eitaa logo
نهج البلاغه و نکات ناب
1.1هزار دنبال‌کننده
2.1هزار عکس
1.3هزار ویدیو
149 فایل
این کانال سعی دارد معارف نهج البلاغه و احادیث اهل بیت ع را به زبان کاملا ساده و عامیانه و با توضیحاتی کوتاه به مخاطبین ارائه دهد. ان شاءالله لطفا انتقادات، پیشنهادات و حتی سوالات و شبهات مرتبط با نهج البلاغه را با ما در میان بگذارید @bagherabadi
مشاهده در ایتا
دانلود
(ع) که هر شیعه باید بخواند که امام فرمود برای مردم بخوانند 👇 سه خصلت است كه بازگشت نتايج آن در کتاب خدا، به عامل آن باز میگردد: ظلم و مکر و پیمان شکنی. خداى تعالى مى‏فرمايد: اى مردمان! همانا كه سركشى شما به زيان خود شماست. و فرمود: کسی که پیمان می شکند فقط به زیان خود می شکند. و فرمود: و نيرنگ بدكار جز اهل آن را فرو نمى‏گيرد. آن دو در مقابل من سركشى كردند و بيعت مرا شكستند و به من نيرنگ زدند و من [گرفتار سه نفر شدم] و مبتلا شدم به عايشه دختر ابوبكر كه در ميان ايشان بود و در ميان مردم كسى بود كه مردم بيش از هر كس اطاعت او مى‏كردند و زبير که دليرترين مردم بود و طلحه که دشمن‏ترين مردم نسبت به من بود. يعلى بن منبه با دينار و درهم بى‏اندازه به آنها يارى كرد. بخدا سوگند❗️ اگر كار خلافت بر من مستقر گردد اموال او را غنيمت مسلمانان قرار خواهم داد. سپس وارد بصره شدند. اهل بصره در بيعت و طاعت من يكدل بودند و شيعيان، خزانه‏داران بيت المال خداى تعالى و مسلمانان بودند. مردم را به مخالفت با من و شکستن اطاعت و بيعت من فراخواندند. پس هر كس از آنها اطاعت كرد او در حمایت خود قرار دادند و هر كس را كه با آنان مخالفت كرد به قتل رساندند. آنگاه‏ حكيم بن جبله در مقابل آنها قيام كرد و به مبارزه برخاست. پس او و هفتاد نفر از مومنان و عابدان بصره را كشتند كه به نام مثفّنين معروف بودند زيرا پينه كف دستشان مانند پينه زانوی شتر شده بود. يزيد بن حارث يشكرى از بيعت با آنان امتناع ورزيد و به طلحه و زبير گفت: از خدا بترسيد! نخست، ما را به بهشت كشانديد، در پايان ما را به دوزخ مكشانيد و بما تكليف مكنيد كه مدعى را تصديق كنيم و عليه غايب حكم دهيم. دست راست مرا على بن ابی طالب (ع) با بيعت به خويش مشغول داشته است، اينك دست چپ من آزاد است اگر مى‏خواهيد آن را بگيريد. پس گلوى او را چندان فشردند تا جان سپرد. خدایش رحمت کند. و عبد اللَّه بن حكيم تميمى بپاخاست و گفت: اى طلحه❗️ آيا اين نامه را مى‏شناسى❓گفت آرى نامه من است بسوى تو. پرسيد: بياد دارى كه در آن چه نوشته‏اى؟ گفت آن را براى من بخوان! نامه را خواند. در آن نامه از عثمان بد گفته بود و به قتل او دعوت كرده بود. بدین سبب او را از بصره بيرون كردند و عثمان بن حنيف انصارى، کارگزار مرا به نيرنگ گرفتند و تمام بدنش را قطعه قطعه كردند و تمام موهاى سر و روى او را كندند. و گروهى از شيعيان را با شکنجه و گروهی را با مکر و حيله کشتند و گروهی نیز با تمام توان خود با شمشیر جنگيدند تا به دیدار خداوند شرفیاب شدند. به خدا سوگند! اگر تنها يك تن را كشته بودند خون ايشان و لشكريانشان بر من حلال بود زيرا كه آنان به كشته شدن كشته‏شدگان راضى بودند. خلاصه اینکه خداوند متعال، شر بيشتر آنها را بر طرف كرد. دور باد رحمت خدا از گروه ستمگاران❗️ طلحه را به ضرب تير . امّا زبير، سخن رسول خدا(ص) را به او يادآورى كردم كه فرموده بود: همانا تو با على می-جنگی و در حق او ظلم خواهى نمود. اما عايشه، كه رسول خدا(ص) او را از اين سفر منع فرموده بود آن را بياد او آوردم؛ از سر پشيمانى دست به دندان گزيد که چرا چنین کرد. ظاهراً وقتی طلحه به ذاقار وارد شده بپاخاسته و خطبه خوانده و گفته است: اى مردم❗️ ما در باره عثمان خطا كرديم و از آن رها نشويم و آن خطا را جبران نكنيم مگر كه خونخواهى او كنيم. على قاتل عثمان است و خون او بر گردن على است و سپس با شكّاكان يمن و نصاراى قبيله ربيعه و منافقان قبيله مضر به منطقه دارن وارد شد منبع: سرگذشتنامه امام علی (ع) ┄┄┅═✧❁🌼💐🌸❁✧═┅┄ @golestannahj ┄┄┅═✧❁🌼💐🌸❁✧═┅┄