eitaa logo
نهج البلاغه و نکات ناب
1.3هزار دنبال‌کننده
2.4هزار عکس
1.4هزار ویدیو
236 فایل
این کانال سعی دارد معارف نهج البلاغه و احادیث اهل بیت ع را به زبان کاملا ساده و عامیانه و با توضیحاتی کوتاه به مخاطبین ارائه دهد. ان شاءالله لطفا انتقادات، پیشنهادات و حتی سوالات و شبهات مرتبط با نهج البلاغه را با ما در میان بگذارید @bagherabadi
مشاهده در ایتا
دانلود
📚از کتاب الغدیر چه می دانید ؟ ⁉️ آیا می دانستید مجموعه ی عظیم کتب چند جلدی الغدیر دفاع از مظلومیت امیرالمومنین علی علیه السلام و خلافت بلافصل ایشان به قلم علامه امینی است! ⁉️ آیا می دانستید مصادر و منابعی که در کتاب الغدیر مورد استناد قرار گرفته، همگی از منابع کُتب علمای اهل تسنن است! ⁉️ آیا می دانستید علامه امینی برای نوشتن و جمع آوری الغدیر در شبانه روز حدود ۱۷ ساعت مطالعه و تحقیق می کرد! ⁉️ آیا می دانستید علامه امینی برای نوشتن کتاب الغدیر ۱۰ هزار جلد کتاب از (باء بسم الله تا تای تمت) آن را خوانده و به ۱۰۰ هزار جلد کتاب مراجعات مکرر داشته است! ⁉️ آیا می دانستید وقتی فقط یک جلد از کتاب الغدیر به لبنان رفت، در عرض مدت خیلی کوتاهی ۳۰ هزار سنی به واسطه مطالعه این کتاب شیعه شدند! ⁉️ آیا می دانستید مجموعه بی نظیر الغدیر ۲۰ جلد است، که تا کنون ۱۱ جلد آن چاپ شده است و ۹ جلد از کتاب هنوز منتشر نشده است. مرحوم علامه امینی فرمودند: حرف‌های اصلی خودم را در آن ۹ جلد زده‌ام و این ۱۱ جلد، مقدماتی برای آن سخنان بوده است و اگر انتشار این کتاب کامل ‌شود دنیا را تکان میدهد! ⁉️ آیا می دانستید مطالب الغدیر به مذاق بسیاری خوشایند نیست اما از آنجایی که با اتکاء به منابع و مآخذ مُتقَن نوشته شده، تا کنون ظرف این مدت (حدود شصت سال) از چاپ این کتاب گذشته، کسی یا گروهی نتوانسته نقدی یا ردّی بر کتاب الغدیر و یا نقدی بر صفحه ای از الغدیر بنگارد! ⁉️ آیا می‌دانستید امرا و وزرا و شخصیت های سیاسی هم برای کتاب الغدیر تقریظ نوشته‌اند. ملوک و بزرگان فقهاء و محدثین و بزرگان مولفین و شعرا اهل تسنن هم توجه می‌کنند و تقریظ می‌نویسند. تا چه رسد به بزرگان شیعه! ⁉️ آیا می دانستید علامه امینی با کتاب شریف الغدیر خود، راه هر گونه انکار یا توجیه کسانی که در فکر مخالفت با خطبه غدیر و اثبات ولایت امیر المومنین علیه السلام هستند با مستندات و کتب اهل تسنن بسته است و این کتاب حجت را بر همه تمام کرده که به هیچ وجه نمی توان به خطبه ی نورانی غدیر شک نمود! ✅ مرحوم علامه امینی در کتاب بی‌نظیر الغدیر؛ روایت غدیر را از (۱۱۰) صحابه پیامبر اکرم صلی الله علیه وآله وسلم، و (۸۴) نفر از تابعین، و (۳۶۰) راوی حدیث، از کتب اهل سنت، از قرن دوم تا قرن چهاردهم هجری قمری معرفی کرده است! ✅ علامه امینی فرمودند: «روز قیامت با دشمنان