حدیث مهدوی 🦋🌱🦋🌱🦋🌱 ✨ امام صادق علیه السلام فرمودند: بزرگانتان را احترام کنید . (کافی،ج ۲، ص ۱۶۵) ما میتونیم با احترام به بزرگترها امام زمان علیه السلام رو خوشحال کنیم . چون این یکی از کارهایی هست که ایشون خیلی دوست دارند . 💕 به پیرها و بزرگ ها همیشه احترام کن 💕 💕 آن ها را وقتی دیدی با روی خوش سلام کن 💕 #حدیث_مهدوی 🌈❤️💛💚💜🌈 واتساپ https://chat.whatsapp.com/IW9bWbjxsd6Hc9M52zpFt5 🌈💜💚💛❤️🌈 تلگرام https://t.me/golhayeentezar 🌈❤️💛💚💜🌈 ایتا https://eitaa.com/golhayeentezar

سرگرمی مهدوی ‐-------‼️💭 👀فرزند باهوشم 💭 به محمد مهدی و خواهرش نرجس کمک کن تا نام این مسجد را بدست آورند...😊 #سرگرمی_مهدوی ۰۰•••≈≈°🌻°🌻°≈≈•••۰۰ واتساپ https://chat.whatsapp.com/ELMTAdxOhhA8byBjONBfCH ۰۰•••≈≈°🌻°🌻°≈≈•••۰۰ تلگرام https://t.me/golhayeentezarmahdavi ۰۰•••≈≈°🌻°🌻°≈≈•••۰۰ ایتا https://eitaa.com/golhayeentezar

🌱(شهر ظهور)🌱 ا•••••••• 👈قسمت ششم ا•••••••• بعد از کمی دوچرخه سواری🚴‍♂، بستنی قیفی های🍦🍦 بزرگی را در شهر دید. وقتی که خوب دقت کرد متوجه شد که قسمتی از دیوارهای شهر را شبیه بستنی درست کرده اند. با دیدن بستنی های پیچ پیچی به آن بزرگی، دهانش آب افتاد و از دوچرخه🚲 پرسید: «چرا اینجا اینطوریه؟! یعنی اونا واقع بستنی هستن؟!» دوچرخه خندید و گفت: «نه؛ اما فکرکنم همین نزدیکیها بتونیم کلی بستنی قیفی خوشمزه با طعم های موز 🍌و پرتقال 🍊پیدا کنیم». کاوه از تعجب 😳چیز دیگری نپرسید. وقتی نزدیک دیوارهای شبیه بستنی🍦 رسید؛ جوانان مؤدب و مهربانی را دید که به همراه چند کودک👨‍👦‍👦، مشغول پذیرایی از میهمانان 🍱شهر بودند. یکی از آنها با دیدن کاوه و دوچرخه🚲، به سمتشان آمد و خوش آمد گفت. از آن طرف کودکی به کاوه بستنی 🍦تعارف کرد. او باورش نمی شد، آن همه بستنی خوشرنگ را یکجا ببیند. کاوه می خواست پول بستنی ها را حساب کند؛ اما متوجه شد چیزی همراهش نیست. کودک با دیدن او لبخندی زد و گفت: « نگران نباش، صلواتیه ».. با شنیدن این حرف، او یاد روزهای نیمه شعبان افتاد که به همراه پدرش و بچه های هیئت، صلواتی از مردم پذیرایی می کردند، اما الآن به چه مناسبتی آنها ایستگاه صلواتی راه انداخته بودند؟ ادامه دارد... •┈••✾❀💙❀✾••┈• #داستان_مهدوی #کتاب_شهر_ظهور 🔴❂🟠❂🟡❂🟢 واتساپ https://chat.whatsapp.com/IW9bWbjxsd6Hc9M52zpFt5 🔴❂🟠❂🟡❂🟢 تلگرام https://t.me/golhayeentezarmahdavi 🔴❂🟠❂🟡❂🟢 ایتا https://eitaa.com/golhayeentezar

داستانک 📕ا📗ا📙 وقتی میبینم دوستم ناراحت است و احساس تنهایی میکند ... ✨✨💞✨✨ ای امام زمان مهربانم شما دوست واقعی من هستید . ای کاش من هم همیشه به یادتان باشم و برای خوشحالی شما تلاش کنم . دوستتان دارم و برای ظهورتان دعا میکنم . ✨✨💞✨✨ اللهم عجل لولیک الفرج #داستانک 📚امام زمان و من ۵ ✼★🌷☆🌟☆🌷★✼ واتساپ https://chat.whatsapp.com/IW9bWbjxsd6Hc9M52zpFt5 ✼★🌷☆🌟☆🌷★✼ تلگرام https://t.me/golhayeentezar ✼★🌷☆🌟☆🌷★✼ ایتا https://eitaa.com/golhayeentezar

🖍️❁ ---نقاشی---❁🖍️ 🪄🎨ا🌸ا🎨🪄 هنرمند های امام زمانی! از نقاشی کردن این گل زیبا لذت ببرید .‌😊 💖فراموش نکنید که نام مبارک امام‌ زمان (عجل الله تعالی فرجه الشریف) به هر چیزی زیبایی می‌بخشد‌. 💗من منتظر امام زمان مهربانم هستم💗 🍃اللهم عجل لولیک الفرج🍃 #نقاشی _مهدوی 💚🧡🪁💛💙 واتساپ https://chat.whatsapp.com/IW9bWbjxsd6Hc9M52zpFt5 💚💛🪁🧡💚 تلگرام https://t.me/golhayeentezar ❤️🧡🪁💙💜 ایتا https://eitaa.com/golhayeentezar

بخش نوجوان 🔴ا🔵ا⚪ هیچکس به من نگفت قسمت 8️⃣1️⃣ ••••••••°ا🌼ا°•••••••• هیچکس به من نگفت که طولانی شدن غیبت شما به خاطر نداشتن یار است و من چقدر دیر دانستم که من هم می‌توانم یار شما باشم . 💭 اصلا در فکر من نمی گنجید که یاران تو از همین کره خاکی و تعدادی از آنها از همین خاک پاک ایرانند . اگر به من گفته بودند که یاران شما منتظر شما هستند ،، گناه در زندگی شان راه ندارد و اخلاقشان ستودنی است . هرگز گناه نمی‌کردم و با مادرم بسیار خوش اخلاق بودم اما دیر فهمیدم و ندانسته به سمت گناه رفتم و در جوانی و غرور و بلوغ دچار بداخلاقی‌هایی شدم . ••••••••°ا🌼ا°••••••••• اما می‌دانم حالا هم دیر نشده اگر شروع کنم قبول می کنی و مهر خادمی بر پیشانیم میزنی . و خادم تو ،، ارباب عالم است . ••••••••°ا🌼ا°••••••••• من حتی تعداد یاران شما را که بیشتر از ۳۱۳ نفر هستند را نمی دانستم اما وقتی شنیدم که به این تعداد محدود نمی شوند و دسته های بعدی هم در راه یاری شما قیام می کنند خوشحال شدم و امیدوار . سالها منتظر سیصد و اندی مرد است آنقدر مرد نبودیم که یارش باشیم . ••••••••°ا🌼ا°••••••••• 📚#هیچکس_به_من_نگفت..... #بخش_نوجوان 🌱 اللهم عجل لولیک الفرج🌱 ✨回•回🌟回•回✨ واتساپ https://chat.whatsapp.com/IW9bWbjxsd6Hc9M52zpFt5 ✨回•回🌟回•回✨ تلگرام https://t.me/golhayeentezar ✨回•回🌟回•回✨ ایتا https://eitaa.com/golhayeentezar