#تلنـگــــــــــــر🔔🔔
🔹گاهی از من "مذهبی"
تنها یک #تیپ مذهبی باقی می ماند
🔸گاهی منِ "مذهبی" آنقدر درگیر پست ها و متن هایم در صفحات مجازی 📱می شوم؛که از خواندن روزانه چند خط #قرآن یا کتب روایی📚،غافل میشوم.
🔹و در پایان روز،میبینم که حتی یک دهم وقتی که در فضای مجازی💻 بودیم،در فضای قرآن و حدیث نفس نکشیدم😔....
🔸آنقدر که آنلاین بودم و #اولین نفر پست های دیگران را تائید کردم👌
به فکر #نماز اول وقت نبودم...
🔹آنقدر درگیر جذب #حداکثری شدم که
فراموش کردم "اخلاص" و "عبودیت" رمز برکت در کارهایمان است✔️...
🔸 آنقدر که به فکر آبروی خود♨️،و برانگیختن تشویق دیگران👏 و تائید کردن هایشان بودم،به فکر رضایت #صاحب_زمانمان نبودم ...
✔️ @golestanekhaterat
#خاطرات_شهدا 🌷
🔹یه شب🌒 تو منطقه دیدم #ابوالفضل ناراحته و انگار از بیماری رنج می بره😣 و معلوم بود #کمردرد داره . بهش که رسیدم گفتم چیه برادر ، چی شده ⁉️
🔸گفت: چیز خاصی نیست #انشاءالله خوب میشه و گفت فقط ناراحتم از این که از رسیدگی به کارهای بچه ها و عملیات جا بمونم😔 امیدوارم سریعتر #خوب بشم.
🔹خلاصه شروع کردم به #ماساژ کمرش و می دونستم این کمردرد همینطوری نیست⭕️ 2_3 ساعت⌚️ قبل خوب خوب بود .خیلی باهاش کلنجار رفتم که چی شده. بالاخره قفل زبانش شکسته شد
🔸گفت: یه مکان از خط احتیاج مبرمی به #مهمات داشت 💣که بعلت خطر زیاد کسی حاضر نشد❌ مهمات به جلو ببره که باعث شد خودم به #تنهایی چندین جعبه مهمات سنگین رو زیر تیر و ترکش 💥به سختی ببرم همین باعث کمر دردم شده.
🔹با خودم گفتم هنوزم #شهیدهمت پیدا میشه😍. خودش فرمانده گردانه و جعبه مهمات📦 می بره. 👌
#شهید_ابوالفضل_راه_چمنی
#شهید_مدافع_حرم
✔️ @golestanekhaterat
💠 سَــــر مَـــــشقِ مـــــاندِگار💠
❊⇠شهید عبدالحسین آجودانی ️
🍁 مرگ در همه جا است...
اگر در خانهات بنشینی به سراغت خواهد آمد. در سر کار و همه جا...
انسان همانطور که یک روزی به دنیا میآید باید یک روزی از دنیا برود.
حالا چه بهتر مرگ در راه خدا باشد. «آن روز که به دنیا آمدی گریانی جمعی به تو خندان، ای دوست، کاری بکن که در وقت رفتن جمعی به تو گریان و تو باشی خندان». 🍁
#سَر_مَشقِ_ماندِگار #شهید_عبدالحسین_آجودانی
#گُـــلِستٰانِ_خـــٰاطِرٰاٺِ_شُـــــهَدٰا
@golestanekhaterat ──┅═ঊঈ🌹ঊঈ═┅──
🔷گلستان خاطرات شهـــدا🏴🔷
🌺}عــــشـق را ... خواهے بسنجـے عهـد و ایمانـش بسنـج آنکه پاے دین خود جان میدهد عاشــــق ٺر اسـٺ ...
معرفی شهید
#شهید_حاج_حسین_همدانی
🔸نام :حاج حسین
🔸 نام خانوادگی : همدانی
🔸محل تولد: آبادان
🔸تاریخ تولد : ۲۹/۹/۲۴
🔸تاریخ شهادت: ۹۴/۷/۱۶
🔸محل شهادت: حلب، سوریه
🔸محل دفن: همدان
#فرازی_از_وصیتنامه_شهیدهمدانی
🔰بنده حقیر #حسین_همدانی شاگرد تنبل دفاع مقدس اعتراف می کنم که وظایف خودم رابه خوبی انجام ندادم🚫
🔰و بعضی مواقع این #نفس_سرکش سراغم می آمد😔، وسوسه می شدم و نق میزدم
🔰اما خدا من را متوجه می کرد💥 وپشیمان می شدم 😞و از خدا طلب #عفو و بخشش می کردم و این اواخر هم دلم خیلی #هوای_رفتن کرده بود🕊…
🔰از آقا #حلالیت می طلبم که نتوانستم سرباز خوبی باشم .عشق به ولایت و تبعیت از ایشان، #سعادتمندی را به همراه دارد.
