقه ها که در پیش چشم عراقیها صورت می گرفت، سبزه زاری از گل و گیاهان صفا و دوستی را نمایش می داد.
خلاصه، شور و غوغایی برپا بود. چند نفر از دوستان بر روی تکّه صمونهای مهیّا شده، روغن سرخ شده ریخته و با پاشیدن شکر روی آن، شیرینیهای بسیار خوشمزه ای را ترتیب داده بودند و آنها را در بین بچّه ها پخش می کردند.
در این گیرودار، گروهی از بچّه ها بدون اینکه از قبل، هماهنگی شده باشد، در گوشه ای از اردوگاه مشغول برگزاری نماز عید فطر شدند به تبعیّت از آنان، جمعی دیگر در گوشه ای از ایوان «آسایشگاه شماره یک»، صفوف زیبا و منسجم نماز را بستند و بدون هیچ توجهی به تهدیدهای قبلی و سختگیریهای عراقیها، به عبادت پرداختند.
بلند کردن دستهای راز و نیاز عاشقانِ در بند، به درگاه حق و رکوع و سجودهای هماهنگ و یکپارچه، خشم و غضب نگهبانان را برافروخته بود. بعضی از آنان که از این حرکت کاملاً جا خورده بودند و دستوری برای مقابله به آنان نرسیده بود، ترجیح دادند که محوّطه را ترک کنند.
عاقبت، غافلگیر شدن عراقیها و نیز بیم و ترس از حرکتهای حساب شده آزادگان، آنان را از هرگونه تصمیم گیری تند و خشن، برحذر داشت و مجبورشان کرد که از قاعده «شتر دیدی، ندیدی» استفاده کرده و برخلاف معمول، از کنار قضیّه، بی تفاوت بگذرند.
🌺 #عید_سعید_فطر 🌺
🌼🍀 #مبارک_باد 🍀🌼
#گُـــلِستٰانِ_خـــٰاطِرٰاٺِ_شُـــــهَدٰا
http://eitaa.com/golestanekhaterat
*عضویت در واتساپ👈🏻09178314082*
اللهم عجل لولیک الفرج
──┅═ঊঈ🌹ঊঈ═┅──