امیرالمومنین علیه السلام مخاصمه خواهم کرد! همانطور که آن ها وقت آقا را گرفتند، وقت مرا هم گرفتند وگرنه می خواستم معارف امیرالمومنین علیه السلام را گسترش بدهم، این ها آمدند مرا وادار کردند که من در اثبات امامتش کتاب بنویسم.» ✅ علامه امینی رحمت الله علیه شخصیتی است که یک تنه در برابر تحریف کنندگان تاریخ قیام نموده و با قلم توانا و آتشین و در عین حال منطقی و علمی پرده ها را کنار زد و حقایق را از لابه لای زوایای تاریک تاریخ بیرون کشید و خلافت بلافصل امیرالمومنین علیه السلام را برای جهانیان اثبات نمود‌. 💫 منْ كُنْتُ مَوْلاه فَهذا عَلِىٌّ مَوْلاه یا علی (ع) مدد
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
‏عکس از حسینی
هدایت شده از ج ا
یعسوب الدین به چه معناست؟
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
@MAHMOUDKARIMMI_MILAD_EMAM_ALI_1397.mp3
9.87M
🎧 بسیار زیبا و شنیدنی❣️ 🎼 ما مست تولای تو هستیم و لاغیر 🎤 🎉 🌷🌷🌷🌷
به ذره گر نظر لطف بوتراب کند... داستان این بیت شعر چیست؟ عالمی از علمای نجف اشرف که اتفاقاً شاعر زبردستی هم بوده و به دو زبان فارسی و عربی هم خیلی خوب سخن می‌گفته، در حرم مطهر حضرت علی صلوات الله علیه نشسته بود، دید یک نفر عوام آمد جلوی ضریح مقدس و این شعر را گفت: شمع می‌سازم برایت یا امیرالمؤمنین قد این گلدسته‌هایت یا امیرالمؤمنین شاعر عالم که اتفاقاً از نظر مالی هم خیلی در مضیقه بوده، مشاهده کرد به محض اینکه آن مرد عوام این شعر را گفت: طرف روبروی امیرالمؤمنین صلوات الله علیه (مقابل آنجائی که ضریح مبارک با انگشت حضرت شکافته شده) در آنجا یک قندیل بسیار گران‌قیمت بود و آن هدیه‌ی یکی از پادشاهان که برای حرم آورده و نصب نموده بودند، پاره شد و پایین آمد؛ بلافاصله این مرد آن را گرفت که نشکند، تولیت آستان قدس علوی آنجا مشرف بودند. ماجرا را مشاهده کرد، فهمید عطای مولا علی است! ولی این بنده‌ی خدا که نمی‌خواست قندیل طلا را ببرد، آن را به تولیت آستان داد. بلافاصله چهارپایه آورند و آن را نصب کردند. ولی وقتی پایین آمدند، دوباره قندیل پاره شد و آمد و افتاد در دامن این آقا! این دفعه نکته‌ای بود: آن اینکه دفعه‌ی اول مرد عوام زیر قندیل بود، ولی این دفعه زیر قندیل نبود، ولی باز آمد و در دامنش افتاد. در نتیجه‌ این مطلب که این عطای مولا امیرالمؤمنین صلوات الله علیه است کسی شک نکرد! تولیت گفت: این را حضرت به شما جایزه مرحمت کرده‌اند این را ببر و بفروش. مرد عوام گفت: این را خودم هم فهمیدم ولی به کی بفروشم؟ خود تولیت گفت: من از پول‌هایی که مردم نذر امیرالمؤمنین صلوات الله علیه کرده، و در ضریح مقدس ریخته‌اند به شما می‌دهم و این را از شما می‌خرم و این دفعه پاره نخواهد شد، و همینطور هم شد؛ بردند و نصب کردند ولی این بار پاره نشد. (این قندیل هم اکنون داخل ضریح مطهر امیرالمومنین علیه‌السلام می‌باشد که از طرف پایین پای مبارک نزدیک درب ضریح مطهر قابل رویت می‌باشد.) آن عالم شاعر فقیر، سری تکان داد و گفت: عجب ما تا حال ضرر کردیم، این قدر که در فقر به سر بردیم، عقلمان نرسیده که یک قصیده‌ای برای حضرت بگوییم و بیاییم پول بگیریم. لذا همان شب نشست و یک قصیده یا غزل بسیار خوبی در مدح مولا سرود. فردا آمد نگاه کرد ببیند کدام قندیل قیمتش بیشتر است، زیر یکی از آن‌ها ماند و خودش را یک کمی عقب کشید که اگر افتاد سرش را نشکند. قصیده را با صدای خوب خواند و منتظر بود که قندیل بیفتد، ولی خبری نشد. با خودش گفت: شاید حضرت نپسندیده، لذا سه روز، پی در پی شعرهایی سرود ولی خبری نشد. روز سوم خیلی عصبانی شد و با عصبانیت گفت: یا علی! اگر بگویی اول مسلمان بودم، قبول، اگر بگویی داماد پیغمبر بودم، قبول، اگر بگویی فاتح خیبر بودم قبول، اگر... ولی ذوق شعری نداشته‌ای، آخه اون شعر بود که آن عطا را دادی؟ شمع می سازم برایت یا امیرالمؤمنین قد این گلدسته‌هایت یا امیرالمؤمنین ولی برای شعر من چیزی ندادی، با حضرت قهر کرد و رفت، همان شب در خواب مولا امیرالمؤمنین صلوات الله علیه را زیارت کرد در حالی که لبخند بر لبانش نقش بسته بود، فرموند: «او خاص برای خدا گفته بود، ولی تو به خاطر عطا گفتی. فرق شعر تو با او این بود. ولی در این حال چون تاکنون کسی از در خانه‌ی ما دست خالی برنگشته این مطلب را یاد بگیر و برو، و آن اینکه یکی از شعرای شیعه و ثروتمند که در هندوستان است (آن موقع پاکستان و هندوستان از هم جدا نشده بود) بیتی را سروده در مصرع دوم مانده! شما این را یاد بگیر: «به آسمان رود و کار آفتاب کند» به او بگو مصرع اول را بگوید و شما این را بگو چون نذر کرده که نصف ثروتش را به کسی بدهد که مصراع دوم را بیاورد، بگو و جایزه را بگیر.» این شاعر بالاخره رفت و در هندوستان فرد مزبور را پیدا کرد و به او گفت: شنیده‌ام شما شعری در مدح امیرالمؤمنین صلوات الله علیه سروده‌ای و در مصرع دوم یک بیت مانده ای؟ جواب داد: بله! و شعر را گفت: «به ذره گر نظر لطف بوتراب کند» شنیده ام کسی تا به حال بقیه اش را نگفته؟ گفت: بله، کسی نگفته و نذر کرده‌ام هر کس بگوید نصف ثروتم را بدهم. بلافاصله عالم شاعر گفت: «به آسمان رود و کار آفتاب کند» شاعر هندوستانی گفت: احسنت! معلوم است شاعر زبردستی هستی؟! گفت: شاعر هستم ولی این حکایتی دارد و جریان را گفت. او هم خیلی خوشحال شد که آقا امیرالمؤمنین علیه السلام شعر او را قبول کرده و به نذر خود عمل کرد و ثروتش را بین خود و او تقسیم کرد. منبع: کتاب خرمن معرفت نویسنده: سید عباس موسوی مطلق ناشر : انتشارات هنارس - قم تلفن : 7831411 چاپ اول / 1384 ┄┄┅═✧❁🌼💐🌸❁✧═┅┄ @golestannahj ┄┄┅═✧❁🌼💐🌸❁✧═┅┄