الان فهمیدم زندایی بابام یه شیشهترشی با خودش میبرد هیئت که غذا رو خالیخالی نخوره.
واقعا تک تک اعضای فامیل پدری عجیبن
@golimation
من اینجوریام که بهترین مشاوره عمرتو بهت میدم ولی آخر حرفم یه "بازم خودت میدونی" اضافه میکنم محض احتیاط که یهوقت زندگیت نابود شد تقصیر من نباشه.
@golimation
همسایه پایینی شاکی اومد بالا و گفت، بچهتون بدو بدو میکنه اذیت میشیم. گفتم، بچه ما فقط یک سالشه هنوز نمیتونه بدوئه. همون موقع همسرم در حالی که دختر یک سالهم رو کولش بود، وسط هال میدوید و میگفت:
غذای من همیشه یکم علف با جوئه
وقتی که سیر سیرم کار من فقط دوئه
@golimation
آخرشم نفهمیدیم ماهیتابه رو بعد از چندبار استفاده باید شست؟ هر کدوم از رفیقای مجردم یه چیزی میگه
@golimation
یه بار استاد بهم ۱۵ داده بود
اعتراض زدم بهش گفتم: استاد من از عدد فرد خوشم نمیاد میشه بدید ۱۶
کردش ۱۴
@golimation
یه مدت مامانم لباس کهنه ها رو میداد مسجد که به فقرا بدن.
از وقتی دید یزید تو تعزیه کت دامن قرمزه شو پوشیده دیگه نداد
@golimation
گُلیمِیشِن
این چایی روهم بخورم، بعدش دیگه فقط چَه چَه چَه. @golimation
یه مدت دیگه هم عُسر، بعدش دیگه فقط
یُسر یسر یسر.
@golimation
بند کفشم ریش ریش شده بود خیلی خونسرد فندکو از جیبم در آوردم دمشو سوزوندم، دیدم مامانم با تعجب زیاد داره نگام میکنه، گفتم البته این فندک برا کارای ضروری تو جیبمه، مثلا وقتی بند کفشم ریش ریش میشه
@golimation