eitaa logo
🔷گلستان خاطرات شهـــدا🏴🔷
3.3هزار دنبال‌کننده
25.8هزار عکس
10هزار ویدیو
196 فایل
💠خاطرات،وصایا،سیره عملی شهدا💠 ،انتقادات پیشنهادات @Sun_man313 🕪مسئول تبادلات و تبلیغات 👇👇 @MZ_171 تبادل فقط با کانالهای انقلابی و مذهبی بالای 1k در غیر اینصورت پیام ندهید این کانال در سروش👇 https://sapp.ir/golestanekhaterat
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🔷گلستان خاطرات شهـــدا🏴🔷
💠ﺍﻟﺴَّﻠﺎﻡُ ﻋَﻠَﻴْﻚِ ﻳَﺎ ﻓَﺎﻃِﻤَﺔُ اَلْزَهرا💠 🌺خاطرات شهید ابراهیم هادی 🌺قسمت 2⃣ 🌺محبت پدر 🌹✨🌹✨🌹✨🌹✨
💠ﺍﻟﺴَّﻠﺎﻡُ ﻋَﻠَﻴْﻚِ ﻳَﺎ ﻓَﺎﻃِﻤَﺔُ اَلْزَهرا💠 🌺خاطرات شهید ابراهیم هادی 🌺سن شهادت: 25 سال 🌺اهل شهرستان تهران 🌺قسمت 3⃣ 🌺روزی حلال 🌹✨🌹✨🌹✨🌹✨ 🍃پدرم خیلی به روزی حلال اهمیت می داد. پدرم خوب می دانست پیامبر می فرمایند:« عبادت ده جز دارد که نه جز آن به دست آوردن روزی حلال است.» تو سالهای پایانی دبستان ابراهیم کاری کرد که پدر عصبانی شد و گفت: ابراهیم برو بیرون، تا شب هم برنگرد. ابراهیم تا شب به خانه نیامد. همه ناراحت بودند که برای نهار چه کرده. شب که ابراهیم برگشت. با ادب به همه سلام کرد. 🌹✨🌹✨🌹✨🌹✨ 🍃گفتم برای نهار چکار کردی؟ پدر در حالی که هنوز ناراحت نشان می داد اما منتظر جواب ابراهیم بود. ابراهیم خیلی آهسته گفت تو کوچه راه می رفتم، دیدم پیرزن کلی وسایل خریده، نمی دونه چکار کنه و چه جوری بره خونه. من رفتم کمکش کردم. پیرزن تشکر کرد و یه سکه پنج ریالی بهم داد.نمی خواستم قبول کنم ولی خیلی اصرار کرد. من هم مطمئن بودم این پول حلال است چون براش زحمت کشیده بودم. ظهر با همان پول نانی خریدم و خوردم. 🌹✨🌹✨🌹✨🌹✨ 🍃پدر وقتی ماجرا را شنید لبخندی از رضایت بر روی لبانش نقش بست. خوشحال بود که پسر درس پدر را خوب یاد گرفته و به روزی حلال اهمیت می دهد. دوستی ابراهیم با پدر از رابطه پدر و پسر فراتر بود. محبتی عجیب بین این دو برقرار بود که ثمره آن در رسد شخصیتی این پسر مشخص بود. 🌹✨🌹✨🌹✨🌹✨ 📚کتاب سلام بر ابراهیم ، صفحه 16 الی 17 http://eitaa.com/golestanekhaterat *عضویت در واتساپ👈🏻09178314082* اللهم عجل لولیک الفرج ──┅═ঊঈ🌹ঊঈ═┅──
💠ﺍﻟﺴَّﻠﺎﻡُ ﻋَﻠَﻴْﻚِ ﻳَﺎ ﻓَﺎﻃِﻤَﺔُ اَلْزَهرا💠 🌺خاطرات شهید ابراهیم هادی 🌺سن شهادت: 25 سال 🌺اهل شهرستان تهران 🌺قسمت 4⃣ 🌺دعای توسل 🌹✨🌹✨🌹✨🌹✨ 🍃ابراهیم در دوران دبیرستان با ورزش باستانی آشنا شد. او شب ها به زورخانه حاج حسن می رفت. حاج حسن، عارفی وارسته بود. حاج حسن بیشتر شب ها ابراهیم را می فرستاد وسط گود، او هم در یک دور ورزش، معمولا یک سوره قرآن، دعای توسل و یا اشعاری درباره اهل بیت می خواند. هر وقتم صدای اذان مغرب می آمد، بچه ها ورزش را قطع می کردند و داخل همان گود زورخانه پشت سر حاج حسن نماز جماعت می خواندند. 