♨️ #مثل گذشته بدهکار انقلابیم نه طلبکار
🔸امروز پاس صحبت یار قدیم دار
🔹فردا چه سود که بگویند “حبیب” رفت
به مناسبت
#سالروز_شهادت
#روحمان_با_یادش_شاد
✔️ @golestanekhaterat
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#شهید مدافع حرمی که برات شهادتش را در آخرین حضورش در پیاده روی #اربعین گرفت!🌹
🕊شادی روح پرفتوح حاج حسین همدانی #صلوات🌷
#به_رسم_رفاقت_دعای_شهادت
http://eitaa.com/golestanekhaterat
🌸🍃🌸🍃
#ڪـلام_شـــــهید
•|🍃رمز ماندگارے و تداوݥ انقلاب اسلامی تبعیٺ محض از ولایت فقیہ مےباشد
ڪه همانا حیطہ اختیاراٺ ولے فقیہ هماڹ اختیاراٺ رسولاللّٰه اسٺ
پس گوش بہ فرماڹ ولے امر مسلمیڹ امام خامنهاے باشید🍃|• °
#شــــــهید مهدے قره محمدے🌷
#گُـــلِستٰانِ_خـــٰاطِرٰاٺِ_شُـــــهَدٰا
@golestanekhaterat ──┅═ঊঈ🌹ঊঈ═┅──
قسمتے از توصیہ هاے جوان مؤمن انقلابـے
🌷 شهید عباس دانشگر بہ جوانان 🌷
از انرژے جوانیتان استفاده ڪنید ...
اول : ورزش را فراموش نڪرده و منظم حداقل یڪ روز در میان 2 ساعت ورزش ڪنید .
دوم : تا مےتوانید در بسیج و مدرسہ و هر جاے دیگر مسئولیت بگیرید .
خیلے در مدیریت و اعتماد بہ نفس بہ شما ڪمڪ میڪند ...
#شهید_دهہ_هفتادے_مدافع_حرم
#شهید_عباس_دانشگر
http://eitaa.com/golestanekhaterat
🌷🌷🌷
🔷گلستان خاطرات شهـــدا🏴🔷
💠ﺍﻟﺴَّﻠﺎﻡُ ﻋَﻠَﻴْﻚِ ﻳَﺎ ﻓَﺎﻃِﻤَﺔُ اَلْزَهرا💠 #خاطرات_شهید_ابراهیم_هادی سن شهادت: 25 سال اهل شهرستا
💠ﺍﻟﺴَّﻠﺎﻡُ ﻋَﻠَﻴْﻚِ ﻳَﺎ ﻓَﺎﻃِﻤَﺔُ اَلْزَهرا💠
#خاطرات_شهید_ابراهیم_هادی
سن شهادت: 25 سال
اهل شهرستان تهران
قسمت 7⃣
#پهلوان_واقعی
🍁🍁🍁
☘پنج پهلوان از یکی از زورخانه های دیگر تهران برای کشتی گرفتن با بچه های ما به زورخانه ما آمدند. چهار کشتی برگزار شد. دو تا کشتی را آنها و دو تا کشتی را هم ما بردیم. کشتی بعدی را باید با ابراهیم می گرفتند. آنها هم خوب ابراهیم را می شناختند. شلوغ کاری کردند. سر حاج حسن (داور) داد می زدند. که اگر کشتی را باختند تقصیر را گردن داور بیندازند. همه عصبای بودند.
🍁🍁🍁
☘ابراهیم وارد گود شد و با لبخندی که بر لب داشت با همه بچه های مهمان دست داد. بعد هم گفت: «من کشتی نمی گیرم! دوستی و رفاقت ما خیلی بیشتر از این حرفها و کارها ارزش دارد.» بعد هم دست حاج حسن (داور) را بوسید و با یک صلوات پایان کشتی ها را اعلام کرد. شاید در آن روز برنده و بازنده نداشتیم. اما برنده واقعی فقط ابراهیم بود.
🍁🍁🍁
☘موقعی که می خواستیم لباس بپوشیم برویم. حاج حسن همه ما را صدا زد و گفت:«فهمیدید چرا گفتم ابراهیم پهلوانه!؟ ابراهیم امروز با نَفْسْ خود کشتی گرفت و پیروز شد. ابراهیم بخاطر خدا با اون ها کشتی نگرفت و با این کار جلوی کینه و دعوا را گرفت. بچه ها پهلوانی یعنی همین کاری که امروز ابراهیم کرد.»
🍁🍁🍁
منبع: کتاب سلام بر ابراهیم ، صفحه 23 الی 24
کانال سنگر شهدا
🍃جهت تعجیل در فرج و سلامتی آقا و شادی روح امام و ارواح طیبه شهدا صلوات🍃
✔️ @golestanekhaterat