گفت میروم براي بچه ها دعاي توسل بخوانم! و تنها سوار قايق شد و رفت. فردا صبح رفتيم دنبالش نيروهاي آن محور تازه عوض شده بودند و آقا مصطفي رانمي شناختند پرسيدم اون بنده خدا كه ديشب آمد و دعا خواند كجاست؟
- نمي دونم يك نفر اومد و گفت: مرا فرستادند نگهباني بدم و تاصبح هم نخوابيد و به جاي چند نفر هم نگهباني داد.حالا اونجا زير نخل خوابيده !
🗓#خاطره
🎤#همرزمشهیدردانیپور
🕊#گلستانشهدا
🌷کانال تخصصی شهدای اصفهان
@golestaneshohada_com