🌹✨🌹✨🌹✨🌹✨ 🍃یکبار بچه ها بعد از ورزش در حال لباس پوشیدن و مشغول خداحافظی بودند. مردی سراسیمه وارد شد! بچه خردسالی را نیز در بغل داشت. گفت حاج حسن نَفَس شما حقه، تو رو خدا دعا کنید. بچه ام مریضه، دکترا جوابش کردند. ابراهیم بلند شد و گفت: لباساتون را عوض کنید و بیایید توی گود. خودش هم آمد وسط گود. آن شب ابراهیم در یک دور ورزش، دعای توسل را با بچه ها زمزمه کرد. بعد هم از سوز دل برای آن کودک دعا کرد. آن مرد هم با بچه اش در گوشه ای نشسته بود و گریه می کرد. 🌹✨🌹✨🌹✨🌹✨ 🍃دو هفته بعد حاج حسن گفت همون بنده خدایی که بچه اش مریض بود مشکل بچه اش حل شده است واسه همین روز جمعه ما را نهار دعوت کرده است. برگشتم ابراهیم را نگاه کردم. مثل کسی که چیزی نشنیده، آماده رفتن می شد. اما من شک نداشتم، دعای توسلی که ابراهیم با آن شور و حال عجیب خواند کار خودش را کرده است. 🌹✨🌹✨🌹✨🌹✨ 📚کتاب سلام بر ابراهیم ، صفحه 18 الی 19 http://eitaa.com/golestanekhaterat *عضویت در واتساپ👈🏻09178314082* اللهم عجل لولیک الفرج ──┅═ঊঈ🌹ঊঈ═┅──
بهره از آخر شعبان-میرباقری.mp3
2.26M
🔴🎤|چگونه از پایان ماه شعبان بهترین استفاده را بکنیم؟ 🔺توصیه های استاد میرباقری برای آمادگی ورود به ماه مبارک رمضان 💠 به رسانه مردم بپیوندید👇 https://eitaa.com/javanan_enghelabi313 https://sapp.ir/javanan_enghelabi_313 اللهم عجل لولیک الفرج ──┅═ঊঈ🌹ঊঈ═┅──
💔 ای یاد تو آرامش من...! امشب🌙 از کوچه تنگی من می گذری؟! جانِ من زود بیا😔 پدرم...! آنقَدَر آغوش تو دارم که نگو😭 🌷 🌙 http://eitaa.com/golestanekhaterat https://sapp.ir/golestanekhaterat *عضویت در واتساپ👈🏻09178314082* اللهم عجل لولیک الفرج ──┅═ঊঈ🌹ঊঈ═┅──
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
...😞😭 به هر طرف نظر کنم اثر ز روی ماه توست گر این جهان بپا شده به‌خاطر صفای توست ببین که پر شده جهان ز ظلم و جور ای عزیز بگو کدام لحظه‌ها ظهور روی ماه توست http://eitaa.com/golestanekhaterat https://sapp.ir/golestanekhaterat *عضویت در واتساپ👈🏻09178314082* اللهم عجل لولیک الفرج ──┅═ঊঈ🌹ঊঈ═┅──
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
....|✋|°• از کویر خشک بر دریا سـَلام هر نفس بر زاده زَهْرا سَـلام باز میگویم به تو از راه دور یاحُسین بن علی ، آقا سَلام ♥️ http://eitaa.com/golestanekhaterat https://sapp.ir/golestanekhaterat *عضویت در واتساپ👈🏻09178314082* اللهم عجل لولیک الفرج ──┅═ঊঈ🌹ঊঈ═┅──
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
... روزه‌داران مه قرآن ،‌ رمضان نزدیڪ است رو به پایان شده شعبان ، رمضان نزدیڪ است مستی و فیض سـحر ، منتظر عـشّاق است ماه پربرڪت یزدان ، رمضان نزدیڪ است 💠 به رسانه مردم بپیوندید👇 https://eitaa.com/javanan_enghelabi313 https://sapp.ir/javanan_enghelabi_313 اللهم عجل لولیک الفرج ──┅═ঊঈ🌹ঊঈ═┅──
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
❤️ ✨اگر از دولت وصـل تـو نیست مـا را نصیب ؛ ✨گاهگاهی به نگاهی دل مـا را دریاب ... 💔 🌹 http://eitaa.com/golestanekhaterat https://sapp.ir/golestanekhaterat *عضویت در واتساپ👈🏻09178314082* اللهم عجل لولیک الفرج ──┅═ঊঈ🌹ঊঈ═┅──
@Farsna.mp3
928.6K
🎙قدر اعمال نیک را بدانیم... آیت الله فاطمی نیا 💠 به رسانه مردم بپیوندید👇 https://eitaa.com/javanan_enghelabi313 https://sapp.ir/javanan_enghelabi_313 اللهم عجل لولیک الفرج ──┅═ঊঈ🌹ঊঈ═┅──
-❁🌸 🌸❁- همیشہ میگفت : در زندگی ، آدمی موفق تر است ڪه ⇜ در برابر عصبانیت دیگران " صبور " باشد. ⇜ و ڪار بی منطق انجام ندهد. 👈 و این رمز موفقیت او در برخوردهایش بود .👌 📚 سلام بر ابراهیم http://eitaa.com/golestanekhaterat https://sapp.ir/golestanekhaterat *عضویت در واتساپ👈🏻09178314082* اللهم عجل لولیک الفرج ──┅═ঊঈ🌹ঊঈ═┅──
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
♦️شما اگر محمودرضا را با می‌دیدید، لطافت خاص و دیدنی‌ای در ارتباطشان💞 قابل درک بود. یک بار به گفتم: «دخترت خیلی می‌خندد برای خوبیت ندارد🚫» ♦️در حالی‌که کوثر در بود و داشت بالا و پایین می‌انداختنش گفت: «این خوشحال است». محمودرضا آرمانی داشت و همه چیز را آگاهانه✅ فدای آن کرد و فدا کردن همه چیز به خاطر آرمان اسلام و در راه خدا💫 تأسی صحیح به (ع) است. راوی: برادر شهید 🌷 http://eitaa.com/golestanekhaterat https://sapp.ir/golestanekhaterat *عضویت در واتساپ👈🏻09178314082* اللهم عجل لولیک الفرج ──┅═ঊঈ🌹ঊঈ═┅──
🔷گلستان خاطرات شهـــدا🏴🔷
♦️شما اگر محمودرضا را با #کوثر می‌دیدید، لطافت خاص و دیدنی‌ای در ارتباطشان💞 قابل درک بود. یک بار به
🌷 💠 آخرین تماس 🔰 آذرماه 92 عمه شان در میانه کرد. پدر برای مراسمات به میانه رفته بود. آنجا بود که محمودرضا زنگ زد. بابا منم میخوام بیام میانه. لازم نیست من اینجا هستم، عذری برای شماها نیست. تو به کارت برس.اما او کرد، پدر اجازه داد. 🔰 پدر بی خبر بود که محمودرضا هدف دیگری دارد. محمودرضا می دانست همه فامیل آن جا هستند و می توانست همه را، همه را ببیند. با همان پراید سفید رنگش آمد. همه را دید، با همه کرد. 🔰 بعد از مراسم، پدر گفت محمودرضا بریم تبریز؟ بله بابا. آمدند، ماندند. فردا هم مادر گفت محمود امروز هم می توانی بمانی؟ گفت چشم، ماند. 🔰فردای آن روز بود. پدر میخواست به عادت دیرین به کوه برود. کوه های زیادی را در اینجا رفته بود. بارها بچه هایش را هم برده بود. محمود گفت بابا من را هم بیدار کن. صبح میخواهم با تو به کوه بیایم. صبح پدر بالای سرش که رفت دید خوابیده است. چند دقیقه ایستاد و کرد. خیلی زیبا خوابیده بود. خیلی آرام، عمیق. دلش نیامد بیدارش کند. رفت. 🔰وقتی برگشت محمودرضا پرسید پدر چرا بیدارم نکردی؟ و بعد به لباس های پدر اشاره کرد و گفت پدر لباسات خیلی نازک نیست؟ برای کوه مناسب نیست. پدر گفت همین نزدیک رفته بودم. محمودرضا گفت پدر من برایت لباس میخرم. پدر گفت نه میخوام لباس کلار بخرم. محمود گفت من از میخرم و برایت میفرستم. فردای آن روز صبح کرد و راه افتاد. ظاهرا همه چیز عادی بود. طبق معمول پدر و مادر را هم بوسید، مادر بالای سرش را قرآن گرفت و رفت 🔰اما سرکوچه که رسید دنده عقب برگشت، از ماشین پیاده شد پاهایش را جفت کرد و به هم کوبید. انگار می گذارد. گفت بابا مامان حلال کنید دیگه. تعجب کردن. پدر گفت نکنه قصد مکه و کربلا داری؟ کوچکی روی صورت محمودرضا شکفت. چیزی نگفت. نشست پشت فرمان و رفت که رفت. 🔰آنقدر آرام و عادی که آب در دل پدر ومادر تکان نخورد. یک هفته نشده بود که دوباره زنگ زد. بابا من اینجا میخواهم برات لباس بخرم ولی جنسی که شما میخواهید نیست. یک چیز پرز دار دیگه دارند، اجازه میدید بخرم؟ پدر گفت نه خودم بعدا میخرم و این محمودرضا بود. 🌷 http://eitaa.com/golestanekhaterat https://sapp.ir/golestanekhaterat *عضویت در واتساپ👈🏻09178314082* اللهم عجل لولیک الفرج ──┅═ঊঈ🌹ঊঈ═┅──
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
📆دوم اردیبهشت مبارک باد 🌺💐 🔻امام خامنه ای: یکی از بخشهای مهم کارنامه سپاه و انقلابی ماندن👌 است. http://eitaa.com/golestanekhaterat https://sapp.ir/golestanekhaterat *عضویت در واتساپ👈🏻09178314082* اللهم عجل لولیک الفرج ──┅═ঊঈ🌹ঊঈ═┅──
🔰مسافر تاکسی!🔰 🔷سردار سلیمانی میگفت: یک بار از ماموریت برمیگشتم منتظرنماندم که ماشین بیاد دنبالم از فرودگاه مستقیم سوار تاکسی شدم. 🔸راننده تاکسی جوانی بود. یه نگاه معنا داری به من کرد بهش گفتم: چیه؟آشنا بنظر میرسم؟ بازم نگاهم کرد، گفت: شما با سردار سلیمانی نسبتی دارین؟ برادر یا پسر خاله ی ایشان هستید؟ گفتم: من خود سردار هستم. 🔹جوان خندید و گفت: ما خودمون اینکاره ایم شما میخواهید منو رنگ کنی؟ خندیدم و گفتم: من سردار سلیمانی هستم. باور نکرد. گفت: بگو بخدا که سردار هستی! گفتم: بخدا من سردار سلیمانی هستم. 🔸سکوت کرد، دیگه چیزی نگفت. گفتم:چرا سکوت کردی؟ حرفی نزد. گفتم: چطوره زندگیت با گرونی چه میکنی؟ چه مشکلی داری؟ جوان نگاه معنا داری بهم کردو گفت: اگه تو سردار سلیمانی هستی؛ من هیچ مشکلی ندارم. 🌷 http://eitaa.com/golestanekhaterat https://sapp.ir/golestanekhaterat *عضویت در واتساپ👈🏻09178314082* اللهم عجل لولیک الفرج ──┅═ঊঈ🌹ঊঈ═┅──
سر سجاده های عشقتان در این لحظات ملکوتی اذان.‌‌‌. دعا برای رهبر عزیزمان و امام زمان ارواحنا فدا.... یادمان نرود... اللہم_عجل_لولیڪ_الفرج نماز_اول وقت التماس دعا ‌ http://eitaa.com/golestanekhaterat https://sapp.ir/golestanekhaterat *عضویت در واتساپ👈🏻09178314082* اللهم عجل لولیک الفرج ──┅═ঊঈ🌹ঊঈ═┅──
♦️این اواخر یک بعد از ظهر به من گفت: شما چرا دعا می‌کنی من نشوم⁉️ تو هنوز شهادت را درک نکرده‌ای😔 دعا کن من شهید شوم🌷 که آن دنیا شما را بکنم. ♦️من گفتم: مگر می‌شود یک زن برای دعا کند؟ گفت: هنوز شما بهشت را درک نکرده اید. من گفتم: انشاءالله همیشه باشی، حضرت زینب باش. بروی مدافع حرم حضرت زینب باشی. می‌گفتم: من حاضرم تو را نبینم فقط زنگ بزنی☎️ بگویی من سالمم. من هم بگویم من دارم. ♦️حسین آقا گفت: می‌دانی اجر چقدر است؟ زدم روی پایم و  گفتم: تو را به خدا نگو😢 حالا می‌خواهی شهید بشوی شهید شو اما شهید گمنام نشو دیگر❌ بچه ها بیدار شدند و صحبتمان دنبال نشد. http://eitaa.com/golestanekhaterat https://sapp.ir/golestanekhaterat *عضویت در واتساپ👈🏻09178314082* اللهم عجل لولیک الفرج ──┅═ঊঈ🌹ঊঈ═┅──
گم میشوم میان ِ هایم! و ِ نگاهت ... که مشتاقانه را به انتظار نشسته ای... 🌷 http://eitaa.com/golestanekhaterat https://sapp.ir/golestanekhaterat *عضویت در واتساپ👈🏻09178314082* اللهم عجل لولیک الفرج ──┅═ঊঈ🌹ঊঈ═┅──
🔷گلستان خاطرات شهـــدا🏴🔷
گم میشوم میان ِ #دلتنگی هایم! و #محو ِ نگاهت ... که مشتاقانه #پرواز را به انتظار نشسته ای... #شهید_
🌷 💠 🌷در مورد شدن آقا عبدالمهدی اگر فكری هم به ذهنم خطور می‌كرد، خودم را به كاری می‌كردم تا فراموش كنم. 🌷سه روز قبل از آمدنش دیدم رفتم حرم (سلام الله علیها). عکس همه شهدا به دیوارهای حرم بود. همان طور که نگاه می کردم، دیدم عکس همسرم هم بین آنهاست. از که بهم وارد شد داد زدم «وای عبدالمهدی شهید شد.» 🌷از خواب بالا. دستانم خیلی می‌لرزید. اتفاقا دو، سه ساعت بعدش، زد. ‌خواستم خوابم را تعریف كنم، ولی گفتم نگرانش نكنم. فقط گفتم: عبدالمهدی خوابت را دیدم.گفت: «چه خوابی؟» گفتم:وقتی آمدی، تعریف‌ می کنم.. 🌷آقا عبدالمهدی خیلی دل به دل بچه ها می‌داد و با آنها داشت. انقدر كه بچه‌ها دور پدرشان بودند با من نبودند. اهل با بچه‌ها بود. فاطمه را خیلی به خودش كرده بود. ریحانه هم كه جای خود داشت. همه جا جای خالی‌اش پر شدنی نیست. 🌷بعد از شهادتش، هرشب را می‌بینم. احساس می‌كنم الان هم یک لحظه از من و زندگی ام و بچه‌هایم نیست! اگر زمانی كه آقاعبدالمهدی زنده بود، احساس خوشبختی می‌کردم، الان صدبرابر احساس می‌کنم، چون می‌دانم به رسیده است. 🌷یک داشتم كه خاطراتم با عبدالمهدی را آنجا می‌نوشتم، گاه و بیگاه هم شعرهایم را، به خصوص اوایل زندگی كه هنوز بچه‌دار نشده بودم و بیشتری داشتم. 🌷یک روز بعد از شهادت همسرم، دلم خیلی گرفته بود. گفتم بروم سراغ آن دفتر و را مرور كنم. به محض بازكردن دفتر، دیدم برایم یک نوشته با این مضمون كه «همسر عزیزم! من به شما می‌کنم که مرا سربلند و عاقبت بخیر کردی و باعث شدی اسم من هم در لیست شهدای کربلا نوشته شود. آن دنیا هستم!» راوی:همسر شهید 🌷 http://eitaa.com/golestanekhaterat https://sapp.ir/golestanekhaterat *عضویت در واتساپ👈🏻09178314082* اللهم عجل لولیک الفرج ──┅═ঊঈ🌹ঊঈ═┅──